به گزارش ایران اکونومیست و به نقل از خبرآنلاین، در هفتههای اخیر روی خوشی نسبت به بازگشت به وین برای ادامه مذاکرات احیای برجام نشان داده. برخی حتی معتقدند که تهران از برخی از خواستههایش بهویژه در زمینه پادمانی کوتاه آمده تا در صورت امکان توافق هستهای برد-برد بار دیگر حاصل شود. در این بین سیاستمداران غربی روی خوشی به این ماجرا نشان ندادهاند. در آلمان گفته شده که برجام فعلا مورد تمرکز آنها قرار ندارد و آمریکاییها هم اظهارات ضدونقیضی را بیان کردهاند. با این حال به نظر می رسد که دو طرف راه دیگر به غیر از نشستن بر سر میز مذاکره ندارند.
در خبرآنلاین با رحمن قهرمانپور، کارشناس مسائل بینالملل، به گفتگو در مورد مشکلات باقیمانده بر سر مذاکرات احیای برجام پرداختیم.
آیا برجام ۲۰۱۵ از بین رفته و شرایط جدیدی در توافق مطرح میشود؟ اساسا توافق مد نظر چه ویژگیهایی میتواند داشته باشد؟
درست است که توافق ۲۰۱۵ با تهدیدات جدی مواجه است و حتی شرایط کلی حاکم که منجر به برجام شده بود تغییر کرده اما نکته اساسی این است که فعلا جایگزین بهتری برای آن پیدا نشده یا بهتر است بگوییم دو طرف در مورد آن جایگزین بهتر اتفاق نظر ندارند. اختلافات دامنهداری که بین تهران و غرب وجود داشت در نهایت منجر به این شد که سقف یا حداکثر تعاملات دو طرف در برجام خود را نشان دهد. به خاطر اختلافات و تنشهای دیرینهای که بین دو طرف وجود داشت، برجام حداکثر توافق ممکن بود. شاید بشود در روز کاغذ و عالم نظر بتوان جایگزین بهتری برای برجام پیدا کرد اما واقعیت این است که به خاطر اختلاف بین آمریکا و اروپا عملیکردن آن کار مشکلی است. با اینکه خیلیها از مرگ برجام حرف میزنند جایگزین بهتری برای آن وجود ندارد و هم مقامهای اروپایی و هم آمریکایی میگویند که باید به احیای برجام فکر کنیم.
آیا مشکل اصلی و باقیمانده که حل نشده مربوط به مسائل پادمانی است؟
مسالهای که آژانس مطرح کرده مربوط به مسائل مهم پادمانی است. جز مسائل جاری پادمانی نیست. یعنی ارتباطی به بازرسی دورهای آژانس از مراکز هستهای یا اطلاعرسانی ایران و ... ندارد و حالت روتین ندارد. اما چرا جز مسائل مهم است چون آژانس میگوید در مکانهای خاصی فعالیتهایی انجام شده که به آژانس اطلاع داده نشده. آنها نسبت به مسائل این مکانها اصرار و پافشاری زیادی میکنند. آن چیزی که ماهیت صلحآمیز هستهای هر کشور در ادبیات آژانس خوانده میشود ارتباط مستقیمی با نوع این فعالیتها دارد. یعنی مساله پادمانی است اما به این راحتی و با نظارتهای عادی نمیشود آن را حل و فصل کرد و به همین خاطر مشکلات ما باقی مانده. ایران خواهان آن است که همه مشکلات حل شود و بعد از آن برجام احیا شود. اما طرف غربی میگوید ایران بدون اجراشدن برجام باید مواردی را که جزو تعهدات ایران در قالب توافق جامع پادمانی است حلوفصل کنیم. بنابراین میگویند ممکن است نتوانیم در بازه سه، چهار ماه این کارها را حلوفصل کنیم. این اختلاف اصلی است. جدای از این مساله در آن محیط مذاکراتی هم اختلاف نظرهای جدی وجود دارد. حتی اتحادیه اروپا در حال حاضر واکنشهای تندی در قبال ایران نشان داده که روی مذاکرات تاثیرگذار خواهد بود.
موضع ایران درباره غنیسازی و کاهش آن چیست ؟ در حال حاضر غنیسازی به ۶۰ درصد رسیده و در این وضعیت آیا ممکن است تهران بخواهد آن را به سه درصد برگرداند؟
در مساله هستهای کسب دانش هستهای اهمیت زیادی دارد. یعنی اگر دانش هستهای ۶۰درصدی داشته باشی، با تعطیلکردن، آن دانش از دست نمیرود و در زمان دیگری میتوانید دوباره به غنیسازی ۶۰درصد برسید. برجام غنیسازی ۲۰درصدی را تعلیق کرد اما ایران توانست بعدا تا ۶۰ درصد هم برسد. ایران در نظر دارد تا با دادن امتیازهای هستهای به غرب امتیازاتی بگیرد.
