شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 14 - ۱۱ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۲۱ دی ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۸
بهائیت؛ از فرقه‌ای مذهبی تا سازمانی سیاسی

پاسخ قابل تأمل شاه به نامه مهم آیت‌الله بروجردی

کتاب «تاریخ سیاسی بهائیت» از جمله نامزدهای نهایی پانزدهمین دوره جایزه جلال اعلام شده است؛ کتابی که تلاش دارد تاریخ گسترش بهائیت را از منظری جدید بررسی کند.
پاسخ قابل تأمل شاه به نامه مهم آیت‌الله بروجردی
کد خبر: ۵۶۹۵۱۹

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایران اکونومیست، یکی از روش‌هایی که از زمان‌های گذشته تا به امروز دشمنان اسلام و به ویژه استعمار شرق و غرب، برای ایجاد تفرقه و از بین بردن اتحاد بین جامعه اسلامی و همچنین نابودی اسلام به کار برده‌اند، سوء استفاده از نیاز فطری بشر به پرستش و علاقه و گرایش او به مسائل معنوی و روحانی بوده است.

در همین راستا تحریف دین و ایجاد مذاهب ساختگی در طول تاریخ بارها و بارها تکرار شده است. پیشینه ساختن مذاهب در اسلام تا دوران حضور ائمه  اطهار(ع) بر می‌گردد؛ به‌گونه‌ای که پس از شهادت یک امام، به دلائل متعددی فرقه‌های جدیدی شکل می‌گرفت. با نگاهی به تاریخ اسلام، پیدایش فرقه‌هایی چون زیدیه، اسماعیلیه و ... از جمله این فرق محسوب می‌شوند.

روند فرقه‌سازی در جهان اسلام در دوران معاصر شکل دیگری به خود نیز گرفت. با ورود استعمار و نقش پررنگ آن در ایجاد شکاف میان افراد جامعه اسلامی و تشکیک در اصول دین، فرقه‌سازی وارد فاز جدیدی از منظر اجتماعی و سیاسی شد. بارزترین نمونه فرقه‌سازی از این منظر در دوران جدید را می‌توان در تشکیل فرقه بابیه که با ایجاد بهائیت به اوج خود رسید. 

ریشه اصلی بهائیت را باید در فرقه‌ای با نام «شیخیه» جست‌وجو کرد. این فرقه توسط فردی با نام شیخ احمد احسائی پایه‌گذاری شده است. احسائی مدعی شد که نائب و باب خاص امام زمان است و در اواخر عمر یکی از شاگردانش به‌نام سید کاظم رشتی را به‌عنوان جانشین خود معرفی کرد.

یکی از مدعیان جانشینی سید کاظم رشتی، علی‌محمد شیرازی معروف به سید باب بود. او در سن 19سالگی همراه دایی‌اش به بوشهر و از آنجا عازم کربلا شد و در کلاس درس سید کاظم رشتی شرکت کرد. بعد از مدتی به شیراز بازگشت و در 25سالگی ادعای بابیت کرد که این زمان به‌عنوان مبدأ تاریخ بابیان موسوم به «تاریخ بدیع» شناخته می‌شود. او ابتدا خود را «باب امام زمان»(عج) خواند، سپس خود امام زمان و سرانجام مدعی نسخ اسلام و نزول دینی جدید شد؛ از این رو حتی اهل‌سنت نیز این گروه را جزو فرق اسلامی به‌شمار نمی‌آورند.

باب در 27 شعبان سال 1266 با درایت امیرکبیر اعدام شد. پس از آن، فتنه بابیان برای مدتی خاموش ماند و فرقه بابیت بیشتر به‌صورت مخفی به کار خود ادامه می‌داد، اما در عین حال از سرکوب و شورش نیز غافل نبود. پس از باب، اختلاف میان دو شاگرد او با نام‌های میرزا یحیی معروف به صبح ازل و حسینعلی بهاء، بر سر جانشینی باب، منجر به ایجاد دودستگی در این فرقه شد. پس از شورش‌ هواداران هر دوی این شاگردان که از قضا برادر هم بودند، در مناطق مختلف مانند عراق، سرانجام بهاء خود را جانشین باب معرفی کرد و از این تاریخ، بهائیت شکل گرفت.

بهائیت که این روزها در رسانه‌های غربی از آنها با عنوان جماعت مظلوم و ساکت در ایران یاد می‌شود، پیشینه درازی در کشتار و تحت فشار قرار دادن خانواده‌های ایرانی دارد که غیر قابل انکار است. بهائیت در ایران پیش از پیروزی انقلاب، با حمایت‌های مالی و معنوی کشورهای مختلف مانند انگلستان، روسیه تزاری و رژیم صهیونیستی جان گرفت تا راهی باشد برای تفرقه میان شیعیان و به انحراف کشیدن موضوع مهدویت و انتظار.

