به گزارش ایران اکونومیست، در یادداشتی در روزنامه اعتماد آمده است: «یکی از مسائلی که بر اثر برداشت بیرویه آب زیرزمینی رخ میدهد، فرونشست زمین (land subsidence) است. فرونشست به معنی فروریزش یا نشست سطح زمین است و به حرکت قائم رو به پایین سطح زمین کـه میتواند با اندکی حرکت افقی نیز همراه باشد، گفته میشود که دلیل آن علاوه بر برداشت آب زیرزمینی میتواند بر اثر بیرون آمدن آب از منافذ که امکان متراکم شدن مواد تا عمق بیش از ۳۰۰ متر را فراهم میسازد، باشد و هر چه بیشتر برداشت شود، تراکم مواد بیشتر خواهد بود. این پدیده که کاهش منابع آب زیرزمینی از علل اصلی آن است محدود به ایران نیست، اما ایران بیشترین میزان بهرهوری از آبخوانها و منابع آبی زیرزمینی را نسبت به دیگر کشورهای دنیا دارد و در نتیجه میانگین میزان فرونشست زمین در ایران بر اساس برخی تحقیقات، سالانه به بیش از ۲۵ سانتیمتر میرسد.
برحسب تعاریف، دشتهای آبی هر منطقه بر اساس میزان افت کمی و کیفی سفرههای زیرزمینی به سه دسته دشتهای آزاد، ممنوعه و بحرانی دستهبندی میشود که دستهبندی ممنوعه و بحرانی یعنی سطح آب به طور دایم در این دشت پایین میرود.
تاریخچه فرونشست در ایران برحسب بررسیها
گفته میشود اولین فرونشست منطقهای ایران در سال ۴۶ خورشیدی در دشت رفسنجان رخ داد و سپس دشتهای مشهد، همدان، کرمان، اراک و استان فارس درگیر شدند. در استان اصفهان نیز نخستین فرونشست زمین اواخر دهه ۶۰ تا اوایل دهه ۷۰ خورشیدی در دشت مهیار به وقوع پیوست و سپس عمده دشتهایش ممنوعه اعلام شدند.
آمارهای تهران نیز حاکی است که بیش از ۲۹ هزار حلقه از حدود ۴۲ هزار حلقه چاه حفر شده در استان تهران غیرمجاز است، این یعنی برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی آب، کاهش روز به روز کیفیت خاک و در نهایت فرونشست زمین به ویژه در جنوب تهران که زنگ خطر را به صدا درآورده است و این برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی منجر به پایین آمدن سطح ایستآبی (سطح سفرههای آب زیرزمینی)، کاهش سطح تامین آب شرب و غیر قابل استفاده شدن تدریجی چاههای دیگر میشود. فرونشست بیش از ۲ میلیمتر فاجعه است این در حالی است که گفته میشود تهران سالانه ۳۶ سانتیمتر نشست دارد اما به طور کل باید این نکته را نیز متذکر شد که نرخ فرونشست مربوط به یک بازه زمانی است و این رقم سالانه بر اساس اینکه آب چقدر پایین برود و چه نوع خاکی در منطقه وجود دارد، تغییر میکند.
اکنون گستردگی این فاجعه به حدی رسیده است که کلیه استانهای کشور را شامل شده جز استان گیلان و بخشی از استان مازندران که آمار فرونشست فعلا در آنها بسیار کمتر از بقیه مناطق کشور است. تداوم خشکسالی، کاهش بارندگی و برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی در دهههای اخیر باعث شده است که از ۶۰۶ دشت در کشور بیش از ۳۰۸ دشت ممنوعه شوند و در حالی که این دشتها دچار وضعیت قرمز شدهاند، بقیه دشتها نیز شرایط مناسبی ندارند. ضمن اینکه یک فرونشست ممکن است بیش از ۵۰ هزار سال طول بکشد تا از بین برود. لذا هزینه و دوره بازگشت آن نیز بسیار بالاست و جهت ترمیم بخش بسیار کوچکی از این دوره، استفاده از پسآب جهت تغذیه مصنوعی آبخوان در برخی دشتها را آن هم به صورت امکانسنجی و تئوری پیشنهاد میکنند. بنابراین با توجه به غیر قابل بازگشت بودن تقریبی آبخوان و زهکشی طبیعی بستر، راه مناسبتر برای زمینهای آسیب ندیده، پیشگیری آن است. ضمن آنکه فارغ از مباحث تخصصی-فنی، تعهد اخلاقی انسان نسبت به محل زیست و جامعه حاضرش نیز دلیل بر این مدعاست.
پیامدها
از پیامدهای فرونشست، ایجاد شکافهای مارپیچ و عمیق در دشتهاست که به آسیبهای شهری نیز رسیده است، هماکنون زیرساختهای شهری و برون شهری، راهها و دیگر زیرساختهای سازهای را تهدید میکند. این پدیده جبرانناپذیر، خسارات سایر پدیدههای طبیعی همچون زلزله یا سیلاب را تشدید میکند، آثار فرهنگی و باستانی را از بین میبرد، کشاورزی را نابود میکند، مناطق شهری و روستایی را درگیر و جادهها و سیستمهای حمل و نقل را تخریب میکند. همچنین با فرونشست، دیگر امکان تغذیه آبهای زیرزمینی وجود ندارد و پایداری زمین هم از بین میرود. از دست رفتن زمین به معنی از دست رفتن امنیت غذایی، از بین رفتن تولید و افزایش مهاجرت و سایر تبعات منفی اجتماعی و اقتصادی است. اکنون بخشهای وسیعی از کشور از افت سفرههای زیرزمینی آب تاثیر گرفته و قلب دشتها در بحران خشکسالی متاثر شده و سخن از پدیدهای خزنده با نام فرونشست و مرگ پنهان زمین در ایران است که حیات انسان و محیط زیستش را تهدید میکند. آبهای زیرزمینی بسان زهکشی عمل میکنند که به هم مرتبطند و وجود آنها در زیر بستر خاکی زمین، پایداری و استحکام روسازهای و پایداری محیط زیست مناطق را فراهم میکنند، اما بهرهبرداری بیرویه از آب، باعث ایجاد گسست بین زهکشها و قطع ارتباط آنها از هم و در نهایت موجب رقم زدن فاجعهای ملی میشود.
