سالار سیفالدینی در گفتوگو با ایران اکونومیست در تحلیلی نسبت به افتتاح سفارت آذربایجان در تل آویو اظهار داشت: الهام علی اف زمان رابطه بین باکو-تل آویو را به کوه یخی تشبیه کرده بود که فقط نوک آن نمایان است و بخش اعظم آن در زیر آب پنهان شده است. اکنون شاهد این هستیم که بخش های بیشتری از رابطه در حال «نمایان» شدن است. این بدان معنا است که اصل رابطه همیشه وجود داشته است.
وی تاکید کرد: بنابراین رابطه بین تل آویو و باکو خبر تازه ای نیست. پس از فروپاشی شوروی به ویژه در دورانی که پسر حیدر علیاف مانند دیکتاتورهای مستبد آفریقایی به جای پدر نشست، روابط گرمتری بین دو کشور برقرار شد. اسرائیل این رابطه را در چارچوب دکترین «پیرامون جدید» پیش می برد. دکترین پیرامون مربوط به دهه 50 میلادی یعنی زمانی بود که اسرائیل منزوی بود و در راستای همین دکترین تصمیم گرفت که با کشورهای غیر عرب خاورمیانه رابطه خوبی برقرار کند.
این کارشناس مسائل قفقاز همچنین بیان کرد: یوسی آلفر افسر اطلاعاتی موساد که یک دوره نیز در ایران حضور داشته است، از جمله افرادی است که از این استراتژی پیرامونی به شدت حمایت می کند. مبنای آن نیز این است که اسرائیل برای محاصره ایران باید در کشورها و مناطق پیرامونی ایران از جمله اقلیم کُرد شمال عراق و باکو، حضور داشته باشد. از سوی دیگر، کشورهایی مانند باکو، فاقد پشتوانه تاریخی و علت وجودی معتبری هستند، از این رو به حامیان خارجی و منطقه ای نیاز دارند.
سالهاست که دولتمردان باکو از اسرائیل به عنوان متحد استراتژیک یاد می کنند. این اتحاد استراتژیک معنا و مدلول مشخصی دارد و متکی به قراردادها و تفاهم نامه ها استسیف الدینی با بیان این که هر سه کشور قفقاز جنوبی فاقد عمق استراتژیکند و در صورت حمله خارجی، بسیار آسیب پذیرند در نتیجه نیازمند سلسله حامیانی هستند که به بقای آنها کمک کند، گفت: از نظر حاکمان باکو، اسرائیل چنین نقشی می تواند ایفا کند. در واقع بازگشایی سفارت باکو در تل آویو پس از این مرحله صرفا یک تشریفات اداری و متمم روابط است و امر جدیدی نیست. بودجه نظامی باکو در 2021 مبلغ 2.300 میلیارد دلار بود که که شش درصد GDP کل کشور را شامل می شد (در کشورهای دموکراتیک بودجه نظامی یک درصد کل GDPاست) از این میزان بودجه در این ساعت، 2 میلیارد دلار صرف خرید تسلیحاتی از اسرائیل بنابر اعلام مقامات رسمی دو کشور شد. یعنی 87 درصد از بودجه نظامی سال گذشته باکو، به اسرائیل رفته است. سالهاست که دولتمردان باکو از اسرائیل به عنوان متحد استراتژیک یاد می کنند. این اتحاد استراتژیک معنا و مدلول مشخصی دارد و متکی به قراردادها و تفاهم نامه ها است.
وی یادآور شد: اسرائیل در جنگ قره باغ 2020 هم نقش بسزایی داشت. آنچه موجب پیشروی باکو در قره باغ و اشغال چند منطقه شد، عبارت بود از نیروی زمینی ترکیه، نیروهای هوایی (پهپادی) اسرائیل و تسلیحات نامتعارف مانند بمب های فسفری اوکراین و البته حضور تکفیری ها، ضمن این که باکو از قدرت لابی یهودی نیز همواره استفاده می کند. بنابراین روابط این دو حکومت به اندازه کافی عمیق است. حتی تفکرات ناسیونالیسم شکل گرفته در این کشور متاثر از صهیونیسم به ویژه در خصوص اراضی اشغالی و مالکیت زمین یا تحریف و تفسیر تاریخ به نفع خود است.
