به گزارش ایران اکونومیست، امروز ۲۶ دی چهل و چهارمین سالروز فرار محمدرضا شاه پهلوی از ایران در سال ۱۳۵۷ است.
هر چند که جاسوسان، مشاوران و مستشاران انگلیسی و آمریکایی دربارِ محمدرضا شاه از تابستان ۱۳۳۲ با همدلی و همراهی پهلویِ پسر و امرای بازنشسته ارتش نقشه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را برای سرنگون کردن دولت قانونی دکتر محمد مصدق برنامهریزی و پیاده کردند و این اقدام را دستاوردی بزرگ برای سرکوب مخالفان تعبیر کردند اما، دومین کودتای آنان برای سر به نیست کردن نهضت انقلابی مردم ایران به رهبری امام خمینی در سال ۱۳۵۷ با شکست بزرگی روبرو شد.
شاهِ مخلوع، پسرِ شاه مخلوعِ پدر، اول بار در ۳۰ مرداد ۱۳۳۲ دو روز بعد از کودتای انگلیسی - آمریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و بار دیگر در ۵ آبان ۱۳۵۷ از رادیو نطق کرد، بار اول پیروزمندانه و فاتحانه اما بار دوم مغموم و شکست خورده.
با رصد وضعیت اجتماعی و سیاسی کشور از سوی مستشاران و سیاستمداران آمریکایی در زمستان ۱۳۵۷ و سقوط پشت سر هم کابینه نخستوزیران رژیم، امرای ارتش و سیاستمداران آمریکایی و رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیدند با حمایت از ارتش شاهنشاهی و روی کار آوردن شاپور بختیار میتوانند برای حفظ قدرت در دست خود، زمان بخرند. به همین امید محمدرضا شاه هشت روز بعد از انتصاب بختیار، شورای سلطنت را در تاریخ ۲۳ دی ۱۳۵۷ تشکیل داد و در اولین جلسه آن شرکت کرد و به امید برگشت، سه روز بعد ایران را ترک کرد. او از این مسئله غفلت داشت که مردم دیگر او و سلطنتش را نمیخواهند و هرگز راه برگشتی وجود ندارد.
ساعت ۱۲:۳۰ دقیقه ظهر روز ۲۶ دی ۱۳۵۷ خبر فرار شاه همراه با فرح دیبا همسر سومش، سه فرزند از چهار فرزندش، مادرزنش و برخی امرای ارتش از رادیو تهران پخش شد و روزنامه کیهان و اطلاعات در صفحات اول خود با تیتر درشت چاپ کردند «شاه رفت». روزنامه اطلاعات با تیتری کوچکتر در صفحه اول، مصر را منتظر ورود شاه ایران اعلام کرد.
مقامات لشکری و کشوری و امرای گارد شاهنشاهی، رییس و اعضای شورای سلطنت و نخستوزیر جدید و میلیونها بیننده تلویزیون شاهد فرار محمدرضا شاه ۵۹ ساله از ایران بودند. او در حالی سوار بر بوئینگ ۷۲۷ شهباز شد که گریه میکرد. این هواپیما متعلق به نیروی هوایی ارتش بود که خودِ محمدرضا خلبانش بود. بویینگ ۷۲۷ ساعتی بعد در فرودگاه آسوان مصر به زمین نشست و اتومبیلها، پهلویِ پسر را به محل اقامت محمد انور سادات رییسجمهور وقت مصر بردند و شاهِ مصر که زمانی فوزیه شاهدختش را به همسری محمدرضا داده بود، از شاه مخلوع ایران استقبال و پذیرایی کرد.
فرار شاه از ایران اما با دست خالی و بیهیچ هم نبود. وزارت خارجه آمریکا مدتی بعد در گزارشی به حجم سپردههای ارزی شاه در زمان ترک ایران پرداخت و نوشت: «محمدرضا شاه در دی ۱۳۵۷ نزدیک به ۵۰ میلیون دلار در بانک تهران، ۱۸ میلیون دلار در بانکهای نیویورک و حداقل ۱۰۰ میلیون دلار در بانکهای لندن ذخیره ارزی داشت.»
