مصطفی هاشمی در گفت و گو با ایران اکونومیست، درباره نتایج ضعیف تیم ملی بسکتبال ایران در مسابقات اخیر توضیح داد: به نظر من قبل از اینکه به بحث نتایج بسکتبال ایران در ردههای مختلف بپردازیم، باید ببینیم چه میخواهیم و تصمیم داریم به کجا برسیم. باید توجه کنیم که آیا با توجه به رشد بسکتبال دنیا مسیری که ما طی میکنیم درست است؟ آیا روند تقویت تیم ما صحیح است؟ مبنا و فلسفه کار ما چیست؟ ما حتی اگر مربیان خوبی هم نباشیم این همه سال در بسکتبال ایران کار کردهایم و حق داریم نظر بدهیم. برای این بسکتبال که ۷۰ تا ۸۰ سال است در ایران وجود دارد افراد بسیاری زحمت کشیدهاند که حق دارند به آن ورود کنند.
او ادامه داد: ما باید شاخصههای مشخصی داشته باشیم و ببینیم از روندی که در حال طی کردن آن هستیم چه چیزی میخواهیم. از نظر بنده به عنوان یک کارشناس فنی، نتایجی که در حوزههای مختلف و همه ردههای سنی کسب شد قابل قبول نیست و باید بپذیریم که ضعیف عمل کردهایم. متاسفانه با چیزهایی که من در این مدت مشاهده کردم، در بحث تیمهای ملی، مدیریت و ... ، به عنوان یک کارشناس مسیر خوب و افق روشنی پیش روی بسکتبال ایران نمیبینم که جای نگرانی دارد. الان هم قبل از اینکه بازی چین، قزاقستان و اردن را بررسی کنیم باید ببینیم پیش از این چه کار کردیم که چنین نتایجی به دست آمد.
هاشمی در پاسخ به این سوال که آیا این نتایج به تغییر کادرفنی هم برمیگردد؟ توضیح داد: یادم است که پیش از این فدراسیون به بنده گفت وزن نیمکت تیم ملی کم است و باید وزن نیمکت را بالاتر ببریم! سوال من این است، نفراتی که برای سنگینی نیمکت تیم ملی به کار گرفتید کجا هستند؟ الان آنها کجا هستند؟ اگر وزن نیمکت تیم ملی را سنگین کردید الان آن افراد سنگین کجا هستند؟ از منظر یک کارشناس فنی میگویم که متاسفانه گزینشها درست نیست و بنده دورنمای خوبی از بسکتبال کشور نمیبینم. مسیری که در پیش داریم اشتباه است.
از نظر من بحث جوانگرایی در شرایط کنونی فرار رو به جلو است، چرا که نفرات جوان فعلی در دوره قبلی فدراسیون هم با تیم ملی بودند و چه بازیکنی جدیدا به تیم اضافه کردهاند که ما نمیدانیم؟ او درباره بازی با چین گفت: ما در مسابقهای که حداقل در ۴ پست به چین میچربیدیم بازی را واگذار کردیم، دلیل هم این بود که از همه پتانسیل خود در بسکتبال به درستی استفاده نکردیم. ضمن اینکه اگر همه چیز را به سمت ارمغانی ببریم بیانصافی است چون او را هم انتخاب کردهاند. موفقیت یک زنجیره از مدیران، مربیان، بازیکنان و ... است که نمیتوان عدم موفقیت را به اسم یکی از آنها نوشت. هرکسی هم که خود را در زمان عدم موفقیت کنار بکشد بی انصاف است. ما میتوانستیم با استفاده درست از نیروهای خود مانند ارسلان، جمشیدی، یخچالی، واحدی، مشایخی و حدادی نتیجه قابل قبول را مقابل چین به دست آوریم، اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد. الان نمیشود من راهکار بدهم اما همین ترکیبی که گفتم برای بردن چین در تهران کافی بود.
سرمربی سابق تیم ملی بسکتبال ایران تصریح کرد: در مجموع باید بگویم که خوب نبودیم و اگر هم خیلی مسئله را ادامه دهم به همکار خودم برمیگردد که من چنین روحیهای ندارم کسی را بکوبم. متاسفانه مشکلات بسکتبال از زمان گزینشها شروع شد که با بحث جوانگرایی پیش رفتیم! با فرمت جدید بسکتبال روز دنیا اصلا بحث جوانگرایی مفهومی متفاوت دارد. مثل زمان ما نیست که یک تیم را دو سال تمرین دهید و بعد از دو سال در یک رویداد شرکت کنید، الان شرایط متفاوت است و هر دو ماه یا نهایتا سه ماه یک مسابقه داریم. جوانگرایی یعنی چه؟ جوان مستعد بالاخره حق خودش را میگیرد و تیم ملی جای بهترینها است. از نظر من بحث جوانگرایی در شرایط کنونی فرار رو به جلو است، چرا که نفرات جوان فعلی در دوره قبلی فدراسیون هم با تیم ملی بودند و چه بازیکنی جدیدا به تیم اضافه کردهاند که ما نمیدانیم؟
هر کس بخواهد این هشتاد نود سال بسکتبال ایران را به نام خود مصادره کند و زحمات مدیر، مربی، بازیکن، داور، باشگاهها و کسانی که هم زیستی با این رشته داشتهاند را نبیند، یا باید به عقل او شک کرد.
کارشناس بسکتبال ایران، در پاسخ به این سوال که چه چیزی باعث کسب چنین باخت بدی مقابل چین شد؟ اظهار کرد: از نظر من با توجه به سبک بازی چین جای نفراتی چون آرمان زنگنه و محمد یوسفوند خالی بود. با نیروی کامل مقابل چین حاضر نشدیم و این درست نیست که یک بازیکن ۲۸ - ۳۲ ساله را که در اوج است کنار بگذاریم آن هم به اسم جوانگرایی. جوانگرایی اینطور نیست. باخت برای ما هم بود اما همواره سعی کردهایم از شکستهای خود درس بگیریم و فرار رو به جلو نکنیم. ما نباید به قزاقستان میباختیم و در کاپ آسیا هم حذف میشدیم. شاید بگویند پس شما چرا به قزاقستان باختید، اما حقیقت این است که قزاقستانی که ما با آنها بازیکردیم گارد یورولیگی داشت و ما در عوض ۶۰ درصد تیم خود را که بهنام یخچالی و حامد حدادی بودند در اختیار نداشتیم.
هاشمی با اشاره به نتایج ضعیف در تیمهای پایه نیز گفت: در رده نوجوانان و جوانان هم باید به جام جهانی میرفتیم که این اتفاق بخاطر همان گزینشهای اشتباهی که گفتم رخ نداد. به همکار خودم هم گفتم که نباید در این بازه زمانی هدایت تیم نوجوانان را بر عهده میگرفت. تیم ما چند سال با یک مربی کار کرده است، او را برکنار میکنند و در کمتر از یک ماه و نیم مربی جدید میگذارند، آن هم برای رده نوجوانانی که نیازمند کار بسیار زیاد در بحثهای روانشناسی، روحی، رفتاری و ... دارد. به اسم تقویت، انتخابهای اشتباه دارند که نتایج خوبی هم به همراه نداشته است، همه این اتفاق به معنای این است که ما اتاق فکر خوبی نداریم.
او گفت: باید ببینیم راهی که رفتیم درست بود؟ اگر مسیر ما درست بود هیچگاه در همه ردههای سنی با شکست مواجه نمیشدیم، پس یعنی روندی که طی میکنیم و راهی که در پیش گرفتهایم اشتباه است و باید تغییر کند. متاسفانه اتاق فکری که هست خوب کار نمیکند و مسیری که جلوی روی بسکتبال قرار دارد به جای روشنی منتهی نمیشود. یکسری جوانان مستعد ما با رسیدن به مسابقات جهانی میتوانستند خودشان را به بسکتبال جهان نشان دهند اما با انتخابهای اشتباه آقایان، از رسیدن به مسابقات جهانی بازماندند که اصلا اتفاق خوبی نیست. موقعیت بسیار خوبی را از دست دادیم. من نگران آینده بسکتبال این کشور هستم چون خیلیها زحمت زیادی برای این رشته کشیدهاند. با این باختها و ناکامیها نونهالان مستعد و بلند قد دیگر امیدی به بسکتبال نخواهند داشت و جذب والیبال و سایر رشتهها میشوند!
هاشمی در پاسخ به این سوال که چرا چنین انتخابهای اشتباهی در بسکتبال ایران رخ داده است؟ توضیح داد: از نظر من به عنوان یک کارشناس فنی کسی که کاندیدای انتخابات میشود نباید پس از ورود به فدراسیون شروع به انتخابها، آزمون و خطاها و ... کند. هر نامزد انتخاباتی وقتی اسم مینویسد باید ۷۰ تا ۸۰ درصد کارهای خود را انجام داده باشد و با ورود به فدراسیون شروع به انجام دادن آنها کند، نه اینکه تازه آزمون و خطا کنیم. بسکتبال و تیمهای ملی جای این کارها نیست. باید برنامه ریزی بلند مدت، کوتاه مدت و میان مدت داشته باشند، متاسفانه در این دوره چنین چیزی را ندیدم. باید از افرادی کمک بگیرند که به بسکتبال کمک میکنند. نمیدانم، شاید هم باور نداشتند که انتخاب شوند. متاسفانه اتاق فکر خوبی نیست، برنامههای راهبردی درستی نداریم و این افقی که برای بسکتبال میبینم روشن نیست، در حقیقت با این روند موجود افق روشنی برای بسکتبال ایران نمیبینم. افراد شایسته ما دور از چرخه بسکتبال هستند که نمیتواند اتفاق خوبی باشد.
او در واکنش به این پرسش که با این اوصاف میتوان گفت مشکل فعلی بسکتبال مدیریت فدراسیون است؟ اظهار کرد: از نظر من بحث مدیریت هم باید استعدادیابی شود. کسی که روی کار میآید باید از دو سال قبل همه برنامههایش را طراحی کرده باشد. در نیمکت تیم ملی بزرگسالان تغییرات زیادی داشتهایم، از مدیرفنی و کمک مربی بگیرید تا مربی خارجی که نمیدانیم از کجا آمد، مربیان تیمهای ملی نوجوانان و جوانان مدتها بعد از استعدادیابی و گزینش بازیکنان یک ماه و نیم مانده تا اغلب بازیها عوض میشوند! ما باید بدانیم که نیاز است فضا برای هر دو بخش موافق و مخالف باز باشد تا بتوانیم از شایستهها بهره ببریم. نگاهها باید عمق داشته باشد، حتی اگر با کسی هم نظر نیستیم از تواناییهایش استفاده کنیم. به عنوان یک کارشناس فنی چیزی که میبینم خوب نیست و نتایج ضعیف است. امیدوارم بسکتبالی که عاشقش هستیم و برای آن سالها زحمت کشیدهایم، به شرایط خوبی برسد.
هاشمی درباره انتخاب بچیروویچ به عنوان مدیرفنی تیمهای ملی نیز گفت: من فکر میکنم باید با اهالی بسکتبال صادق باشیم و تصمیمات خود را به صورت درست و شفاف با آنها در میان بگذاریم. اصلا آقای بچیروویچ چرا آمده است؟ کجای دنیا مدیرفنی خارجی است؟ اگر او قرار است با پایهها کار کند چرا کار نمیکند و به مرخصی میرود؟ ضمن اینکه او در رده بزرگسالان مربی بوده و کار کردن با ردههای پایه از نظر روانشاختی و روانشانسی کاملا متفاوت با رده سنی بزرگسالان است. به نظر من باید با اهالی بسکتبال صادق باشیم و دلایل انتخابهای خود را درست توضیح دهیم.
داوری به من گفت نیمکت ضعیف است و میخواهیم وزن نیمکت تیم ملی را سنگینتر کنیم، من میخواهم ببینم آیا وزن نیمکت الان سنگینتر شد؟ از نفراتی که کار را شروع کردند دو نفر نیستند و یکی هم از خارج آوردید که وسط کار رفت و نیامد.
او درباره برخی صحبتها مبنی بر اینکه اعضای مجمع فدراسیون از عملکرد فعلی راضی نیستند و بحث برکناری جواد داوری در مجمع عمومی مطرح است، توضیح داد: از نظر من نتایج کسب شده ضعیف است و این را به عنوان کسی که سالها در این رشته زحمت کشیده و عاشق آن هستم میگویم. مجمع بالاترین نهاد تصمیم گیری در ورزش ایران است و باید بدانیم که اعضای مجمع نیز همانند سایر مسئولان در آینده این رشته سهیم هستند. دوستان گفتهاند تنها ۳ تا ۴ نفر از اعضای مجمع نسبت به عملکرد فدراسیون اعتراض دارند، ما هم قبول میکنیم، ولی چرا مجمع را برگزار نمیکنند؟ مجمع باید به صورت کاملا دلسوزانه نظر خود را بدهد و همه در تصمیم گیریها سهم دارند. مجمع نیازمند هویت است چون باید جوابگوی تصمیمات خود باشد. اعضا باید خودشان را از اهالی بسکتبال بدانند چون بالاترین نهاد تصمیمگیری نظر جمعی آنها است و نظرات اعضا میتواند آینده این خانواده را رقم بزند.
هاشمی با اشاره به مصاحبه اخیر سعید ارمغانی با ایران اکونومیست و صحبتهای او درباره جوانگرایی در دهه ۸۰، در این رابطه اظهار کرد: اگر هر کس بخواهد این هشتاد نود سال بسکتبال ایران را به نام خود مصادره کند و زحمات مدیر، مربی، بازیکن، داور، باشگاهها و کسانی که هم زیستی با این رشته داشتهاند را نبیند، یا باید به عقل او شک کرد یا باید بدانیم که به شعور بقیه اهالی این خانواده بزرگ توهین شده است. هیچکس نباید بگوید من من من. این موفقیتها یک کار جمعی بوده و حالا نقشها کمرنگ و پررنگ بوده است. باید حقوق همه افراد را در نظر گرفت. من با تمام احترام به سعید که با یکدیگر همسن و سال هستیم، باهم کار در تیم ملی را شروع کردیم، باید این صحبتها را نادرست اعلام کنم. او در سال ۶۵ و زمان بازیگری از ایران رفت و بقیه ارکان بسکتبال بودند که تا کنون قدمهای رو به جلو را برداشتند. او اواخر سال ۱۳۸۰ و بعد از پایان لیگ برتر به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد و اوایل سال ۸۱ هم رفت. نتایج او با تیم ملی نیز در مسابقات غرب آسیا خوب نبود. در غرب آسیا سه جوان هم با خودشان بردند که صمد نیکخواه بهرامی و کامرانی را در آن زمان همه دعوت میکردند.
نتایج هم خیلی بد است، کجا خوب نتیجه گرفتیم؟ میخواستم حرمت نگه دارم ولی نتایج بد بود و جای توجیه ندارد. من از فحوای این مصاحبه حس کردم تمام بسکتبال ایران مدیون آقایان است.
او تاکید کرد: ارمغانی سال ۱۳۸۰ از ایران رفت و سال ۱۴۰۰ آمد، تمام اتفاقات خوب بسکتبال ایران هم در این ۲۰ سال افتاد. باشگاهها، مدیران، مربیان، داوران و بازیکنان زحمت شبانه روزی کشیدند تا بسکتبال ما به اینجا رسید. وقتی مصاحبه سعید را دیدم احساس کردم که بسکتبال را مدیون آقایان هستیم. من یک مقدار ابهام دارم، اینکه امثال حاتمی، شاهینطبع، کوهیان و سایر همکاران ۲۰ سال شب و روز وقت گذاشتند و در طول لیگ تا نیمههای شب مشغول بودند الکی بوده است؟ آیا زحمات ۲۰ سال بسکتبال ما در این دعوت کردن سه جوان و دوره کوتاهی کار کردن خلاصه میشود؟ بعد از بیست سال اینگونه برداشت کردم که ما کاری نکردهایم و اصلا بسکتبال پویایی نداشتهایم! من از همکاران خودم دلگیر هستم که چیزی نمیگویند.
هاشمی راجع به صحبتهای ارمغانی مبنی بر انجام جوانگرایی در تیم ملی فعلی نیز اظهار کرد: من مهم نیستم، اما باید تاکید کنم که این جوانان در فدراسیون قبل هم دعوت شده بودند. متین، سینا، جلال، یازرلو، خواجهزاده، دلیرزهان، مکاریان، منجی و ... همه در دوره قبل هم دعوت شدند. جوانگرایی برای کسی نیست و چرا اینقدر روی این موضوع مانور میدهید. تیم ملی با فرمت جدید مسابقات یعنی جای بهترینها. تا بهترینها هستند نباید سراغ کس دیگری رفت. وقتی میگویند جوانگرایی میکنیم بازیکنانی چون جمشیدی، ارسلان، سجاد و حامد با خودشان چه صحبتی میکنند؟ یعنی اضافه هستند؟ پنج بازیکن اصلی تیم ما مقابل چین میانگین سنی ۳۱ تا ۳۲ سال را داشتند و این ادعاها فرار رو به جلو است.