این پژوهشگر ارشد مسائل قفقاز ادامه داد: همچنین برخی از متفکرین اسرائیل در صورت بندی هویت به اصطلاح ملّی جدید پس از فروپاشی این شوروی، در این کشور نقش مهمی ایفا کرده و ساختمان ناسیونالیسم این کشور را شکل بندی کرده اند. نقش قوم یهودی خزر نیز در این رابطه پر رنگ است. بنابراین می توان از یک نوع «آذریسم یهودی» صحبت کرد که در این منطقه شکل گرفته است.
پس از هشدار نظامی و مداخله ایران در شهریور گذشته و برگزاری مانور نظامی در منطقه، برای دومین بار طراحی الهام علی اف برای قطع مرز ایران و ارمنستان مخدوش شد. علی اف مجبور شد نیروهای نظامی اش را از خاک ارمنستان خارج کندسیفالدینی درباره این که با وجود ارتباطات میان باکو و اسرائیل چه لزومی داشت در مقطع فعلی چنین موضوعی را در دستور کار قرار دهند؟ گفت: به نظر میرسد باکو سعی دارد که اتحاد استراتژیک خود با اسرائیل را بیش از گذشته علیه ایران به کار ببرد. هر دو کشور انگیزه های ضد ایرانی قوی دارند. پس از هشدار نظامی و مداخله ایران در شهریور گذشته و برگزاری مانور نظامی در منطقه، برای دومین بار طراحی الهام علی اف برای قطع مرز ایران و ارمنستان مخدوش شد. علیاف مجبور شد نیروهای نظامیاش را از خاک ارمنستان خارج کند. این موضوع ضربه حیثیتی بزرگی به اعتبار علی اف وارد کرد. برای همین به نظر می رسد، کنترلش را از دست داده و بر اساس احساسات عمل میکند.
وی تصریح کرد: پروپاگاندای سخیف ضد ایرانی در شبکههای تلویزیونی به صورت روزانه و ادعاهای واهی علیه تمامیت ارضی ایران، بیش از هر چیز مصرف داخلی دارد و برای منحرف کردن افکار عمومی است. از سوی دیگر، دو سال پس از جنگ قرهباغ، علی اف هنوز جو سیاسی کشور را در سطح نظامی نگه داشته است. میلیتاریزه کردن کشور به مدت دو سال و پرسه زدن با لباس نظامی در اطراف و اکناف مرز، یک هدف اصلی را در پیش دارد و آن سرکوب در داخل کشور و سرپوش گذاشتن بر فساد مالی گسترده خاندان علی اف و پاشایوا است که سال گذشته در مجموعه اسناد پاندورا افشا شد.
این کارشناس مسائل قفقاز در ادامه اظهار داشت: بر همین اساس پارلمان باکو هفته گذشته اعلام کرد که برای فروپاشی و تجزیه ایران، بودجه مخصوصی اختصاص خواهد داد که قرار است به عناصر تجزیه طلب داده شود. بلافاصله پس از آن اعلام شد که سفارت این کشور در تل آویو بازگشایی خواهد شد. از آنجا که رابطه عمیق بین دو کشور امر جدیدی نیست، باید گفت این اقدام در این مقطع نوعی ژست سیاسی و کودکانه علیه ایران است. شخص رئیس جمهور این کشور هر گاه در برابر هشدارهای اصولی ایران در خصوص مرزهای بین المللی، فرو می ماند، به اسرائیل یا ترکیه پناه می برد. نمونه آن عکس یادگاری سال گذشته الهام علی اف در کنار پهپاد اسرائیلی هاروپ بود. علی اف در کنار پهپاد هاروپ ایستاد، به دوربینها نگاه کرد و گفت: من الان در نزدیک مرز ایران هستم. اینجا هیچ اسرائیلی نیست، اسرائیل کجاست؟
وی درباره توسعه همکاریهای آذربایجان و اسرائیل در راستای افتتاح سفارت این کشور در تل آویو نیز ابراز کرد: در سال های گذشته باکو همانطور که یوسی آلفر آرزو میکرد به حیات خلوت اسرائیل تبدیل شده است. حیات خلوتی که به ایران راه دارد. عملیات تروریستی در شاهچراغ که با «هدایت و طراحی» باکو صورت گرفت، نشان داد که تهدید این حکومت علیه ایران جدی است. به نظر میرسد باید منتظر توسعه روابط امنیتی و نظامی باشیم. فعالیتهای جاسوسی علیه ایران به ویژه در زمینه هستهای، به صورت پایلوت از باکو بوده است. فعالیتهای خرابکارانه از جمله ترور دانشمندان و ارسال پهپاد نیز از باکو صورت گرفته است. سرقت اسناد هستهای نیز همچنین. به ویژه با به قدرت رسیدن نتانیاهو این اتفاق رخ خواهد داد. هیچ بعید نیست که شاهد سفر نتانیاهو به باکو در آینده نزدیک باشیم.