دلایل بروز معضل
علل متعددی همچون عوامل طبیعی و انسانساز از جمله تغییر اقلیم، گرمایش جهانی و ذوب یخچالها، استفاده بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، استخراج غیراصولی از معادن، حفر چاههای غیرمجاز، حفر تونلهای مترو و قطار شهری، حرکت آرام زمین و خروج گدازه عواملی هستند که به بحرانیتر شدن شرایط فرونشست در عمده کشورها دامن میزنند و در کشورمان نیز تراکم و از دست رفتن آب در آبخوان، زهکشی خاکهای آلی را برای فرونشست زمین ذکر کردهاند، اما به باور و دید کارشناسی، علت اصلی پیشروی این پدیده در کشور ما به برداشتهای بیش از حد از منابع زیرزمینی آب و مدیریت نادرست منابع آبی برمیگردد. کاهش بارش، سوءمدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی، رعایت نکردن سهمیه برداشت آب توسط برخی کشاورزان و استفاده از روشهای سنتی آبیاری، افزایش مصرف آب توسط صنایع و عموم موجب شده است که بخش قابل توجهی از منابع آبی در سراسر کشور خشک شود و سطح سفرههای زیرزمینی به شدت پایین بیاید، این مساله موجب شده تا حفرههای تهی از منابع آبی بر اثر فشار طبقات فوقانی زمین فرو بریزد و پدیده فرونشست زمین در بسیاری از مناطق اتفاق بیفتد. نظر به اینکه تعداد و پهنه آبخوانها محدودیت دارند و حجم استحصال آبهای زیرزمینی در عرض سالهای اخیر به شدت افزایش پیدا کرده و تناسبی بین ذخایر و استحصال و برداشت برقرار نیست شاهد پدیده فرونشست زمین هستیم.
ارزیابی و پیشنهاد راه حل
راهبردهای بهینهسازی مصرف آب و تعادلبخشی منابع آب برای مقابله با فرونشستها مدنظر قرار دارد و در این راستا، پر کردن و مسدود کردن چاههای غیرمجاز، اجرای طرحهای نوین آبیاری در اراضی کشاورزی با هدف کاهش مصارف آب در بخش کشاورزی، نصب ابزارهای اندازهگیری هوشمند روی چاهها، اجرای مطالعات تعیین عمق چاهها، ابلاغ طرح الگوی کشت در همه دشتها، جداسازی آب شرب از آب فضاهای سبز در شهرها، بازسازی شبکههای فرسوده، بازچرخانی آب، بسته به موقعیت و شرایط استحصال و درجه بحرانی بودن منطقه، باید به اجرا درآید.
تعدادی از کشورها در سراسر جهان با برنامهریزی درست توانستهاند با فرونشست مقابله کنند که استفاده از تجربههای موفق آنها در مهار این پدیده در کشور ما بسیار موثر خواهد بود. به عنوان مثال در برخی مناطق ژاپن فاضلاب صنعتی تصفیه شدند و از آب حاصل از آنها برای مصارف دیگر استفاده شد، در مناطقی دیگر هم به جای استفاده از آبهای زیرزمینی، آبهای روی سطح زمین به کار گرفته شد. همچنین ساکنان ایالت کالیفرنیای امریکا که اصلیترین صنعتشان کشاورزی است، با فرونشست ۶۰ سانتیمتری زمین در سال مواجه بودند که این مقدار، بالاترین مقدار فرونشست در جهان است. به منظور مقابله با این بحران مسئولان این ایالت به جای استفاده از آبهای زیرزمینی از آبهای سطحی استفاده کردند و آمار فرونشست به نصف مقدار اولیه رسیده است.
در بانکوک تایلند نیز شبکههای دقیق نظارتی و نظرسنجیهای سطحبندی شده و بهکارگیری روندهای اداری در استفاده از آبهای زیرزمینی کمک شایانی به مقابله با پدیده فرونشست در این کشور کرده است.
بهترین گزینه در کنار بقیه گزینهها جهت رفع این مشکل که از حیاتیترین معضلات زیست محیطی-اجتماعی-اقتصادی-مدنی کنونی است، بستن و غیر قابل دسترس کردن چاههای آبی است که در کشور ما بدون مجوز و بدون نظارت بوده و حفر آنها با عدم بررسی برداشت چه کوتاهمدت و چه بلندمدت همراه بوده، زیرا بالغ بر یک میلیون حلقه چاه حفر شده که بخش قابل توجهی از آنان غیر قانونی بوده و نظارت فنی و کارشناسی بر حفر و استحصال آنها وجود نداشته بدین سبب باید عاجلانه نسبت به اقدام موثر اهتمام ورزید و با توجه به درجه اهمیت استفاده از آن حلقهها اقدام شود و درجه اهمیت نیز به حجم آب مصرفی، کاربری مورد نظر، تعداد افراد و موجودات زنده جانوری و گیاهی بهرهبردار بستگی دارد.»