يکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 15 - ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۰۵ دی ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۵

خشونت زلزله با ناتوانی کودکی بی‌رحم‌تر می‌شود‍!

پس از زمین لرزه‌ای که شهر بم را با خاک یکسان کرده بود، پدری تن بی‌جان کودکانش را حمل می‌کند تا آنها را به خاک بسپارد؛ عکسی که عطا طاهرکناره از این موقعیت می‌گیرد، به نمادی از بی‌رحمی زمین لرزه تبدیل می‌شود. فرد ناظری که عکاس را در آن موقعیت دیده بود، می‌گفت که او در حین ثبت این عکس پشت دوربین گریه می‌کرد.
خشونت زلزله با ناتوانی کودکی بی‌رحم‌تر می‌شود‍!
کد خبر: ۵۶۱۸۴۵

به گزارش ایران اکونومیست، تاثیر ارتباطی که هنر با حوادث دارد را نمی‌توان نادیده گرفت. پس از وقوع حوادث تلخی چون زلزله، سیل و کرونا، به تدریج شاهد بازتاب آن از طریق هنر به شکل تصویر، داستان، فیلم، نقاشی و … هستیم. هنر، توانایی ثبت و ماندگار کردن حوادث را دارد و چون در روح هنرمند نفوذ می‌کند و سپس در قالب اثری هنری در بیرون بازتاب دارد و بر جان مخاطب اثر می‌گذارد، اجازه نمی‌دهد وقایع به فراموشی سپرده شوند.

خشونت زلزله با ناتوانی کودکی بی‌رحم‌تر می‌شود‍!عکس که عطا طاهرکناره

زمین لرزه بم با بزرگی ۶٫۶ ریشتر، بیست‌ویک سال قبل ساعت ۵:۲۶ بامداد، بم و مناطق اطراف آن را به لرزه انداخت. این زمین‌لرزه با حدود ۵۰ هزار کشته یکی از زمین‌لرزه‌های پرتلفات تاریخ ایران، در کنار اردبیل و دامغان را رقم زد.

فاجعه این زمین‌لرزه، در سده گذشته ایران بی‌مانند بود تا اندازه‌ای که از این واقعه به عنوان مرگ‌بارترین زلزله تاریخ ایران یاد می‌شود. شهر بم ۹۹۰۰۰ جمعیت داشت که در جریان زمین لرزه فقط یک سوم از آنان زنده ماندند.

در روزهای نخست این حادثه هر کس به فکر یافتن پیکرهای عزیزان خود و خاکسپاری آنها بود و اجساد به‌طور دسته جمعی به خاک سپرده می‌شدند و کسی در آمارگیری دخالت نداشت. پس از ۱۷ سال رئیس سازمان مدیریت بحران ایران اعلام کرد که در زلزله بم حدود ۳۴ هزار نفر کشته و ۲۰۰ هزار تن زخمی شده بودند. همچنین در جریان این حادثه تلخ، ایرج بسطامی ـ خواننده موسیقی ایرانی ـ هم درگذشت.

«اولین تصویری که در بم دیدم و هرگز فراموش نمی‌کنم، دختری بود که هاج و واج نشسته بود کنار جسد پدر و مادرش! با دیدن ما و این‌که می‌خواستیم از او عکس بگیریم زد زیر گریه و خودش را انداخت روی جنازه پدر و مادرش، انگار تازه فهمید چه اتفاقی رخ داده است.»؛ این جملات را همان عکاسی می‌گوید که در ابتدا از او یاد کردیم.

با چنین نگاهی، چندان هم پُربیراه نیست اگر بگوییم در بحران‌هایی همچون زلزله، کودکان بیشترین آسیب را می‌بینند. آنها تصوری از این پدیده ندارند به همین خاطر پذیرش و کنار آمدن با حادثه برایشان دشوارتر است.

نقاشی‌های موجود از حادثه که توسط کودکان کشیده شده، دقیقا بازتاب همین فاجعه‌دیدگی و ذات کودکی است. این نقاشی‌ها که در ادامه گزارش شاهد آن هستیم را باید آینه تمام‌نمای اضطراب و پریشانی کودک دانست.

خطوط شکسته درهم با زاویه‌های تیز و رنگ‌آمیزی عصبی و توأم با فشار مدادرنگی بر کاغذ که شدت آن به ‌بهترین شکلی در غلظت رنگ‌آمیزی پیکره و سقف خانه نشان‌دار شده است، به‌ انضمام بیرون‌زدن مکرر خطوط رنگ‌آمیزی سقف و پیکره خانه از هر دو سو؛ نیز شکلِ کشیدن چمن‌های جلوی منظره که هرچه از چپ به راستِ کادر پیش‌تر می‌روند خمیده‌تر و خمیده‌تر می‌شوند و به‌سمت زمین میل می‌کنند که نشان از ناتوانی کودک در تمرکز بر کشیدن خطوط هم‌راستا و صاف دارد. 

در ادامه تماشاگر روایت کودکان از زلزله در قالب نقاشی هایی هستید که در نمایشگاه رنگ بر سنگ به روی دیوار رفته است.

خشونت زلزله با ناتوانی کودکی بی‌رحم‌تر می‌شود‍!

خشونت زلزله با ناتوانی کودکی بی‌رحم‌تر می‌شود‍!

خشونت زلزله با ناتوانی کودکی بی‌رحم‌تر می‌شود‍!

خشونت زلزله با ناتوانی کودکی بی‌رحم‌تر می‌شود‍!

خشونت زلزله با ناتوانی کودکی بی‌رحم‌تر می‌شود‍!

خشونت زلزله با ناتوانی کودکی بی‌رحم‌تر می‌شود‍!

خشونت زلزله با ناتوانی کودکی بی‌رحم‌تر می‌شود‍!

 

 

آخرین اخبار