تلاش برای قطع مرز ایران و ارمنستان، صدور تروریسم تکفیری به ایران، مداخله منفی در مساله هسته ای ایران و... نشان دهنده این است که باکو به دنبال تنش در منطقه با ایران است
سیف الدینی همچنین در پاسخ به این سوال که اقدام باکو چه تاثیری بر تحولات منطقهای دارد؟ گفت: اگر به سایر کُنشهای باکو بنگریم، پاسخ مثبت است. تلاش برای قطع مرز ایران و ارمنستان، صدور تروریسم تکفیری به ایران، مداخله منفی در مسئله هسته ای ایران اعم از خرابکاری، جاسوسی و همکاری با اسرائیل در این زمینه، قطع مسیرهای مواصلاتی ایران، تهدید ایران به تجزیه و نابودی در مجامع بینالمللی و اخیرا سفر غیرمنتظره علی اف به آلبانی که پیام مشخصی به ایران داشت، نشان دهنده این است که باکو به دنبال تنش در منطقه با ایران است. البته باکو، کوچکتر از آن است که وارد این معادلات شود ولی به نظر میرسد در این رابطه به این حکومت، نقشی واگذار شده است.
این پژوهشگر ارشد مسائل قفقاز جنوبی خاطرنشان کرد: عملیات تروریستی طراحی شده در باکو علیه ایران در شاهچراغ (شیراز) نشان داد که دامنه تهدیدش از جدار بیرونی مرزها به عمق استراتژیک کشور رسیده است. هیچ کشوری تاکنون به این شکل ایران را تهدید نکرده است. از یک طرف نیروهای جداییطلب، از یک طرف نیروهای طرفدار فروپاشی مانند فرقه رجوی، از سویی نیروی های تروریست تکفیری، از سوی دیگر تهدید به نابودی ایران که بخشی از برنامه روزمره شبکههای دولتی و نیمه دولتی باکو شده است. در این معنا باکو با کُنشهای سیاسی و کُدهای ژئوپلیتیکی که در چند هفته اخیر علیه ایران فرستاده است (از سمرقند تا آلبانی) تبدیل به معضل مهم امنیت ملّی شده است. به همین نسبت باید تلقی جغرافیایی ایران از تهدید، تغییر و تنظیم شود.
وی درباره اقدام و استراتژیک ایران نسبت به تحولات این منطقه با توجه به این که امنیت مرزهای شمالی و قفقاز نیز برایش با اهمیت است، اظهار داشت: مرزهای شمال غرب برای ایران اهمیت و ماهیت اقتصادی دارد. از زمانی که نیروهای علی اف درحد فاصل «حورادیز تا خداآفرین» مستقر شده اند، این مرزها از ماهیت اقتصادی به وضعیت امنیتی تغییر ماهیت داده است. پیش از استقرار نیروهای علی اف در محور فوق، کشور کاملا با ثبات و آرام بود و ایران هیچ مشکل امنیتی و حتی انتظامی در این مرزها نداشت. اما امروز برای حفظ ثبات و امنیت این مرزها ناچار به برگزاری چند مانور بزرگ در مدت دو سال و استقرار دائمی نیروهای ارتش و سپاه در امتداد مرز هستیم.
