يکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 15 - ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۲۶ دی ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۱
عربستان؛ مافیای سازمان‌یافته شرارت

۱۶ ـ هسته‌های شرارت از خاورمیانه تا شبه قاره هند

تلاش ریاض برای شرارت در عرصه سیاسی کشورهای مختلف، دامنه وسیعی از دولت‌ها از غرب آفریقا تا آسیای شرقی را شامل می‌شود.
کد خبر: ۵۷۱۷۱۱

به گزارش ایران اکونومیست؛ محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی بعد از اینکه طی سال‌های گذشته خود را به تخت پادشاهی نزدیک‌تر کرد، تلاش گسترده‌ای برای ارائه چهره‌ای اصلاح‌طلبانه از خود به کار گرفته و وانمود می‌کند که رویکردهای سنتی عربستان به پایان رسیده و مردم این کشور از این پس با آزادی بیان و عمل و رفتار بیشتری زندگی خواهند کرد. وی با توسعه نمونه‌های زندگی مدرن اروپایی در پروژه‌های کلان تلاش دارد خود را به عنوان یک نئولیبرال معرفی کند، فارغ از اینکه رویکردهای استبدادی با روحیه وی عجین شده است. رفتاری که طی سالهای گذشته نمودهای مختلف آن در ابعاد سرکوب‌های داخلی، افزایش احکام صادره زندان و اعدام ضد مخالفان سیاسی، نقض گسترده آزادی‌های اقلیت های دینی و مذهبی، مهاجران خارجی و نقض حقوق زنان و گسترش فساد شاهد آن هستیم.

از سوی دیگر مقامات ریاض سنگ‌بنای سیاست خارجی خود را مبتنی بر جلب حمایت قدرت‌های غربی برای بقای حاکمیت غیر دموکراتیک خود در عربستان قرار داده‌اند، علاوه بر اینکه تلاش گسترده‌ای در توسعه ایدئولوژی وهابی و تکفیری مبتنی بر این رویکرد در منطقه دنبال می‌کنند که منجر به مداخله گسترده این کشور در امور داخلی دولت‌های دیگر منطقه و بین‌الملل و جنگ افروزی ضد برخی از آنها از جمله یمن شده است. آنچه در این مجموعه مقالات بررسی خواهد شد، ابعاد سیاست‌های متناقض حاکمیت سعودی در دو عرصه داخلی و بین‌المللی و تشریح نقض گسترده مبانی انسانی در رفتارهای حاکمان سعودی است.

ز: مداخله عربستان در بحرین

هفتاد و پنج درصد مسلمانان بحرین شیعه هستند که اقلیتی متشکل از جمعی از مهاجران و خاندان سلطنتی که اهل تسنن هستند، بر آنها مسلط شده اند. شیعیان از زمان قدیم تاکنون پیشینۀ جمعیت  کشور بحرین را تشکیل می دهند و این درحالی است که کمترین سهم و مشارکت سیاسی را در مناصب بالای حکومتی دارند. آنها به طور گسترده‌ای خود را به لحاظ اجتماعی محروم و به لحاظ سیاسی در حاشیه احساس می کنند. طی سالهای گذشته هرگاه شیعیان تلاش کرده‌اند، از راههای مشروع، مسالمت آمیز و دموکراتیک، با تبعیض مقابله کنند؛ سرکوب شده‌اند .از نگاه عربستان، موفقیت شیعیان در بحرین موجب تسری به شرق این کشور می‌شود  و بحران‌های اقتصادی و امنیتی برای آل سعود ایجاد می‌کند. بدین ترتیب با ابزارهای مختلف سرکوب‌گری به دولت بحرین در سرکوب شیعیان کمک می‌کند.

همچنین ماهیت رژیم سیاسی بحرین، پادشاهی مشروطه است. مطابق با قانون اساسی این کشور، هرچند قوای سه گانه مستقل بوده، مجاز به اعمال نفوذ در وظایف و اختیارات یکدیگر نیستند؛ اما در عمل هر سه قوه زیر نظر مستقیم پادشاه بحرین است که همراه با ولیعهد و نخست وزیر بر کشور حکومت می کنند.

