دارالخلافه مشروطهخواه
تهران در تابستان ۱۲۸۵ خورشیدی در تب و تاب مشروطهخواهی بود. شهری با ۱۹ کیلومتر مربع مساحت و حدود ۲۵۰ هزار نفر جمعیت! این شهر که «دارالخلافه تهران» خوانده میشد، از شمال به خیابان انقلاب اسلامی، از جنوب به خیابان شوش، از شرق به خیابان هفده شهریور و از غرب به خیابان کارگر محدود میشد. جنبش مشروطه در تهران با ائتلاف سه گروه بازاریان، روحانیان و روشنفکران پا گرفت. مشارکت این سه گروه در جنبش مشروطه موجب شد که بسیاری از رویدادهای مهم در مراکز و مکانهای مرتبط با آنان رخ دهد؛ علاوه بر بازار تهران، شمار زیادی از مدارس، مساجد، بقاع متبرکه و خانههای این اشخاص درگیر جنبش بودند.
البته موقعیت محلهها و نسبت آنها با رخدادهای سیاسی و اجتماعی یکسان نبود؛ برخی محلهها در کوران حوادث قرار داشتند و برخی دیگر، بیش و کم در کنار ماجرا حضور داشتند.
تحصن در حرم حضرت شاه عبدالعظیم (ع)
یکی از مکانهای با اهمیت تجمع و تحصن مردم تهران معمولا حرم شاه عبدالعظیم حسنی (ع) بود. مثلا زنان ناصرالدین شاه هرگاه اعتراضی داشتند و میخواستند، اعتراضشان شنیده شود، در حرم ایشان بس مینشستند و این یک اعتراض بود!
اما یکی از تحصنهای معروف در این محل، در ۳ اردیبهشت تا ۱۰ اردیبهشت ۱۲۸۴ خورشیدی و در آستانه سفر مظفرالدین شاه به اروپا رخ داد؛ اما ماجرا چه بود؟
نارضایتی بازرگانان از وضع نابسامان اقتصادی زمینهساز تحصن بود. آنها از تعرفههای گمرکی جدید اعتراض داشتند و خواهان برکناری مسئول این ماجرا بودند. ضمن اینکه معتقد بودند ماموران گمرک بیش از اندازه از آنها تعرفه میگیرند و بین بازرگانان ایرانی و خارجی و بازرگانان مسلمان و غیرمسلمان تفاوت میگذارند.
بازرگانان در یک جلسه با دلیل اثبات کردند که بیش از حقوق تعیین شده از آنها گمرک گرفتهاند. ژوزف نوز (مقام گمرکی اهل بلژیک) پس از اثبات ادعای بازرگانان به آنها فحش داد و با این عمل، جلسه بدون نتیجهای پایان یافت. پس از آن بازرگانان تصمیم گرفتند در حرم شاه عبدالعظیم(ع) متحصن شوند. برخی از سران بازرگانان نیز که با سید محمد طباطبایی(مرجع تقلید شیعه در آن زمان) در ارتباط بودند، پیش از تحصن به خانه ایشان رفتند و برای تحصن اجازه گرفتند.
تحصن تجار هشت روز طول کشید و طی این مدت از طرف دولت برای بازگرداندن بازرگانان به شهر تلاشهایی صورت گرفت اما آنها نپذیرفتند. سرانجام در ۲۴ ماه صفر با وساطت ولیعهد محمدعلی میرزا تجار قبول کردند به تحصن پایان دهند.
نتیجه تحصن این بود که قرار شد، «ژوزف نوز» با اختیارات محدود بر سر کار باقی بماند و مجلسی از تجار بر کار او نظارت کنند. همچنین در گمرکخانه هر شهر نمایندهای از تجار حاضر باشند که بدون اطلاع و امضای آن نماینده، مامورین گمرک حق دریافت حقوق گمرکی نداشته باشند.
مسجد، خانه امید مشروطهخواهان!
کارکرد سیاسی، از کارکردهای مهم مسجد در دورهی قاجار بود که از آغـاز حکومت قاجاریان تا سقوط آنان با صـورتبندیهای گونـاگونی دوام داشـت. جنبش تنباکو وانقلاب مشروطیت، از مهمترین رویدادهای سیاسی دورهی قاجار بود که مسـجد درکانون آن رویدادها قرار داشت. تأثیر سیاسی مسجد در زمینهسازی، پشتیبانی انقلاب مشروطیت و و حفاظت از دستاوردهای آن، در سنجش با تأثیرش در دیگر جنبشهای سیاسی دوره قاجار، ویژگیهای گوناگون و لایههای گستردهتری داشت.
