کامبیز مهدیزاده، تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی در روزنامه آرمان ملی نوشت: متاسفانه فرصت و زمان از بین رفت تا امروز بوی الرحمن برجام بلند شود. دولت وعده و وعیدی داده که بسیاری از این وعدهها هنوز محقق نشده است. مثل وعده ساخت مسکنی که رئیس دولت قول ساخت ۴ میلیون را داده بود اما پس از گذشت نزدیک یک ونیم سال، وزیرجدید راه و شهرسازی امکان ساخت آن را باشرایط مالی فعلی ممکن ندانست و معاون اول دولت هم در اظهار نظری در روزهای اخیربیان کرد: «مردم باید مسکن بسازند» پس در این صورت باید پرسید چرا وزارت راه و شهرسازی ایجاد شده است؟!
اما فرقی که برجام با سایر وعدههای دیگر دارد ماهیت بینالمللی آن است. اگردولتی وعدهای داخلی در انتخابات بدهد وآن را عملیاتی نکند، آن دولت را در داخل تحتالشعاع قرار میدهد و برای انتخاب مجدد، آن دولت را با چالش مواجه خواهد کرد. اما برجام یک مقوله بینالمللی است و علاوه بر پاسخگویی در داخل کشور باید پاسخگوی مجامع بین المللی نیز بود. امروز پس از جراحی اقتصادی که پس از آن هر روز شاهد فراز و فرود قیمت سکه و ارز هستیم مدافعان این جراحی مثل سعید لیلاز روزه سکوت گرفتهاند. گویا همانند جراحی اقتصادی در این قصهِ پرغصه، برجام همانند میت روی زمین مانده و فقط مراسم خاکسپاری برگزار نشده است.
اگر بهدنبال رسیدن به نتیجهای ملموس و قابل قبول در مذاکرات هستیم، باید این تیم مذاکره کننده را تقویت کنیم و به عقیده اینجانب امروز در این شرایط تنها شخصی که میتواند ازمرگ برجام جلوگیری کند، دیپلمات شاخص و برجسته کشور دکتر کمال خرازی است که هم تجربه و هم دانش کافی دارد و ازآن مهم تر مورد اعتماد مقام معظم رهبری است. کمال خرازی دراین سال ها نشان داده که فردی است که با عقلانیت قدم برمیدارد و یکی از هوشمندانهترین مواضع را در هفتههای اخیر در برابرخطای چین در برابر جزایر ایرانی را انجام داد ودر اظهار نظری عاقلانه گفت اگرچین به این رویه ادامه بدهد ما هم تایوان را به رسمیت میشناسیم. کمال خرازی امروز رئیس شورای راهبردی روابط خارجی است و میتواند با ابزارها وظرفیت و پتانسیل اعضایی که در آن شورا در اختیار دارد، راهبری مذاکرات را بر عهده بگیرد و روند مذاکرات را به مسیر درستتر هدایت کند و ادامه این روند را که امروز فرسایشی شده را متوقف کند.
اگر کتاب «تغییر ذهن ها» با نویسندگی هوارد گاردنر و به ترجمه دکتر کمال خرازی را خوانده باشید، درباره علم تغییر ذهن خود و دیگران سخن میگوید. همان هنری که امروز گم شدهِ مذاکرات هستهای است. متاسفانه تا به امروز این تیم دستاورد ملموسی در مذاکرات نداشته فقط زمان و مکان مذاکرات را مشخص کردهاند و هر روز که این روند ادامه مییابد فشار اقتصادی بر مردم اضافه میشود.
نظر شما خواننده گرامی را ارجاع میدهم به سخنان علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر معظم انقلاب در سال ۹۵ که اظهار داشتند:«حتما باید مذاکره میکردیم و مذاکره تصمیم نظام بود نه فرد، بدون مذاکره میخواستیم چه کنیم؟ اولا مذاکره اتحاد علیه ایران را که امریکاییها ایجاد کردند از بین برد. دوما اگر مذاکره انجام نمیشد، گزینه دیگر جنگ بود».
امروز تاریخ در حال تکرار شدن است و بار دیگر اتحاد ضد ایرانی در حال شکلگیری است و ادامه این روند یعنی رفتن به سمت فصل ۷ شورای امنیت. همان فصل ۷ که آقایان دولت در سایه میگفتند ما تحت فصل ۷ نیستیم. فصل ۷ منشور ملل متحد از ماده ۳۹ تا ۵۱ هست و تنها کشوری که در تاریخ توانسته تا به امروز بدون جنگ از آن سربلند خارج شود، ایران بوده است که در زمان دکترحسن روحانی اتفاق افتاد.
ما راهی جز مذاکره با حفظ عزت و اقتدار ملی نداریم. آقای دکترعلی لاریجانی در مصاحبه اخیر جملهای تامل برانگیز را برزبان آورد: «یک سیاستمدار برای توصیف شرایط انتخاب نمیشود، برای تغییر شرایط انتخاب میشود».