کتاب , جایزه جلال ,

چرا بهائیت «سازمان سیاسی» است نه «فرقه مذهبی»؟

تاکنون آثار متعددی در ایران درباره پیدایش بهائیت، چرایی شکل‌گیری آن، چگونگی ریشه دواندن آن در ایران به خصوص در دوره پهلوی و ... منتشر شده است. کتاب «سازمان سیاسی بهائیت»، نوشته  حمیدرضا اسماعیلی، پژوهشگر، از جمله این آثار است که از سوی توسط مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی تاریخی منتشر شده است. 

تفاوت کتاب اسماعیلی با آثاری که پیش از آن نوشته شده، در این است که مؤلف بهائیت را به‌عنوان یک «سازمان» و نه یک «فرقه» در نظر می‌گیرد. او در این‌باره می‌گوید: حزب هم به‌تعبیری یک سازمان سیاسی است، معنای سازمان سیاسی اعم از معنای حزب است. سازمان سیاسی می‌تواند حداقل به دو شاخه دولتی و غیردولتی دسته‌بندی شود. برخی سازمان‌های سیاسی دولتی عبارتند از وزارت امور خارجه و وزارت کشور، اما مهمترین نمونه سازمان سیاسی غیردولتی، احزاب هستند که با سازمان‌های سیاسی ذی‌نفوذ یا گروه فشار ـ که آنها هم سازمان سیاسی غیردولتی هستند ـ تفاوت دارند. احزاب به‌طور رسمی فعالیت‌های سیاسی خود را اعلام می‌کنند، اما سازمان‌های سیاسی ذی‌نفوذ تلاش می‌کنند در پوشش یک هدف متعارف و مقبول، آن هدف اصلی خود را، که قدرت‌طلبی است، به‌صورت پنهانی به‌پیش ببرند. آنها در همه انتخابات‌ها شرکت می‌کنند، اما به‌صورت رسمی نه، ممکن است مانند بهائیت اعلام کنند که 'ما اصلاً سیاسی نیستیم'!

به گفته مؤلف «سازمان سیاسی بهائیت»؛ در جامعه‌شناسی سیاسی، الگویی از سازمان‌های سیاسی را معرفی می‌کنند که با عنوان «سازمان‌های سیاسی ذی‌نفوذ» فعالیت می‌کنند که در پوشش‌های دیگری، قدرت‌طلبی خود را پیش می‌برند. آنها سعی می‌کنند در ارکان قدرت نفوذ کنند و از اهرم‌های قدرت برای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند، به آن‌ها گروه فشار هم می‌گویند. سازمان بهائیت برای رسیدن به اهدافش، از قدرت‌های خارجی و اهرم فشار آنها به‌ویژه آمریکا و اسرائیل استفاده می‌کند.

اسماعیلی با بیان اینکه  سران بهائیت از ایدئولوژی بهائیت به‌مثابه یک دین و مذهب سوءاستفاده کردند تا بتوانند گروهی را جذب کنند، اضافه کرد: اگر با این نگاه جامعه‌شناسانه به بهائیت نگاه کنیم، می‌بینیم که رهبران یا طبقه ممتاز بهائی با بازی با توده بهائی تلاش کردند از آنها به‌عنوان ابزار قدرت خود استفاده کنند؛ بنابراین ما در کتاب حاضر از بهائیت نه‌تنها به‌عنوان یک سازمان سیاسی بلکه به‌عنوان یک «گروه فشار و ذی‌نفوذ» نیز یاد کرده‌ایم.

دوران طلایی رشد بهائیت

اسماعیلی در کتاب خود براساس شواهد و اسناد تاریخی به این گزاره رسیده است که این سازمان با پوشش مذهب، اقدام به نفوذ در منابع مختلف قدرت می‌کند. بازه زمانی بررسی‌شده در کتاب اسماعیلی مربوط به سال‌های 1892 تا 1979، یعنی از شکل‌گیری تا پیش از پیروزی انقلاب است. در واقع تلاش مؤلف بر این است که تحولات این فرقه را در ادوار مختلف دوره پهلوی مورد بررسی قرار دهد. 