یکی از وزرای دربار پهلوی نیز ماهها بعد با نوشتن خاطراتش با تایید گزارش وزارت خارجه آمریکا، نوشت: «در آغاز عملیات خروج خاندان سلطنتی از کشور دستور برچسب و مُهر و موم چمدانها، بستهها و صندوقهای شاه که منقش به آرم دربار و سلطنتی بود صادر شد. تاج شاهنشاهی با ۳۳۸۰ قطعه الماس و ۵۰ قطعه زمرد، ۳۶۸ مروارید و با وزن دو کیلو و ۸۰ گرم و از نظر قیمت غیرقابل تخمین و تاج ملکه با ۱۶۴۶ قطعه الماس در چمدانها بستهبندی شد.
فرح پهلوی دستور داد ۳۸۴ عدد چمدان و صندوق بسته شود. یک تیم از افراد مورد تأیید جمعآوری و بستهبندی همهگونه عتیقه، جواهرات و الماسهای گرانبها، ساعتهای تمام طلا و تاج و نیمتاجهای تمام زمرد را بر عهده داشت. این گنجینه از جواهرات و عتیقهجات در مکانهای امن کاخ نیاوران نگهداری میشد.»
انفجار خبری
خبر فرار شاه از ایران مثل بمب صدا کرد. میلیونها زن و مرد و پیر و جوان با شنیدن این خبر و دیدن تصاویر گریه محمدرضا در فرودگاه، سر از پا نمیشناختند. آنان برای نشان دادن شادی غیر قابل توصیف خود به خیابانها و میدانهای اصلی و فرعی روستاها و شهرهای آمدند و با پخش نقل، گل و شیرینی به یکدیگر تبریک گفتند.
بخشی از مردم با دستهای خالی تندیسها و مجسمههای شاه را در میدانهای شهر و دانشگاهها و مراکز دولتی شکستند و فرو انداختند. بخش بیشتری از مردم سوار بر موتور و ماشین با بوقهای ممتد و خاموش و روشن کردن نور موتور و ماشین، شادیشان را نشان دادند و همه این صحنهها و شور و حال وصف نشدنیشان توسط خبرنگاران، عکاسان و فیلمبرداران خبرگزاریها و نشریات داخلی و خارجی برای مردم سراسر جهان به تصویر کشیده شد.
پیام روحالله
رهبرِ در تبعید ایران، فرار محمدرضا پهلوی از ایران را طلیعۀ پیروزی ملت و سرلوحۀ سعادت و دست یافتن به آزادی و استقلال مردم ایران توصیف کردند و با تبریک به عموم مردم کشورمان چهار توصیه به آنان کردند.
ایشان در پیامشان به مردم بیان کردند: «شما ملت شجاع و ثابت قدم به ملتهای مظلوم ثابت کردید که با فداکاری و استقامت میتوان بر مشکلات هر چه باشد غلبه کرد، و به مقصد ـ هر چه دشوار باشد ـ رسید. گر چه این ستمگر با دست آغشته به خون جوانان ما و جیب انباشته از ذخایر ملت از دست ما گریخت ولی به خواست خداوند متعال بزودی به محاکمه کشیده خواهد شد و انتقام مستضعفین از او گرفته خواهد شد؛ لکن قطع دست ستمکار از ادامه ظلم، به دست ستمدیدگان، فوری است.
او رفت و به همپیمان خود، اسرائیل ـ دشمن سرسخت اسلام و مسلمین ـ پیوست و جرایم و آشفتگیهایی را به جای گذاشت که ترمیم آن جز به تأیید خداوند متعال و همت همۀ طبقات ملت و فداکاری اقشار کاردان و روشنفکر میسر نخواهد شد.
اکنون در این طلوع فجر سعادت و پیروزی توجه عموم را به مطالبی جلب میکنم:
اول ـ بر جوانان غیور در سراسر کشور لازم است، برای حفظ نظم، با آن دسته از قوای انتظامی که اکنون به آغوش ملت بازگشتهاند با تمام نیرو همکاری کنند و با کمال قدرت و جدیت نگذارند که بدخواهان و منحرفین آشوب و ناامنی ایجاد نمایند.
