به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه دنیای اقتصاد در ادامه نوشت: «در قطر نخستین جام جهانی زمستانی تاریخ برگزار شد. پیش از این و زمانی که جام جهانی در تابستان برگزار میشد، یک تعطیلات حداقل دوماهه داشتیم که باعث میشد بلافاصله از آن سطح بالای مسابقات جهانی، به سطح نازل مسابقات داخلی برنگردیم. این بار اما شرایط متفاوت بود. وسط لیگ برتر، مسابقات تعطیل شد تا جام جهانی برگزار شود.
بعد از آن فینال حماسی بین آرژانتین و فرانسه هم بلافاصله مسابقات لیگ از سر گرفته شد که همین مساله، کیفیت پایین فوتبال داخلی را به شکلی دوچندان به رخ کشید. اینکه سطح بازیها در ایران پایین است را همه میدانستیم، اما الان مسابقات به طور ناخودآگاه با جام جهانی مقایسه میشود. فقط هم مساله «فنی» نیست، داستان امکانات و برخی حواشی دیگر نیز در میان است که موضوع را غیر قابل هضمتر میکند.
نکته اول
در شرایطی که فینال جام جهانی شش گل داشت، جمع گلهای شش بازی از مسابقات هفته سیزدهم لیگ برتر فوتبال ایران به عدد پنج رسید! اگر از شکست چهارگله نفت مسجدسلیمان برابر سپاهان بگذریم (تیم نفت هر هفته متحمل باختهای عجیب و پرگل میشود و این موضوع تا حدی بحثبرانگیز شده است) و نیز مسابقه لغو شده آلومینیوم و گلگهر را کنار بگذاریم، در شش مسابقه دیگر این هفته تنها پنج گل به ثمر رسیده است! پرسپولیس در یک روز سرد و در فوتبالی که اصلا قابل تماشا نبود برابر پیکان به مساوی بدون گل دست یافت. نمایش استقلال در خانه نفت آبادان هم تقریبا همین شرایط را داشت، با این تفاوت که برای تیم ساپینتو یک پنالتی اعلام شد و یامگا آن را گل کرد. همین و همین. این آیا فوتبالی است که مردم دوست دارند؟
نکته دوم
گزارشگر بازی نفت آبادان و استقلال بر سر مردم منت میگذاشت که مسابقه با شش دوربین در حال فیلمبرداری است! همین جمله بهتنهایی سطح عقبماندن فوتبال ایران از لحاظ سختافزاری را بهوضوح نشان میدهد. شرایط طوری است که فیلمبرداری یک بازی با شش دوربین، دستاورد به حساب میآید. در حالی که چنین اعداد و ارقامی امروز برای لیگ دسته دوم امارات و عمان هم شوخی است. کیفیت بد تصاویر، کارگردانیهای ضعیف تلویزیونی، چمنهای بلند، استادیومهای فرتوت و کهنه، فقدان کمکداور ویدئویی و ... از فوتبال ایران پکیجی ساخته که طبیعی است برای هیچکس جذاب نباشد. مواجهه با این پکیج، آن هم بعد از تماشای جام جهانی که در آن از سیستم تشخیص آفساید نیمهخودکار استفاده شد، به مراتب دشوارتر هم هست.
نکته سوم
بحث آخر اما فنی نیست بلکه به حال و هوای این روزهای جامعه مربوط میشود. پرسش اینجاست که اساسا «فوتبال» برای چه کسی بازی میشود؟ مگر جز این است که مخاطب ورزش هم مثل موزیک، سینما و ... فقط «مردم» هستند؟ الان مردم کجای فوتبال ایران ایستادهاند. مسابقاتی که بدون تماشاگر، در ساعات عصر روزهای میانی هفته برگزار میشود، قرار است چه کسی را با خودش همراه کند؟ به اطرافتان نگاه کنید و منصفانه رای بدهید که آیا امروز اهمیت مسابقات باشگاهی به اندازه سال گذشته یا شش ماه پیش هست؟ این هفته قرار شد بازی تراکتور و مس کرمان تماشاچی داشته باشد، تعدادی هم بلیت فروخته شد، اما در آخرین ساعات ضمن تغییر استادیوم محل برگزاری مسابقه، پول بلیتهای فروختهشده را به مردم برگردانند و بازی در ورزشگاه خالی انجام شد. خب این فوتبال با این کیفیت برای چه کسی جذاب و مفید است؟ فکر میکنید اگر همین امروز اعلام شود لیگ بیستودوم تعطیل شده، چند درصد مردم ناراحت خواهند شد؟ شاید سوال کنجکاویبرانگیزی باشد. خوب است یک نهاد معتبر و مستقل در این مورد نظرسنجی کند و نتایج را به مردم اطلاع بدهد.»