به گزارش خبرنگار فرهنگی ، در دوره پانزدهم جایزه ادبی جلال آل احمد، هیچ کتابی به عنوان کتاب برگزیده در بخش ادبیات داستانی، شامل داستان کوتاه و رمان انتخاب نشد. این مسئله سابقهای طولانی در این جایزه دارد و برای این که این سابقه جایزه جلال، در برگزیده انتخاب نکردن را مرور کنیم بد نیست دورههای مختلف آن را مرور کنیم.
در دوره اول و در زمانی که هنوز داستان کوتاه و رمان با هم داوری میشد، داوران از همان دوره بدعت انتخاب نکردن برگزیده را بنا نهادند و تنها از دو کتاب اژدهاکشان نوشته یوسف علیخانی و قاعده بازی اثر مرحوم فیروز زنوزی جلالی تقدیر کردند.
در دومین دوره جایزه در حوزه ادبیات داستانی هیچ اثری برگزیده نشده است و در دوره سوم هم جایزه در بخش داستان، برگزیده نداشت و تنها دو کتاب «نامیرا» نوشته صادق کرمیار و «تالار پذیرایی پایتخت» نوشته محمدعلی گودینی شایسته تقدیر شناخته شدند.
به این ترتیب سه دوره از جایزه گذشته بود و هیچ داستاننویسی به جایزه چشمگیر 110 سکه که آن روزها اهدا میشد، نرسیده بود تا اینکه در دوره چهارم، طلسم شکست و رمان پنج جلدی «جاده جنگ» نوشته منصور انوری به عنوان برگزیده و برنده جایزه معرفی شد و در سال بعد هم کتاب «حافظ هفت» نوشته اکبر صحرایی به عنوان اثر برتر بخش داستان معرفی شد.
پدیده ای به نام برگزیده مشترک
اما این اتفاق گویا دولت مستعجل بود، چرا که دوره ششم بدون انتخاب برگزیده و شایسته تقدیری در بخش داستان به پایان رسید.
در دوره هفتم شاهد آغاز پدیده برگزیده مشترک بودیم به گونهای که در بخش رمان و داستان بلند کتابهای «آه با شین» تألیف محمدکاظم مزینانی و «ملکان عذاب» تألیف ابوتراب خسروی به صورت مشترک به عنوان اثر برگزیده معرفی شد، اما در بخش داستان کوتاه که از رمان مجزا شده بود، اثری به عنوان برگزیده انتخاب نشد و کتاب رازهای سانتیمتری اثر مردعلی مرادی شایسته تقدیر شناخته شد.
در دوره هشتم باز هم شاهد این هستیم که برگزیدگان به صورت مشترک انتخاب شدند. در بخش داستان کوتاه که اثری برگزیده نشد و دو اثر شایسته تقدیر شناخته شدند، اما در بخش رمان، «دختر لوتی» نوشته شهریار عباسی و «پاییز فصل آخر سال است» نوشته نسیم مرعشی برگزیده مشترک شدند. این اتفاق در دوره نهم در بخش داستان کوتاه تکرار شد و «بازار خوبان» آرش صادق بیگی و «روباه شنی» محمد کشاورز مشترکا به عنوان برگزیده معرفی شدند و در بخش رمان «لم یزرع» نوشته محمدرضا بایرامیبه عنوان اثر برگزیده معرفی شد.
و باز در دوره دهم، شاهد انتخاب برگزیده مشترک در بخش رمان بودیم یعنی کتابهای «این خیابان سرعتگیر ندارد» اثر مریم جهانی و «بیکتابی» اثر محمدرضا شرفی خبوشان اما در بخش داستان کوتاه، هیئت داوران اثر برگزیده معرفی نکرد و با تجلیل از داریوش احمدی (نویسنده «خانه کوچک ما»)، مجموعه داستان کوتاه «اسم شوهر من تهران است» اثر زهره شعبانی را به عنوان اثر شایسته تقدیر معرفی کرد.
در دوره یازدهم هر دو بخش برگزیده داشت، در بخش مجموعه داستان کوتاه، «زخم شیر» به قلم صمد طاهری از نشر نیماژ و در بخش رمان و داستان بلند، «رهش» به قلم «رضا امیرخانی» از نشر افق برگزیدگان جایزه بودند.
اما باز این روال دیری نپایید و سال بعد در دوره دوازدهم، داستان کوتاه تنها یک شایسته تقدیر داشت: «افتاده بودیم در گردنه حیران» به قلم حسین لعل بذری و بخش داستان بلند و رمان، دو شایسته تقدیر یعنی: «دور زدن در خیابان یکطرفه» به قلم محمدرضا مرزوقی و «وضعیت بیعاری» نوشته حامد جلالی.
