به گزارش ایران اکونومیست، تازهترین گزارشها درباره اسلامهراسی در اروپا نشان میدهند که در سال 2021 اسلامهراسی همچنان در سرتاسر اروپا در حال افزایش بوده و این پدیده همانند سالهای قبل همچنان مشکل حاد این قاره است.
کشورهایی مثل انگلیس و فرانسه مراکز اصلی نفرت علیه مسلمانان هستند و جریانات قدرتمند در اروپا هزینه کمی برای مقابله با این پدیده میکنند
از نظر آماری، در سال گذشته میلادی هزار و 61 مورد جرایم ناشی از اسلامهراسی در اتریش ثبت شده است. در فرانسه 213 مورد جرم ناشی از اسلامهراسی در سال 2021 رخ داده است. از این میان نیمی از جرایم مربوط به تخریب عبادتگاهها، مراکز فرهنگی و قبرستانهای مسلمانان بوده است. در آلمان هم 732 مورد جرم ناشی از اسلامهراسی در این سال رخ داده که 54 مورد حمله به مساجد و 43 مورد حمله به مسلمانان رخ داده است.
در انگلیس موارد ثبت شده اسلامهراسی در سال 2021 شاهد 9 درصد افزایش بوده است که 45 درصد از کل جرایم مربوط به تنفر دینی در این کشور را شامل میشود. در این کشور تعداد این جرایم در ده سال اخیر، 291 درصد افزایش داشته است.
علاوه بر این، به دنبال اغتشاشات اخیر در کشور، شاهد تشدید حملات ضدانقلاب به مراکز فرهنگی و دیپلماتیک ایران در خارج از کشور بخصوص در اروپا بوده ایم.
برای بحث و بررسی درباره این موضوعات با حجت الاسلام و المسلمین سید هاشم موسوی نماینده ولی فقیه در انگلیس و رئیس مرکز اسلامی انگلیس گفتگو کردهایم:
: به عنوان اولین سوال ما وقتی که از اسلام هراسی صحبت می کنیم دقیقا منظور چیست از چه چیزی صحبت می کنیم و به اصطلاح آن چیزی که تحت عنوان اسلام هراسی مطرح است دقیقا باچه روشهایی انجام می شود؟ با توجه به اینکه شما در کشوری حضور دارید و رئیس مرکز اسلامی در کشوری هستید که به هرحال این کشور متهم است به اینکه یکی از کشورهای پیش قراول اسلام هراسی است. منظور این است که اسلام هراسی دقیقا چیست و با چه روشهایی انجام می شود؟
سید هاشم موسوی: واژه اسلام هراسی یک واژه تقریبا جدیدی است شاید به اواخر دهه 1980 برگردد که بر حسب آنچه که بعضی از محققین می گویند در خود انگلیس این واژه خلق شد.
اساس این واژه از نظر آن دیدگاه ادبی اگر بخواهیم بررسی کنیم یک ترس بی پایه و یک ترس ناسالمی است از اسلام و مسلمانان که در واقع به جامعه خودشان این ترس ناسالم را القاء می کنند. براساس آن چه که در اطلاعات یا مثلا در تحقیقات شبکه 4 تلویزیون انگلیس هم آمده و بعضی از مراکز و موسسات حقوق بشری هم این را تأیید کردند بیش از 70 درصد از اخبار رسانههای این کشور ترس از اسلام و ترس از مسلمانان را به جامعه خودشان القاء میکند.
واقعیت این است که یک ترس طبیعی نیست در واقع یک اقدام طراحی شده و در واقع براساس سیاست گذاری هایی است که شاید بشود گفت رسانههای بین المللی در حال دامن زدن به آن هستند و به راحتی ما می بینیم در بسیاری از شبکه های بین المللی که به اشکال مختلف به این قضیه دامن می زنند.
برای اینکه پاسخ سوال شما را بدهم که فرمودید در واقع این اسلام هراسی چه شکلی دارد و آن هم در کشوری شبیه انگلستان؟ می خواهم شما را به عناصری که به اسلام هراسی اشاره میکند، توجه بدهم. به اشکال مختلف موضوع اسلام هراسی را در جامعه القاء میکنند یک شکل آن این است که در واقع می خواهند ترس از جامعه اسلامی را عادی سازی کنند.
دومین عنصری که ایجاد میکنند در القای این ترس این است که مسلمان ها دینشان را براساس شمشیر و براساس خشونت گسترش دادهاند، فلذا اگر شما بخواهید مسلمان شوید حتما باید با این خشونت مواجه بشوید؛ که اصولا این امر خودش یک هراس ایجاد میکند.
