دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 16 - ۱۳ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۲۷ دی ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۲

آیا آمریکا و اروپا به فعال کردن مکانیسم ماشه نزدیک شده‌اند؟

هشتمین سال متوالی است که از آغاز اجرای یکی از مهم‌ترین توافق‌های سیاسی بین‌المللی نیم قرن اخیر می‌گذرد بدون اینکه این توافق به درستی و کامل اجرا شده باشد.
آیا آمریکا و اروپا به فعال کردن مکانیسم ماشه نزدیک شده‌اند؟
کد خبر: ۵۷۲۴۶۶

به گزارش ایران اکونومیست، چهار سال از زمانی که آمریکا در اردیبهشت ۹۷ از برجام یک جانبه خارج شد و توافق هسته‌ای را به محاق برد می‌گذرد و هنوز کشورهای اروپایی، روسیه و چین برای جبران خسارت محض آمریکا به برجام کاری از پیش نبرده‌اند. 

ایران از دو سال پیش تقریبا اجرای تمامی تعهدات هسته‌ای خود را کنار گذاشت و فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای‌اش در چارچوب ان پی تی و موافقت‌نامه پادمان جامع دنبال می‌شود.

مساله "مذاکرات برای احیای برجام" ماه‌هاست که مثل توپ پینگ‌پنگ میان ایران و آمریکا رد و بدل می‌شود. دو طرف هم‌چنان بر سر خواست و مواضع خود ایستادند و هیچ یک از تلاش‌ها برای میانجی‌گری میان این دو کشور حتی از سوی اتحادیه اروپا به نتیجه منجر نشده است.

در هشتمین سال اجرایی شدن برجام، با توافقی مواجه هستیم که در عمل کار نمی‌کند اما طرف‌ها حاضر به خروج از آن و اعلام پایان کار آن نیستند. قرار بود در پایان سال هشتم اجرایی شدن برجام ایران به اغلب تعهدات هسته‌ای خود پایان دهد و فعالیت‌هایش روند عادی داشته باشند و از آن سو اغلب تحریم‌های بین‌المللی و ملی هسته‌ای، تسلیحاتی و اقتصادی برداشته شود. اگر توافق به روال خود اجرا می شد شاید شرایط برای تفاهم و همکاری‌های منطقه ای و بین‌المللی در موضوعات مختلف هموار می شد اما نه تنها مفاد برجام اجرا نشد که تنش‌ها و اختلافات میان ایران و آمریکا و نیز ایران و اروپا بیشتر و بیشتر شده است. اکنون این سوال مطرح است که آیا ادامه این توافق و تلاش برای احیای آنچه هشت سال پیش رقم خورده امکان پذیر است؟

رحمان قهرمان‌پور در گفت‌وگو با ایران اکونومیست در پاسخ به اینکه آیا توافق از همان جا که متوقف شده، می‌تواند در شرایط فعلی ایران و نیز شرایط بین‌المللی از سر گرفته شود؟ گفت: امکان از سر گیری توافق برجام از جایی که متوقف شده بسیار اندک است. تغییر شرایط محیطی و نظام بین‌الملل در این چند سال گذشته قابل توجه است. برخی از این تغییرات بسیار مهم و اساسی هستند به شکلی که نمی‌شود آنها را نادیده گرفت، مثل جنگ اوکراین که تبعات عمیق و طولانی مدت دارد. از سویی در آمریکا شاهد تضعیف پایگاه ترامپ و روی کار آمدن بایدن و تحولات انتخابات کنگره بودیم و در ایران هم در این مدت دولت تغییر کرده و آرایش و رقابت‌های سیاسی مهمی اتفاق افتاده است، از این رو به خاطر این شرایط امکان از سرگیری برجام عملا ممکن و میسر نیست.

برجام از جایی که متوقف شده نمی‌تواند احیا شود

وی در پاسخ به اینکه بسیاری معتقدند این توافق دیگر قابل اجرا شدن و بازگرداندن نیست و باید متنی جدید نوشت؟ تاکید کرد: وقتی می‌گویم برجام از جایی که متوقف شده نمی‌تواند احیا شود، به این معناست که احیای برجام ۲۰۱۵ هم در حال حاضر کار دشوار و سختی است.

این کارشناس مسایل بین‌الملل در پاسخ به این که با این شرایط که برشمردید، توافق ۲۰۱۵ به لحاظ فنی و حقوقی می‌تواند هم‌چنان جایگاهی برای احیا داشته باشد؟ اظهار کرد: واقعیت این است که نظام بین‌الملل مدام در حال تغییر است و وقتی شرایط تغییر می‌کند، متناسب با آن توافق‌ها هم تغییر می‌کنند. از آنجایی که برجام توافقی سیاسی است تا یک پیمان حقوقی محکم بین‌المللی، تغییر شرایط سیاسی می‌تواند بر آن هم تاثیرگذار باشد. از طرفی وقتی آمریکا از برجام خارج شد آسیب‌هایی به ایران وارد کرد، که اگر هر بازیگری به جای ایران باشد، نمی‌تواند این آسیب‌ها را نادیده بگیرد. پس مساله فنی و حقوقی برجام متاثر از وضعیت سیاسی برجام است، یعنی محیط نظام بین‌الملل و روابط ایران و آمریکا و تحولات داخلی ایران و آمریکا هر کدام مهم هستند.

وی در پاسخ به اینکه برخی کارشناسان معتقدند تا دو سال دیگر مذاکره بر سر برجام و احیای آن امکان ندارد، هم به لحاظ شرایط سیاسی بین‌المللی و هم به خاطر نگاه دولت ایران و تیم مذاکره‌کننده که این افراد بر این باورند آنها از ابتدا تمایلی به اجرای توافق ۲۰۱۵ نداشته‌اند؟ خاطرنشان کرد: احیای برجام تابع یک عامل نیست؛ خواست ایران یکی از متغیرهای اثرگذار است و توانایی و اراده دولت و تیم مذاکره‌کننده و توان فنی آنها یکی از عوامل متعددی است که در رویکرد ایران به احیای برجام موثر است.

جنگ اوکراین بیش‌تر از توان فنی تیم مذاکراتی در برهم خوردن مذاکرات موثر بود

قهرمان‌پور افزود: اگر اراده کلی در نظام سیاسی ایران بر احیای برجام باشد، توانایی فنی و دیپلماتیک خیلی مانع جدی نیست. واقعیت این است که با وجود تغییر برخی افراد، برخی کارشناسان از همان دولت قبلی در این تیم بوده و هستند و آنها کار تکنیکی و فنی را پیش می‌برند، از این رو مساله احیای برجام را نباید به توانایی فنی تیم مذاکره‌کننده تقلیل داد، هر چند منکر اهمیت آن مساله هم نمی‌توان شد.

این کارشناس مسایل بین‌الملل با بیان اینکه در اسفند ۱۴۰۰ با همین تیم دولت آقای رئیسی در آستانه توافق و احیای برجام بودیم افزود: اما آن‌چیزی که مانع توافق شد، اراده سیاسی و خواست گروه‌های سیاسی و ملاحظات فرافنی یا ملاحظات غیرفنی بود. پس این ادعا که توانایی فنی تیم مانع احیای برجام است، نوعی تقلیل‌گرایی است. مساله دیگر این است که وقتی در اسفند ۱۴۰۰ مذاکرات متوقف شد، کمتر کسی فکر می‌کرد جنگ اوکراین این‌قدر طولانی شود و تاثیرات گسترده و عمیق بر رویکرد غرب داشته باشد یا غرب را علیه جبهه روسیه منسجم کند. در ایران هم برخی تحلیل‌ها این بود که روسیه به زودی زلنسکی را شکست می‌دهد و دولت مطلوب خود را روی کار می‌آورد.

وی با بیان اینکه "شرایط غیرقابل پیش‌بینی ناشی از جنگ اوکراین بیش‌تر از توان فنی تیم مذاکراتی در برهم خوردن مذاکرات و محقق نشدن احیای برجام موثر بود" گفت: با جنگ روسیه علیه اوکراین در عمل آرایش قدرت‌های جهانی تغییر کرد، انسجام درونی کشورهای غربی بیش‌تر شد، روسیه ضعیف شد و چین وارد رقابت ملموس‌تری با آمریکا شد، پس شرایط محیطی کار را برای ما مشکل‌تر کرد.

هر چه از احتمال احیای برجام کم می‌شود به همان اندازه امکان توسل آمریکا و اروپا به مکانیسم ماشه بیش‌تر می‌شود.قهرمان‌پور خاطرنشان کرد: تغییر تیم مذاکراتی مساله‌ای فرعی و ثانویه است، تیم تابع تصمیم کلی نظام و اجماع برای احیای برجام است. البته این حرف به معنی نفی تاثیرگذاری عملکرد تیم نیست، قاعدتا میز مذاکرات میدان اصلی مواجهه ایران و طرف‌های مذاکراتی است و آنها حتما بر اساس نوع رفتار و استراتژی مذاکراتی ایران رفتارشان را تنظیم می‌کنند، در عین حال معتقدم نباید روی این مساله بیش از حد اغراق کرد.