از زمانی که خاندان آل خلیفه در سال 1883 میلادی بر بحرین حاکم شدند، تاریخ سیاسی این قلمرو دوران متفاوتی را آغاز و تجربه کرده است. دورانی همراه با فقدان آزادی سیاسی و آزادی بیان  که از همان آغاز موجبات اعتراض و ناآرامی‌های مردمی شده است. دولت و حکومت بحرین، دارای یک فرهنگ قبیله‌ای و شیخ سالاری است این در حالی است که بیشتر مردم بحرین فرهنگ شهرنشینی مدرن  دارند. همین امر باعث بحران مشروعیت در ساختار حکومتی بحرین شده است. به دلیل همین محدودیت‌ها و فضای بستۀ سیاسی است که مردم بحرین  همراه با مردم جهان عرب از سال 2011 به خیابان‌ها آمده و خواستار تغییرات اساسی در ساختار سیاسی کشورشان شدند.

انقلاب بحرین از 14 فوریه 2011 و همزمان با انقلاب در برخی کشورهای عربی دیگر آغاز شد اما با مداخله نظامی عربستان سرکوب شده و تاکنون ده‌ها نفر کشته و صدها تن دیگر نیز زخمی و هزاران نفر از جمله رهبران انقلاب روانه زندان شده‌اند.

مداخله نظامی عربستان سعودی و امارات در بحرین با هدف سرکوب خیزش و قیام مردمی بحرین انجام شد و درنتیجه آن 1200 نیروی پیاده و چند صد خودروی زرهی از عربستان سعودی و امارات به بحرین فرستاده شد و درخواست انقلابیون بحرین از جامعه جهانی برای برخورد با این مداخله غیرقانونی نظامی عربستان سعودی بی جواب ماند.

عربستان سعودی از ابتدای جنبش مردمی در بحرین با تمسک به سه فاز سیاسی، نظامی و مالی به حمایت از رژیم سرکوبگر آل خلیفه پرداخت تا بدین ترتیب از سرایت بیداری اسلامی به مناطقی چون الشرقیه عربستان ممانعت کند. هدف مداخله عربستان در بحرین سرکوب جنبش مردمی این کشوربود که علیه استبداد نظام حاکم آغاز شد و منجر به شهادت شماری از معترضان شد. با وجود این که رژیم آل خلیفه ادعا می کرد که این نظامیان برای حمایت از تاسیسات و نهادهای دولتی و چاه های نفتی این کشور وارد شدند؛ اما اسناد آشکار حضور این نظامیان در سرکوب اعتراضات مردمی گواه ادعای دروغین مقامات منامه بود.

مکاتبات هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا و مشاورش، افشا کننده ابعاد مهمی از کشتار تظاهرکنندگان بحرینی توسط نظامیان آل‌سعود است. نامه‌های رد و بدل شده میان کلینتون وزیر خارجه سابق و مشاورش که توسط ویکیلیکس افشا شد، واقعیت نقش عربستان در سرکوب انتفاضه بحرین و قتل تظاهرکنندگان مخالف نظام آل خلیفه را در محافل بین المللی مطرح کرد.

عربستان سعودی , آل سعود , کشور افغانستان , کشور پاکستان ,

ایمیل سیدنی بلومنتال مشاور کلینتون به وی در واقع عبارت از گزارشی درباره تحولات دراماتیک در بحرین بوده که ورود نیروهای سعودی به بحرین را اشغالگری توصیف می‌کند. در این گزارش آمده است که صبح روز 16 مارس سال 2011، به ‌گفته افسران سعودی که تماس مستقیمی با نیروهای امنیتی عربستان دارند، دولت حمد بن عیسی آل خلیفه پادشاه بحرین به ‌طور محرمانه به مشاوران نظامی پادشاه عربستان اطلاع داد که عناصر سعودی که در 13 مارس وارد بحرین شدند و تعداد آنها هزار نفر است، در صورتی که مجبور شوند، باید به ‌قصد کشت تیراندازی کنند تا به نیروهای امنیتی نامنظم بحرین برای متفرق کردن تظاهرکنندگان مخالف دولت کمک شود.