دوم ـ به تظاهرات و شعارهای پر شور علیه رژیم سلطنتی و دولت غاصب ادامه دهند؛ و اگر منحرفین و مخالفین اسلام بخواهند اخلالی به وجود آورند و نظم را به هم زنند، از آنان جدا جلوگیری کنند. باید ملت بداند که هر انحرافی و هر شعاری که مخالف مسیر ملت است به دست عمال شاه مخلوع و عمال اجانب تحقق می یابد. من از جمیع اشخاصی که انحرافی داشتهاند و یا گرایش به بعضی از مکتبهای انحرافی داشتهاند تقاضا دارم که به آغوش اسلام، که ضامن سعادت آنان است، برگردند که ما آنان را برادرانه میپذیریم. در این موقع حساس که کشور جنگزدۀ ما بیش از هر زمانی به اتحاد و اتفاق احتیاج دارد باید سعی شود که از هر اختلافی احتراز شود.
سوم ـ دولت موقت برای تهیۀ مقدمات انتخابات مجلس مؤسسان بزودی معرفی میشود و به کار مشغول خواهد شد. وزارتخانهها موظفند که آنان را پذیرفته و با آنان همکاری صمیمانه کنند. اینجانب به صلاح وزرای غیرقانونی میدانم که برکناری خود را اعلام کنند و خود را در مسیر ملت قرار دهند.
چهارم ـ به جمیع نیروهای انتظامی و زمینی و هوایی و دریایی و صاحب منصبان و درجهداران ارتش و ژاندارمری و غیر آنان توصیه میکنم که دست از حمایت محمدرضا پهلوی ـ که مخلوع است و به کشور بر نمیگردد و در خارج نیز با نفرت مردم مواجه است ـ بردارند و به ملت بپیوندند؛ که صلاح دنیا و دین آنان در آن است.
اینجانب از همۀ طبقات خصوصا حضرات علمای اعلام در این مواقع حساس تشکر میکنم و سلامت و سعادت همگان را از خداوند متعال خواستارم و وحدت کلمه را برای همیشه، خصوصا تا برانداختن رژیم شاهنشاهی و استقرار حکومت جمهوری اسلام، امیدوارم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
پیامی دیگر
بنیانگذار جمهوری اسلامی همچنین در پیام مکتوبی که در نوفل لوشاتو در اختیار صدها رادیو، تلویزیون، خبرگزاری و روزنامه اروپایی، آمریکایی و آسیایی گذاشتند، خاطرنشان کردند: «خروج شاه از ایران اولین مرحلۀ پایان یافتن سلطۀ جنایت بار ۵۰ سالۀ رژیم پهلوی میباشد، که به دنبال مبارزات قهرمانانۀ ملت ایران صورت گرفته است. من این پیروزی مرحلهای را به ملت تبریک میگویم و بیانیهای خطاب به ملت صادر خواهم کرد. ما به زودی دولت موقت انتقالی را برای اجرای انتخابات مجلس مؤسسان و تصویب قانون اساسی جدید معرفی میکنیم. بازگشت من به ایران در اولین فرصت مناسب انجام خواهد شد.»
امام خمینی (ره) در عین حال با چند رادیو و تلویزیون و خبرگزاری خارجی در نوفل لوشاتو گفتوگو کردند.
ایشان در پاسخ به پرسش خبرنگار یکی از خبرگزاریهای خارجی که از ایشان درباره اولین اقدام سیاسی بعد از خروج شاه پرسید، پاسخ داد: «خروج شاه اولین مرحلۀ پیروزی ملت ماست، و ما مشکلات زیادی در پیش داریم؛ و ملت ما باید بداند که مجرد رفتن شاه، پیروزی نیست بلکه طلیعۀ پیروزی است. و البته این طلیعه را من به ملت ایران تبریک عرض می کنم. و باید توجه داشته باشند که همان طوری که طلیعۀ پیروزی است، طلیعۀ خلع سلطۀ اجانب است؛ و این تبریک، بیشتر از تبریک رفتن شاه است. و ما الآن مسائل بسیار مشکل در پیش داریم و وارث یک مملکت از هم پاشیدهای هستیم که این خرابیها در ظرف ۵۰ سال سلطنت پهلوی و بیشتر از ۳۰ سال سلطنت محمدرضا خان به وجود آمده است که ما باید برای ترمیم آن با همت جمیع طبقات ملت قیام کنیم.»