وی در پاسخ به این‌که راه‌حل بازگشت طرف‌ها به میز مذاکره در چیست؟ گفت: اگر یکی از دو طرف یا هر دو طرف از خواست‌های قبلی خود کوتاه بیایند و به سمت نقطه بهینه برای مذاکرات حرکت کنند و فاصله کمتر شود امکان بازگشت به برجام وجود دارد، اما وضعیت طوری است که احساس می‌کنم بعد از جنگ اوکراین به رهبری غرب و آمریکا و برخلاف چند ماه گذشته و اسفند ۱۴۰۰، انگیزه و تمایل زیادی برای احیای برجام وجود ندارد و ارزیابی آمریکا از موقعیت ایران بعد از جنگ اوکراین در این بی‌میلی بی‌تاثیر نیست.

مرگ برجام تبعات زیادی برای ایران خواهد داشت

این کارشناس مسایل بین‌الملل در پاسخ به اینکه آسیب‌ها و صدمات ناشی از مرگ برجام برای ایران در شرایط فعلی چیست؟ اظهار کرد: مرگ برجام تبعات زیادی برای ایران خواهد داشت؛ اول اینکه ایران‌هراسی تشدید می‌شود به ویژه اگر ما مقصر مرگ برجام جلوه کنیم. در آن صورت باید انتظار اعمال فشار و افزایش فشار بین‌المللی و منطقه‌ای و سوءاستفاده همسایگان از این وضعیت و سخت شدن شرایط اقتصادی را انتظار داشته باشیم. مرگ برجام امیدها در اقتصاد ایران را کمرنگ می‌کند و بخشی از جامعه به این نتیجه می‌رسد که توان مذکراتی ایران اندک است که آثار خوبی در جامعه نخواهد داشت.

قهرمان‌پور درباره تهدید مکانیسم ماشه علیه ایران به ویژه در شرایطی که اروپایی‌ها فضای سیاسی را علیه ایران به لحاظ حقوق بشری تشدید کرده‌اند، گفت: به نظرم رفتن آمریکا و اروپا به سمت استفاده از مکانیسم ماشه چندان دور از ذهن نیست. اگر آنها احساس کنند شرایط برای این کار فراهم است و یک اجماع حداقلی ایجاد کنند و مطمئن شوند روسیه و چین واکنش تندی نشان نخواهند داد، احتمالا به سمت استفاده از مکانیسم ماشه حرکت کنند، این بستگی به ارزیابی آنها از شرایط و محیط سیاسی بین‌المللی و شرایط ایران دارد. اما هر چه از احتمال احیای برجام کم می‌شود به همان اندازه امکان توسل آمریکا و اروپا به مکانیسم ماشه بیش‌تر می‌شود.

خروج از وضعیت کنونی با تصمیم‌های کوچک و معمولی امکان‌پذیر نیست

وی در پاسخ به اینکه علاوه بر شرایط حاکم بر موضوع هسته‌ای و برجام در چند ماه اخیر تحولات سیاسی ایران جبهه جدیدی علیه ایران در بحث مسایل حقوق بشری و سیاسی ایجاد کرده است، به عبارتی ایران از دو جبهه مسایل حقوق بشری و نیز موضوعات فنی و پادمانی باقی‌مانده تهدید به ارجاع به شورای امنیت است، با این تهدیدات چه باید کرد؟ خاطرنشان کرد: به نظر در کنار پرونده هسته‌ای و تعریف ایران به عنوان تهدیدی برای امنیت بین‌الملل ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل، پرونده دیگری درباره حقوق بشر در جریان است که در چند ماه آینده می‌تواند به یکی از چالش‌های جدی ایران در صحنه بین‌المللی تبدیل شود.

این کارشناس مسایل بین‌الملل افزود: البته در مورد حقوق بشر اجماع نظر بین‌المللی معمولا کمتر از مسایل هسته‌ای است اما واقعیت این است که اگر موضوع حقوق بشر و هسته‌ای را کنار هم بگذاریم، خروجی آنها ساختن یک تصویر تهدیدآمیز از ایران برای جامعه بین‌الملل از یک طرف و برای شهروندان ایران از طرف دیگر است. یعنی خواسته اروپا و آمریکا از طرح مساله حقوق بشر این است که به جهانیان بقبولانند که ایران نه تنها برای همسایگان و جامعه بین‌الملل یک تهدید است بلکه مردم خودش را هم سرکوب می‌کند. این تصویرسازی پیامدهای بلندمدت خطرناکی به لحاظ سیاسی و اقتصادی و بین‌المللی برای ایران خواهد داشت و سناریوهای خطرناکی را به اذهان می‌آورد، از این رو ضروری است تا تصمیم‌گیران حساس بودن شرایط را به درستی درک کنند و توجه داشته باشند که خروج از این وضعیت با تصمیم‌های کوچک و معمولی امکان‌پذیر نیست و هر چه بیشتر تاخیر کنیم، به همان اندازه مجبور می‌شویم در آینده تصمیمات سخت و دشوارتری بگیریم.

 

آخرین اخبار