سیف الدینی تصریح کرد: همچنین فعالیت های جاسوسی اسرائیل در منطقه زنگیلان و حضور تکفیری ها در این مناطق ادامه دارد. تکفیری ها و نیروهای بنیادگرای ضد ایرانی در باکو با حمایت حاکمیت در مناطق شیعه به ویژه تالش مستقر شده اند و قادر هستند بدون ویزا با هواپیما تا تهران بیایند. اگر در گذشته تهدیدهای این چنینی از طریق مرزهای زمینی پاکستان، افغانستان و احتمالا عراق به صورت عبور غیرقانونی بود، امروز تهدید از ناحیه مرزهای هوایی باکو و عبور، قانونی است و قادر هستند تا عمق ایران را نا امن کنند. این تهدیدات از این پس افزایش پیدا خواهد کرد و بخش مهمی از کوه یخ بیرون خواهد زد.
این کارشناس مسائل قفقاز تاکید کرد: رابطه بین باکو- تل آویو یک رابطه معمولی نیست. برای مثال شبیه رابطه اسرائیل با بلژیک نیست حتی مانند رابطه بین ترکیه و اسرائیل هم نیست که کنترل شده و بر اساس یک نظام موازنه باشد. اصولا فلسفه این رابطه برای تضاد عملیاتی با ایران است. اسرائیل برای اجرای عملیاتی علیه ایران از خاک باکو، نیاز به گرفتن مجوز یا هماهنگی با حاکمان این کشور نمی بیند. زیرا جنس رابطه نامتوازن است. از نظر اسرائیل، باکو یک نیروی ناحیه ای است که در غیاب سایر کشورها قادر به حفظ بقای خود نیست. جنگ قره باغ نیز نشان داد که باکو با داشتن دو برابر جمعیت و ثروت بیشتر از ارمنستان، صرفا با کمک پاکستان، اسرائیل، ترکیه، تکفیری ها قادر به پیروزی نسبی در برابر ارمنستان است. اسرائیل به خوبی نسبت به این واقعیت واقف است و رفتار مالکانه و از موضع بالا با باکو دارد.
وی ادامه داد: همچنین در عملیات های نظامی که در گذشته علیه ایران از ناحیه اسرائیل صورت گرفته است، هنگامی که مقامات ایرانی به این مسئله اعتراض کردند، شخص علی اف اعلام کرده که اسرائیلی برای این حمله با باکو هماهنگ نکرده و آنها از این موضوع بی اطلاع هستند. اگر این ابزار بی اطلاعی درست باشد، نشان دهنده، دخل و تصرفات مالکانه ای است که گفتم.
نوع روابط با آذربایجان باید بازبینی شده و از ابتدا ریل گذاری شود. ریل گذاری روابط در آغاز دهه نود، به شکلی نبود که قادر به ادامه مسیر باشد، بنیانی کج داشت.اکنون به نقطه گسست در روابط رسیدیم
سیف الدینی درباره نوع استراتژی ایران درباره تحولات این منطقه هم ابراز داشت: اولا نوع روابط باید بازبینی شده و از ابتدا ریل گذاری شود. ریل گذاری روابط در آغاز دهه نود، به شکلی نبود که قادر به ادامه مسیر باشد و بنیانی کج داشت. اکنون به نقطه گسست در روابط رسیده ایم. این گسست، عمیق تر از آن است که با مقاله و گفتوگوی تلفنی ترمیم شود. دغدغه های امنیتی ایران در مرزهای شمال غرب جدی است، به قدری که اصولا قبل از هر چیزی این دغدغه به نفس وجود مرزهای شمال غرب باز می گردد! در وهله بعدی امنیت مرزی و حضور تروریست های تکفیری، جاسوس های اسرائیلی، حضور عناصر تجزیه طلب در قره باغ و... قرار دارند. بنابراین باید استراتژی، سیاست های اعلامی و اعمالی ما نسبت به این کشور از نو بازاندیشی شود. قبل از هر چیز باید حساب عملیات تروریستی شاهچراغ ستانده شود. حکومت باکو باید مشخص کند که به چه دلیلی در شیراز، شهروندان عادی را به گلوله بسته است. همانطور که می دانید، اتهامی که ایران رسما به این کشور وارد کرده است، علیرغم سه هفته از آن، هنوز رد نشده است. این به معنای پذیرش ضمنی اتهام نیز هست.
