ایران اکونومیستپلاس: یکی از جذابترین بخشهای جام جهانی، حاشیههای پیرامون هر مسابقه آن است. اغلب ما دوست داریم بازیهای جام جهانی را از روی سکوها دنبال کنیم و در فضای کشوری که همه فوتبالدوستها از سراسر دنیا در آن جمع شدهاند، لحظاتی را سپری کنیم. بیش از همه دوست داریم بازیهای تیم ملی خودمان را از نزدیک تماشا کنیم و فریادهایمان موقع تشویق بازیکنان را از روی سکوها به گوششان برسانیم. خیلی از ما دوست داشتیم بعد از بازی چه پیروز و چه شکست خورده کنار هموطنانمان در خیابانهای قطر راه برویم و باز هم برای تیممان هورا بکشیم. اما اکنون ناگزیریم بازیها را از تلویزیون یا با اینترنت ببینیم، اتفاقات پیرامون بازی را از پشت یک صفحه کوچک دنبال کنیم و از خودمان بپرسیم واقعا دیروز در ورزشگاه بینالمللی خلیفه الریان قطر چه خبر بود؟ به همین بهانه سراغ برخی از ایرانیهایی که به قطر رفتهاند و بازی ایران و انگلیس را از نزدیک تماشا کردهاند رفتیم و با آنها درباره اتفاقات و حواشی بازی و همچنین فضای کشور قطر صحبت کردیم. آنها در این گفتوگو از حمایت ایرانیها، شعارهای حساسیت برانگیز و حال و هوای قطر در جام جهانی گفتند.
پیش از شروع بازی
طرفداران همه تیمها پیش از بازی در اطراف ورزشگاه جمع میشوند، برای هم کری میخوانند، با هم عکس میگیرند و خود را آماده تشویق تیمشان میکنند. اگر یکی از تیمها تیمی باشد که مدعی قهرمانی است، هواداران بیشتری از ملل مختلف دارد. این اتفاق معمولا برای تیمهای اروپایی یا آمریکایی که ستارههای بیشتری دارند میافتد. اما این اصلا به این معنا نیست که تیمی مثل ایران را فقط ایرانیها تشویق کنند. مجید در اینباره میگوید: «خیلی از تیمهای قوی در جام جهانی هستند که طرفدارانی از کشورهای دیگر هم دارند. مثلا قطریهای زیادی برای تشویق تیم ملی آرژانتین، آلمان، انگلیس و... ممکن است به ورزشگاه بیایند. چیزی که برایم جالب بود خانوادههای هندی بسیاری بودند که پیراهن تم ملی ایران را به تن داشتند و برای تشویق تیم ملی ایران به ورزشکاه آمده بودند. از آنجایی که قطع به یقین میدانم هیچ اقدامی از سمت ایران شکل نگرفته و بچههای رایزنی فرهنگی یا مدارس ایرانیان میگفتند به ما لباس و پرچمی برای توزیع ندادهاند، مطمئنم این افراد که از ملیتهای دیگر برای تشویق ایران آمده بودند، خودشان لباس و پرچم تهیه کرده بودند.»
با توجه به اتفاقاتی که در ایران افتاده و با هجمهای که برخی در فضای مجازی علیه تیم ملی ایران راه انداختهاند، شاید انتظار حواشی بیشتری را پیش از بازی داشتیم. مجید میگوید: «وقتی داشتم به سمت ورزشگاه میرفتم تصورم این بود که الان کلی پرچم شیر و خورشید میبینم یا برخی ممکن است موقعی که سمتشان میروم تا فیلم بگیرم و ازشان سوال بپرسم، با دیدن قیافههای ما موضع بدی بگیرند. اما دیدم خیلی هم عادی برخورد میکردند و نظرشان درباره بازی را میگفتند. برخی میگفتند میبریم، اغلب معتقد بودند مساوی میکنیم و عدهای هم با نقد فنی دو تیم نظرشان این بود که میبازیم. یک نفر هم با حالت طعنه و کنایه گفت ۵-۶تا میخورید که برایم جالب است پیشبینیاش درست از آب درآمد. در کل تصورم از جو آنجا اشتباه بود. فکر میکردم آنجا با یک عده جنگجو طرف خواهم بود که آمدهاند اینجا حالمان را بگیرند ولی اینطور نبود. همه پرچم رسمی ایران را در دست داشتند و خودشان هم تهیه کرده بودند، چون آنجا هیچ مکانیزمی برای توزیع پرچم وجود نداشت. پرچمهای تجزیهطلبها را تقریبا ندیدم. در جامجهانی ۲۰۱۸ روسیه هم یادم میآید خود پلیس روسیه از ورود پرچمهای غیررسمی مثل پرچم شیر و خورشید سلطنتطلبها ممانعت به عمل میآورد و بسیار در اینباره سختگیری میکرد. در قطر هم بیرون از ورزشگاه پرچم غیررسمی ندیدم. شاید بین آن همه آدم یکی دو نفر آورده بودند که از چشم من دور ماند.
