به گزارش ایران اکونومیست، کریستیانو رونالدو نه یک تیم اروپایی دیگر پیدا کرد نه به MLS رفت. او به همان جایی که رفت که خیلی وقت بود زمزمهاش شنیده میشد. اصرار رسانه و انکار طرفین هم انگار فقط یک بازی بود تا شاید منتقدان این جابجایی نتوانند قبل از انتشار تصویر CR7 با پیراهن زرد اولین تیم غیراروپاییاش به او بابت این تصمیمش ایراد بگیرند.
200 میلیون یورو در هر فصل برای بازیکنی که در آستانه 38 سالگی است، شانسی است که در خانه هر کسی را نمیزند پس شاید از این بابت نتوان خیلی به رونالدو ایراد گرفت اما چیزی که او را در کانون انتقاد قرار میدهد، تناقض محرزی است که بین حرف و عملش وجود دارد. حداقل ظاهر قضیه اینطور به نظر میرسد. از بین تیمهای اروپایی فراوانی که بعضاً حتی فرصت بازی در تورنمنت محبوبش یعنی لیگ قهرمانان را هم فراهم میکردند، هیچیک نتوانستند نظر او را جلب کنند، چون برای پرداخت حقوق مدنظر آقای گل جهان محدودیتهای مالی داشتند.
رونالدو یک ماه قبل در مصاحبه جنجالیاش با پیرس مورگان ستوننویس نشریه سان گفت پول تعیین کننده مقصد بعدیاش نخواهد بود. خیلیها با شنیدن این جمله کریس را تحسین کردند و زمانی که او شایعه قرارداد نجومیاش با النصر را تکذیب کرد، ارادتشان به او دوچندان شد. ناگهان اما شایعهای که هیچکسی نمیخواست باورش کند به حقیقت پیوست و رونالدو حرف خودش را نقض کند. او نه تنها ثابت کرد که پول برایش بیاهمیت نیست بلکه ادعای دیگرش در مورد اینکه هنوز میخواهد در بالاترین سطح بازی کند و به همین سبب شایسته ادامه حضور در تیم ملی پرتغال است هم خیلی جدی نبود.
رونالدو پرزرق و برقترین چک صادر شده در وجه یک بازیکن در تاریخ فوتبال را تحویل گرفته و با تواناییها، افتخارات و شهرتی که دارد هم حقش بود که آن را بگیرد اما واقعیت این است که او بیش از یک دفعه بر این موضوع تأکید کرد که پول ملاک انتخابهایش نیست. با این وجود رونالدو همچنان یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال خواهد ماند و حالا این شانس را خواهد داشت که در لیگی که خیلی روی او فشار نخواهد بود، بر شمار گلهای رسمیاش بیفزاید.
این اما فقط یک جنبه قضیه است؛ جنبه دیگری که شاید زیر سایه مورد قبلی کمتر دیده شود، ادامه «ورزشیشویی» یا پاکسازی از طریق ورزش توسط سعودیها است. موضوع ورزشیشویی به آن دسته از اقدامات سعودیها اطلاق میشود که بر اساس آن با ایجاد موجهای خبری مثبت در حوزه ورزش، سعی میکنند انتقادات گسترده جهانی به مسائل حقوق بشری سعودیها از جمله موضوع اعدامهای دسته جمعی و مواردی مثل قتل جمال خاشقچی را شامل میشود.
جذب رونالدو اگرچه پرهزینهترین سرمایهگذاری عربستانیها در یک پروژه ورزشی است اما اولین مورد آن نیست. کسب میزبانی رویدادهای بزرگ ورزشی مانند گرندپریهای فرمول یک، مسابقات تنیس، سوپرجامهای اروپایی و خرید باشگاه نیوکاسل بخشی از دیگر سرمایهگذاریها سعودیها بوده که خیلیها آن را منتسب با پروژه پاکسازی از طریق ورزش دانستند.
این بار اما نام و شهرت رونالدو و رقم قرارداد او آنقدر بزرگ است که مسائل جانبی را تحت الشعاع قرار میدهد. برنده پنج توپ طلا که تا سال 2025 قرارداد بسته، حالا رکورددار بلامنازع دریافت حقوق است و این رقم آنقدر هست که او را مجاب کند ارزش دیده نشدن در فوتبال آسیا را دارد. کسی که چند سال پیش نظر ژاوی را فقط به خاطر بازی در لیگ قطر کم اهمیت دانست؛ همان کسی که معتقد بود لیگهایی مانند لیگ امارات و آمریکا برازندهاش نیستند، حالا در لیگی در همان سطح و حتی سطح پایینتر از MLS بازی میکند.
آمدن رونالدو به خاورمیانه بدون شک دلیلی برای ارتقای شهرت و اهمیت فوتبال آسیا میشود اما همانطور که خبرگزاری آسوشیتدپرس هم در گزارش خود به آن اشاره داشته، عارضه جانبی این انتقال تاریخی دامن زده شدن به این بحث است که عربستان سعودی بار دیگر با پاکسازی ورزشی سعی در ارتقای وجهه خدشهدار شدهاش به خاطر ماجرا قتل جمال خاشقچی دارد.
عربستان سعودی با دیدن موفقیتهای همسایگانش از جمله قطر و امارات در سرمایهگذاریهای ورزشی، به تکاپو افتاده تا به هر شکل ممکن خودش را به آنها برساند و آنقدر هم پول دارد که از هیچ کاری مضایقه نکند. ظاهراً هدف بلند مدت سعودیها از همه این کارها هم کسب امتیاز میزبانی جام جهانی 2030 است اما تنها گذر زمان خواهد گفت که آیا چنین خرجهای سنگینی در بلند مدت آنها را به اهدافشان خواهد رساند یا اینکه چند سال دیگر شاهد پروژهای شکست خورده مانند سرمایهگذاری کلان چینیها برای بردن ستارگان فوتبال به سوپرلیگ این کشور خواهیم بود. در مورد رونالدو هم باید دید که آیا دور شدنش از سطح فوتبال دنیا و رفتن به تیمی که طی فصول اخیر پرفراز و نشیب بوده، پای او را از تیم ملی پرتغال قطع خواهد کرد؟
منابع مورد استفاده در گزارش: مارکا - AP