او در گفتوگويي با «اعتماد» به همين مساله ميپردازد و ميگويد: منتقدان
اگر ميخواستند ببينند يا بدانند حداقل منصفانه قضاوت ميكردند و منصفانه
حرف ميزدند. جالب هم هست اين منتقدان همان افرادي هستند كه در طول هشت سال
در برابر اشتباهات و سياستهاي نادرست احمدينژاد هيچ نقدي نداشتند و سكوت
ميكردند ولي حالا دايم انتقاد ميكنند و سوال طرح ميكنند.
ارزيابي شما به عنوان يك نماينده مجلس درباره عملكرد وزارت امور خارجه چيست؟بنده بر اين نظر هستم كه آقاي ظريف و تيم مذاكرهكننده در عرصه سياست خارجي موفق عمل كردهاند.
اما
گروهي از منتقدان ژنو بر اين نظر هستند كه تيم مذاكرهكننده و وزارت امور
خارجه تاكنون دستاوردي نداشته يا حداقل اشتباهات اين وزارتخانه بيش از نقاط
قوت و دستاوردهايش بوده است.خب اين نظر بخش محدودي از
نمايندگان مجلس است. بگذاريم آنها نيز نظرشان را بگويند. بالاخره هر كسي
نظر و عقيدهاي دارد كه بر اساس تحليل خودش آن را ارائه ميكند. اما اگر
بخواهيم يك بررسي تحقيقي و مطالعاتي در رابطه با دستاوردهاي تيم
مذاكرهكننده و وزارت امور خارجه داشته باشيم بايد روند مذاكرات را از
ابتدا تاكنون مورد نقد و بررسي قرار بدهيم. در روند كار همين كه رژيم
صهيونيستي ناراضي و ناراحت است يا همين كه در ايالات متحده سياستمداران
تندرو و بخشي از جمهوريخواهان فرياد ميزنند تا با ايران مقابله شود و
بيشتر تحت فشار قرار بگيرد، نشان ميدهد تيم مذاكرهكننده و وزارت امور
خارجه توانسته در راستاي اهداف كشور گام بردارد و در اين مسير موفق عمل
كند.
در عين حال مخالفاني در داخل كشور هستند كه تحركات تيم مذاكرهكننده را قبول ندارند.ما
بايد مشخص كنيم كه اگر نتيجه و روند مذاكرات خوب است پس چه انتظار و توقعي
از تيم مذاكرهكننده يا شخص آقاي ظريف داريم كه بايد انجام بدهد و انجام
نداده است. بازي برد – برد يك اصل مهم در سياست خارجه است و ما نبايد توقع
داشته باشيم كه در اين عرصه يك طرف يعني ما حتما برنده باشيم و همزمان طرف
مقابل بازنده باشد.
اما از رفتار و گفتار مخالفان داخلي آقاي ظريف اينچنين برداشت ميشود كه به دنبال بازي برد – باخت هستند.اصلا
چنين چيزي امكان ندارد. تا حالا كارهايي كه در عرصه سياست خارجي انجام
دادهايم بر اساس سياست برد – برد بوده است. در ضمن ما براي برنامههايي كه
ميخواهيم اجرايي يا دنبال كنيم بايد واقعيت را در نظر بگيريم. ما در هشت
سال گذشته اوج بيكاري، تورم، ركود اقتصادي و غفلت از جوانان را داشتيم. نسل
جوان ما به سرعت پير ميشود و ما از آنان غافل و نسبت به آينده بيتفاوت
هستيم. همه اينها در حالي است كه اگر ما به دنبال شعارها و برنامههاي
اساسي از جمله ثبات نظام هستيم، ميبايست نگاه به داخل كشور داشته باشيم.
نگاه به امور داخلي كشور يعني فكر كردن به مشكلات و چالشهاي داخلي كه در
مقايسه با مسائل بينالمللي خيلي عميق و جديتر است. لذا اگر ما دلمان
براي مملكت ميسوزد و اهداف كلان نظام را دنبال ميكنيم بايد ابتدا مشكلات
داخلي را بر طرف كنيم. اينكه بخواهيم به يكبار در عرصه بينالمللي تمام
خواستههايمان را جامه عمل بپوشانيم بدون اينكه بخواهيم مسائل داخلي را رفع
كنيم، درست نيست. علاوه بر اين با اختلافافكني، تفرقهپراكني، دامن زدن
به شكافها و عميقتر كردن اختلافهايي كه وجود دارد و انكارناپذير است راه
به جايي نميبريم. اينكه يك نفر فكر كند همه حق با اوست و تنها اوست كه
درست ميگويد و غير او در اشتباه هستند، نخواهيم توانست در داخل كشور به
ثبات برسيم و اين بدتر از چيزي است كه برخيها در عرصه بينالمللي زير
ذرهبين قرار دادهاند. حرف من اين است كه سياست خارجي ما تا اين مرحله از
موفقترين حوزههايي بوده كه دولت روحاني در شش، هفت ماه گذشته انجام داده
است ولي يك عده هستند كه نميخواهند اين را بدانند.
