قریب به ۲ ماه از آغاز سلسله حوادثی در کشور به بهانه فوت مرحومه مهسا امینی میگذرد. شاید برای برخی دلسوزان و علاقهمندان به نظام اسلامی و شخص آیتالله رئیسی در روزهای گذشته این سوال پیش آمده باشد که چرا این اغتشاشات همچنان ادامه دارد؟ آیا دولت در برخورد با آشوبگران مماشات بهخرج میدهد؟
در این شصت و اندی روز، تقریبا تمام توان لجستیکی همه دشمنان مردم ایران از رژیم سعودی و صهیونیستی گرفته تا آمریکا و کشورهای اروپایی به میدان آمده تا بر کورهی آشوبها بِدَمَد.
بی سابقهترین پشتیبانی رسانهای و به میدان آمدن تمام اراذل و اوباش دنیا از پورناستار و همجنسباز و آتئیست تا وهابی و صهیونیستی و زیرپا گذاشتن تمام قوانینی که غرب همواره مدعی اجرای آن برای ایجاد نظم در جهان است، تنها گوشهای از ابعاد این جنگ ترکیبی علیه مردم ایران است.
در این میان، شبکههای اجتماعی و رسانههای مدعی نیز نقاب از چهره برداشته و عوامل آگاه و ناآگاه خود در داخل کشور را به انجام شنیعترین و وحشیانهترین اقداماتی تحریک کردند که در حافظه تاریخی ملت ایران این اقدامات تنها از سوی آدمکشهای منافق دهه شصت و داعشیهای مورد حمایت غرب قابلیت اجرا پیدا کرده بود.
این اقدامات و راهبرد دشمن نشان میدهد که اینبار دشمنان ایران دالّ مرکزی برنامهریزی چندین سالهی خود را نه «جنگ مردم با حکومت» بلکه «جنگ مردم با مردم» قرار داده بود.
هدف قرار دادن هر فردی که کمترین نشانهای از علقه و اتصال وی به حکومت و مذهب داشت از یکسو و کشتهسازی از به ویژه دختران نوجوان و جوان از سوی دیگر.
دشمن به خوبی متوجه شده که آنچه مانع محقق شدن تمام نیرنگها و مکرهای پلید او در تمام ۴۳ سال گذشته شده، «انسجام و وحدت همه مردم ایران با یکدیگر حول اشتراکات» بوده است و اینبار تمام توان خود را بهمیدان آورد تا با دَمیدَن در آتش اختلاف دیدگاهها و سلائق، گروههای مردم را به جان هم بیندازند.
آنها میخواستند با «ایجاد حقد و کینه و نفرت» مردم به یکدیگر، کاری کنند که گروههای مختلف مردم مقابل هم قرار بگیرند و آنوقت بود که خون با خون شسته میشد!
برنامهای که در ۱۰ سال گذشته در مصر و لیبی و سوریه و... پیاده کردند و وضعیت امروز این کشورها آنقدر عیان است که نیازی به توضیح نداشته باشد.
اما آیتالله رئیسی با شناخت دقیق از این برنامه دشمن و با اتکاء به تجربه طولانیمدت خود در مواجهه با انواع و اقسام عناصر پلید وابسته دشمن، به خوبی توانست با هدایت «صبر راهبردی دولت سیزدهم» و علیرغم تحمیل هزینه سنگین به کشور و دولت، مانع از محقق شدن برنامهی دشمن برای بهجان هم انداختن گروههای مختلف مردم شود.
از شکنجه وحشیانه شهید آرمان علیوردی و شهادت مظلومانه سید روحالله عجمیان گرفته تا حمله به حرم شاهچراغ _علیهالسلام_ و حملات تروریستی در ایذه و اصفهان و... همه گویای آن است که دشمن تا چه میزان به حربهی «جنگ مردم با مردم» امید بسته بود و متوهمانه مارش پیروزی را مینواخت و اکنون که ناکام مانده، دیوانهوار عناصر پلید خود را برای کشتار کور به میدان فرستاده است.
با توجه بهاینکه همگان بر تحمیل یک «جنگ ترکیبی» بر مردم ایران با ابعاد مختلف و محصول ماهها برنامهریزی و هزینهی سنگین دشمن اذعان دارند، ضروری است با هوشیاری کامل و در نهایت ظرافت و با کمترین تبعات برای مردم و کشور به مقابله با آن پرداخت و به این مساله توجه کرد که تلاش برای کاهش تبعات این جنگ ترکیبی حتی با دادن هزینه سنگین به معنای مماشات نیست.
بنابراین نباید اجازه داد که مدیریت هوشمندانه دولت سیزدهم که با در پیش گرفتن راهبرد دقیق و صحیح و آگاهی از پشتپرده و هدف اصلی دشمن در این جنگ ترکیبی، توانست کشور را از رفتن به «لبهی پرتگاه» و «جنگ مردم با مردم» نجات داده و در سنگینترین جنگ روانی و میدانی دشمن پیروز شود، به صورت معکوس روایت گردد.