به گزارش ایران اکونومیست، طی دوره اخیر گروهی به نام «عرین الاسود» (بیشه شیران) که در نابلس ظهور کرده تبدیل به کابوسی بزرگ برای اشغالگران شده است. این گروه تنها طی یک ماه بیش از 30 عملیات استشهادی علیه صهیونیستها ترتیب داد که طی آن تلفات مالی و جانی چشمگیری به این رژیم تحمیل شد. عرین الاسود گروهی متشکل از نسل جدید و نوظهور فلسطینیان است که سن اغلب آنها از بیست و چند سال بیشتر نمیشود؛ یعنی نسلی که اصلا انتفاضه اول و دوم فلسطین را به چشم ندیدهاند اما حالا مخترع یک راهبرد جدید مقاومتی ضد اشغالگران صهیونیست هستند. ابتکار اصلی رزمندگان گروه عرین الاسود، تکیه به راهبرد هجومی است و با همین روش اشغالگران را غافلگیر میکنند. در این شرایط رژیم صهیونیستی در تلاش است تا از هر روشی برای مقابله با این گروه جدید فلسطینی استفاده کند.
در همین راستا «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه رایالیوم و تحلیلگر برجسته جهان عرب در یادداشت جدید خود نوشت، اینکه «بنی گانتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرده که نیمی از ارتش وی در حال حاضر در شمال کرانه باختری و به ویژه در شهرهای نابلس و جنین برای مقابله با گروه فلسطینی «عرین الاسود» و از بین بردن آن مستقر شدهاند 2 معنا دارد:
-اول اینکه گروه عرینالاسود به همراه گردان جنین تبدیل به دو تهدید موجودیتی خطرناک برای رژیم اشغالگر شدهاند و در حال افزایش قدرت و همچنین محبوبیت خود در میان مردم فلسطین هستند.
- اعتراف ارتش رژیم صهیونیستی و ژنرالهای آن و دیگر سرویسهای امنیتی این رژیم به ناتوانی در پیشبینی ظهور و گسترش پدیده عرین الاسود بیانگر افزایش و قدرت نفوذ این گروه در ایجاد حالتی از مقاومت منحصر به فرد در تاریخ جدید فلسطین بعد از 30 سال رکود و سستی به دنبال معاهده سازش مسموم بوده و همچنین نشاندهنده شکست مطلق و آشکار دشمن در نابود کردن مقاومت است.
عطوان در ادامه مقاله خود تاکید کرد، بنی گانتس و سرویسهای امنیتی رژیم صهیونیستی اعلام کردهاند که تعداد رزمندگان عرینالاسود از دهها نفر بیشتر نمیشود و شاید تنها 40 نفر باشند. اما آیا واقعا این ارزیابیها درست است و اصلا منطقی است که نیمی از ارتش اسرائیل برای مقابله با تنها 40 نفر در وضعیت آمادهباش قرار بگیرند؟ ما در اینجا به نقل قولهای برخی ژنرالهای اسرائیلی بسنده میکنیم.
وی افزود، عرینالاسود گروهی متشکل از جوانان فلسطینی است که مرگبارترین سلاح آنها اراده میباشد؛ ارادهای که از خاکستر شدن تسلیم و سستی برخی جناحهای فلسطینی (تشکیلات خودگردان)، کمرنگ شدن روحیه مبارزه میان آنها، غلبه کردن جنبههای سیاسی بر اولویتهای مبارزاتی، تلاش برای به رسمیت شناخته شدن سیاسی در عرصه فلسطینی و توهم تشکیل دولت فلسطین با شروط آمریکایی-اسرائیلی و تسلیم شدن در برابر فشارهای مالی عربی-غربی ناشی میشود. این گروه نوظهور و جوان فلسطینی اکنون با دو دشمن اصلی میجنگند؛ اولی رژیم اشغالگر اسرائیل و ارتش و سرویسهای امنیتی پیشرفته آن و دومی با تشکیلات خودگردان فلسطین و نیروهای امنیتی این تشکیلات که توسط اشغالگران مسلح شدهاند و ماموریت دارند تا مقاومت مسلحانه یا غیرمسلحانه فلسطینی را سرکوب و از رزمندگان مقاومت جاسوسی کنند و هویت و محل استقرار آنها را در اختیار رژیم اشغالگر قرار دهند.
در ادامه این مقاله آمده است، اگر سند فاش شده از جلسه کمیته موسوم به «مدیران عملیات وابسته به تشکیلات خودگردان فلسطین» که در مقر اطلاعاتی این تشکیلات در نابلس برگزار شد درست باشد، از نقشه جدیدی برای ضربه زدن به گروه عرینالاسود و ترور یا بازداشت رزمندگان آن پرده برمیدارد. با توجه به اینکه مقامات تشکیلات خودگردان وجود چنین سندی را تکذیب نکردهاند و همچنین در سایه اخبار منتشر شده درباره اقدام نیروهای امنیتی این تشکیلات برای بازداشت 11 تن از مبارزان عرینالاسود، به نظر میرسد که این نقشه برای هدف قرار دادن عرینالاسود صحت داشته باشد. همچنین مقامات تشکیلات خودگردان تلاش دارند مبارزان فلسطینی در گروه عرینالاسود را قانع کنند که سلاحهایشان را زمین بگذارند و در مقابل از حمایت امنیتی این تشکیلات بهرهمند گردند.
عبدالباری عطوان در ادامه یادداشت خود تاکید کرد، آنچه که نقش مشکوک و همدستی مقامات و سرویسهای امنیتی تشکیلات خودگردان با رژیم اشغالگر جهت ضربه زدن به عرینالاسود را ثابت میکند تداوم بازداشت «مصعب اشتیه» از فرماندهان عرین الاسود و سخنان استاندار نابلس درباره آمادگی وی برای حمایت از «توابین» ( کسانی که در گروه عرینالاسود سلاحهای خود را زمین گذاشته و تسلیم شوند) است. بر همین اساس پیشنهادات مالی از جانب آمریکا و اسرائیل و شاید برخی کشورهای عربی به تشکیلات خودگردان فلسطین ارائه شد تا تلاش خود را برای نابودی پدیده نوظهور عرین الاسود به کار بگیرد و مانع گسترش آن به جنوب و اراضی اشغالی 1948 گردد.
در پایان این یادداشت آمده است: عرین الاسود (بیشه شیران) به بیشههایی تبدیل خواهد شد که در همه شهرهای کرانه باختری حضور دارد و مانند نوار غزه و یمن در زمینه ساخت سلاح و ابزارهای جنگی به خودکفایی خواهد رسید؛ به طوری که ذهنهای خلاق و قوی نیز به آن میپیوندند. میراث جنگی فلسطین پر از این نمونههاست و ما هرگز به عقب برنمیگردیم.