به گزارش ایران اکونومیست و به نقل از نیو اطلس، پژوهش جدیدی نشان میدهد که «درمان جایگزینی هورمون»(HRT) ممکن است با سلامتی مغز و بهبود شناخت زنانی که بیشتر در معرض خطر ژنتیکی ابتلا به آلزایمر قرار دارند، مرتبط باشد. این یافتهها مبتنی بر مشاهده هستند و نمیتوانند رابطه علت و معلولی را تعیین کنند اما پژوهشگران تلاش میکنند تا بفهمند چرا زنان معمولا در مقایسه با مردان بیشتر در معرض خطر ابتلا به آلزایمر هستند.
«آنه ماری مینیهانه»(Anne-Marie Minihane)، پژوهشگر ارشد این پروژه گفت: دلیل شیوع بیشتر آلزایمر در میان زنان، علاوه بر طول عمر بیشتر، به تأثیرات یائسگی و همچنین تأثیر بیشتر عامل خطر ژنتیکی «APOE4» در زنان مربوط است. ما میخواستیم بفهمیم که آیا درمان جایگزینی هورمون میتواند از کاهش شناختی در زنان حامل APOE4 جلوگیری کند.
از هر چهار زن، تقریبا یک زن حامل ژن APOE4 است که میتواند خطر ابتلا به آلزایمر را به طور قابل توجهی افزایش دهد. این پژوهش جدید، دادههای یک مطالعه در مورد سلامتی مغز را بررسی میکند که در حال انجام شدن است و به پژوهشگران امکان میدهد تا اطلاعات منحصربهفردی را در مورد اثرات درمان جایگزینی هورمون روی زنان دارای ژنوتیپ APOE4 به دست آورند.
یافتههای این پژوهش نشان میدهند که درمان جایگزینی هورمون، با حجم بزرگتر آنتورینال و آمیگدال و پاسخ بهتر به آزمایشهای حافظه مرتبط است. «راشا صالح»(Rasha Saleh)، از پژوهشگران این پروژه گفت: مزایای درمان جایگزینی هورمون در زنان دارای ژنوتیپ APOE4 که هورموندرمانی را در سنین پایین آغاز کردهاند، مشهودتر است.
وی افزود: ما دریافتیم که استفاده از درمان جایگزینی هورمون، با بهبود حافظه و افزایش حجم مغز در میان حاملان ژن APOE4 در معرض خطر الزایمر مرتبط است. این ارتباط به ویژه زمانی مشهود بود که درمان جایگزینی هورمون در دوران گذار به یائسگی، معروف به پیشیائسگی به کار رفت.
پژوهشهای پیشین که به بررسی اثرات درمان جایگزینی هورمون روی شناخت افراد پرداختهاند، نتایج متفاوتی را ارائه دادهاند و برخی از پژوهشگران پیشنهاد کردهاند که زمانبندی درمان میتواند کلید برطرف کردن اثرات محافظتی عصبی آن باشد.
«سارا ایماریسیو»(Sara Imarisio)، پژوهشگر سازمان «تحقیقات آلزایمر انگلستان»(ARUK) گفت که این یافتههای جدید با محدودیتهایی همراه هستند. به گفته ایماریسیو، از آنجا که این پژوهش در واقع روی توسعه بالینی زوال عقل تمرکز نکرده است، باید مطالعات بیشتری انجام شود تا بفهمیم آیا درمان جایگزینی هورمون واقعا از زوال شناختی در دورههای طولانیتر جلوگیری میکند یا خیر.
وی افزود: گام بعدی، بررسی دقیقتر این موضوع است. نکته مهمتر این است که این پژوهش بررسی نکرد که آیا زنان به زوال عقل مبتلا میشوند یا خیر. بنابراین، یافتههای آن ابتدا باید در آزمایشهایی تأیید شوند که مستقیما بررسی میکنند که آیا درمان جایگزینی هورمون، بر تواناییهای شناختی زنان و تغییرات رخ داده در مغز آنها، به ویژه حاملان ژن APOE4 تأثیر میگذارد یا خیر.
«مایکل هورنبرگر»(Michael Hornberger)، از پژوهشگران این پروژه با ایماریسیو موافق است. او گفت که مرحله بعدی این پژوهش، بررسی این موضوع است که کدام جمعیت میتوانند بیشترین بهره را از درمان جایگزینی هورمون ببرند و چه نوع درمانی میتواند در پیشگیری از زوال عقل موثرتر باشد.
هورنبرگر ادامه داد: هنوز خیلی زود است که بگوییم درمان جایگزینی هورمون، خطر زوال عقل را در زنان کاهش میدهد اما نتایج ما اهمیت بالقوه درمان جایگزینی هورمون و داروهای شخصیسازیشده را در کاهش خطر آلزایمر نشان میدهند. مرحله بعدی این پژوهش، انجام دادن یک آزمایش مداخلهای برای تایید تاثیر آغاز زودهنگام درمان جایگزینی هورمون بر شناخت و سلامتی مغز خواهد بود.
این پژوهش، در مجله «Alzheimer's Research & Therapy» به چاپ رسید.