چیزی که خارج از ورزشگاه نظرم را خیلی جلب میکرد افرادی بودند که لباس مشکی پوشیده بودند و حدس میزدم بخاطر اتفاقات داخل کشور چنین کاری کردهاند. جز ۲-۳ مورد که شعار «زن، زندگی، آزادی» را روی صورتشان نوشته بودند یا پلاکارد دست گرفته بودند، بیرون از ورزشگاه خبر دیگری نبود.
وقتی با نوجوانها درباره تیم ملی حرف میزدم، دوست داشتند ایران ببرد و برای فوتبال آمده بودند.»
روی سکوها چه خبر بود؟
درست از همان لحظهای که طرفداران هر تیم روی سکوها جا میگیرند، اگرچه هنوز بازی به طور رسمی شروع نشده، تشویقها شروع میشود. لیدرها شعار میدهند، هواداران تکرار میکنند و پرچمهای خود را تکان میدهند. در بازی اول گروه B، هواداران انگلیس با تشویقهای ممتد و منظمشان به چشم آمدند. در این بازی با توجه به جوی که در فضای مجازی راه افتاده بود و برخی علیه تیم ملی کشورشان موضع گرفته بودند، تصور میشد ورزشگاه از دقایق ابتدایی با شعارهای رادیکال مواجه شود و حتی در میانه بازی حواشی دیگری پیش بیاید. اما در نهایت جز چند بار شعار پراکنده، اتفاق دیگری نیفتاد و یک بازی عادی با حواشی معمول هر بازی را شاهد بودیم.
مصطفی حال و هوای درون ورزشگاه را اینگونه توصیف میکند: «بازی ایران و انگلیس بازی اول ایران بود. در استادیوم از ابتدا شور و هیجان خوبی بین تماشاگران حاکم بود. یک جو خوب و کاملا فوتبالی و فارغ از حاشیههایی که این روزها در ایران وجود دارد بود. حاشیهها کمتر از ۴_۵ درصد بود. خانوادهها با هم برای تشویق آمده بودند و فضا خانوادگی بود. بیشترین تمرکز و توجه همه بر موفقیت تیم ملی بود و مردم دوست داشتند این فضا را تجربه کنند. نکته جالب این است که برخلاف تصور ما از تماشاگران انگلیسی که فکر میکردیم خیلی تماشاگران نامعقولی هستند، در بازی ایران_انگلیس خیلی رفتارهای معقولانهای از خودشان نشان دادند. چند نفرشان جلوی ما نشسته بودند و بعد از هر گل شادی میکردند. از گل چهارم _پنجم انگلیس به بعد وقتی میدیدند ما خیلی ناراحتیم، زیاد شادی نمیکردند و با ما همدردی میکردند. چند نفرشان هم در مترو وقتی ما را دیدند، حتی به ما گفتند شما با این بازی که کردید، حتما آمریکا را خواهید برد و جای امیدواری هست. تماشاگران انگلیسی از دقیقه یک تا دقیقه صد و خردهای که بازی تمام شد، تیمشان را تشویق میکردند. واقعا حجم تشویقی که اینها میکردند زیاد بود و توانستند تیم ما را از لحاظ تشویق تماشاچیان از خط خارج کنند. اصلا از پا نمینشستند و سنگین و دائم، با شور و هیجان تشویق میکردند. به قدری که شورشان به ما هم منتقل میشد.
نکته جالب دیگر این بود که بعد از هر گل یک آهنگی در استادیوم پخش میشد و چون گلهای انگلیس پشت سر هم بود و این آهنگ ممتد پخش میشد، فکر میکردیم آهنگ رسمی جام جهانی است! اما وقتی اولین گل را زدیم، دیدیم آهنگ «بر طبل شادانه بکوب» پخش شد و فهمیدیم برای هر کشور موقع گل زدن آهنگی از خودشان را پخش میکنند. این ابتکار برای ما خیلی جذاب بود، هرچند ما ۶تا گل خوردیم و به قول یکی از دوستان سرود شادی انگلیسیها را حفظ شدیم!
