در حالی که کمبود گاز، کشور را به سرعت به مرز بحران برده، ستادهای بحران ناتوان از اعلام یک برنامه منسجم و جامع برای تعطیلی ادارات و نهادها هستند. برای دومین بار در هفته جاری است که مراجع مختلف و متکثر، درباره نحوه تعطیلات یا خاموش بودن سیستم گرمایش ادارات اعلام نظر کرده و اخبار متفاوت و بعضا متناقضی را منتشر کرده اند تا جایی که این موضوع خود باعث سردرگمی در جامعه و افکار عمومی نسبت به مراجع اعلام خبر شده است.
این در حالی است که مدیریت بحران به معنای هماهنگ سازی آگاهانه مجموعه تلاش ها، همراه با استفاده حداکثری از ظرفیت های انسانی، فنی، مالی و غیر مالی با رویکرد طراحی و به کارگیری مجموعه ای از برنامه ها و فعالیتهای مختلف در قبل، حین و بعد از بحران است به صورتی که حداکثر کارآیی و اثربخشی عملیات امداد و نجات در حوادث و سوانح حاصل شود. مدیریت بحران به عنوان فرایندی نظام یافته تعریف می شود که طی این فرایند، سازمان تلاش می کند بحران های بالقوه را شناسایی و پیش بینی کند، سپس در مقابل آنها اقدامات پیشگیرانه انجام دهد تا اثر آنها را به حداقل برساند. محققان هر کدام بر یک عنصر خاص از اجزای فرایند مدیریت بحران تمرکز کرده اند، و تحقیق هایی را درباره آن انجام داده اند.
این در حالی است که برنامه ریزی های کلان، رکن مهمی برای مردم به شمار می رود و در تمام شهرها، تعطیلات مدارس و ادارات بر زندگی مردم تاثیر مستقیم دارد. برای نمونه در صورت تعطیلی مدارس، والدین در صورتی که در اداره باشند بایستی برای نگهداری فرزندان خردسال خود برنامه ریزی کنند و یا در صورت تعطیلی ادارات و باز بودن مدارس یا دانشگاه ها، موقعیت های برنامه ریزی خانواده ها در جزئی ترین مسائل دچار اخلال می شود.
با این وجود و با توجه به اینکه روز شنبه نیز بی برنامگی و تعدد مصاحبه مسئولان، مانع از شکل گیری برنامه ریزی منسجم بود،مسابقه چه کسی خبر تعطیلی را اعلام کند باعث شد ابتدا جانشین ستاد بحران اعلام کرد تمام ادارات، ارگان ها و سازمان های استان تهران، روز یکشنبه تعطیل هستند. این خبر که به نقل از خبرگزاری ایرنا منتشر شد، دقایقی بعد در تماس استانداری با روزنامه شرق تکذیب شد و خبر آن روی کانال شرق قرار گرفت.
در ادامه، خبرگزاری ایرنا اعلام کرد هیچ خبری مبنی بر تعطیلی ادارات را منتشر نکرده است. این در شرایطی بودکه دقایقی بعد خبرگزاری برنا مجددا به نقل از جانشین ستاد مدیریت بحران خبر تعطیلی ادارات استان تهران را تایید کرد.
در چنین شرایطی خبرگزاری ایرنا، خبر دیگری را به نقل از استانداری منتشر کرد که نشان می داد جلسه ستاد مدیریت بحران هنوز به پایان نرسیده و در حال برگزاری است. مجددا دقایقی بعد خبرگزاری میزان از حضور یک سوم کارمندان در ادارات خبر داد و اعلام کرد یک سوم شعب بانکها به عنوان شعب منتخب از ساعت۹تا۱۳ خدمات رسانی خواهند نمود.
موضوعی که تاکنون سابقه نداشته تا برای کمبود گاز، کارمندان به صورت شیفتهای کاری یک سوم در ادارات حاضر شوند زیرا در صورت حضور یک نفر هم، سیستم های گرمایش ادارات که غالبا مرکزی است، فعال خواهد بود.
این در حالی بودکه معاون استاندار تهران در مصاحبه با صداوسیما از ضرورت پوشیدن لباس گرم توسط کارمندان در شرایطی که قرار بود سیستم گرمایش ادارات را خاموش کنند، سخن گفت.
