شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20 - ۱۰ شوال ۱۴۴۵
۲۹ آذر ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۳

رفیق قدیمی به گردان لوتی‌ها بازگشت

کتاب «کوچه‌ نقاش‌ها» مجموعه خاطرات سیدابوالفضل کاظمی از ناشناخته‌ترین فرماندهان دفاع مقدس است، در این کتاب می‌توان با اندیشه و رفتار این شهید آشنا شد.
کد خبر: ۵۵۹۱۲۹

به گزارش خبرنگار کتاب ایران اکونومیست، سیدابوالفضل کاظمی از رزمندگان دفاع مقدس و فرمانده گردان میثم که در بستر بیماری بود، ۲۸ آذر ۱۴۰۱ آسمانی شد. وی از ناشناخته‌ترین رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس بود. وقتی جنگ شروع شد، او تهران را به مقصد جبهه‌ها ترک کرد.

رفیق قدیمی به گردان لوتی‌ها بازگشت

«کوچه‌ نقاش‌ها» مجموعه خاطرات سیدابوالفضل کاظمی از زبان خودش است که توسط راحله صبوری گردآوری و تدوین شد. این کتاب کوچه نقاش‌ها نام دارد زیرا کاظمی در کوچه‌ای با این نام متولدشد. سید ابوالفضل کاظمی کودکی‌اش را با بسیاری از همرزمانش در آنجا سپری کرده است. کوچه نقاش‌ها در محله گارد ماشین دودی بین خیابان صفاری و خیابان خراسان است و این کتاب به دلیل علاقه کاظمی به این محله و کوچه اینگونه نام‌گذاری شد.

این کتاب طی دو سال و براساس سه ماه مصاحبه راحله صبوری با سیدابوالفضل کاظمی تدوین شده است. کاظمی فرمانده گردان بسیجی لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بوده وی در طول جنگ در چندین عملیات به صورت نیروی آزاد شرکت داشت و در عملیات کربلای ۵ و ۸ فرمانده گردان عملیاتی میثم بود.

رفیق قدیمی به گردان لوتی‌ها بازگشت

خاطرات کاظمی به این دلیل سزاوار توجه است که فرمانده گردان هم با فضای قرارگاهی و رده‌های بالای فرماندهی جنگ و هم با فضای درون گروهی نیروهای رزمنده و خط شکن ارتباطی تنگاتنگ دارد و بازنمایی حضور وی در این دو فضای پیچیده جذابیت خاصی به کتاب بخشیده است.

کتاب در شانزده فصل و بر اساس تاریخ وقایع و مکان آن‌ها تدوین شده است. به دلیل تمرکز بر حوادث جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، رخدادهای انقلاب اسلامی در این اثر به صورت خلاصه آمده‌اند.

رفیق قدیمی به گردان لوتی‌ها بازگشت

راحله صبوری تدوین‌گر کتاب در مقدمه نوشته است که بیش از یک‌ سال طول کشیده تا راوی را پیدا کند. سه ماه وقت صرف شد تا ۶۶ ساعت مصاحبه حضوری و غیرحضوری انجام شود. پس از پایان تدوین مصاحبه‌ها نیز، متنی کامل روایت، دو بار توسط راوی خوانده شده است.

تدوین‌گر کتاب سعی کرده لحن راوی را در کتاب حفظ کند تا جذابیت خاطرات دوچندان شود. برای درک بهتر الفاظ و اصطلاحات، معانی آنها را به صورت پاورقی در پائین هر صفحه آورده است.

لحن ساده و بی‌پرایه کاظمی و به تعبیری ادبیات عامیانه او در کتاب سبب می‌شود مخاطب ارتباطی صمیمی با اثر برقرار کند. بیان تفاوت‌های سال‌های قبل و پس از انقلاب از نقاط قوت گفت‌وگو با کاظمی در این کتاب است. دوران جوانی وی مقارن است با سال‌های مبارزه علیه رژیم طاغوت و بعد از آن او ۸ سال دفاع مقدس را تجربه می‌کند. همرزمی او با شهید چمران و دو سال حضور در خاک کردستان از زیباترین و خواندنی‌ترین قسمت‌های کتاب است.

راحله صبوری اسناد و تصاویر باارزش از مراحل مختلف زندگی سیدابوالفضل کاظمی و همراهان را در انتهای کتاب آلبوم کرده است. در زیرنویس تمامی عکس‌ها نام همراهان سیدابوالفضل کاظمی خودنمایی می‌کنند و در ابتدای بسیاری از این نام‌ها می‌خوانیم «شهید».

جمعیت المعارف لبنان این اثر را به عربی ترجمه و در کتابفروشی‌های لبنان توزیع کرده است. کتاب در ایران توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.

رفیق قدیمی به گردان لوتی‌ها بازگشت

کوچه نقاش‌ها با این جمله آغاز می‌شود: در محله گارد ماشین‌ دودی بین خیابان صفاری و خیابان خراسان در کوچه نقاش ها به دنیا آمدم.

در بخش دیگری از کتاب می‌خوانیم:

اوایل بهمن ۱۳۶۳، وقتی بوی عملیات آمد، به دوکوهه رفتم. در ایستگاه اندیمشک، سیدابوالفضل کاظمی از روی بزرگواری آمد پی‌ام. ایشان از طریق سعید مجلسی خبردار شده بود که به منطقه می‌آیم. برای همین، به اتفاق عباس پوراحمد و عباس رضاپور به ایستگاه قطار ‌آمد و از حقیر استقبال کرد و از آن‌جا به اتفاق هم به موقعیت گردان میثم رفتیم. سیدابوالفضل کاظمی هم از آن فرماندهان قَدَر و کاربلد جنگ بود. بچه‌ی خیابان باغ بیسیم و تقریباً با اصغر ارسنجانی هم‌محلی بود. من از حوادث انقلاب با ایشان آشنا بودم و به کفایت و لیاقتش در فرماندهی ایمان و اعتقاد داشتم. در اردوگاه شهید بروجردی، حاج‌عبدالمجید همت‌علی، مجتبی هادیان، حجت امیرصوفی، علی رمضانی، اکبر پشت‌کوهی، سعید طوقانی و... که همه از مشتی‌ها و بچه‌های قدیم محلمان و تهران بودند، جمع‌ صمیمی و یکرنگی تشکیل دادند. روزگار این‌طور رقم خورده بود که ناخودآگاه بچه‌های نترس و بی‌کله و اهل دل و عشق می‌آمدند گردان میثم. آن جمع، صفای خاصی داشت که من در هیچ یک از چادرها و گردان‌ها ندیدم. البته همه‌ی گردان‌ها خوب بودند. دل پاک داشتند و نیت خیر. ازجان‌گذشته و برای جنگ و شهادت آمده بودند. گردان میثمی‌ها می‌بایست خلق و خویشان به هم می‌خورد تا زیر یک سقف جمع بشوند. بیشترشان بچه‌ی تهران و داش بودند؛ جسور و شجاع و قاعده‌ناپذیر. همه‌شان اهل روضه و نوحه و سینه‌زنی و ارادتمند به اهل بیت بودند و اهل عشق و صفا. پی منصب و فرماندهی و مسئولیت نبودند. گردان میثم یعنی برای عشقت زندگی کن. رو این حساب، خودبه‌خود مداحان معروفی مثل محمود ژولیده، جذب گردان میثم ‌شدند.

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار