در خانوادهای مسیحی در یکی از روستاهای شهر ارومیه متولد شد. پدربزرگش یکی از سرشناسترین روحانیون مسیحی کشور بود. وی ۵۵ سال از عمر هفت دههای خود را صرف خدمت به جامعه آشوریان ایران کرد و جزو اولین مسیحیان ایرانی بود که به عضویت هیات مدیره کلیسای شرق آشوری که روحانیونش از کشور سوریه به ارومیه میآمدند، شد.
از ابتدای دهه ۱۳۵۰ به عضویت انجمن آشوریان ایران درآمد و از سال ۱۳۷۴ به ریاست انجمن رسید و از سال ۱۳۸۷ دبیرکل اتحادیه جهانی آشوریها شد. او در مجالس شش تا دهم نماینده مسیحیان ایران در مجلس شورای اسلامی بود.
یوناتن طی ۲۷ سال ریاست در این انجمن پروندههای مختلفی به سرانجام رساند از جمله حل مشکل ملک انجمن آشوری، تمدید پروانه فعالیت روحانیون مسیحی، تخصیص بودجه عمومی به جامعه مسیحیان و برابری دیه مسیحیان و مسلمانان.
قائل هستم که در هیچ چارچوبی نباید اقدام کرد جز در چارچوب قانون. به خاطر این دیدگاهم آمریکا منِ نماینده جامعه آشوریان را تروریست میداند و به بنده ویزا نمیدهد آن وقت برخی رسانهها و همکیشان مسیحیام در داخل ایران شدیدترین انتقادات و رفتارها را با من دارندیوناتن بتکلیا در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار ایران اکونومیست به بررسی حوادث و ناآرامیهای اخیر کشور و دخالت برخی مسیحیان در این ناآرامیها پرداخت.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
تحلیل شما درباره حوادث اخیر که با مرگ مهسا امینی آغاز شد، چیست؟
طی دوره مسئولیتم در انجمن و مجلس شورای اسلامی همواره شاهد اعتراضات و انتقاداتی بودهام که به تدریج از سوی جریانهایی از مسیر اصلیش خارج شد و به حاشیه کشانده شد به همین دلیل همواره بیانیههایی را صادر کردم و از دختران و پسران مسیحی درخواست کردم که در راهپیماییها و اعتراضات شرکت نکنند. حتی از کلیساها و اسقفهای پروتستان و کاتولیک میخواستم به صورت واحد بیانیه دهند و جامعه آشوری را از پیوستن به اغتشاشگران منصرف کنند.
معتقدم وقتی همه امکانات و زیست راحت در نظام جمهوری اسلامی برایمان فراهم شده چرا خودمان را درگیر حاشیههای سیاسی کنیم. وقتی نظام میپذیرد دیه مسیحیان با مسلمانان برابر شود و وقتی رهبر انقلاب به خانه شهید مسیحی میرود و از دختر مریض آشوری عیادت میکند و برای بهبودی حالش دستوراتی صادر میکنند، نشان میدهد نظام جمهوری اسلامی و رهبرش چقدر برای شهروندان اقلیتهای مذهبی علی الخصوص مسیحیان کشور ارزش قائل است پس منِ مسیحی هم باید به خاطر داشتن چنین کشور و مسئولی قدرشناس باشم.
میشد جلوی اعتراضات یا بهتر بگویم اغتشاشاتی که در این مدت در شهرهای مختلف افتاد را گرفت مشروط به آن که به درستی تصمیمگیری و رفتار میشداکنون نیز به فرمایش پیشوا و رهبر دینیام قائل هستم که در هیچ چارچوبی نباید اقدام کرد جز در چارچوب قانون. به خاطر این دیدگاهم آمریکا منِ نماینده جامعه آشوریان را تروریست میداند و به بنده ویزا نمیدهد آن وقت برخی رسانهها و همکیشان مسیحیام در داخل ایران شدیدترین انتقادات و رفتارها را با من دارند. ای کاش اتفاقات شهریور تا آبان سال جاری هرگز اتفاق نمیافتاد. میشد جلوی اعتراضات یا بهتر بگویم اغتشاشاتی که در این مدت در شهرهای مختلف افتاد را گرفت مشروط به آن که به درستی تصمیمگیری و رفتار میشد. به طور مثال میشد با برکناری دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر جلوی حوادث دو سه ماه گذشته را گرفت. نباید به دست فرصتطلبها بهانه داده میشد.
