ایران اکونومیستپلاس: سه روز گذشته بالاخره انتظارها به پایان رسید و بعد از مدتها دیداری کاملا زنانه با مقام معظم رهبری تدارک دیده شد. دیداری که تماما با رنگ و بوی دغدغههای زنانه و حتی با عکاسان و فیلمبرداران زن برگزار شد. حکایتها، روایتها و تحلیلهای پس از این دیدار بسیار است اما آنچه که همه برآن اتفاق نظر دارند این بود که بالاخره زنانی که درگیر موانع و چالشهای اجتماعی در زندگی زنانهشان هستند؛ فرصت پیدا کردند تا مستقیم و بدون هیچ واسطهای از این چالشها و مشکلات در محضر والاترین مقام سیاسی کشور گله و انتقاد کنند. گلهها، مطالبات و درخواستهایی که از سوی برخی نمایندگان زن که از طیفهای مختلف انتخاب شده بودند در مقابل رهبری مطرح شد.
«مهدیه سادات محور» یکی از نمایندگان خانمی بود که با دغدغه زنان و رسانه پشت تریبون رفت و با تجربه سالها مستندسازی و تهیهکنندگی در این زمینه سخنرانی خود را ارائه داد که با استقبال بسیار خوبی از جمع حاضر قرار گرفت به گونهای که تنها سخنرانی شد که صدای تکبیر جمعیت زنان را بالا برد.
محور در جشنواره حقیقت امسال نیز موفق به کسب تندیس «فیروزه» بهترین فیلم شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» برای مستند نیمه بلند «عزیز» شد. او همچنین سابقه تولید کارهایی اعم از «پا به ماه»، «مادری»، «زندگی آنسوی دیوار» در مقام تهیه کننده و کارگردانی را دارد و در تولیدات خود علاقهاش را به تولید در حوزه زنان نشان داده است و در راستای همین علاقه حتی «خانهی هنری رسانهای دیما» را با هدف حمایت از زنان فیلمسازی که به صورت تخصصی بر حوزه زنان متمرکزند؛ تاسیس کردهاست. همچنین «برف مینامد» به تهیهکنندگی مهدیه سادات محور و کارگردانی «مرجان خسروی» که از آثار تولید شده در «دیما» است، موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم بخش بلند جشنوارهی «بیگ اسکای آمریکا» شده و نماینده ایران در بخش رقابتی سی و سومین جشنواره جهانی مستند «ایدفا» بود.
ایران اکونومیست به بهانه سخنرانی محور در دیدار اخیر مقام معظم رهبری و مطالباتاش از رهبری با وی گفتگو کرد.
شما روز چهارشنبه یکی از سخنرانهای مراسم دیدار با رهبری بودید که صحبتهایتان حتی با تکبیر و همراهی و احسنتهای زیادی در گوشه و کنار جمعیت روبرو شد. درباره متن سخنرانیتان و محورهایش در دیدار با مقام معظم رهبری بگویید و اینکه چرا انقدر از آن استقبال شد؟
اصل بحثم درباره معیار تولیدات حوزه زنان بود. اینکه در مباحث حوزه زنان در یک دهه اخیر؛ محتوای معیاربندی شده از سبکهای مختلف زنان تعریف نکردهایم. همین باعث شده است که ما در رسانه نیز دستمان بسته باشد و دست بر روی هر زنی که میگذاریم تا از او تولید محصول داشته باشیم؛ از منظر منتقدان آن زن زنی ایدهآل نیست. پس زن ایدهآل کجاست و کی ما به زن ایدهآل میرسیم؟ همچنین این سوال وجود دارد که اصلا معیارهای ما برای زن ایدهآل چرا باید رزومه علمی، مدرک،گواهینامه داخلی و خارجی باشد؟ زنان موجود ما که زن خانهدار توانمند، تلاشگر و کنشگر است، هیچ جایی در محصولات رسانهای ما ندارند چرا که معمولا بر روی زنان نخبه، دانشمند و دانشگاهی دست گذاشتیم. این یک ضعف است که ما زنان را قشربندی میکنیم و زنان انقلابی و کنشگر یعنی زنان طبقه میانی دیده نمیشوند. درحالی که تمام حفظ یک کشور به دست این زنان است.