چرا مخالفان نميخواهند موفقيت تيم مذاكرهكننده را بدانند؟اين
را بايد از خودشان پرسيد كه چرا نميخواهند موفقيتهاي سياست خارجه دولت
روحاني را بدانند. اگر ميخواستند ببينند يا بدانند حداقل منصفانه قضاوت
ميكردند، منصفانه حرف ميزدند. جالب هم هست اين منتقدان همان افرادي هستند
كه در طول هشت سال در برابر اشتباهات و سياستهاي نادرست احمدينژاد هيچ
نقدي نداشتند و سكوت ميكردند ولي حالا دايم انتقاد ميكنند و سوال طرح
ميكنند.
يكي
از اعضاي جبهه پايداري در نقد عملكرد تيم مذاكرهكننده گفته است كه دولت
احمدينژاد هشت سال در كنار كشورهاي اسلامي قرار گرفته بود ولي دولت روحاني
در طول شش، هفت ماه گذشته نشان داد بيشتر تمايل به غرب دارد . به نظر شما
اين تحليل تا چه اندازه درست است؟اگر چنين چيزي هم درست
باشد سوال من اين است كه در تمام سمينارها و اجلاس بينالمللي چند بار
كشورهاي اسلامي به نفع جمهوري اسلامي راي دادند و با مصوبات ضد ايراني در
جوامع بينالمللي مخالفت كردند؟ مگر در همين نشستهاي منطقهاي نبود كه
كشورهاي عربي، جمهوري اسلامي ايران را مهمترين تهديد دانستند؟ آيا كساني
كه دولت احمدينژاد را در كنار كشورهاي اسلامي و روحاني را غربگرا
ميخوانند، خبر از چنين مسائلي دارند و ميدانند يا همين گونه ميخواهند
خبري را در جامعه نشر دهند؟
حجم
بالاي تذكرات و سوالات از وزير امور خارجه اين نگراني را به وجود آورده
است كه مخالفان ظريف به دنبال استيضاح وي هستند؟ شما اين فرضيه را چقدر جدي
ميدانيد؟به فرض اينكه آقاي ظريف استيضاح شوند هم نبايد
نگران بود. ايشان ميتوانند در صحن حاضر شوند و حرفشان را به نمايندگان
بزنند لذا جاي نگراني ندارد. كسي كه در ديپلماسي خارجي موفق بوده ميتواند
از خودش در برابر نمايندگان نيز دفاع كند. استيضاح زماني رخ ميدهد كه
اقدامات تيم مذاكرهكننده بدون هماهنگي مقام معظم رهبري صورت گرفته باشد يا
اهداف و خطوط قرمز نظام در نظر گرفته نشود كه مشخصا تيم مذاكرهكننده
حداقل تاكنون بدون هماهنگي و مستقل از نظر رهبري در مذاكرات هستهاي عمل
نكرده و همواره با هماهنگي و تحت چارچوبهاي نظام قدم برداشته است و مقام
معظم رهبري نيز چند مرتبه گفتهاند «تيم مذاكرهكننده را قبول دارند و از
ايشان حمايت ميكنند». پس معنايي ندارد كه عدهيي بخواهند استيضاح ظريف را
برنامهريزي كنند حجم بالاي سوالات اينچنين به نظر ميرساند كه فضاي مجلس
نسبت به حمايت از تحركات ديپلماسي دولت در حال تغيير است.
از حجم بالاي سوالات نميتوان اينچنين برداشت كرد كه فضاي كلي مجلس در حال تغيير است يا اكثريت مجلس مخالف تيم مذاكرهكننده هستند.سوال
يا استيضاح بايد يك توجيه داشته باشد. وقتي كه ديپلماسي در حال ارتقاست
چرا بايد عدهاي استيضاح را پيش بگيرند. مقام معظم رهبري بر تعامل سازنده
با تمام كشورهاي دنيا اشاره داشتند. آناني كه جلوي سفارت انگلستان جمع شدند
و از ديوار بالا رفتند و بيخودي بهانه دست غرب و كشورهاي مخالف جمهوري
اسلامي دادند و آن هزينههاي سنگين را به كشور در عرصه بينالملل وارد
كردند چرا در آن زمان مورد انتقاد قرار نگرفتند كه دست از رفتارهاي
هزينهبر و غيركارشناسانه بردارند و حالا عدهاي از همان افراد منتقد
مذاكرات ژنو ميشوند.