فرصتطلبها سخنان ایشان را در داخل و خارج گرفتند و دستخوش مانور تبلیغاتی کردند و امروز شاهد حوادث ناگوار و ناراحت کننده نسبت به جوانانمان هستیم. فرصتطلبها با تحریک جوانان به کناری نشستهاند و نظارهگر رفتارها و برخوردهایی هستند که به هیچ وجه در شأن ملت ایران نیست. جایگاه ملت ایران به دلیل هزاران سال تمدن و فرهنگ اصیل، جایگاه بسیار رفیعی است. ملت ایران طی ۴۴ سال گذشته از سوی معاندان و دشمنان گرفتار انواع توطئهها و فتنههای سیاسی، جنگ تحمیلی و تحریمهای اقتصادی و پزشکی شده است. آنان با سیاستها و تحریمهایشان فقط با مسئولان جمهوری اسلامی دشمنی نمیکنند بلکه با مردم فهیم ایران هم مبارزه و دشمنی دارند. نمونه بارز آن تحریم دارو و تجهیزات پزشکی است. چه کسی جز مردم ستمدیده شهرها و روستاها از تحریم دارو بیشترین و شدیدترین لطمهها را دید؟
ای کاش، ای کاش، ای کاش برای رفع ایرادات و نقصها همه دست به دست هم دهیم. راهحل رفع مشکلات شکستن، آتش زدن و جار و جنجال راه انداختن و پخش عکس و فیلم در فضای مجازی نیست. در کلیسای شرق آشوری اگر بانویی روسری بر سر نکند، اجازه پیدا نمیکند از دست روحانی کلیسا نان فطیر که نان مقدس مسیحیان است، دریافت کند. چون باید حرمت نان تبرک شده رعایت شود. به طریق اولی حرمت هر انسانی بر مبنای آداب، رسوم و سنتهای کشور باید رعایت شود.
شاهد اظهارنظرها، پیامها و رفتارهایی از برخی همکیشان مسیحیم هستم که شاید تعداد بیشتری از آنان در خارج از ایران اقدام به تحریک جوانان میکنند. نمونه آن تهیه لیستی از مسیحیان ایران با عنوان «خودفروختههای جامعه آشوری ایران». بنده از نهادهای اطلاعاتی، امنیتی، قضایی، سیاسی، نظامی و انتظامی به دلیل برگزاری نشست با نماینده مسیحیان در مجلس و اسقف و کشیشان مسیحی جامعه آشوری تشکر میکنم. این مقامات در این جلسات به عزیزان آشوری گفتهاند «دلمان نمیخواهد حتی یک نفر از شهروندان مسیحی دستگیر شوند پس خودتان مدیریت کنید.» این یعنی مشی انسانی و دیدگاه مثبت و انسانی نظام جمهوری اسلامی نسبت به مسیحیان آن هم قبل از وقوع یک پیشآمد و جرم سیاسی و اجتماعی. بنده دست این عزیزان را میبوسم و دعای میکنم «خدا پشت و پناهتان»
شکاف بین شهروندان مسیحی و مدیران جامعه آشوری چه تاثیری در سرکشی و نافرمانی و همراهی برخی مسیحیان ایران با فرصتطلبهای آشوبگر مسیحی که سایرین را تحریک میکند، دارد؟
«کرونا» متاسفانه مانع ارتباط شهروندان مسیحی و حضور در فعالیتهای فرهنگی انجمن شد همین مسئله خواسته یا ناخواسته موجب افزایش مخالفتها با مسئولان جامعه آشوری و بیشتر شدن خودتصمیمگیریها و شکاف بین مسئولان و همکیشان در جامعه مسیحی کشور شد. در قضایای اخیر تعدادی از مسیحیان کشور که تعدادشان بیشتر از انگشتان یک دست نیست گرد هم آمدند و برای خودشان برنامههایی چیندند و مشکلاتی را برای انجمن به وجود آوردند. البته تا جایی که اطلاع دارم به این افراد تذکر داده شد. امیدوارم آنان دست از کارشان بردارند.
نفوذ کدام جریان در جامعه آشوریان بیشتر است، روحانیون مسیحی یا نمایندگان سیاسی؟
نفوذ کلام روحانیون مسیحی بر مسیحیان کشورمان بیشتر از نمایندگان سیاسی و اجتماعی جامعه آشوری است.