چه اتفاقی افتاد که این مسئله برایتان دغدغه شد؟
من در متنم نیز به این اشاره کردم. به این دلیل که مستندساز هستم و در متن میدان در کنار زنان بودم این مسئله دغدغهام است. آنجا که از زنان علمی متخصص و توانمند ما در شوراهای عالی استفاده نمیشوند. شورای عالی امنیت، شورای عالی انقلاب فرهنگی و خصوصا شورای عالی فضای مجازی. در جایی که قوانین زنان در حوزه اشتغال اصلاح نمیشود.جایی که قانون حضانت زنان اصلاح نشد. جایی که دائما درحال پررنگ کردن حوزه و نقش مادری هستیم، درعین حال توجهی به نقش پدری نمیکنیم و انگار فقط مادر والد اصلی یک کودک است. غافل از اینکه کودک والدین دارد نه یک والد و این نقشها باید توازن داشته باشد. مقام معظم رهبری نیز در فرمایشاتشان با ارجاع به عرایض من این بحث را نیز تایید کردند. ما در بحثهای جمعیت به خانمها مدام میگوییم باید بچه بیشتر شود و زاد و ولد صورت بگیرد اما اقتضائاتی که یک زن و یک مادر باید داشته باشد مانند اینکه کمک حال داشته باشد را نداریم. درگذشته این مسئله کمرنگتر بود زیرا کنار هر زن؛ مادر، خواهر، خاله و مادربزرگ زندگی میکردند. از خانواده گسترده به خانواده هستهایی تغییر مدل دادیم اما انتظار داریم همانگونه و شکل سابق فرزندآوری داشته باشیم. این امکان ندارد. باید دولت برای سیاستهای جمعیتی، اقتضائاتی را فراهم کند و متولی اجرای سیاستها شود و تصمیمات در حد قوانین باقی نماند.
توقع چه بازخوردی داشتید از سمت رهبری و افرادی که مخاطب سخنانتان بودند؟ راضی بودید؟
من تایید مقام معظم رهبری برایم بسیار مهم بود. یعنی بیان من به شکلی باشد که رهبری بدانند من زنی از این گفتمان هستم. زنی که انقلاب و کشورش را دوست دارد اما نسبت به برخی سیاستها، انتقادهایی سازنده، در راه حفظ کشورم و بهتر شدن وضعیت و حال زنان جامعهام دارم. من در این موقعیت خودم را سخنگویی زنان جامعهام میدانستم. در آنجا بود که در متن سخنرانیام به مسئولین نقد کردم و انتقاداتم را حتی نسبت به موردغفلت واقع شدن منویات مقام معظم رهبری از مسئولان بیان کردم.
چند مورد از منویات رهبری در حوزه زنان مورد غفلت واقع شده این است و در بروکراسیهای اداری گم شده است. همچنین در کنار مشکلات و انتقاداتی که بیان شد، پیشنهادهای خودم را نیز ارائه کردم. انتظاری که داشتم، تایید مقام معظم رهبری بود و بسیار خوشحالم که رهبری تقریبا دو الی سه جا از فرمایشاتشان به صحبتهای من ارجاع دادند. جایی که از رهبری درخواست داشتم تا از زنان تحصیل کردهای که خود آنها را امیدهای جامعه میدانستند؛ در ساختارها استفاده شود.
حالم از این ارجاعات و توجه مقام معظم رهبری خیلی خوب شد.همچنین بسیار دلم میخواست زنان کنشگر از صحبتهایم حالشان بهتر شود و سعی کردم مطالبهام با توجه به تحقیقاتم در حوزه مستندسازی نسبتا جامع باشد. بازخوردهایی که دریافت کردم بسیار خوب بود. تقریبا از روزی که صحبتهایم تمام شد، مدام تلفنم زنگ میخورد و تنها یک تک جمله به من میگویند اینکه« حرف دلمان را زدی.» این برایم بسیار افتخارآمیز است که نماینده جمع کثیری از زنان و مشکلات آنها بودم.
پرسش بعدیام دقیقا درباره بازخورد افراد دیگر و رسانهها نسبت به صحبتهایتان بود. چه کسانی به شما بازخورد دادند و در بازخوردهایشان چه گفتند؟
واقعیت این است که به جز شخص رهبری در آن جلسه، خانم دکتر قاسمپور، خانم دکتر اکبری خانم دکتر حسینی و خانم دکتر محمدی و...با من تماس گرفتند. خصوصا خانم دکتر پیرانی همسر شهید رضایی نژاد؛ پس از اتمام جلسه، از سخنرانیام خصوصا بندی که مرتبط با حضانت مادران است تشکر کرد. این بسیار برایم ارزشمند بود. در بین مسئولین من هنوز بازخورد چندانی نگرفتم و همانگونه که انتظار داشتم و چه بسا برخی از مسئولین حتی به آنها برخورده باشد. این پیش بینی را نیز میکردم. اما برنامه من این است که باز هم این مطالبات را ادامه دهم و مواردی که مطرح کردم، با کمک دوستان رسانهای، فعالان و خبرنگار؛ یک به یکشان پیگیری و مطالبه شود و حتی نتیجه آن را نیز به سمع رهبری در غالب گزارش برسانیم.