طبق این گزارش، منابع مزبور تصریح کردند که نیروهای سعودی با هماهنگی نیروهای بحرینی به ‌سمت تظاهرات کنندگان در میدان لؤلؤه آتش گشودند و این امر دست‌کم 12 کشته و بین 30 تا 50 مجروح به جای گذاشت.

در این گزارش که پایگاه ویکی‌لیکس آن را منتشر کرد، آمده است: افسران سعودی تصریح کردند که پادشاه بحرین و نخست وزیر از تجمع طرفداران سلطنت مشروطه در بحرین به ‌شدت نگران بودند و پادشاه در آن زمان بر به‌ کارگیری تمام قدرت و توان لازم برای پایان دادن به مخالفت‌ها و اعمال قدرت مجدد بر اکثریت شیعه در کشور اصرار داشت.

همچنین فعالان حقوق بشر بحرینی و عربستانی  به تازگی سندی را منتشر کردند  که نشان می‌داد، «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی با درخواست دولت بحرین  برای اعزام 1500 نیروی ویژه جهت «ایجاد امنیت» در صورت بروز اعتراضات این کشور در برگزاری انتخابات پارلمانی  اخیر که در 12 نوامبر (21 آبان) برگزار شد، موافقت کرد.

دخالت عربستان در همین زمینه محدود نشد؛بلکه بسیاری از ناظران معتقدند که بحرین با چراغ سبز عربستان روابط دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی ایجاد کرد؛ موضوعی که بسیاری از ملت بحرین و همچنین معارضان آل خلیفه  مخالفت خود را با این اقدام اعلام کردند و بارها در رد  هرگونه روابطی با رژیم اسرائیل دست به تظاهرات زدند. در همین رابطه  روزنامه تاگس‌ اشپیگل بر این باور است که بدون همراهی و چراغ سبز ریاض، امکان امضای چنین توافق‌نامه‌‌ای وجود نداشت.

روزنامه فرانسوی «لاپرس» نیز در خصوص عادی سازی روابط  منامه و تل آویو اعلام کرد که بحرین به عنوان دومین متحد عربستان سعودی در خلیج فارس با متوجه کردن نگاه‌ها به ریاض که تاکنون در مقابل فشارهای دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا مقاومت کرده است، به روابط خود با اسرائیل رسمیت داد، این تحول بدون حمایت ریاض که نفوذ زیادی در بحرین دارد، احتمالا به وقوع نمی‌پیوست.

پس از عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی، آل خلیفه با «یهودی سازی منامه» و عبور از مرزهای خیانت، راه نفس کشیدن مردم بحرین را در عرصه‌های مختلف می‌بندد. عادی سازی روابط از سوی بحرین از مرزهای خیانت فراتر رفته و کار به یهودی سازی منامه پایتخت این کشور رسیده است. به گفته منابع آگاه، طرح یهودی سازی منامه با هدف تبدیل حدود 40 درصد از محله‌های شهر قدیمی به مسیرها، ساختمان‌ها و نمادهای یهودی است و به منظور ساخت محله یهودیان در منامه تلاش بی‌وقفه ای برای خرید ساختمان‌های قدیمی و با قیمت‌های بسیار بالا صورت می‌گیرد.

نتایج جدیدترین نظرسنجی از سوی بنیاد مطالعات آمریکایی واشنگتن که اخیرا و بعد از گذشت دو سال از عادی‌سازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی انجام شده، نشان می‌دهد درصد زیادی از ملت بحرین و ملت امارات مخالف هرگونه عادی‌سازی روابط با این رژیم هستند. این نظرسنجی نشان داد که بیش از 80 درصد بحرینی‌ها مخالف عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی هستند.

ح: گسترش ایدئولوژی وهابی در پاکستان و افغانستان:

طی سالهای اخیر ظهور سلفی‌گری در افغانستان با پولهای هنگفتی که عربستان هزینه می کند رواج بیشتری گرفته است. عربستان پیشتر این سیاست را در پاکستان به اجرا گذاشت که با موفقیت چشم‌گیری روبرو شد، به طوری که نیروهای القاعده از آن سرچشمه گرفتند. این دو کشور به علت سابقه طولانی در ناامنی و هرج و مرج و نفوذ مدارس دینی وهابی و حضور سازمانهایی نظیر القاعده و طالبان در آن مرکزیت فعالیت های تروریستی عربستان را به خود اختصاص داده اند، گفته می‌شود بیش از 3 میلیون محصل وهابی در پاکستان و صدها هزار محصل در افغانستان مشغول تحصیل در مدارس وهابی وابسته به سعودی‌ها هستند.