نکته مهم و قابل توجه این است که اگرچه ایرانیها همه از باخت ناراحت بودند، اما آن گل لحظه آخری که طارمی زد واقعا جو ورزشگاه را برای ما ترکاند. من همیشه فکر میکردم چطور ممکن است یک بازیکنی که تا دقایق پایانی ۶ گل عقب است، همچنان تلاش میکند، گل میزند و شادی میکند؟ واقعا در آن لحظه به پاسخ رسیدم و این لحظه را درک کردم که این شادی، شادی واقعی است. بالاخره هرچقدر اختلاف نتیجه کم شود، از لحاظ روحی خیلی برای ما بهتر است. شما یک تلاش دسته جمعی را میبینید. اینکه حتی مردم روی سکوها هم دوست داشتند گل بزنیم و این فضا را تجربه کنند. من فکر میکنم آنها واقعا حامی تیم ملی بودند.»
الیاس انگلیسیها را در تشویق تیمشان جدی توصیف میکند: «فضای ورزشگاه کاملا فضای عادی بود. البته جو ورزشگاه خیلی تحت تسلط انگلیسیها بود. از کشورهای مختلف برای طرفداری از انگلیس آمده بودند. ایرانیها در ورزشگاه پراکنده بودند و لیدر واحدی نداشتند.
من یک چرخی در ورزشگاه زدم و دیدم همه پرچم ایران در دست داشتند و برای تشویق تیم ملی آمده بودند. این شعار بیشرف را هم اصلا نشنیدم. ممکن است از یک گوشه ورزشگاه یک عده شعار داده باشند، اما فراگیر نبود. فکر نمیکنم کسی این همه هزینه کند و به ورزشگاه بیاید تا به بازیکنان تیم ملیاش بگوید بیشرف!»
مجید از شعارها میگوید: «داخل ورزشگاه شعارها پراکنده بود و اصلا شعارها بین تماشاچیها فراگیر نمیشد. شعار بیشرف هم در ورزشگاه گفته شد. اما خطاب به پلیس قطر بود که پرچم سلطنتطلبی یک خانم را گرفت.»
علی هم از فضای ورزشگاه اینطور برایمان گفت: «در ورزشگاه فضا خوب بود. به نظرم تقریباً ۵ درصد از ایرانیها از آن قشر مخالف بودند، بقیه به عشق تیم ملی آمده بودند. در طول بازی هم خیلی خوب تشویق میکردند. چند بار در طول بازی کل فضای ورزشگاه را دست گرفتیم و تیم ایران را تشویق کردیم. حتی یک چیز جالب این بود که تلفظ ایران و اینگلند (England) شبیه به هم هستند. وقتی انگلیسیها با ریتم میخواستند کشور خودشان را تشویق کنند، بعد از دوبار که میگفتند اینگلند، ایرانیها پر قدرتتر با همان ریتم میگفتند ایران. برای همین انگلیسیها دیگر آن شعار را نگفتند. حمایت و تشویق خیلی خوب بود. آن قضیه شعار بیشرف را ما که این طرف ورزشگاه بودیم اصلا نشنیدیم! سمت دیگر ورزشگاه بود. به جز آن تمام شعارها حمایت از تیم ملی بود. بعد از باخت هم همه عصبانی و ناراحت بودند، برخی گریه میکردند و خلاصه شاکی بودند.
زنان ایرانی که برای تماشای بازی آمده بودند هم غالبا حجاب نداشتند ولی همه واقعا برای تشویق تیم ملی آمده بودند. برخی از ایرانیان مقیم قطر هم بودند. همه جور آدمی بود؛ طرفدار نظام، مخالف، مقیم قطر و... . چند طبال هم بودند که در تشویقها طبل میزدند.»
گلباران ایران و انگلیس تمام شد!
بازی ایران و انگلیس در حالی تمام شد که همه را شوکه کرده بود. با توجه به سابقه خوب تیم ملی ایران در بازیهایش مقابل تیمهای برتر دنیا مثل اسپانیا و پرتغال، کمتر کسی فکر میکرد ایران در اولین بازی خود در جام جهانی مقابل انگلیس ۶ گل بخورد. ما که رویای پیروزی مقابل انگلیس را هم داشتیم، تصور نمیکردیم چنین باختی را تجربه کنیم. همه اینها باعث شده بود انتظار حواشی زیادی پس از بازی و بیرون از ورزشگاه را داشته باشیم. اما پس از بازی همه چیز معمولی پیش رفت.
