اعیاد و جشن های ملی از نمادهای همبستگی ملی به شمار می روند. ایرانیان
نخستین روز بهار را نوروز نامیده و آن را آغازگر سال خورشیدی خود قرار داده
اند. این روز با آیین ها و مراسم ویژه ای همراه بوده و به عنوان بزرگ ترین
جشن ایرانیان از روزگاران کهن تا به امروز به یادگار مانده است.
مردم
ایران با مشارکت در جشن نوروز به پیروی از آداب و رسم های کهن، همدلی و هم
اندیشی خود را به گونه ای نمادین به نمایش می گذارند و به این شیوه دستکم
سالی یک بار پیوند و پیمان خویش را با نیاکان، میراث های کهن، روح جمعی و
هموطنان خود تازه می کنند و به میراث های خود جانی دوباره می بخشند.
آینده
فرهنگ و تمدن ایرانی نیز به تقویت یا تضعیف عناصر فرهنگی آن در پهنه
جغرافیایی اش بستگی دارد. تداوم پذیرش فرهنگ ایرانی، فقط در صورتی در
مرزهای داخلی و حوزه های فرهنگ خارج از ایران موفق خواهد بود که ما به طور
عملی به عوامل همبستگی فرهنگی و تمدن ایرانی خود احترام گذاشته و روابط
داخلی و به تبع آن خارجی خود را بر این پایه تنظیم کنیم.
فرهنگ
ایرانی با حلقه های پیوند دهنده ای که موثرترین آنها آیین های ملی هستند،
احساس تعلق فرهنگی مشترکی را در خرده فرهنگ های ایران به وجود می آورد. این
فرهنگ ملی یعنی نوروز در همه خرده فرهنگ ها و موقعیت های اقلیمی متفاوت
پیوسته شناور و در جریان بوده و حلقه های پیوند و همبستگی آنها را فراهم
ساخته است. یکی دیگر از پیامدهای پایبندی به آیین های اصلی ایرانی به ویژه
نوروز ایجاد همبستگی و انسجام در عرصه های گوناگون از جمله خانواده، روستا،
محله، شهر و کشور تا حوزه های جغرافیایی فراتر از آن است.
** نوروز رستاخیز زندگی
نوروز نمادی از آیین رویش، زایش و رستاخیز جهان مادی و طبیعت است.
در
قرآن کریم در آیه 114 سوره مائده به واژه «عید» اشاره شده و بنابر روایات
در این روز جبرییل علیه السلام بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شد
و نیز روزی است که ابراهیم علیه السلام بت ها را شکست.
همچنین در
نوروز بود که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، حضرت علی علیه
السلام را بر دوش گرفت تا بت های قریش را از خانه کعبه به زیر بیفکند.
گفته
می شود در نوروز خداوند از بندگان پیمان گرفت تا او را پرستش کنند و برای
او شریک قائل نشوند و به آیین فرستادگان درآیند و آن، نخستین روزی است که
آفتاب بدمید و بادهای باردهنده بوزید و گل های روی زمین پدید آمد.
«علامه
مجلسی» در کتاب «السماء و العالم» به نقل از امام کاظم علیه السلام
درباره نوروز به حدیثی با این مضمون اشاره می کند که این روز، «بسیار کهن»
است.
به هر روی، نوروز به عنوان کهن ترین و برترین نماد فرهنگی
ایران زمین، آیینی مورد قبول و خوشایند برای تمام گروه ها و اقوام ایرانی
است و به همین دلیل در مقوله نظم فرهنگی و انسجام اجتماعی می تواند کارکرد
مفیدی به منظور نزدیک کردن اقوام ایرانی و همبستگی ملی پیدا کند.
زادگاه
نوروز در اسطوره های مردم فلات ایران و سومر باستان و ایلام است . اسطوره
نقل کننده سرگذشت قدسی و مینوی و راوی واقعه ای است که در زمان نخستین یعنی
زمان شگرف پیدایش همه چیز رخ داده است و حکایت از پا به عرصه وجود نهادن
واقعیت دارد.
