به گزارش ایران اکونومیست به نقل از روابط عمومی اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران (اسکودا)، جعفر کوشا در دیدار با جمعی از بانوان کنشگر صلح که با حضور برخی وکلای دادگستری در محل این اتحادیه برگزار شد، ضمن قدردانی از تلاشهای این بانوان برای ترویج فرهنگ صلح، بر این موضوع تاکید کرد که ذات و بنیان ایران زمین با صلح اجین است و نمیتوان آن را به هیچ وجه انکار کرد.
وی ادامه داد: در حوزه جامعهشناسی جنایی مبحث خشونت به اشکال مختلف مورد اشاره و تحلیل قرار گرفته اما واقعیت این است که ظهور و بروز خشونت عموماً میتواند از آموزههای خانواده به عنوان اولین کانون ارتباطی یک فرد با جامعه نشأت بگیرد. باید دانست که صبر و صلح یا به عبارتی دیگر سِلم به این معناست که ما در مواقعی باید مطالباتمان را مطرح میکردیم و این مساله به نوعی گویای آن است که صلح نباید به معنای ساکت شدن تلقی شود.
این عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی در ادامه تاکید کرد: زمانی که مطالباتمان را ابراز میکنیم، فوراً ما را با زمانی که ساکت بودیم مقایسه میکنند و باید به این موضوع از حیث جامعهشناسی جنایی نگاه شود. در این بین باید به رفتار قوه حاکمه هم توجه شود. افلاطون در جایی به این مساله اشاره میکند که حاکم باید از عقلش استفاده کند، نه اینکه زور و شمشیر را به کار ببندد. لذا استفاده از عقل باعث میشود که راه استفاده از زور مسدود شود و این مساله با کاهش خشونت رابطه دارد.
کوشا با اشاره به ماهیت صلح تصریح کرد: باید این مساله مشخص شود که اساساً صلح به چه معناست؟ آیا صلح به معنای سکوت و حاشیهنشینی است یا اینکه باید صلح را در چارچوب مطالبهگری صحیح تحلیل کرد؟ واقعیت این است که در این مقوله، «حدود» و «حقوق» مردم باید مشخص و رعایت شود و البته که باید مروج صلح باشیم؛ به این معنا که باید در هر محله یک خانه صلح بنا شود و وکلا هم با حضورشان در این خانههای صلح مردم را به رعایت و جاری کردن حقوق و صلح ترغیب کنند.
وی اضافه کرد: باید در مفهوم صلح بازنگری کرده و حقوق خودمان را مطالبه کنیم؛ یعنی باید اول بگوییم که حقوقمان چیست و سپس تن به صلح دهیم، اما این به معنای آن است که حق شما در ابتدای امر باید تثبیت شده و سپس صلح انجام شود. زمانی که طرف مقابل به خشونت متوسل میشود، آن موقع دیگر بحث صلح و ماهیت آن دچار تزلزل میشود؛ به گونهای که اگر خشونت را جاری کنند و بعد صلح کنیم، بدون شک طرف مقابل هجومیتر برخورد خواهد کرد.
رئیس اسکودا با تاکید بر لزوم اشاعه مقوله پرهیز از اعمال خشونت در تمامی سطوح سنی افزود: زمانی که در مدرسه به معلمان جواز تنبیه دانشآموز داده میشود یا به هر ترتیب یک معلم خود را مجاز به تنبیه و اعمال خشونت علیه شاگردش میبیند، در واقع از همان ابتدای شکل گرفتن شخصیت یک کودک، بذر خشونت در او کاشته میشود و این موضوع در مراحل بالاتر و بعدی زندگی آن شخص تکرار و بازتولید میشود که پژواک آن در نهایت جامعه را فرا میگیرد.
وی افزود: امروز ما در حقوق صلح میکنیم، غافل از اینکه حقوق خودمان را نمیدانیم و صرفاً به حدود اشراف داریم، نه حقوق. متاسفانه جامعه ما را در مدارس و خانواده منفعل بار آورده و به همین جهت صلحهایی که در مقام کوتاه آمدن و توسریخوری تفسیر میشود، یکباره به وجود میآید؛ چراکه ما جامعه را نساختیم و تربیت درست بر مبنای یک فرهنگ صحیح را پایهگذاری نکردیم.
کوشا با اشاره به رابطه عدم تعادلهای اجتماعی با خشونت گفت: سازمان ملل متحد سال ۲۰۰۰ را سال جهانی «فرهنگ صلح» نامگذاری و تعیین کرد، چراکه به اعتقاد آنها رادیکالیسم و تندرویها در حال افزایش بود و به سطح بالایی رسیده بود. نامگذاری یک سال میلادی به نام «فرهنگ صلح» آن هم از سوی سازمان ملل به نوعی این موضوع را گوشزد میکرد که باید تعادل در جوامع ایجاد شود تا این تعادلها بتواند خشونت را به حاشیه براند. از این منظر تعادل امری مهم است اما متاسفانه در جامعه ما تعادلهای زیادی وجود ندارد. از تعارفهای بی حد و مرز گرفته تا رفتار یک پلیس یا یک قاضی یا سایر اقشار که در نهایت به این جمعبندی میرسیم که باید فرهنگ صلح بیش از گذشته در این رابطه تبلیغ شود.
رئیس اسکودا در پایان سخنان خود با طرح این سوال که راهحل استقرار قانون و رسیدن به صلح چیست؟ گفت: معتقدم که فرهنگ صلح و میانجیگری باید به خوبی و درستی ترویج شود و وکلا هم وظیفه دارند تا در این خصوص مردم و عموم را آموزش دهند. از سوی دیگر شرح صدر هم باید مورد توجه قرار بگیرد؛ یعنی آستانه صبرمان باید افزایش پیدا کند و این مساله باید از ابتدای ورود یک کودک به چرخه آموزش و پرورش که غالباً مهدهایکودک هستند، به آنها آموخته شود تا بحث پرهیز از خشونت در وجود یکایک مردم ما نهادینه شود.
در ادامه این نشست نیز بانوان کنشگر صلح با تاکید بر ضرورت دوری جستن از خشونت در فضای حاکم بر جامعه اعلام کردند که جامعه خواهان پرهیز از خشونت است، چراکه فرهنگ و تاریخ اصیل ایران از گذشته تاکنون بر دوری از خشونت تاکید داشته است.
حاضران در نشست همچنین اذعان کردند که برقراری صلح میان تمامی طرفین دعوی (قاتل و مقتول) مفید و ضروری است، چراکه از نظر انسانی هر دو طرف هزینههای زیادی اعم از روحی، جسمی و روانی متحمل میشوند که این دقیقاً همان خروجی اعمال و اصرار بر ادامه فعالیت چرخه خشونت است که زخمهای غیرقابل درمان را به همگان تحمیل میکند.
بانوان کنشگر صلح همچنین اعلام کردند: صلح صرفا نباید در مدار خانواده تکثیر شود، بلکه باید جامعه را در بر بگیرد که البته در این میان موانعی وجود دارد که تاثیر این موانع را میتوان در سطوح مختلف اجتماع مشاهده کرد، چراکه در بحث حقوق شهروندی هم متاسفانه نقضهای متعدد و گسترده به وجود آمده است و بدون شک ادامه روند اعمال خشونت میتواند واکنشهای خشونتباری را به وجود بیاورد و در نهایت باید سعی شود که مردم رودرروی یکدیگر قرار نگیرند.