عربستان سعودی , آل سعود , کشور افغانستان , کشور پاکستان ,

افغانستان چند سال پیش، از تأسیس یک مرکز اسلامی به نام ملک عبدالله پادشاه عربستان در کابل توسط عربستان سعودی خبر داده و اعلام کرده بود که هزینه احداث این مرکز یکصد میلیون دلار است که با ظرفیت پذیرش پنج هزار دانشجو تاسیس شد.

افغانستان و پاکستان به عنوان همسایگان شرقی ایران برای ریاض از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار هستند، به گونه‌ای که بر اساس اظهارات خصمانه چند سال پیش محمد بن سلمان ولیعهد عربستان مبنی بر تلاش برای انتقال درگیری‌ها به خاک ایران هر از چند گاهی نتایج هزینه دلارهای نفتی سعودی در حمایت از گروه‌های تروریستی را می‌توان در ناآرامی‌های ایجاد شده در مرزهای شرقی ایران مشاهده کرد.

ط: تلاش برای نفوذ در آسیای میانه، قفقاز و شبه قاره هند:

عربستان سعودی در قفقاز، آذربایجان و آسیای میانه نیز فعال است و در ترورهای صورت گرفته در منطقه چچن نقش عمده‌ای را بازی کرده است. این فعالیت‌ها عمدتا از طریق گروه‌های وابسته به ریاض در پاکستان و افغانستان برنامه‌ریزی می‌شود و دامنه آن تا کشورهای شمال آفریقا، خاورمیانه و دورترین نقاط شبه قاره هند نیز می‌رسد.

سازمان‌های بین‌المللی تروریستی نظیر القاعده همچنین با داشتن تروریست‌هایی در تمام جهان قادر است تا هدف‌های متفرقه ای را در هر کشور جهان مورد حمله قرار دهد، این اهداف البته بر اساس راهبردهای عربستان و غرب بویژه آمریکا تعیین می شود.

نتیجه‌گیری:

عربستان سعودی با اهداف متعدد در سطوح مختلف ایدئولوژیک، سیاسی، اقتصادی، نظامی، راهبردی و رقابت با کشورهای منطقه‌ای نظیر ایران، ترکیه، قطر و حتی امارات متحده عربی اقدام به تقویت حضور و  نفوذ سخت افزاری و نرم‌افزاری خود در کشورهای مختلف از دورترین نقاط غرب آفریقا گرفته تا شبه قاره هند و آسیای شرقی کرده است.

در همین راستا عربستان غیر از مداخله نظامی و سخت‌افزاری در برخی کشورهای منطقه از قبیل یمن و بحرین، طرح‌های راهبردی زیادی دیگری برای نفوذ در کشورهای در حال توسعه دارد که بخش عمده‌ای از آنها در قالب چشم‌انداز 2030 این کشور بازتعریف شده است. ریاض مهمترین دریچه نفوذ خود به دولت‌ها و ملت‌های مذکور را فقر گسترده جوامع هدف و عدم وجود زیرساخت‌های مناسب برای بهره‌برداری از ظرفیت‌های داخلی آنها دانسته و انتظار می‌رود که از طریق سرمایه‌گذاری‌های کلان تا یک دهه آینده در صدد تثبیت جای پای خود در این کشورها باشد.

آنچه که در بخش دوم این مجموعه مقالات گفته شد، تنها بخشی از فعالیت‌ها و اقدامات بین‌المللی حاکمیت سعودی است که در جهت جبران و سرپوسش کذاشتن بر نواقص، کاستی‌ها و اختلالات داخلی دنبال می‌شود که در بخش اول مقاله در ابعاد نقض حقوق بشر و سرکوب و دیکتاتوری و تبعیض در این کشور در جریان است.

 

آخرین اخبار