سومین عاملی که می شود گفت عنصر اسلام هراسی است این است که میگویند بین مسلمان ها و جوامع اسلامی ما هیچ ارزش مشترکی نداریم. وقتی ارزش مشترک نداشته باشد، طبیعتا یک جوان غربی انگیزهای ندارد که سراغ مباحث اسلامی بیاید و بگوید ما براساس این ارزشهای مشترک با همدیگر اقدام میکنیم.
موارد زیادی شبیه این هست که به یک جوان غربی و انسان غربی القاء میشود که شما نمی توانید با یک مسلمان حشر و نشر داشته باشید و همیشه باید این ترس در وجود شما باشد. طبیعتا ما اگر برگردیم به تاریخ، حتی به تاریخ اسلام و صدر اسلام هم ما یک نوعی اسلام هراسی را توسط دشمنان داشتیم. من فکر می کنم خیلی از موارد اگر به بحث های تاریخی مراجعه کنیم این اسلام هراسی بوده است؛ منتها تعبیر اسلام هراسی یک تعبیر جدید است و تحت عنوان Islamophobia دارند مطرح میکنند. در واقع می توانیم بگویم جریانهای نژاد پرست، جریانهای آشوبگر و جریانهای سیاسی پشت این قضیه هستند که این قضیه را به صورت جدی مطرح و ترویج میکنند و تا الان هم فکر میکنم خیلی موفق بودهاند.
: پرسشی در این زمینه مطرح می شود به هرحال جوامع غربی در آن شهروندانی وجود دارد که مسلمان هستند ازطرفی مراکزی وجود دارد که کار ویژه شان ارائه تصویر درستی از اسلام است از جمله همان مرکزی که شما در آن مسئولیت دارید. این پرسش مطرح است که این جوامع و به طور کلی این مراکز چه راهکارها و کارهایی را در راستای ارائه تصویر درست از اسلام در مقابل آنچه که ما تحت عنوان اسلام هراسی یاد میکنیم، در پیش گرفتهاند؟
سید هاشم موسوی: در این زمینه به دلیل محدودیت هایی که داریم عملکردمان قطعا قابل مقایسه با عملکرد رسانههای جمعی دنیا نیست. اما به دلیل اینکه بیشترین انرژی مصرف شده در زمینه اسلام هراسی از طریق رسانههای جمعی این کشورها است ما هم طبیعتاً باید به این بخش توجه کنیم و در واقع توجه عمده خودمان را متوجه کار رسانه ای کردهایم.
البته همانطور که عرض کردم این اقدام اقدام کافی نیست اما ما بسترسازی خوبی را آغاز کردیم برای کار رسانهای و فضای رسانه ای به ویژه شبکه های مجازی را تقویت کردیم تا با این هجمه ای که به صورت یک تهاجم فرهنگی خیلی وسیع مقابل ما صورت گرفته، بتوانیم برخورد کنیم و تا اندازه ای هم نتیجه گرفته ایم. ظرفیت رسانهای ما در حال حاضر اصلا قابل مقایسه با چند سال گذشته نیست. به دلایل این که شرایط امروز هم اقتضا می کند ما در فضای مجازی در بعضی موارد شاید 300 تا 400 درصد حتی در برخی موارد رشد داشتیم. صرفا هم این رشد ما متوجه این بود که بتوانیم تصویری از اسلام ارائه بدهیم که در واقع این تصویر یک تصویر زیبا و شفاف و یک تصویر منطقی وعاقلانه از اسلام باشد که بتواند در مقابل این فضای هجمه رسانهای غرب مقابله کند. فکر می کنم این کار را نه تنها ما بلکه بقیه مراکز دیگر باید در دستور کار قرار میدادند.
: می توانید به چند نمونه مثال اشاره کنید این تولیدات محتوای رسانه ای در چه زمینه ای بوده و چه بازخوردهایی در این زمینه گرفتید؟
سید هاشم موسوی: ما در زمینه ارتباط با مردم جوامع غربی چند کار خاص انجام دادیم. یکی این که ما یک مخاطب نخبگانی برای خودمان تعریف کردیم. برای این مخاطب نخبگانی باید تصویری از اسلام ارائه کنیم که این مخاطبین نخبگانی بتوانند به آن بپردازند. برای همین منظور از طریق مجلات و در واقع کتابهایی که مخاطب آنها مخاطب نخبگانی هستند، اقدام کردیم.
ما با همکاری بعضی از دانشگاه ها در داخل و خارج از کشور توانستیم مجلاتی در حوزه مطالعات بین رشته ای قرآنی داشته باشیم و در بعضی از بخشها کتاب پیامبر رحمت را که در واقع معرفی پیامبر اسلام (ص) است به زبان انگلیسی ترجمه کردیم. در مجلاتی که به مسائل معاصر جامعه اسلامی می پردازد، تحت عنوان یک مجله دیگر چاپ کردیم و این مجلات را در واقع برای دپارتمان های مختلف قرآن شناسی یا اسلامشناسی دانشگاه های مختلف در اروپا فرستادیم.
حتی یک کار دیگری که برای دانش آموزان کردیم این بوده است که از برخی از نویسندگان خود غربی استفاده کنیم. از یکی از این نویسندگان که شناخت خوبی از اسلام داشته، از او خواستیم کتابی درباره یکی از ائمه علیه السلام بنویسد و این کتاب الان حسب آنچه که از ما درخواست شده، به عنوان کتاب درسی مدارس این کشور برای معرفی امام حسین(ع) معرفی شده است. این یکی از نمونه کارهایی است که برای ارائه تصویر روشن اسلام داشتیم.
در حوزه فضای مجازی هم ما با تولید بیش از 600 عنوان برنامه کوتاه درست کردیم - البته آمار تا الان است و احتمالا بیشتر شده است - ما کلیپ های کوتاه برای معرفی اسلام داشتیم از جمله برنامه اسلام در 4 دقیقه (Islam in 4 minutes) است که بر اساس احادیث روایات و آیات قرانی ما طرح هایی را به صورت موشنگرافی درست کردیم و بعد روی این طرح ها سخنرانی سه دقیقه ای گذاشتیم آن هم به زبان انگلیسی تا به جامعه غربی این اطلاعات را براساس منابع اصلی ارائه می دهیم و مواردی از این دست زیاد است.
: رهبر معظم انقلاب تعبیری را چند بار استفاده کردند تحت عنوان شیعه انگلیسی؛ که البته در سخنرانی اخیر ایشان اشاره کردند که منظور از شیعه انگلیسی الزاما شیعیانی نیستند که در انگلسی حضور دارند. شما که در انگلیس حضور دارید و در این زمینه فعالیت دارید تحلیلتان از این واژه چیست؟ وقتی میگوییم شیعه انگلیسی دقیقا از چه چیزی صحبت می کنیم؟
سید هاشم موسوی: اتفاقا ما چند روز پیش کنفرانسی تحت عنوان بیست و چهارمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی. موضوع آن هم در واقع چگونگی برخورد با موضوع اسلام هراسی بود. یکی از سوالاتی که یکی از جوانان انگلیسی طرح کرد همین بود که منظور حضرت آقا از شیعه انگلیسی چیست؟ آنجا عرض کردم خود حضرت آقا بهتر از هرکسی صریح و صریح، پاسخ دادند. ایشان هفته گذشته در سخنرانی که داشتند، اشاره کردند که منظور از شیعه انگلیسی فقط آن نیست که در انگلیس ساکن باشد و حتی ممکن است در داخل کشور اسلامی هم باشند.
اما حرف برمی گردد به مدتها قبل. ما حتی در ماه محرم امسال هم شاهد یک مشکلی در این زمینه بودیم. گروهی از شیعیان این کشور به دلیل آن انحرافات فکری یا به دلیل باورهای فکری که دارند، معتقدند که ما نباید براساس اطلاعات و باورهایی که از جمهوری اسلامی یا عراق یا جاهای دیگر به ما میرسد، برای زندگی خودمان در اینجا تصمیم بگیریم. این دسته از افراد به دلیل همین برداشتی که داشتند، از اساس با تفکر حضرت آقا و حضرت امام مخالفت کردند. که تعبیر حضرت امام عنوان «اسلام آمریکایی» بود و تعبیر حضرت آقا نیز «شیعه انگلیسی» بود. این افراد آمده اند به صورت رسمی در منبری در یک مرکز شیعی اعلام کردند که بعضی از مراجع نظرشان این است همه شیعیانی که در انگلیس هستند، تابع سیاست های دولت انگلیس هستند و شیعه انگلیسی خوانده می شوند.
حتی شورای علمایی در لندن داریم که ترکیبی است از نمایندگان همه آقایان مراجع عظام. ما آنجا رسما بیانیه دادیم و در این بیاینه اعلام کردیم که منظور حضرت آقا این نیست که هرکسی که در این کشور هست لزوماً شیعه انگلیسی است. همانطور که خود حضرت آقا فرمودند، شیعه انگلیسی می تواند هرکسی باشد که تابع سیاستهای یک کشور خاص و تابع سیاست های این کشور باشد. و من فکر کنم بهترین دلیلی که برای این بحث میتوانیم ارائه کنیم این است که یک عده ای برای بهم زدن وحدت جامعه اسلامی در تلاشند؛ حالا این وحدت جامعه اسلامی چه بشود از طریق ایجاد داعش یا از طریق ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی و یا ایجاد اختلاف بین شیعیان باشد.