امام(ره) ادامه دادند: «اولین قدمی که ما باید برداریم ترمیم این خرابیهایی است که به وسیلۀ شاه که از عمال خارجی بود حاصل شده است و این میسر نیست الا به کمک کردن جمیع طبقات. من از جمیع طبقات ملت با کمال تواضع تقاضا دارم که در این مشروع اسلامی و در این مشروع ملی همه با هم کمک کنند، همه دست به دست هم بدهند، اختلافات حزبی و مسلکی را کنار بگذارند، اختلافات قدیمی و جدیدی را کنار بگذارند، اختلافاتی که مربوط به احزاب است کنار بگذارند و همه با هم ـ با صدای واحد، با یَدِ واحد ـ قیام کنند؛ قیام به امر مهمی که نجات دادن کشور است، نجات دادن این کشتی متزلزل است.
من از خدای تبارک و تعالی میخواهم که ملت ما را بیشتر از این هوشیار و بیدار کند. من از ملت میخواهم که خودشان مواظب نظم مملکت باشند، و جوانان غیور ما کنترل شهرستانها و دهات و قرا را به دست گیرند و نگذارند کسانی که آشوب طلبند در این قرا و قصبات و شهرستانها ـ خدای نخواسته ـ دست به خرابکاری بزنند. و من اخطار میکنم به آن اشخاصی که شلوغ میکنند و تبلیغات سوء در این زمینهها میکنند و میخواهند با فرصتطلبی آشوب به پا کنند و بر ضد ملت ایران یک تبلیغاتی بکنند و بر نفع اشخاص خارج و دولتهای ابرقدرت یک کارهایی بکنند، من اخطار به آنها میکنم که اگر یک همچه کاری بکنند سرنوشت سختی خواهند داشت و مجازات بزرگی خواهند داشت ولی اگر چنانچه توبه کنند، خداوند تبارک و تعالی توبۀ همه را قبول می کند؛ و باید اینها برگردند به آغوش ملت و ملت آنها را خواهند پذیرفت.
رهبر فقید انقلاب اسلامی در پاسخ به پرسش دیگری که پرسید آیا حضرت آیتالله تصور نمیفرمایند که اگر با دولت بختیار همکاری نفرمایند احتمال یک دیکتاتوری نظامی و خونریزیهای جدید خواهد بود، بیان کردند: «دیکتاتوری نظامی وقتش گذشت. اگر چنانچه کسی دست به دیکتاتوری یا کودتای نظامی بزند خواهد فهمید که موفق به هیچ چیز نخواهد شد و برای خودش و برای کسانی که مربوط به خودش است ذلت بار خواهد آورد.
باید همۀ اشخاصی که میخواهند در ایران برای منفعتطلبی دست به اعمال ضد مردمی بزنند، باید همه بدانند که وقت اینها گذشته است. ملت ایران دیگر آن ملت سابق نیست و تبلیغات سوء اثر خود را از دست داده است. باید ملت راه خودش را ادامه دهد تا به آنچه که میخواهد برسد و آن قطع دیکتاتوری است و ایجاد یک مملکت آزاد، که همۀ طبقات و اقشارش آزاد باشند و یک مملکت مستقل که هیچ قدرتی درآن نتواند دخالت بکند. ان شاءالله در آیندۀ بسیار نزدیک این آرزو تحقق پیدا میکند و ما دولت را به همین زودی معرفی خواهیم کرد.»
بنیانگذار جمهوری اسلامی در پاسخ به این پرسش که موقعیت و نقش زنان در دولت آیندۀ شما چگونه خواهد بود؟ بیان کردند: «موقعیت یک انسان صحیح و یک شخصیت آزاد؛ برخلاف این زمانها که بر ما گذشت که نه زنهایمان آزاد بودند و نه مردانمان. ملتی که زن و مردش آزاد نبود و در خفقان بود از زیر این بار بیرون آمدند و از این به بعد زنها و مردها آزادند ولی اگر چنانچه بخواهند کارهای خلاف عفت بکنند و یا خلاف مصلحت مملکت بکنند البته از آنها جلوگیری خواهد شد.»
منابع:
صحیفه امام، جلد ۵. ص۴۸۱ تا ۴۸۷
دزموند هارنی، روحانی و شاه، ترجمه کاوه باسمنجی و کاووس باسمنجی، تهران، انتشارات کتابسرا، ۱۳۷۷، صص ۱۵۱- ۱۵۲
عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، از پایان جنگ جهانی دوم تا سقوط رژیم پهلوی، تهران، مؤلف، ۱۳۶۸، ص ۳۰۶
سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۴، ص ۷۲۴