نوروز، جشن طبیعت، جشن آفرینش، جشن پیروزی نور بر
تاریکی و گسترش بنیادها و عناصر مدنیت بوده است. نوروز در واقع جشن دوران
طلایی ایران اسطوره ای بود که بر پایه افسانه ها در آن از گرما، سرما،
بیماری، رشک و مرگ نشانی نبود و همه چیز در اعتدال کامل وجود داشت.
اما
از جنبه ای دیگر نوروز نماد هویت فرهنگی و مرکزیت سیاسی این سرزمین نه فقط
بر فلات پهناور ایران بلکه بر تمدن ها و قلمروهای پیرامونی آن بوده است.
نوروز افزون بر اینکه در قالب آیین های چندین گانه دوران های گوناگون فرهنگ
این سرزمین هر بار به شکلی نمود یافته است اما در کل پیامی واحد داشته و
شاکله فرهنگی این سرزمین را حتی در بعد سیاسی انسجام بخشیده است.
** حلقه پیوند و انسجام ملی
بنا
بر نظر «بدرالزمان قریب» نویسنده مقاله «نوروز جشن بازگشت به زندگی، جشن
آفرینش و جشن تجلی عناصر فرهنگ مدنی»، در ادبیات ایران آنچه منسوب به پایه
های بنیادین نوروز است با عناصر دیگری نیز همراه شده و آن، بنیادهای جامعه
و فرهنگ مدنی بنا نهاده شده در نوروز است. پدیدآورنده فرهنگ مدنی جمشید
بوده است. جمشید، رام کننده حیوانات، حفرکننده چاه و قنات، پایه گذار
آبادانی زمین، کاشف شکر، پایه گذار معماری و استفاده از فلزات، بنیانگذار
بهداشت و ساخت گرمابه، داد و ستد و اوزان رسمی، شهرسازی، عدالت و دادگستری،
بار عام دادن و به محکمه نشستن و... است.
توجه شعائر اسلامی به
نوروز و تطبیق آن با شرایط امروزی باعث شده است این مراسم باستانی به آیینی
روحانی و دینی تبدیل شده و فضای حاکم بر جامعه در زمان تحویل سال، ملکوتی
شود. به همین دلیل هم در مناطق گوناگون برای هر کدام از آیین ها ریشه ای
دینی در نظر گرفته و به آن قالبی مذهبی داده شده است.
«مریم مدرس
زاده» در مقاله ای با عنوان «عید نوروز در فرهنگ اسلامی و آیین ها و
اساطیر ایران» نوشته است که نوروز، مهرگان و سده، سه جشن ملی ایرانی هستند
که ریشه در هزاره های تاریخ این سرزمین دارند و یکی از دلایل ماندگاری این
جشن ها به ویژه نوروز، ملی بودن آن است. این جشن هم متعلق به ایران آریایی و
هم ایران اسلامی و آیین کهنی است که در گذر هزاره ها طی دوران های گوناگون
این سرزمین برترین نمادهای انسانی و فرهنگی را در خویش گنجانده و آنچنان
در ناخودآگاه فرهنگی این سرزمین ریشه دوانده است که هیچ برشی از تاریخ
ایران، توان انحصار آن را ندارد.
«ناصر فکوهی» انسان شناس ایرانی
نیز در تحقیق «نگاهی انسان شناسی به اسطوره شناسی سیاسی جشن نوروز» بر این
نظر است که جشن نوروز در اساطیر ایران دارای ارزشی سیاسی است و به مرحله
اساطیری استقرار شهریاران کیانی در فلات ایران باز می گردد. جمشید، شهریار
آرمانی یا سرنمونه ای از شهریاران ایرانی است.
**نوروزدر فراسوی مرزها
نوروز
آیینی است ایرانی و پیوند دهنده که امروزه در گستره جغرافیایی فلات ایران
یعنی در کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، آذربایجان،
ازبکستان، قرقیزستان و بخش های کردنشین کشورهای عراق، ترکیه و سوریه هر
ساله در یکم فروردین (بیست و یکم مارس) برگزار می شود.
