به گزارش ایران اکونومیست، در پی شروع ناآرامیها در ایران به بهانه فوت دختر جوان کُرد، دولتهای غربی یک به یک به خط شدند تا از احساسات مردم ایران جرقهای برای شعله ور کردن یک آتش استفاده کنند. آتشی که بنا بود ایدهی نخنما و پوسیدهی «براندازی» در ایران را عملی کند.
حال ماهها از شروع دخالت خارجی برای فشار حداکثری بر مردم ایران، سواستفاده از احساسات آنها و به بیراهه بردن صدایی که میتوانست به دستاوردهای مهمی منجر شود میگذرد. آتش این عملیات روانی سرد شده است و دانشگاهها دیگر صحنه نزاع دانشجو با دانشجو نیستند.کف خیابان کسی کشته یا زخمی نمیشود و از همه مهمتر نظام اسلامی هنوز پا بر جا ست.همهی اینها نشان از آن دارد که ماهها تلاش بیوقفه و هزینههای پی در پی راه به جایی نبرده و عملا تمام نقشهها نقش برآب شده است.حالا پس از تمام تلاشهای بی سرانجام، غربیها سعی دارند تا عصبانیت خود را با رد کردن خط قرمزها و توهین به مرجعیت شیعه نشان دهند. شماره اخیر نشریه «شارلی ابدو» آخرین نمونهی این دست و پا زدن ها است. اما چه شد که کار برای غربیها به اینجا رسید؟
تلاش بی حاصل
از هنگامی که ناآرامیها در کشور شروع شد، رسانهها، سلبریتیها و سیاستمداران غربی و حتی نهادهای بینالمللی به طور بی سابقهای سعی در گسترش دادن آشوبها داشتند.غربیها که به بهانه پیگیری حقوق زنان در ایران به دنبال فشار حداکثری بر دولت و مردم و در نهایت رسیدن به یک به گفته خودشان «انقلاب» بودند، با اعمال تحریمهای جدید پازل خود را تکمیل میکردند.
با ادامه دار شدن ناآرامیها، اتحادیه اروپا تحریمهای جدیدی را علیه ایران وضع کرد.پس از مدتی پرونده ایران را به شورای امنیت برده و سعی در امنیتی کردن موضوع داشتند.همهی اینها در حالی اتفاق میافتاد که با وجود فراخوانهای متعددی که اعلام و از طرف آنها و حتی اسراییل حمایت میشد، حتی یک قدم هم به خواستهشان نزدیک نشده بودند. تلاشها تا جایی پیش رفت که با درخواست امریکا طی یک اقدام بی سابقه، عضویت ایران در کمیسیون مقام زن لغو شد. با این اقدام سازمان ملل،دولتهای غربی و رسانههایشان سر از پا نشناخته و معتقد بودند «کار جمهوری اسلامی تمام است.» غربیها با این کار، آخرین میخ بر تابوت تلاشهای بی حاصل آنها برای نابودی ایران بود. علاوه بر ایران، اسلام بزرگترین هدف آنها بود.
برهنگی یا آزادی؟
هرچند حمایت کنندگان از آشوبها در ایران در تلاش بودند که چهرهی اسلام ستیز این جنبش را مخفی کنند اما رفتارها و حرفهایشان تایید کننده این نکته بود.در بحبوحه آشوبها تصاویر کشیدن چادر از سر زنان چادری به دست آشوبگران دیده میشد.چند روز بعد مسیح علینژاد در بین گروهی گفت که حرف مردم در ایران این است که ما اسلام شما را نمیخواهیم.او چند روز بعد جلوی دوربین در یک برنامه تلویزیونی گفت که مردم این «روسری» را هم نمیخواهند.این ستیزه جوییها با اسلام تا جایی پیش رفت که زنی در حمایت از ناآرامیها در ایران، میان جمعیتی در هلند برهنه شد و شروع به سخنرانی کرد. حالا آنها از آخرین برگ خود برای کش دادن بازی بی سرانجامشان رونمایی میکنند؛ توهین عیان به مقدسات و مرجعیت شیعه.
تشکر از توهین به مقدسات!
مجله فرانسوی فکاهی «شارلی ابدو» که تا قبل از این سابقه توهین به پیامبر اسلام (ص) را، در کارنامه سیاه خود داشت، شمارهی جدیدش را به توهین به رهبر انقلاب اختصاص داده است.اقدامی که با ذوقزدگی عدهای روبه رو شد.ذوقزدگی این گروه تا جایی پیش رفت که هادی خرسندی-شاعر طنز پردازی که به سرودن شعرهای سخیف و توهین به مقدسات معروف است- در گفتوگو با رسانهی سعودی ایران اینترنشنال ضمن اینکه میگوید خودش با ارسال ایمیلی از این نشریه تشکر کرده است، مردم را نیز تشویق به این کار میکند!
خرسندی اما پا را فراتر گذاشته و با تأیید اقدام بیشرمانه شش سال پیش نشریه شارلی ابدو در اهانت به پیامبر اسلام(ص) میگوید: «هیچ چیز در طنز مقدس نیست.» این در حالی است که خرسندی در ادای حرفهایش دچار تناقض است؛ او در پاسخ به سوال مجری که میپرسد آیا در طنزپردازی خط قرمزی وجود دارد یا نه میگوید طنزپردازی که به اقلیتها توهین میکند بی اعتبار است و مقبولیت و محبوبیت یک طنزنویس در این است که خط قرمزها را رعایت کند! خرسندی در حالی از خط قرمز صحبت میکند که کاملا عیان است نشریه مورد حمایت او نه تنها خط قرمزها را رعایت نکرده بلکه با انتشار قبیحترین تصاویر از روحانیت در ایران، چهره ابتذال پنهان شده در پشت واژه ««آزادی» در غرب را به خوبی نشان میدهد.