نکته و مطالبه اصلی شما به نظر خودتان چه بود؟
در سخنرانی به این نکته پرداختم که ساختار معاونت زنان در دولت و مشاورین دستگاهها؛ راه را برای جانمایی زنان متخصص در جایگاههای مشورتی کلان، گم میکند. انگار که جایگاه معاونت زنان و مشاورین امور زنان دستگاهها ما را به حداقل قدرت نفوذ، قدرت تصمیم سازی و بودجه و یک جایگاه فرمایشی دلخوش میکنند. وقتی این موارد حداقلی باشد، اتفاق مثبتی نمیافتد. همین حداقل جایگاه نیز باعث شده است تا ما زنانمان در جایگاههای مشاورعالیه نظام مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای فضای مجازی، استفاده نکنیم و این آفت کار ماست.
اما بحث جدیتر من این است که به جای اینکه مشاورین دستگاهها در امور زنان داشته باشیم؛ باید زنان مختصص در دستگاههای مختلف داشته باشیم. این بسیار متفاوت است. ما در گزاره اول تنها به قیمت اینکه یک خانم در صدر دستگاهها باشد و اصولا در دستگاهها درحال پیگیری امور ستادی خصوصا در حوزه نیروی انسانی آن دستگاه است. اما آنچه که ما نیاز داریم این است، زنانی که تخصص دارند با تخصص خود در کنار وزرا و مشاورین باشند و نه با کارکردی که برای زنان میخواهند داشته باشند.
به نظر شما این دیدارها با رهبری هرچند وقت یکبار انجام شود و اصولا متن سخنرانی یک زن با توجه به اینکه حتی اگر نماینده یک قشر خاص هم باشد؛ چه نکاتی باید داشته باشد؟
اولا اینکه به نظرم این دیدارها باید تخصصی باشد. هرچند وقت یکبار، دورهای و فصلی صورت بگیرد. اما نیاز به دیدارهایی با مسائل نقطهزن و کارکردی داریم که خصوصیتر و تخصصیتر انجام شود. من دیدارهای تخصصی را به رهبری نیز پیشنهاد دادم تا در هر حیطه، افراد فعال آن تخصص دور یکدیگر جمع شوند و مسائل و مشکلات خود را مطرح کنند. بنابراین ما رسانهایها باید یک دیدار جداگانه داشته باشیم. حوزه قضایی و وکلا باید یک دیدار داشته باشند و از مسائل خود با رهبری سخن بگویند. به این دلیل که در این دیدارها حل مشکلات و گشایش بیشتری وجود داشته باشد. یعنی در همان دیدارها به دستهای از راهحلها نیز برسیم و نکاتی را حتی دقیقتر بررسی کنیم. این بررسی برای ما رسانهایها بسیار لازم است. ما بسیاری جاها راه را گم میکنیم چرا که تعاریف به شدت مختلف است و فصل الخطاب در حوزه زنان در رسانه پیدا نمیکنیم. اینکه بالاخره چه کسی دارد حرف درست را میگوید؟ کدام گفتمان صحیح است؟ کدام تعریف از زن درست است؟ مبنای آن تعریف چیست؟ به هرحال اگر در این جلسات به رهبری متصل باشیم، راه را پیدا میکنیم.
درباره مشکلات بازنمایی اشتباه زنان در رسانه که یکی دیگر از موارد سخنرانیتان بود هم بگویید. من نسبت به این مسئله نقدهایی را دارم و معتقدم چهرهای که از زنان در رسانه اعم از فیلم، سریال و حتی تولیدات دیگر مکتوب؛ چهرهای ناقص و دیکتهای است. نظر شما چیست؟
از آنجایی که ما معیاری برای پرداختن به زنان نداریم؛ زنان در اقشار مختلف همه باید دیده شوند. ما چرا مسائل این زنان را نمیبینیم؟ یا اینکه هر کجا که بخواهیم تقدیر کنیم، اصولا زنانی تقدیر و دیده میشوند که رزومه علمی و مدارک دانشگاهی داشته باشند. اما جامعه ما بر محور قدرت و کنشگری زنان در اقشار مختلف خصوصا حلقه های میانی است و این زنان باید کنشگر اصلی باشند و برای کنشگر شدن یک نسل مستلزم این است که دیده شوند. بنابراین باید به این زنان در رسانه پرداخته شود و مسائلشان را شناخت. اما اصولا ما به زنانی میپردازیم که به راحتی دستشان به بالا میرسد و دائما در دیدارها هستند یا مسائلشان در جامعه مطرح میشود و این آفت بزرگی است.