اسفندماه سال ۱۲۸۴، مجلس روضهخوانی خانه آیتالله بهبهانی عملا به یک گردهمایی سیاسی و اعتراضی تبدیل شد. افراد مختلفی هم در این مجلس به منبر میرفتند. خود آیتالله بهبهانی شبهای جمعه در مسجد «سرپولک» به منبر میرفت و صدای مردم را میشنید.
مسجد سرپولک در طول زمان دچار دخل و تصرف بسیاری شده است و شاید تنها شبستان آن باشد که حال و هوای دوران زندهیاد بهبهانی را تا حدودی در ذهن تداعی کند اما سنت اعتراض سیاسی در آن تا دیرگاه باقی ماند. برخی راویان محلی میگویند که در زمان انقلاب اسلامی، این مسجد از مراکز تجمع انقلابیون بوده و مجالس وضعی در مخالفت با حکومت پهلوی در آن برگزار میشده است.
به هر حال باید گفت که، سخنرانیهای آیتالله بهبهانی در مسجد سرپولک آنقدر موثر بود که برخی مردم به فکر جهاد افتادند اما آیتالله طباطبایی آنها را آرام کرد و گفت: «مقصود من و آقای بهبهانی این است که تا ممکن باشد، خون مسلمان ریخته نشود.»
سهم و سرور بازاریان
روز یکشنبه، ۲۰ مردادماه ۱۲۸۵ تهران غرق در شادی بود و بازار تهران را چراغانی کرده بودند. این اقدام در واقع تاکیدی بر نقش پررنگ بازاریان در جنبش مشروطه و پاسداشت کوششهای آنها در این راه بود. سرای امیر، سرای حاج حسن و خانه امینالضرب در زمان جنبش مشروطه، محلی برای اعتراضات بازاریان بودند.
خانه امینالضرب محل آمد و شد بسیاری از تاجران بزرگ و رجال سیاسی عصر مشروطه بوده و نشستها و ملاقاتهای مهمی در آن برگزار شده است. حتی عکس معروفی که نماد نقشآفرینی تجار و بازاریان در جنبش مشروطه به شمار میرود، در خانه امینالضرب گرفته شده که نشان از اهمیت سیاسی این خانه دارد.
نقش مدرسه در اعتراض
در جنبشی که پیشوایی آن با علما و مجتهدان بزرگ بود، بدیهی است که طلاب علوم دینی نقش پررنگی ایفا میکردند و در شبکهای از مدارس علمیه، دستورات علمای مشروطهخواه را به اجرا میگذاشتند. شاید بیش از همه باید به طلاب مدرسه «صدر» مدرسه نسبتا کوچکی که در غرب مسجد جلوخان مسجد شاه بود اشاره کرد. مدرسه صدر پیشینه سیاسی و علمی قابل اعتنایی دارد و یک محل مناسب برای تجمعات اعتراضی بوده است؛ هر چند که در گذر زمان رو به اضمحلال رفت و تخریب شد.
مدرسه «دارالشفا» نیز دقیقا یک کانون اعتراضی بود که طلاب آن نیز دوشادوش طلاب مدرسه صدر در جنبش مشروطه نقش آفریدند. مدرسه «خان مروی» هم از دیگر مدارس معتبر و نقشآفرین تهران در جنبش مشروطه بود. حتی میتوان گفت که تاسیس مدرسه «خان مروی» نقش عمدهای در راهاندازی حوزه علمیه تهران داشت.
سهم تهرانیهای جدید کجاست؟
کارکرد این گزارش صرفا بازنویسی چند رویداد تاریخی نیست؛ زیرا که از بسیاری از این بناها چیزی باقی نمانده است. آنچه اینجا مهم است، اهمیت مکان در جنبشهای سیاسی است. مردم تهران قدیم مکانهایی مشخص برای اعتراض داشتند اما خانه اعتراض مردم تهران جدید کجاست؟ آنچه در تهران امروز نسبت به آن احساس نیاز میشود، وجود آشیانههای اعتراض است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. حالا باید منتظر ماند و دید که وعدههای خانههای اعتراض که پیشتر از سوی مسئولان ارائه شده بود، به نتیجه میرسد یا نه؟
پینوشت: بخش زیادی از اطلاعات تاریخی این گزارش برگرفته از کتاب « تهران مهآلود» نوشته حمیدرضا حسینی است.