در سیزدهمین دوره جایزه جلال آلاحمد تنها در بخش داستان بلند و رمان، «اوراد نیمروز» به قلم منصور علیمرادی شایسته تقدیر شد و هیأت داوران بخش داستان کوتاه با اتفاق نظر اعلام کردند که مجموعههای داستان کوتاه رسیده به دبیرخانه، دارای ساختار و محتوای قابل قبولی از نظر ویژگیهای فنی و تکنیکی داستان کوتاه نیستند، بنابراین انتخاب برگزیده یا شایسته تقدیر جایزه ادبی جلال آل احمد از بین آثار رسیده به دبیرخانه این رویداد ادبی فاقد توجیه فنی و حرفهای است.
و بالاخره در سال گذشته در چهاردهمین دوره جایزه، هیت داوران در بخش مجموعه داستان کوتاه اثری را به عنوان برگزیده معرفی نکرد و «ساعت دَنگی» نوشته محمداسماعیل حاجیعلیان و «قدیس دیوانه» نوشته احمدرضا امیریسامانی شایسته تقدیر اعلام شدند. همچنین از زندهیاد اصغر عبدالهی نویسنده اثر «هاملت در نم نم باران» در بخش مجموعه داستان کوتاه تجلیل ویژه شد.
در بخش داستان بلند و رمان هم دو اثر «بینام پدر» اثر سیدمیثم موسویان و «ماه غمگین، ماه سرخ» اثر رضا جولایی شایسته تقدیر اعلام شد و این بخش هم برگزیده نداشت.
با مروری بر دورههای مختلف جایزه، تنها این کتابها را به عنوان برگزیدگان جایزه میتوان نام برد:
در داستان کوتاه: «بازار خوبان» آرش صادق بیگی (مشترک)، «روباه شنی» از محمد کشاورز (مشترک) و «زخم شیر» از صمد طاهری
و در رمان: «جاده جنگ» نوشته منصور انوری، «حافظ هفت» نوشته اکبر صحرایی، «آه با شین» تألیف محمدکاظم مزینانی(مشترک)، «ملکان عذاب» تألیف ابوتراب خسروی (مشترک)، «لم یزرع» نوشته محمدرضا بایرامی، «دختر لوتی» نوشته شهریار عباسی(مشترک)، «پاییر فصل آخر سال است» نوشته نسیم مرعشی (مشترک)، «این خیابان سرعتگیر ندارد» اثر مریم جهانی (مشترک)، «بیکتابی» اثر محمدرضا شرفی خبوشان (مشترک) و «رهش» به قلم رضا امیرخانی.
داوران پیام میفرستند
این نتایج و این شیوه سختگیرانه داوری خواسته یا ناخواسته پیامیبرای مخاطبان میفرستد، قید خواندن داستانهای ایرانی را بزنید. وقتی در طول 15 سال برگزاری مستمر یک جایزه، تنها سه کتاب در داستان کوتاه قابلیت برگزیده شدن را داشتهاند و تازه دو کتاب از این میان، مشترک بوده است؛ واقعا چرا مخاطب ایرانی باید خودش را خسته کند و داستان ایرانی بخواند؟ در طول این 15 سال، تنها سه رمان منتشر شده است که به صورت مستقل و بدون اشتراک دادنش با کتاب دیگری، بشود پایش ایستاد و البته در بیشتر این سالها هم از نظر جایزه جلال که توسط دولت اداره و برگزار میشود، کتابهایی که شایستگی برگزیده شدن داشته باشند، نداشتهایم یعنی خروجی رمان ایرانی در سالهای اخیر (مثلاً همین امسال، سال قبل ، سال قبل و سال قبلش) از نظر داوران سختگیر جایزه، صفر بوده است!
واقعاً چرا انتظار داریم مخاطبانمان وقت خود را با رمانهای جذاب و پرفروش خارجی پر نکنند؟ وقتی مهمترین جایزه ادبی داستاننویسی کشور به آنان این پیام را میفرستد که سالها است در رمان ایرانی، هیچ اثری که ارزش خواندن داشته باشد و بشود پایش ایستاد و جایزه گران جلال ( البته نه 110 سکهای که قرار بوده است بدهند، همین 150 یا 250 میلیون تومان) را به نویسندهاش داد. شاید گفته شود آییننامه داوری جایزه، باعث میشود این نتایج رقم بخورد و میزان بالای نمرات ملاک است، به نظر میرسد اگر مشکل اینجا است، باید آییننامه را اصلاح و داوران را توجیه کرد تا خروجی جایزه، چیزی برخلاف نیت برگزارکنندگانش نباشد.