با توجه به این مسئله، آیا نیاز به آسیبشناسی در جامعه آشوریان وجود دارد؟
متاسفانه در جامعه آشوری به سمت آسیبشناسی و خودانتقادی نرفتهایم. از مجلس ششم تا دهم هر سه ماه یک بار بزرگان جامعه آشوری را از سراسر کشور در محل ساختمان انجمن آشوریان تهران جمع میکردم و به آنان گزارش کار میدادم. حتی اگر مسئلهای سیاسی، صنفی یا اجتماعی متناسب با وضعیت روز اتفاق افتاده بود، با نام بردن از افراد، از آنان دعوت میکردم که حتما در جلسات حضور پیدا کند و حرفهایش را بزند. در حال حاضر هیچ خبر و موضعگیریی از هیچ یک از انجمنهای پروانهدار آشوری در شهرهای تهران، ارومیه، فردیس کرج و اهواز نیست. هیچ جلسه، هماهنگی و صحبتی نیست حتی از صدور بیانیه هم خبری نیست.
با این حساب وضعیت گفتوگو و توافق جمعی در جامعه آشوریان کشور چطور است؟
همکاری بسیار نزدیکی با نمایندهِ جوان آشوریان در مجلس دارم. ۵۵ سال تجربه نمایندگی جامعه آشوریان در امور سیاسی، صنفی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را در اختیار ایشان گذاشته و از هیچ راهنمایی و همکاری با ایشان دریغ نمیکنم. مسیحیان چوب رهبری دینیشان را میخورند. متاسفانه یکی از شخصیتهای کلیسای شرق آشوری که باید خیلی از کارها را انجام دهد، انجام نمیدهد و بنده با ایشان درگیر هستم.
همواره مسیحیانی هم بودهاند که بدون داشتن تشکل، سنگاندازیهایی بر علیه جمهوری اسلامی داشتهاند. فکر میکنم رفتارهای انسانی و توام با گذشت نظام جمهوری اسلامی با این افراد موجب شد آنان همچون بوتههای سمی قارچ رشد کنند و در جامعه آشوری غده سرطانی ایجاد کننددر حدود ۵ – ۶ نفر هستند که گروهی را تشکیل داده و از این طریق کارشکنیهایی انجام دادهاند و متاسفانه شخصیت مورد نظر کلیسا هم با آنان نزدیکی و همراهی بیشتری دارد تا با نمایندگان انجمن جامعه آشوری. نمایندگان سیاسی جامعه آشوری در هفته سوم آبان ۱۴۰۱ در واکنش به حوادث و اعتراضات خیابانی بیانیهای را صادر کردند و برای شخصیت مورد نظر فرستادند اما ایشان بدون توجه به بیانیه و اظهار نظر در این باره به خارج از کشور سفر کرد. باید چه کار کرد؟
آیا در جامعه آشوریان مرجع صالحی وجود دارد تا به اختلاف نظرات و سلیقهها رسیدگی کند و با گفتوگو و تکیه بر اشتراکات حرف آخر را بزند؟
متاسفانه چنین چیزی در جامعه مسیحیان برعکس جامعه ارامنه، کلیمیان و زرتشتیان وجود ندارد. ارامنه شامل کاتولیکها و پروتستانها، یک شورای خلیفهگری دارند و خلیفه در هر شرایطی هر تصمیمی بگیرد، جامعه ارامنه از نظر او پشتیبانی میکنند. زرتشتیان نیز تابع موبد خود هستند.
کلیمیان نیز از تصمیم خاخام خود پشتیبانی و حمایت میکنند اما در جامعه مسیحیان کلیسای کاتولیک، انجیلی و شرق آشوری هر کدام برای خود تصمیمگیری میکنند و فاقد تمرکز در تصمیمگیری هستند در حالی که در زمان مرحوم «پاتریاک موردن خوا» کل کلیساهای ایران از ایشان تبعیت میکردند اما پاتریاک جدید ما از آمریکا انتخاب شده و فضای سیاسی و اجتماعی جامعه مسیحیان آمریکا با ایران بسیار متفاوت است. باید جلسه گذاشت و عزیزان در جلسات حضور پیدا کنند و نظراتشان را بیان کنند. بنده زمستان سال ۱۴۰۰ مسئولان کلیساهای کشور را به انجمن آشوریان دعوت کردم. آقایان نظرشان این بود که انجمن نباید در امور کلیسا و امور دینی مسیحیان دخالت کند.