مجید فضای ورزشگاه بعد از بازی را اینگونه توصیف کرد: «گیت ما طوری بود که باید نزدیک به نصف ورزشگاه را دور میزدیم و در این بین شاید در کل حدود ۱۰۰ نفر را دیدم که جسته گریخته شعاری میدادند. بعد از بازی که ۶ گل خورده بودیم و حال همهمان گرفته شده بود، دیدم بیرون از ورزشگاه یک گعده ۵۰ نفره شکل گرفته که دور هم حلقه زدهاند، شعار میدهند و پرچم شیر و خورشید دستشان است. خیلی از کسانی که دورشان جمع شده بودند هم درواقع آمده بودند تا بزن و بکوب انگلیسیها که با فاصله کمی از آنها بودند را ببینند. با وجود اینکه جمعیت چند هزارنفری ایرانیها بعد از بازی خیلی ناراحت بودند ولی هیچ تجمع و شعار دادنی شکل نگرفت و کسانی هم که سعی میکردند حرکتی انجام بدهند، با استقبال مردم مواجه نمیشدند.»
الیاس هم از آدمهای بیرون از ورزشگاه میگوید: «بیرون ورزشگاه کلی با آدمها حرف زدم و فیلم و مصاحبه گرفتم؛ همه برای تشویق آمده بودند. بعد از بازی هم خیلی نگاه کردم ببینم حاشیهای به وجود میآید یا نه. یک جمع چهار نفره دیدم که شعار زن، زندگی، آزادی میدادند. یک جمع ده نفره هم دیدم که دور هم حلقه زده بودند و کس دیگری هم با آنها همراه نمیشد. اصلا فضای غالب این نبود که جمعیت را دور خودشان جمع کنند و شعار خاصی بدهند. فضا کامل طبیعی و مطابق جامجهانی بود.»
پس از هر بازی خیابانهای قطر پر از هواداران تیمها میشود. هواداران تیمهای پیروز در گوشهگوشه شهر به پایکوبی مشغول هستند و هواداران تیمهایی که ناکام ماندهاند همچنان دست از کریخوانی و تشویق تیمشان برنمیدارند. مصطفی پس از بازی در خیابان با همدردی قطریها مواجه شده بود: «بعد از بازی هم همه خیلی ناراحت ولی چهرهها امیدوار به آینده و بازیهای بعد بود. وقتی ما دیشب در سطح شهر تردد میکردیم، خود اهالی قطر به ما میگفتند این تیم انگلیس بود و به «سگهای وحشی» معروف است. اصلا نگران نباشید، حتما در بازیهای بعد جبران خواهید کرد. یعنی هم به ما دلداری میدادند و هم اینکه یک احساس خوب نسبت به تیم ایران داشتند که سعی میکردند این حس را به ما هم منتقل کنند.»
علی هم حال و هوای پس از بازی را دیده بود و آنچه برخی رسانهها بازنمایی کرده بودند را نادرست میدانست: «مردم بیرون از ورزشگاه و در مترو برای حمایت از تیم ملی ایران کلی شلوغ کردند. اینکه تجمعاتی شکل بگیرد و بخواهند شعار بدهند، یکی دوتا بیشتر نبود. ۷_۸ نفری دور هم جمع شده بودند و شعاری داده بودند. تصویری که برخی رسانهها بیرون دادند این بود که مردم از باخت خوشحال هستند، در صورتی که اصلا اینطور نبود. خیلی هم ناراحت بودند. همین رسانهها خواستند نمایش بدهند که مردم از تیم حمایت نمیکردند، در حالی که کاملا برعکس بود و مردم خیلی خوب حمایت کردند.»
قطر با جام جهانی چه کرده؟
قطر یک کشور مسلمان حوزه خلیج فارس است که میزبان این دوره از بازیهای جام جهانی شده است. پیش از شروع بازیها این سوال وجود داشت که کشوری مثل قطر با چه روشی از پس اداره یک رویداد جهانی پر مخاطب مثل جام جهانی برخواهد آمد؟ کشوری کوچک، مسلمان و البته پولدار! با شروع این رویداد انتظارها به سر رسید. در همه جای قطر حال و هوای جام جهانی جریان دارد.
الیاس فضای شهرهای این کشور حوزه خلیج فارس را شبیه فستیوالها توصیف کرد و از خرج کردن قطر برای فراهم کردن زیرساختها گفت: «از چیزهای جذابی که قطر تدارک دیده و آن را به یک فستیوال تبدیل کرده، فضای شهرهایش است. شهرها در قطر خیلی برای جام جهانی فضاسازی شدهاند. برای خودم سوال بود که قطر چگونه زیرساختها را فراهم کرده است؟ با اینکه مترو موقع رفت و برگشت، مخصوصا موقع برگشت خیلی شلوغ بود، ولی واقعا خوب مدیریت میکنند. صفها را کمکم داخل میفرستند که جمعیت فشرده نشود. همه جا راهنما گذاشتهاند. در کل به نظرم با اینکه در حمل و نقل یک مقدار مشکلات هست، ولی بالاخره دارند فضا را خوب مدیریت میکنند. من در این دو روز فکر میکنم قطر میزبان خوبی بوده. زیرساختها واقعا فراهم است و مشخص است خرج کردهاند. پیشتر هم گفتهام که این مازاد سرمایه است که دارد چنین اتفاقی را در کشوری مثل قطر رقم میزند.