این پژوهشگر ارشد مسائل قفقاز تاکید کرد: به نظر اگر تهدید بالقوه علیه ایران وجود داشته باشد، ایران باید همان رفتار و سیاستی را در پیش بگیرد که در قبال اقلیم شمال عراق در پیش داشته است. یعنی دفاع مشروع پیش دستانه و از نظر حقوق بین الملل کشوری که یکبار مورد حمله قرار گرفته و شواهد قانع کننده مبنی بر دخالت و آمادگی همان دشمن برای تهاجم مجدد وجود دارد، در این حالت نیاز نیست منتظر حمله تروریستی قریب الوقوع دیگری بماند. حق اقدام متقابل نیز یکی دیگر از قواعد بین المللی است که ایران می تواند به آن متوسل شود.
وی در تحلیل خود از استقبال و ارزیابی مثبت حکمت حاجی اف به عنوان مقام رسمی دولت باکو از مواضع و مقاله اخیر علی اکبر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل، گفت: آقای دکتر ولایتی در این مقاله طولانی به رئوس زیادی اشاره کردند که قابل دسته بندی به دو گروه مسائل ژئوپلیتیکی و ژئوکالچرال است. مهم ترین مسئله در خصوص مسائل ژئوپلیتیکی تکرار این موضع اصولی بود که ایران اجازه تغییرات مرزی را به هیچ کشوری نمی دهد که منظور از هیچ کشوری در اینجا مشخص است. در خصوص فقدان قصد ایران برای الحاق گرایی نیز تاکید کردند که این امر نیز درست است. ایران دولت ملّی است نه ساختار امپراطوری بنابراین به مرزهای ملّی خودش احترام میگذارد. در دولت های ملّی مداخله خارجی یک استثنا است نه قاعده. ایران هم سیاست الحاق گرایانه ندارد. بحث ژئوپلیتیک دیگر تا جایی که به یاد دارم، موضوع مهم دیگر، خودداری از وارد کردن قدرت فرامنطقه ای است که منظور از آن هم عمدتا اسرائیل و ناتو است. که عملا باکو با هر دو قدرت همکاری می کند.
سیف الدینی ادامه داد: در حوزه ژئوکالچرال هم دکتر ولایتی روی چند مسئله تاریخی دست گذاشته است. ازجمله تعلق تاریخی حاکمیت بر قفقاز جنوبی از دوره هخامنشیان تا قاجار به ایران، تشکیل دولت ملّی ایران در عهد صفوی، ریشه «ایرانی» آذری ها و اتباع این کشور. اشغالگر بودن حضور نیروهای عثمانی در قره باغ و آذربایجان طی جنگ اول جهانی و مقایسه این اشغالگری با ماهیت اسرائیل و همچنین پشیمانی و سرخوردگی محمدامین رسول زاده که حکومتی مستعجل در دوره گذرا از عهد تزار به شوروی تشکیل داده بود.
استقبال دستیار ارشد الهام علی اف از اظهارات ولایتی به معنی عقب نشینی از مواضعی است که تا همین دیروز اتخاذ می کردند.
این کارشناس مسائل قفقاز جنوبی در پایان خاطرنشان کرد: پذیرش این نکات از سوی دستیار ارشد الهام علی اف به معنای «عقب نشینی» از مواضعی است که تا همین دیروز اتخاذ می کردند. اما بنده در مورد واقعی بودن اظهارات حکمت حاجی اف تردید دارم و به نظر می رسد اظهارات وی نوعی ژست از منظر نزاکت دیپلماتیک بوده باشد نه بیشتر.