مهمترین بخش بازنمایی نقش زن ایرانی از نظر شما چیست؟
این دقیقا نکتهای است که ما بر سر آن وفاق نداریم و هر کسی تعریف خودش را ارائه میدهد. هر تئوریسن و اندیشکدهای نیز یک نوع بازنمایی میکند و حرف من این است که مزیت فعلی برتر یک زن در جمهوری اسلامی چیست؟ ما در تمام کشورها، زنان پزشک، مهندس و تحصیل کرده داریم و تمام دنیا بر روی این جنس از زنان خود سرمایه گذاری میکنند. ما در جمهوری اسلامی این زنان را داریم اما این کافی نیست! زن در جمهوری اسلامی چه مزیت برتری نسبت به زنان در کشورهای دیگر دارد؟ همه کشورها زنان پزشک مهندس و .. در امار متفاوتی دارند. زنان ما پس چه تفاوتی با سایر زنان جهان دارند؟ ما هنوز به پاسخی در این باره نرسیدیم. من نباید پاسخ این سوال را بدهم. باید یک نظریه پردازان دلسوز و به روز، همسو با انقلاب و امام، به یک وفاق در این محتوا برسند. قرائت من که دستم به رسانه میرسد نباید قرائت حاکم از زنان باشد یا قرائت یک مسئول که تربیون دارد نباید قرائت غالب باشد. یکبار باید بنشینیم و بگوییم مزیت زن در جمهوری اسلامی چیست اما ننشستهایم. هرکسی یک قرائت ارائه میدهد. یکی میگوید زن ایدهآل چمهوری اسلامی زنی است که به خانه و خانواده و فرزندآوری اهمیت میدهد. دیگری میگوید زن ایدهآل خانم دباغها هستند و دیگری این نظر را نفی میکند.
اساسا من با یکسان سازی زنان مشکل دارم. ما به تعداد آدمهای موجود در دنیا و در کشورمان؛ سبکهای زندگی مختلف داریم. استاندارد میتوانیم تعریف کنیم اما مدلی را به عنوان مدل ایدهآل نمیتوانیم ارائه دهیم. باید معیار دهیم و براساس این معیار مدلهای مختلف زنان بودن در جمهوری اسلامی را تعریف کنیم.
مزیت این تکثر بازنمایی یا روایت زنان به نظرتان در چه چیزی است؟
تکثری که تایید شود باعث بالارفتن اعتماد به نفس زنان ما میشود. چرا که به هرحال قاعده سبک زندگی آدمها همین است که تنوع باشد و دقیقا انتخابگری به آدمها احساس قدرت میدهد. اما مهم این است که به آدمها بگوییم که انتخاب او با چه معیارهایی انتخاب درستی است. نه اینکه تو باید براساس این معیار باشی. انتخاب دستوری و بدون توجه به سبک زندگی افراد؛ افراد را کنشگر نمیکند. هرکسی نسبت به نوع انتخاب خود از همسر، خانه یا ویژگیهای فرزند؛ آوردهای برای او به ارمغان میآورد. مهم این است که در این تفاوتی که با آدم دیگری که دارد این است که معیارها را رعایت کند و بداند در جامعه مورد پذیرش جامعهاش قرار بگیرد. نه اینکه چون شبیه یک شخص خاص یا الگوی خاص من نیست؛ پس زن ایدهآل جامعه من هم نیست. ما باید به حقوق زنان توجه کنیم تا به تکالیف. وقتی میگوییم حقوق، یعنی به زن احترام میگذاریم و شائنت او را درنظر میگیریم. اینکه به واسطه زن بودن حقوقی دارد که باید تامین شود. اما وقتی کشورمان به سمت تکلیفگرایی برای زنان برود، همیشه به او باید و نباید میگویند. آدم باید و نبایدی هم سرکش میشود به جای اینکه کنشگری کند.
درباره مشکلات زنان در حوزه رسانه؛ خصوصا حوزه فعالیتیتان هم بگویید.
عرصه فعالیت نیست. به شدت اولویت تولیدکنندهها سفارش پروژه به آقایان است.اعتماد به زنان کمتر است. لابیهای مردانه در گرفتن پروژه ها به شدت پر رنگ عمل میکند.برای خود موضوع زنان نیز اصولا آقایان کار میکنند و برشهایی که میتوان به سوژه خاص زنان وارد شود؛ عموما از سمت آقایان از زاویهای پرداخته میشود که کمتر برای زنان مورد اهمیت است.