برخلاف آنچه فکر میکردم ایرانیهای زیادی از شهرهای مختلف مثل اهواز، اراک، فارس و... به قطر آمدهاند. آمار دقیقی ندارم که چند هزار ایرانی آمدهاند، اما در هتل، خیابانها، ورزشگاهها و... ایرانی زیاد میبینیم.»
مصطفی از مردم کشور میزبان برایمان گفت. او به مناطق فرهنگی که قطر برای اجرای برنامهها و جشنهای خود در طول مدت برگزاری جام جهانی آماده کرده بود هم سری زده بود و فضای کلی قطر را اینگونه دیده بود: «فضای خود شهر قطر کاملا درگیر جام جهانی است. البته این نکته هم حائز اهمیت است که مردمش خیلی درگیر جام جهانی نیستند ولی وقتی بین استادیومها میروید، میبینید قطریها و برخی اتباع کشورهای دیگر که در قطر ساکن هستند طرفدار تیم ایران هستند. ما این را به وضوح دیدیم که پرچم ایران هم به همراه داشتند. من خودم از سودان، هند و چند کشور دیگر کسانی را دیدم که با پرچم ایران در بین تماشاگران حضور داشتند. اینجا ایرانیهای مقیم قطر حضور خوبی دارند. هم در ورزشگاه تیم را تشویق میکردند و هم ما چند نفرشان را در مترو دیدیم که از سمت پدر یا مادر ایرانی هستند و بعضا تابعیت ایرانی دارند که اینها هم برای تشویق تیم ملی کم نگذاشته بودند.
قطر چند منطقه در مناطق مختلف برای اجتماع هواداران و طرفداران تیمهای مختلف ایجاد کرده است. یکی منطقه «لوسیل» است که در کنار یک استادیوم به همین نام ساخته شده است. بازیهای افتتاحیه هم آنجا برگزار شد. یک دالانی است که پرچم تمام کشورها در آن به نمایش درآمده است و در کنار آن برنامههای فرهنگی و هنری و برنامههای شو برگزار میشود. یک راهروی خیلی بزرگ است و جذابیتهای خاص خودش را دارد.
چند فضای دیگر هم هست که برای تماشای فوتبال به آنجا میروند و عموما برنامههای فرهنگی دارند. یک منطقهای به نام «کتارا» وجود دارد که از قدیم بوده. آن هم یک منطقه فرهنگی است که محل تجمع و اجرای برنامههای فرهنگی است و غرفه ایران هم آن جا در همین یکی دو روز افتتاح میشود.»
مجید که جام جهانی قبلی را هم از روسیه دنبال کرده بود به مقایسه قطر و روسیه در برگزاری رویداد جام جهانی پرداخت: «درباره میزبانی هم اگرچه قطر دارد کار خودش را میکند اما در مقایسه با روسیه به نظر میرسد آمادگی ندارد. یعنی با وجود اینکه بالاخره جمعیتی ۳۰-۴۰ هزار نفری مشابه جام جهانی روسیه قرار بود وارد ورزشگاه شوند، اما نظم در روسیه بیشتر از قطر بود. اینجا چون زیاد دقت نمیکردند میشد با کمی زرنگبازی یک لاییهایی هم کشید. در کل فکر میکنم سیستم جام جهانی در روسیه خیلی منظمتر از قطر بود. به همین خاطر فکر میکنم چند گاف هم داده بودند و در بازی ایران_انگلیس چند پرچم که طبق قانون فیفا اجازه ورود به ورزشگاه نداشتند، وارد شدند. شاید برای ده الی پانزده ثانیه یک پرچم ایران بزرگ با عبارت زن، زندگی، آزادی به نمایش درآمد و سریع جمعش کردند. حتی یک دقیقه هم آن پرچم نتوانست به نمایش دربیاید ولی اینکه با آن ابعادی که داشت توانسته بود وارد ورزشگاه شود، قطعا گاف پلیس قطر بود. چون متراژ آن بزرگتر از استانداردهایی بود که اجازه ورود به ورزشگاه را دارد. آنها فقط میخواستند چند عکس و فیلم بگیرند و پخش کنند تا هرکس دید فکر کند در ورزشگاه چه خبر بوده!»