این آیین
بزرگ نه فقط نقش بزرگی در هویت و همبستگی جامعه امروز ایران دارد بلکه می
تواند رشته پیوندی بین همه کسانی باشد که خارج از مرزهای جغرافیایی ایران
امروز به نوروز عشق می ورزند و آن را برپا می کنند چرا که فرهنگ مشترک و
نمادهای اسطوره ای بیشترین نقش را در همبستگی ملت ها بر عهده دارند.
به
نوشته «احمد نقیب زاده» در مقاله «نوروز؛ سیاست و روابط بین الملل، قدرت
نامرئی»، این روز باستانی و نیکو هم اکنون به عنوان یکی از مهمترین عناصر
فرهنگ ملی و منطقه ای عامل همبستگی ملی اقوام تشکیل دهنده ملت و نیز بستر
پیوستگی فرهنگی ملت های همسایه و هم مرز ایران به شمار می رود و هر جا که
نوروز باشد ایران نیز هست.
«برتولد اشپولر» ایران شناس بزرگ آلمانی،
در این باره می گوید: از جشن های قدیمی ایرانی، بیش از همه جشن سال نو
(نوروز؛ شکل عربی آن نیروز) و نیز در پایان تابستان جشن پاییز (مهرگان) به
طور طبیعی بر پایه تقویم قدیمی برگزار شده است. بدین گونه نوروز با ورود
اسلام به ایران و فراگیری این مذهب در پهنه ای گسترده از شبه قاره هند تا
شمال آفریقا، این فرصت را یافت تا در میان اقوام غیر ایرانی نیز رواج پیدا
کند.
نوروز، گستره جغرافیایی جهان ایرانی از «سین کیانگ» و غرب چین
تا آناتولی، از شبه قاره هند و افغانستان در شرق تا میان رودان در غرب و از
آسیای مرکزی در شمال شرق تا دامنه های شمالی قفقاز بزرگ در شمال و آسیای
صغیر در شمال غرب را شامل می شود که همه اینها دورتادور ایران زمین را به
عنوان خاستگاه تمدن ایرانی در بر می گیرند.
همچنین این آیین کهن و باستانی در زنگبار (تانزانیا) واقع در آفریقای شرقی که در قدیم سکونتگاه ایرانیان مهاجر بوده است، رواج دارد.
در
جمهوری آذربایجان، نوروز یکی از جشن های بزرگ نزد مردم است. مردم این کشور
به واسطه اعتقاد شدید به نوروز برای باشکوه شدن آن، مراسم و تدارک ویژه ای
می بینند. سرودن ترانه های پیش از نوروز، فرستادن خوان سمنو، آویزان کردن
کیسه و توبره از سوراخ بام در شب عید و کلاه پوستین به در، درخواست تحفه
و... در این سرزمین مرسوم است.
با وجود ممنوع بودن تجلیل نوروز در
دوران شوروی پیشین در تاجیکستان، این جشن به طور کامل از میان نرفت و بین
ساکنان مناطق گوناگون این کشور به عنوان جشن پاکی و آغاز سال نو جایگاه
ویژه ای یافت.
جشن نوروز برای مردم تاجیکستان بویژه در منطقه
«بدخشان» جشن ملی نیاکان و «خیدیر ایام» یعنی جشن بزرگ است و از آن به
عنوان رمز دوستی و زنده شدن تمامی موجودات یاد می کنند.
پیش از فرا
رسیدن نوروز کودکان تاجیکستان با برگزاری مراسم «گل گردانی» از یک هفته پیش
از نوروز یعنی در آغاز دهه دوم ماه مارس به دیگران پیام نوروز را می
رسانند. گروهی از کودکان با در دست داشتن گلهای «سیه گوش» و «بایچیچک» به
هر خانه نزدیک شده و با خواندن شعرهای فارسی فصل بهار را به صاحبان آن
خاندان شادباش می گویند.
در پاسخ به تبریک های کودکان، صاحبخانه به
آنان مقداری گندم، نخود و دیگر غلات یا شیرینی هدیه می دهند. کودکان با
جمع آوری عیدی خود این مواد را به منزل یکی از دوستان می برند و صاحب منزل
برای آنان غذای نوروزی آماده می کند.