ایران روی چند موضوع تاکید دارد. اولین مورد حل یکجای موضوعات مهم پادمانی از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. موضوع دوم این است که بر سرمایهگذاریهایی که در صورت احیای برجام در ایران انجام خواهد گرفت، تضمینشده باشند. این طور نباشد که آنها به دلیل ارتباط با ایران تحت تحریم قرار بگیرند. حتی اگر برجام هم نباشد این اتفاق نباید بیفتد. مساله سوم این بود که آمریکا تعهد بدهد که از برجام خارج نشود و به نظر میرسد که تهران مقداری از آن کوتاه آمده و راه حلی برای آن پیدا نشد. مساله دیگر این است که تهران میخواهد پول حاصل از فروش نفت بدون محدودیت و اعمال تحریمهای بانکی به ایران برگردد. در این مورد هم یک اختلاف نظرهایی باقی مانده که دو طرف به یک توافق نسبی رسیدهاند. در حال مساله اصلی این است که موضوعات پادمانی قابل حل هستند یا نه؟
موضع روسیه با توجه به جنگ اوکراین و چین با توجه به بازار انرژی در زمینه مذاکرات احیای برجام چیست؟
مساله هستهای مستقیما به امنیت بینالملل و قدرتهای بزرگ ربط دارد. یعنی اینکه حساب مساله کنترل تسلیحاتی یا مساله هستهای برای قدرتهای بزرگ از حساب سایر مسایل جداست. روسیه در حال حاضر با کشورهای غربی بر سر اوکراین درگیر است اما این امر به قطع کامل روابط مسکو با کشورهای غربی و آمریکا منجر نشده. درست است که آنها با غرب مشکل دارند و از ایران پهپاد میخرد و وعده میدهد که ممکن است به ایران سوخو ۳۵ بفروشد اما از این حرف نباید استنباط کرد که روسیه به صورت تمامعیار قصد مقابله با غرب را دارد، چون حیات اقتصادی و فنی روسها وابسته به غرب است و جامعه روسی جامعه غربی به حساب میآید. بنابراین ما میبینیم که روسیه علیرغم اینکه در اوج تنش با غرب است، روابطش را حفظ کرده و به کشورهایی مثل مجارستان گاز میفروشد، سفیر دارد و ... . پس به نظر من مسکو مشکل بنیادی با احیای برجام ندارد. البته سعی میکند که در این مسیر امتیاز از ایران بگیرد. البته که سعی میکند از شکاف بین ایران و غرب به نفع خودش بهرهبرداری کند اما فراموش نکنیم که در ۲۰۱۵ هم همین شرایط وجود داشت و مسکو خواهان توافق نبود. اما وقتی که برجام امضا شد مخالفتی هم نکرد. چرا؟ به این خاطر که مسکو میگوید این مسالهٰ مساله اصلی میان غرب و ایران است و روسها اساسا توان دیپلماتیک و اقتصادی حل این مساله را ندارند.
ما دیدیم که قبل از جنگ اوکراین وقتی اولیانف خواست در پرونده برجام نقش ایفا کند موفق نبود و اوج نقشآفرینی روسها در این توافق همین نقش اولیانف بود. حل مسائل بینالمللی حساسی مانند مساله هستهای نیاز به توان دیپلماتیک و مالی و قدرت در سازمانهای بینالمللی و دادن تضمینها دارد. روسیه از این نظرها ضعیف است. نقش آنها خیلی در مذاکرات احیای برجام بزرگ نیست. آنها در نهایت تابع نحوه تعامل ایران با غرب هستند.
چین همیشه از ایران و غرب خواسته تا مساله را بین خودشان به شکل مسالمتآمیزی حل کنند. آنها هم به تبع روسیه نمیخواهند در این موضوع خرج کنند چون آنها هم دغدغههای دیگری دارند. پکن دو دهه است که میگوید میخواهد در مساله فلسطین نقش ایفا کند اما عملا کاری نکرده چون نمیخواهد پولی خرج کند. مساله آنها این است که توافق چه نفع اقتصادی برایشان دارد. آنها میگویند توافق بشود برای ما بهتر از آن است که نشود. چون الان آنها در پرداخت پول از ایران برای خرید نفت با مشکل روبهرو هستند و نمیخواهند روابط مالی و تجاری و اقتصادی با اروپا که نزدیک ۵۰۰ میلیارد دلار و با آمریکا به خاطر ایران مختل شود. بنابراین آنها هم خواستار احیای برجام هستند اما در قیاس با روسیه چشم طمع به این مساله ندارند و دنبال این نیستند که کیسهای برای خودشان بدوزند. دلیلش هم این است که پکن اساسا نیازی ندارد. اما روسها نیاز دارند چون در موقعیت پایینتری نسبت به دیگر کشورهای غربی هستند بنابراین به هر چیزی متصل میشود تا بتواند از غرب امتیازات بگیرد. چین میگوید ایران سریعتر توافق کند تا تجارت را با ایران بیشتر کند و تعاملات بانکی هم بهدرستی پیش بروند.»