به گزارش ایران اکونومیست، انتقال گاز ال ان جی همواره یکی از موضوعاتی بوده که کارشناسان امر به عدم توسعه تکنولوژی و پیشرفت در این حوزه انتقاداتی داشتهاند، در حالی که برخی از کارشناسان نظر دیگری را دنبال میکنند و این موضوع را در اولویتهای کشور نمیدانند، محمد امین نبی سروستانی کارشناس انرژی در رابطه با این موضوع به مهر میگوید: سرمایه گذاری در توسعه گاز طبیعی یکی از اولویتهای حوزه انرژی کشور است به همین دلیل اولویتبندی طرحهای سرمایهگذاری در این حوزه ضروری است.
وی ادامه داد: در این راستا باید سرمایهگذاری به نحوی انجام شود که با توجه به یک طرح کلان هدفمند، بیشترین آورده را برای کشور داشته باشد و از انجام سرمایهگذاریهای مقطعی و غیر همراستا پرهیز نمود.
این کارشناس انرژی با اشاره بر اینکه سرمایهگذاری روسیه در توسعه ال. ان. جی یکی از طرحهای سرمایهگذاری است اضافه کرد: در روزهای اخیر از سوی مسئولین مطرح شده است. اما بررسی ابعاد اقتصادی و سیاسی این طرح نشان میدهد به دو دلیل چنین سرمایهگذاریای در اولویت نیست و نمیتوان از آن به عنوان گزینهای مطلوب یاد کرد.
وی ادامه داد: از دیدگاه اقتصادی، کشور ایران برای صادرات گاز بازار مناسبی در منطقه دارد و کشورهای همسایه گزینههای مطلوبی برای صادرات گاز هستند. با توجه به اینکه برای صادرات به برخی کشورهای منطقه خط لوله وجود دارد و امکان توسعه این خطوط و احداث خطوط لوله جدید با کشورهای دیگر منطقه وجود دارد، میتوان تعاملات گازی ایران را با کشورهای منطقه در قالب صادرات و واردات گاز طبیعی به صورت مؤثر برقرار نموده و کشور را به هاب گازی منطقه تبدیل کرد. در مقابل، ال. ان. جی، بهویژه در حجمهای بزرگ، نیاز به فناوری و هزینه بالایی دارد و دانش این فناوری در حاضر در اختیار کشورهای محدودی از جمله آمریکا، اروپا و ژاپن است که با توجه به رابطه سیاسی آنها با ایران، امکان انتقال دانش و تبادل وجود ندارد. به همین دلیل احداث ال. ان. جی در ابعاد بزرگ از سوی روسها دور از دسترس به نظر میرسد.
وی اضافه کرد: در مقایسه بازار منطقه با بازارهای عمده هدف ال. ان. جی (اروپا و شرق آسیا)، صادرات به منطقه از طریق خط لوله، بهویژه در بلندمدت، برای کشور صرفه اقتصادی بیشتری دارد. و از لحاظ آورده سیاسی باید توجه داشت بازار نفت و بازار گاز ماهیتی متفاوت دارد.
این کارشناس انرژی تاکید کرد: بازار نفت یک بازار جهانی است و کشوری که تقاضا دارد در صورتی که موفق نشود نیاز خود را از کشور مد نظر برطرف نماید این نیاز را به سهولت از طریق کشور دیگری تأمین مینماید. این در حالی است که بازار گاز یک بازار نسبتاً منطقهای است و قراردادها عمدتاً به صورت طولانی مدت هستند و حدود ۶۰ درصد گاز جهان از طریق خط لوله منتقل میشود. این شرایط باعث شده است معمولاً کشورهای صادرکننده گاز در منطقه خود دارای انحصار نسبی باشند و دست برتر را در تعاملات بینالمللی در حوزه انرژی داشته باشند، که این خود به افزایش قدرت این کشورها در بعد سیاسی کمک میکند.
برای تضعیف بازار شبه انحصاری گاز و کاهش قدرت دارندگان بزرگ گاز، که ایران و روسیه نیز جز این کشورها به شمار رفته و جز دشمنان آمریکا محسوب میشوند، آمریکا در نظر دارد تا با فراگیر کردن صادرات گاز به صورت ال. ان. جی بازار گاز را به سمت تبدیلشدن به بازار جهانی، مشابه بازار نفت، سوق دهد. اگر بازار گاز به سمت جهانی شدن سوق داده، مانند بازار نفت، تحریم پذیری آن افزایش خواهد یافت و از طرفی با توجه به افزایش سیالیت بازار، امکان وابستهسازی و اثرگذاری سیاسی از طریق صادرات گاز کاسته میشود. در بازارهای منطقهای که قرارداد بین کشورها به صورت بلندمدت و از طریق خط لوله منعقد میشود کشور واردکننده و صادرکننده از نظر سیاسی و امنیتی به یکدیگر وابسته میشوند که البته صادرکننده قدرت چانهزنی بیشتری پیدا میکند. شرایطی که در صادرات از طریق ال. ان. جی امکان تحقق آن وجود ندارد.
وی تاکید: از دیدگاه اقتصادی و سیاسی میتوان گفت ال. ان. جی در حال حاضر اولویت اول صادرات گاز نیست و باید بر صادرات به صورت خطوط لوله متمرکز بود تا علاوه بر منافع اقتصادی، از درهمتنیدگیهای سیاسی امنیتی با کشورهای منطقه بهره برد. ایجاد ظرفیت صادرات از طریق ال. ان. جی زمانی توجهپذیر میتواند باشد که صادرات از طریق خط لوله به صورت حداکثری به کشورهای اطراف انجام شده و نیاز به بازارهای فرامنطقهای وجود داشته باشد. وضعیتی که با توجه به نیاز کشورهای اطراف به گاز و ظرفیت بالفعل و بالقوه کشور برای صادرات، امکان پیشامد آن دور از انتظار است.