مردم قزاقستان نیز واژه نوروز
را در ادبیات خود دارند و آن را اعتدال بهاری می دانند و بر این باورند که
در این روز ستاره های آسمانی به نقطه آغازین می رسند، همه جا رنگ تازگی و
طراوت می گیرد و روی زمین شادمانی برقرار می شود. قزاق ها معتقدند نوروز
آغاز سال است و روزی که سنگ نیلگون سمرقند آب می شود.
قزاق ها با
پختن غذایی به نام «ایقی آشار» در شب عید با زمستان خداحافظی کرده و در عصر
نوروز نیز به مسابقه شعر و شاعری با نام «آیتس» می پردازند.
همچنین
در شب سال تحویل تا شب «قزیر» (نخستین شب سال نو) پس از خانه تکانی، هر
فردی بالای خانه خود دو شعله شمع روشن می کند، چون مردم قزاق بر این باورند
که تمیز بودن خانه در آغاز سال نو باعث می شود افراد آن خانه دچار بیماری و
بدبختی نشوند.
در کشور ترکمنستان نوروز نشانه زنده شدن دوباره آداب
و رسوم دیرینه است. مردم ترکمنستان عقیده دارند جمشید در نوروز به عنوان
چهارمین پادشاه پیشدادیان بر تخت سلطنت نشست. مردم ترکمنستان در این روز با
پختن غذاهایی همانند «نوروز کجه»، «نوروز بامه» و «سمنی» (سمنو) و اجرای
بازی های گوناگون توسط جوانان ترکمن حال و هوای دیگری به این جشن و شادی می
دهند. در روزهای نوروز مسابقات گوناگونی مانند اسب دوانی، کشتی و پرش برای
گرفتن دستمال از بلندی برگزار می شود.
در «مزار شریف» مرکز ولایت
«بلخ» افغانستان جشن نوروز هنوز به همان شکوه پیشین برگزار می شود. در
روزهای اول سال همه دشت های بلخ و دیوار و پشت بام های گِلی آن پر از گُل
سرخ است. بوته های بسیاری از این گل فقط در بلخ می روید و از این رو نام
دیگر جشن نوروز، جشن «گل سرخ» است.
از آیین های نوروزی در سرزمین
بلخ می توان به شست و شوی فرش ها و زدودن گرد و غبار پیش از آمدن نوروز، و
انجام مسابقات گوناگون مانند بزکشی، شتر سواری، قوچ سواری و کشتی ویژه این
منطقه اشاره کرد.
مردم ترکیه نوروز را آغاز بهار طبیعت و شروع طراوت
زندگی در جهان و برخی آن را عامل یگانگی و همبستگی و حتی سالروز تولد امام
علی علیه السلام و تعیین ایشان به خلافت یا سالروز ازدواج ایشان با حضرت
فاطمه سلام الله علیها دانسته و آن را به عنوان یک روز ویژه جشن می گیرند.
نوروز
تا سال های پیش از فروپاشی امپراتوری عثمانی بین ترکان گرامی داشته می شد و
سپس اهمیت پیشین خود را از دست داد. با این همه، این آیین کهن و اصیل در
پاره ای از مناطق شمالی هنوز پایداری و ماندگاری خود را نگاه داشته است و
نزد مردم نیکو به شمار می رود.
حفظ آیین ها و سنت های باستانی و
اصیل ملی و فرهنگی، انسجام، همبستگی و پیوند فرهنگی و اجتماعی در جوامع
گوناگون را به همراه دارد و در ایران که تنوع و گوناگونی قومیت ها، زبان ها
و خرده فرهنگ ها وجود دارد ماندگاری آیین های ملی و مذهبی مانند جشن های
نوروزی از این منظر اهمیت می یابد.
اگر می خواهیم از محدوده
سرزمینی ایران برای حفظ منافع ملی دفاع کنیم باید به سنت ها و باورهای خود
احترام بگذاریم. ماندگاری و پایداری جشن های نوروزی بین همه اقوام ایرانی
طی هزاره های گذشته نشان می دهد که این مراسم مورد پذیرش همه مردم ایران از
هر آیین و قوم است و نمادی از هویت و یکپارچگی ملی به شمار می رود.
این روز بزرگ در اسفندماه 1388 در فهرست میراث معنوی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد(یونسکو) ثبت جهانی شده است.