او گفت: نتایج هم خیلی بد است، کجا خوب نتیجه گرفتیم؟ میخواستم حرمت نگه دارم ولی نتایج بد بود و جای توجیه ندارد. من از فحوای این مصاحبه حس کردم تمام بسکتبال ایران مدیون آقایان است. باشگاههایی مثل صنام، پیکان، پتروشیمی، شهرداری گرگان، صبا باطری، دانشگاه آزاد، مهرام و شیمیدر هم هیچ کاری نکردهاند. جوری رفتار میکنیم انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. واژه صداقت که چندین بار در مصاحبه به کار برده شد آیا پاسخگوی عدم حضور چندین ساله در این رده و عدم آشنایی با بسکتبال ایران است؟ بسکتبال برای همه است و این که ۲۰ سال فعالیت را به نام خودمان بزنیم خوب نیست. من به شخصه رنج میبرم. سالها حرف نزدهایم، اینهمه مصاحبه کردند و چیزی نگفتهام، اما الان از همکاران متعجبم که چرا هیچکس هیچ چیز نمیگوید؟ شاهینطبع در این ۲۰ سال کم زحمت کشید؟ حاتمی و کوهیان کم زحمت کشیدهاند؟ باید انصاف داشته باشیم.
هاشمی با انتقاد از عملکرد تیم ملی ادامه داد: بدون یخچالی و حامد ۶۰ درصد تیم ما نبود، قزاقستان هم گارد یورو لیگی داشت که بسیار سطح بالا کار میکرد، آنها بدون گاردشان کاری نمیتوانستند بکنند اما شما در حضور یخچالی و حامد از کوارتر دوم هم عقب بودید و نهایتا هم باختید. به تیم اردن با ۱۵ امتیاز اختلاف میبازیم و میگویید آنها پیشرفت کردهاند؟ ما کاری نمیکردیم و همیشه خوابیده بودیم؟ ضمن اینکه باید بگویم دستمزد بازیکن خارجی اردن که در آمریکای جنوبی بازی میکند خیلی کمتر از گارد یورو لیگی قزاقها است که در بهترین تیمهای ترکیه بازی میکند، این موضوع نشان از سطح متفاوت دو بازیکن مد نظر است. شما میدانید چه هجمهای به من وارد شد؟ در تهران به چین میبازیم و میگویید شوت سه امتیازی خوردیم که باختیم، دقیقا موضوع این است که نباید آن شوت را میخوردیم.
او گفت: ما اگر خوب بودیم قطعا بازی را میبردیم. در مجموع روند بازی تیم خوب نبود. متاسفانه تصمیمات اول اشتباه بود در انتخابها و نتایج در تمام ردهها ضعیف رقم خورد که بنده با این شرایط افق روشنی نمیبینم. با این شرایط به زمانی برمیگردیم که در بین ۸ تیم آسیا بودیم (با ۳ جلسه تمرین در هفته) مطمئن باشید اگر به آن دوران برگردیم بخاطر نتایج ضعیف، قد بلندها وارد والیبال میشوند و در آن زمان بسکتبال تهی از استعداد قد بلند میشود. همه زحمت کشیدهاند و کسی نباید به تنهایی برای خودش حقی قائل شود. امیدوارم همه ما با صداقت در کار پیش برویم. بسکتبال امانتی است که به ما سپرده میشود نه اینکه این را مصادره کنیم.
ارمغانی میگوید داوری اعزامها را به خوبی انجام داد، سوال من این است که مگر نباید اعزامها صورت میگرفت؟ وظیفه فدراسیون است که کارها و اعزامها را انجام دهد.