او دوره پهلوی را «دوران طلایی» برای رشد و گسترش شبکه‌های بهائیت در کشور می‌داند. اسماعیلی در این‌باره افزود: تشکیلات بهائیت در دوران قاجار پس از ترور ناصرالدین‌شاه و پس از مشروطه که فضای بازتری در کشور ایجاد شد و اقتدار حکومت از بین رفت، توانست در نهادهای مختلف نفوذ کند. پس از انقراض قاجار، در دوران پهلوی، کم‌کم نفوذ این تشکیلات بیشتر شد و در همان ریل‌هایی که از دوران مشروطه در ساختار اجتماعی و سیاسی کشور گذاشته بودند، به حرکت خود ادامه دادند، در واقع، قطار قدرت‌طلبی بهائیت به‌روی همان ریل‌ها در حال پیش‌روی بود. این قطاری که با سرعت در حال حرکت به‌سمت مقصد خود بود، با وقوع انقلاب اسلامی متوقف شد.

کتاب , جایزه جلال ,

هویدا و ورود بهائیت به شاخه‌ای مهم از قدرت

اما پرسش اینجاست که چرا توقف سرعت رشد و گسترش بهائیت پس از پیروزی انقلاب حائز اهمیت است؟ اسماعیلی در تشریح بیشتر به شاخه‌های قدرت بهائیت در دوره پهلوی گفت: منابع قدرت شناخته‌شده در جامعه‌شناسی و علوم سیاسی متعدد هستند؛ قدرت نظامی، قدرت اقتصادی، قدرت رسانه و تبلیغات، قدرت سازمان‌دهی و تشکیلات، قدرت اداری و بروکراسی، قدرت بسیج اجتماعی و نفوذ بر توده از جمله آنهاست. اگر به تاریخ دوران پهلوی مراجعه کنیم، متوجه می‌شویم که سازمان بهائیت در تمامی این منابع قدرت نفوذ کرده و صاحب قدرت بوده است

به گفته اسماعیلی، در دوره پهلوی با حضور هویدا در زمین سیاست، قدرت بهائیت بیشتر شد و به شاخه‌های نظامی نیز نفوذ کرد. در این زمان است که قدرت اقتصادی بهائیت نیز افزایش می‌یابد. راه‌اندازی شرکت‌های اقتصادی مختلفی چون امنا و نونهالان و ظهور افراد سرمایه‌داری چون هژبر یزدانی، ناصر سیاح، حبیب ثابت‌پاسال از مظاهر قدرت‌های اقتصادی بهائیت در دوران پهلوی است. 

رشد بهائیت در دوران پهلوی فراتر از تصمیمات دربار بود

اسماعیلی معتقد است گسترش بهائیت در دوره پهلوی تاحدودی فراتر از تصمیمات دربار بود. او با اشاره به اسناد مختلف در این‌باره گفت: این پرسش مطرح است؛ شاهی که از نفوذ افراد صاحب قدرت می‌ترسید و نگران بود که نکند آنها ارکان قدرت او را به خطر بیندازند، چگونه به یک سازمان پنهان‌کار قدرت‌طلبی مثل بهائیت اجازه می‌دهد تا این اندازه رشد و نفوذ کنند؟ به‌نظرم شاه نیز به‌عنوان یک شخص قدرت‌طلب می‌توانست این واهمه را داشته باشد که این تشکیلات برای او و خانواده‌اش مضر هستند و ممکن است لااقل پس از او، قدرت خانواده‌اش را تحت تأثیر قرار دهند، اما در مجموع می‌بینیم که بنا بر این نامه و دیگر اسناد موجود، موضوع فراتر از تصمیمات خود شاه بود و جریان‌ها و سازمان‌های غیردولتی دیگری در آن نقش داشتند.

مؤلف کتاب «سازمان سیاسی بهائیت» به نامه آیت‌الله بروجردی به شاه که در آن گسترش بهائیت را هشدار داده بود و پاسخ قابل تأمل شاه به این نامه، اشاره کرد و افزود: شاه در جواب نامه آیت‌الله بروجردی می‌گوید 'من هم اگر بخواهم نمی‌توانم با این گروه مقابله کنم'! 

کتاب «سازمان سیاسی بهائیت» تلاش دارد از منظر جدید و با نگاه پیوسته‌ای به چرایی و چگونگی رشد این فرقه در دوران پهلوی بپردازد. فرقه‌ای که بنا بر اسناد در مظاهر مختلف قدرت نفوذ و رشد کرده و وارد دایره تصمیم‌گیری‌ها شده بودند. حضور آنها در بخش‌های مختلف قدرت کشور، همواره محل انتقاد مراجع، علما و دغدغه‌مندانی چون امیرکبیر بوده است. 

آخرین اخبار