«خیلیها در قضایای اخیر به وظیفهشان عمل نکردند، خیلی از خواص در قضایای اخیر مردود شدند و وظیفه قانونی، شرعی، اخلاقی و انقلابی خودشان را در تنویر افکارِعمومی انجام ندادند.»
این گلایه سیدابراهیم رئیسی که چند روز پیش آن را از تریبون یک همایش مطرح کرد، با واکنشهایی روبهرو شده است. از یک سو رئیسجمهور را در مقابل این پرسش قرار داده که «منظور او از خواص چه کسانی است؟» و از سوی دیگر او را در مقابل «نقد عملکردش در اعتراضات اخیر» قرار داده است.
هزینه حذف خواص از سیاست ایران
عباس عبدی، چهره سیاسی اصلاحطلب در واکنش به این اظهارات رئیس دولت، واقعیت رخ داده در فضای سیاسی کشور طی چند سال اخیر را یادآوری کرده است.
عبدی حسن روحانی را مصداق یکی از خواص مدّنظر رئیسجمهور درنظر گرفته و خطاب به نواصولگرایان که حامیان دولت رئیسی هستند گفته است: «نواصولگرایان نوبر سیاسی هستند. هرچه توانستند علیه روحانی گفتند و مأمور MI6 هم او را معرفی کردند، حالا انتظار دارند که بیاید وسط، علیه معترضین سخن بگوید. زمانی که پایکوبان آنان را حذف کردید باید به فکر این روزها میبودید. با همه چنین کردند و همچنان قدرناشناس و بسیار متوقعاند.»
عبدی در این توئیت حذف چهرههای اعتدالی و بزرگان نظام که میتوان آنها را در زمره خواص دانست را به این طیف از سیاسیون یادآوری کرده است.
وقتی احمدینژاد پروژه حذف را کلید زد
پروژه حذف البته سالهای قبلتر و از زمان محمود احمدینژاد کلید خورده بود. او که یکباره با تکیه بر شعارهای پوپولیستی و البته با حمایت طیف نوظهور اصولگرایان در آن سالها بر سر کار آمده بود در سالهای حضورش در پاستور پروژه حذف چهرههای شاخص نظام را کلید زد. پروژهای که او شروع کرده بود در سالهای بعد از سوی طیف تندرو اصولگرا دنبال شد آنقدر که توهینکردن و حملهکردن به چهرههایی چون لاریجانی، ناطق نوری، هاشمی رفسنجانی، روحانی و... علناً و آشکار صورت میگرفت، نه ابایی از پرتاب مهر و کفش بود نه ابایی از تهدید به اعدام.
روی کار آمدن رئیسی و قدرتگرفتن این طیف از اصولگرایان تندرو، پروژه حذف این طیف از سیاسیون را سرعت بیشتری بخشید و کار آنقدر بالا گرفت که حال این روزها در دولت هر جا که چشم بچرخانی یا چهرههایی از دولت احمدینژاد را میبینی یا چهرههایی بدون سابقه و تجربه مشخص و البته با رویکرد تند و افراطی.
اشاره عباس عبدی را باید نتیجه این اتفاقات رخداده در فضای سیاسی طی این سالها دانست. اشارهای که سالهاست بهدرستی بهعنوان یک اتفاق سیاسی خطرناک بارها و بارها به آن اشاره شده بود و بهنظر میرسد نتیجه آن، این روزها که خشم مردم از این رویکردهای تند بالا گرفته خود را بارزتر نشان داده است.
دولت کجای اعتراضات ایستاده است؟
اما این اظهارات رئیسی تنها واکنش اصلاحطلبان را بهدنبال نداشت. محمد مهاجری چهره رسانهای اصولگرا هم در توئیتی نوشته است؛ «جناب آقای رئیسی! فرمودهاید خیلی از خواص در قضایای اخیر به وظیفه اخلاقی و انقلابی خود عمل نکردن. خب! فرض کنیم خواص به وظیفهشان عمل نکردند، شما که به وظیفهتان عمل کردهاید چه فایدهای برای ملت داشتهاید؟ اصلاً در اتفاقات دو ماه گذشته کجای معادلهاید؟ چرا کسی به شما کار ندارد؟»
این بخش از اظهارات محمد مهاجری هم دربر گیرنده انتقادات اخیر از موضع رئیس دولت و دیگر دولتمردان در حوادث اخیر است.
رئیسی از جایگاه رئیسجمهور عملکرد پرنقدی در اعتراضات اخیر داشت و بارها انفعال دولت و سکوت رئیسجمهور در مقابل اتفاقات رخداده با انتقاد همراه شده است. انداختن توپ به زمین دولت روحانی بهجای تلاش برای حل بحران پیشآمده، اشتباهی دیگر از سوی این دولت بود.
مانند آنچه سخنگوی دولت عنوان کرده بود که؛ «دولت قبل اجازه نداد صدای مردم شنیده شود و همین مسئله باعث شده تا حجم زیادی از اعتراض تجمیع شود و حالت انفجار به خودش بگیرد.»
مواضع تنشآفرین آقای سخنگو و معاون احمدینژادی رئیسی
اوج عملکرد دولت در اعتراضات اخیر فرستادن سخنگوی دولت به میان دانشجویان بود که همان نیز حاشیهساز شد آنجا که بهادری جهرمی در اظهاراتی عجیب عنوان کرد «برای دولت مثل آب خوردن بود که از همان روزهای اول اجازه دهد تا نیروی انتظامی از گلولههای جنگی استفاده کند؛ اما این دولت هرگز چنین کاری نمیکند؛ چون معترضان را بچه و خانواده خود میداند. بخش زیادی از اعتراضهای امروز نتیجه سیاستهای غلط اقتصادی، حکمرانی و سیاسی دولت قبل است.»
گرچه این نوع موضعگیری سخنگوی دولت با نقدهای زیادی همراه شد اما گویا همچنان بنای دولت بر خط و نشانکشیدن است. آنچنان که روز گذشته هم معاون پارلمانی دولت در اظهارات شبیه به سخنگوی دولت گفت «ما همانی هستیم که داعش را سرجای خود نشاندیم و قطعاً در کشور خود هم میتوانیم هر زمان که مسئولان اراده کنند، این غائله را ختم و بهسرعت اقدام نماییم.»
عصر ایران در یادداشتی، کنایهای به همین قسم اظهارات حاشیهساز داشته است و به رئیسجمهور گوشزد کرده که بهجای گله از خواص باید در انتخاب اطرافیانش دقت میکرده است. اطرافیانی که هزینههای زیادی را تا اینجای کار به او تحمیل کردهاند.
خبرآنلاین هم در مطلبی سکوت دولت در چند بحران پیشآمده را لیست کرد و نوشته است «رئیس دولت سیزدهم، از ابتدای تشکیل دولت و حتی بعد از آغاز اعتراضات سراسری، واکنشی به عملکرد گشت ارشاد نداشته است. دولت رئیسی حتی، به نامه احزاب و گروههای سیاسی برای برگزاری تجمع اعتراضی هم پاسخ نداد و به روزه سکوتش ادامه داد. رئیسی بهعنوان رئیس شورای عالی فضای مجازی با سکوت در برابر تصویب بخشهایی از طرح صیانت در این شورا، مسیر را برای اجرای پنهانی طرح صیانت آغاز کرد.»
بهنظر میرسد سکوت رئیسی این روزها نهتنها فضا را برای سوءاستفاده حامیان تندرو دولت فراهم کرده؛ بلکه هزینههای سیاسی زیادی را به او نیز تحمیل خواهد کرد.
منبع: قرن نو