پیشنهادی برای پشتوانه سازی بسکتبال با توجه به فرمت جدید مسابقات دارید؟ هاشمی در واکنش به این پرسش گفت: باید پله نردبان را یکی یکی بالا بروید. آن کسی که در پله ششم است را نمیشود پایین انداخت تا کسی که در پله دوم است به او برسد. جوانگرایی با این فرمت فعلی مسابقات باید یواش یواش صورت بگیرد تا بازیکنان باتجربه آسیب نبینند، چون سالها زحمت کشیدهاند. ضمن اینکه مطالبات همه مردم در تیم ملی بزرگسال برد است، تاریخ برد و باخت را ثبت میکند. من هم دورهای در باشگاهها فرید اصلانی، آرمان زنگنه، امیر صدیقی، نوید رضاییفر، سجاد مشایخی، مهراد آتشی و جوانهای دیگر را روی نیمکت داشتم که الان به این سطح و لول رسیدهاند. در حقیقت وظیفه من بود که آنها را به سطوح بالا بیاورم و بقیه بازیکنان را هم سایر همکاران بنده به اینجا رساندهاند. تیم ملی ایران باید در همه زمانها بهترین تیمش را با توسعه پایدار راهی مسابقات کند. این تیمی هم که در تهران داشتیم بهترین تیم ما بود، بجز یکی دو نفر که اگر بودند مقابل چین احتمال برد زیادی داشتیم. آرمان زنگنه و محمد یوسفوند جایشان مقابل چین خالی بود و میشد بخاطر نوع بازی چین به تیم کمک کنند. بازیکنی مثل آرمان ۳۰ سال دارد و اگر او را قبول ندارید به نگاه شما برمیگردد، وقتی هم باختیم یعنی نگاه شما اشتباه است.
هاشمی همچنین درباره تصمیمات جواد داوری و اینکه چرا از همکاری با او خودداری کردید در حالی که او در دو سال آخر بازی خود نیز شاگرد شما بود، گفت: ما یک جلسه در ۲۸ اسفند داشتیم که گفتند برنامه شما چیست و من هم برنامه را تا بعد از بازیهای آسیایی به او دادم که نمیدانم استفاده شد یا نه. بعد از تعطیلات نورورز هم که قطع همکاری شد. جلسه دیگری داشتیم و با ایشان صحبت کردم. چیزهایی گفتند که من نمیتوانم در رسانه مطرح کنم. یک چیزهایی میگفت که برای بنده قابل قبول نبود. به من گفت نیمکت ضعیف است و میخواهیم وزن نیمکت تیم ملی را سنگینتر کنیم، من میخواهم ببینم آیا وزن نیمکت الان سنگینتر شد؟ از نفراتی که کار را شروع کردند دو نفر نیستند و یکی هم از خارج آوردید که وسط کار رفت و نیامد. الان هم آقای بچیروویچ را آوردند که من افق خوبی نمیبینم.
او گفت: ارمغانی میگوید جواد داوری اعزامها را به خوبی انجام داد، سوال من این است که مگر نباید اعزامها صورت میگرفت؟ وظیفه فدراسیون است که کارها و اعزامها را انجام دهد. وظیفه مربی کار با تیم است، وظیفه فدراسیون نیز انجام این کارها است. شما مدعی هستید که در زمان بدی به تیم ملی آمدید و فرصت کمی داشتید، اما آیا کسی که در دوران سرپرستی به تیم آمد شما بودید؟ شما وقتی رئیس انتخاب شد و حمایت همه جانبه از رئیس داشتید سرمربی شدید و آن کسی که در شرایط بدی وارد تیم شد من بودم. لطفاً برای نتایج خود دلایل نادرست نیاورید و فرار رو به جلو نکنید.
هاشمی در پایان صحبتهای خود گفت: اگر بخواهم صحبتها خودم را به پایان برسانم، همانطور که در ابتدا گفتم اگر قرار است تصمیمی گرفته شود باید در مجمع باشد تا به قول آقایان آن سه چهار نفر مخالف هم قانع شوند. مجمع رسالت بزرگی دارد چون بالاترین نهاد تصمیم گیری است. در تاریخ ثبت میشود چه کار کردیم و درباره مجمع هم میگویند چه تصمیمی برای بسکتبال ایران گرفتید. در پایان هم از اهالی بسکتبال خواهش میکنم که خودمان باشیم. خوب هستیم خوب باشید، بد هستیم بد باشید، عصبی هستیم عصبانی باشید. اعتقاد من این است همه خودشان باشند. آرزو میکنم بسکتبال به یک آرامش کامل برسد.