چالش جدایی دین از سیاست و پراکندگی در تصمیمات در جامعه آشوری چه جایگاهی دارد و برای رفع آن چه راه حلی میتوان یافت؟ آیا چند صدایی در جامعه آشوری و تمکین نکردن برخی از مسیحیان از قانون به معنای زاویه پیدا کردن مسیحیان با جمهوری اسلامی تلقی نمیشود؟
مسیحیان ایران طی ۴۴ سال حکومت جمهوری اسلامی همواره در کنار ایرانیان مسلمان بوده و هیچ شهروند مسیحی در رابطه با مسائل سیاسی، امنیتی و اجتماعی دستگیر نشده است. در عین حال اذعان دارم در طول بیش از چهار دهه جمهوری اسلامی همواره مسیحیانی هم بودهاند که بدون داشتن تشکل، سنگاندازیهایی بر علیه جمهوری اسلامی داشتهاند. فکر میکنم رفتارهای انسانی و توام با گذشت نظام جمهوری اسلامی با این افراد موجب شد آنان همچون بوتههای سمی قارچ رشد کنند و در جامعه آشوری غده سرطانی ایجاد کنند. این غده سرطانی باید جراحی شود و از جامعه مسیحیان ایران جدا شود.
نظرتان درباره هنجارشکنانی که بر هنجارشکنی تاکید و اصرار دارند چیست؟
دلم میخواهد در محیطی زندگی کنم که امنیت، آرامش و آسایش باشد. بنده دوست ندارم در کنارم گرفتاری باشد. وقتی بمبی منفجر میشود صدماتش به همه اقلیتها مذهبی اعم از مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان و تمامی قومیتها اعم از ترکها، فارسها، لرها و کردها میرسد. نمونه آن جنگ تحمیلی و انبوه شهیدان دفاع مقدس از اقلیتهای مذهبی و قومیتهای ایرانی است.
امام علی (ع) ۱۴۰۰ سال قبل عهدنامهای با اجداد بنده بست که بنده امروز قدردان او هستم. اصل این عهدنامه در موزه چهل ستون اصفهان نگهداری میشود. بنده معتقدم این عهدنامه باید به عنوان منشور در سازمان ملل متحد نصب میشد به همین دلیل از وزرای دولتهای آقایان خاتمی، احمدینژاد و روحانی خواستم این عهدنامه را به همه زبانهای دنیا ترجمه کنید و در خانههای فرهنگ خارج از کشور و سفارتخانههایمان در کشورهای مختلف قرار دهید تا از این طریق دنیا متوجه شود چه کسی بر شیعیان حکومت کرده است اما متاسفانه به دلیل سهلانگاری مسئولان به این مسئله توجهی نشد. بنده در حد توانم بیش از ۱۰۰۰ نسخه از این عهدنامه را کپی گرفتم و منتشر کردم.
مقام معظم رهبری چند سال قبل به رسم هر سالهشان به دیدار خانواده شهدای مسیحی در تولد حضرت مسیح رفتند. ایشان به دیدار خانواده شهید آشوری رفتند و در این دیدار کیک خانگی میل کردند و از مادر شهید که این کیک را درست کرده بود تعریف و تمجید کردند. اگر چه این اقدام از منظر برخی کوچک بود اما در واقع بسیار تاثیرگذار و دلگرم کننده بود و شبکههای تلویزیونی صدا و سیما باید بیشتر به آن میپرداختند چرا که رفتار صمیمانه آقا با یک خانواده شهید مسیحی، دنیا را کیش و مات کرد.
موضع گیری بنده در مجلس شورای اسلامی در واکنش به قرآن سوزی چند سال قبل هم متاسفانه در هیچ یک از شبکههای صدا و سیما انعکاس پیدا نکرد. این در حالی بود که حجتالاسلام سید حسن ابوترابیفرد نایب رییس وقت مجلس شورای اسلامی از مدیران صدا و سیما خواست تا به این مسئله واکنش نشان دهند و در بخش های مختلف خبری آن را بازپخش کنند تا دنیا ببیند یک مسیحی چه حمایتی از کتاب آسمانی مسلمانان داشت اما متاسفانه بر اثر سهل انگاری و بی توجهی مدیران صدا و سیما این اتفاق نیفتاد.