در همین حال، باشگاه روزنامه نگاران ایران نوشت : یکبار اعلام کردند تعطیل نیست. بار دیگر اعلام کردند بخش دولتی تعطیل است. بعد اعلام کردند یک سوم کارمندان بروند و مدارس و دانشگاهها تعطیل است. در تکمیل آن خبر آمد آن یک سومی که میروند لباس گرم بپوشند چون سیستمهای گرمایشی روشن نخواهد شد. یک ساعت بعد خبر دادند که نه آن یکسوم هم نروند و اصلا تمام بخش دولتی تعطیل است و حتی بخش خصوصی هم تعطیل شد.>
این، البته اولین بار نیست که اطلاع رسانیهای ناکارآمد دولتی ها موجب دردسر برای مردم شده و انتقاد افکار عمومی و رسانه ها را برانگیخته است اما گویا، اراده ای برای تصحیح قصور و تقصیرهای فاحش مسئولان و روابط عمومیهای عریض و طویل وجود ندارد. موضوعی که باعث می شود این سوال در افکار عمومی شکل بگیرد که مدیریت بحران کشور آیا آمادگی برای مواجهه با بحران های سهمگین تر دیگر را دارد؟ عدم پاسخگویی به چنین سوال هایی است که حتی مسئله کوچکی به نام «اعلام تعطیلی» تبدیل به یک مسئله سیاسی می شود.
در تازهترین نمونه، «اطلاعیه فوری» شنبه شب استانداری تهران، به عنوان «نقطه اوج شاهکار اطلاع رسانی» گواهی می دهد، «در بر همان پاشنه میچرخد» و حق طبیعی و بدیهی مردم برای اطلاع دقیق و بهنگام از تصمیم های درست یا نادرست دولتیها و نیز وقت و اعصاب شهروندان، اهمیتی برای مقامات ندارد.
در تحلیل بی نظمی در اطلاع رسانی اخبار مرتبط با تعطیلی های ناشی از بحران گاز، باید به نکات زیر توجه کنیم:
۱-از گفته های مسئولان مشخص می شود آمادگی قبلی برای مواجه با کمبود گاز وجود نداشته است. حتی منتقدان دولت دوازدهم که آن را متهم به تعطیلی پروژه های ذخیره سازی گاز می کنند، در مدت یکسال و نیم از آغاز دولت سیزدهم،چنین نقدی را مطرح نکردند.
۲-مدیریت مسئولان در سال گذشته با امسال قائل مقایسه نیست. آنچه از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ تغییر کرده نه دمای هوا و یا جمعیت کشور، بلکه انتصابات جدید در وزارت نفت و شرکت گاز است که فرمان مدیریت فعلی را در اختیار مدیران دولت سیزدهم قرار داده است.
۳-از نحوه تصمیم سازی برای کارمندان که نمونه آن ابلاغ دستور برای پوشیدن لباس گرم در محل بوده، چنین بر می آید که تصمیم سازان زندگی کارمندی را تجربه نکرده و یک روز هم در قوه مجریه و دولت خدمت نکرده اند. حال آنکه بررسی ها نشان میدهد دولت سیزدهم بخش زیادی از بدنه وزارت کشور و استانداران را از خارج وزارتخانه وارد کرده که در شرایط بحران، می توان به بی تجربگی برخی تصمیم سازان را مشاهده کرد.
۴-نقش روابط عمومی ها در اطلاع رسانی اخبار اتاق بحران بسیار اهمیت دارد. فقدان سخنگوی مرکزی برای اطلاع رسانی اخبار در مجموعه وزارت کشور و یا ستادهای استانی و متغیر بودن تصمیمات در هر استان که گاه مقامی از تهران تصمیم یک مقام استانی را لغو می کند، نشانه هایی از بی نظمی در نهادهای مدیریت بحران وزارت کشور است که در دولت سیزدهم غالبا از افراد نظامی هستند.
آنچه در این دو روز شاهد آن بودیم، فقدان آینده پژوهی و آینده نگری است که در هر دو بعد، دولت قادر نبوده در مرحله قبل از بحران، پیشبینی های لازم را انجام دهد. از این رو، در حین بحران با انباشت اقدامات انجام نشده در مراحل قبل مواجه شده است. این وضعیت بعد از بحران نیز انباشتی از بی اعتمادی و ناامیدی را پشت سر خود برجای می گذارد.
این وضعیت در صورت عدم سامان دهی، زندگی عادی مردم را مختل و زمینه ساز نارضایتی هایی خواهد شد که آغازگر آن مدیران دولت هستند.
خبرآنلاین