من فکر میکنم که این نوع سوم یعنی همان دامن زدن به بحث جریان شیعه انگلیسی با این هدف است که بین شیعیان این کشور می خواهند اختلاف کنند. الحمدالله این اتفاق نیفتاد و شورای علما به صورت خیلی جدی و محکم وارد شد و بیانیه داد. آن آقایی که حتی این بحث را طرح کرده نیز مجبور به عذرخواهی شد و آن سازمان هایی هم که در واقع میکروفن و بلندگو در اختیار این تشکیلات گذاشتند نیز آنها هم اعلام کردند که ما از این حرکتشان تبری می جوییم.
: به تحولات روزهای اخیر بپردازیم طی روزهای اخیر ما شاهد برخی اقدامات آشوبگرایانه گروهکهای جدایی طلب و ضدایرانی در کشورهایی اروپایی بودیم شاهد برخی حملات به سفارتخانه های ایران و برخی مراکز اسلامی بودیم. مشخصاً آیا شما هم تجربه مشابهی در این زمینه داشتید در خبرها آمده بود به مرکز اسلامی لندن هم حملاتی شده بود. توضیح و روایت شما از این اتفاق بدانیم و اینکه تحلیل شما از این اقدام چیست؟ آیا حمایتی را از سوی نهادهای امنیتی انگلیس در مقابل این اقدامات آشوبگرایانه مشاهده کردید ؟
سید هاشم موسوی: در واقع در جریان اغتشاشات اخیر حمله به تمام مراکز اسلامی در اروپا یا جاهای دیگر هم اگر بوده است تقریباً از یک جنس بوده است. همه اینها یک هدف را شاید دنبال میکردند و آن در واقع مخالفت با اسلام بود. آنچه که در اروپا نشان داد میشود، مخالفت با اسلام بوده نه با جمهوری اسلامی.
ولی میخواهم بگویم حملهای که به مرکز اسلامی انگلیس شده، کمی متفاوت تر بوده است. برای این که میزان توحش و میزان خشونت در این حمله بسیار شدید بوده است. حملهای که در واقع مقابل سفارت جمهوری اسلامی انجام شده، باعث شد که چند نفر از پلیس ها آنجا آسیب دیدند. بعد همین افراد رفتند به سمت راهپیمایان روز اربعین حسینی. شما میدانید کسانی که در لندن برای روز عاشورا و اربعین راهپیمایی میکنند لزوما ایرانی نیستند بلکه شیعیانی هستند از سراسر دنیا هستند. این جریان آشوب طلب و اغتشاشگر با وقاحت تمام آمدند و شروع کردند به ضرب و شتم سوگواران و عزاداران در این کشور. حتی میزان این توحش به قدری بود که حفاظت پلیس انگلیس هم کافی نبود و حتی خود پلیس انگلیس هم اعلام میکند که انتظار این مقدار از توحش را نداشته است.
به همین دلیل من فکر میکنم این اقدامی که انجام دادند هدف عمده اش اسلام بود. به دلیل اینکه شعارهایی که میدادند بیشتر شعارهای ضد دینی و مخالفت با اساس قرآن و مخالفت با اساس دین بود.
با وجود این که ما از این حرکتها در اینجا استقبال نمیکنیم اما می توانم بگویم این حرکت خیلی برای ایجاد وحدت بین جامعه شیعی و جامعه اسلامی در اینجا به ما کمک کرد. بعد از این جریان گروه های مختلف، شیعیان مختلف ازجریانهای مختلف آمدند و اعلام وفاداری و حمایت کردند و حتی در یک روزی در خیابان رسماً شعار دادند و حمایت کردند از دین و از جریانی که کمک میکند به برقراری عبادت و استقلال و حفاظت از مساجد حمایت کردند.
من فکر میکنم این اتفاق نتیجه خیلی مثبتی داشت. خوب طبیعی است که خسارتهایی زدهاند، شیشه ساختمان را شکستهاند و به ماشین خسارت زدهاند و در مراکز مختلف رنگ پاشیدهاند. همه این اتفاقات می افتد اما خروجی آن به دلیل این که مخالفت با اساس دین در دستور کارشان بود مورد خشم و غضب همه مسلمانان و به ویژه شیعیان اینجا ختم شد.
خوب طبیعتا انتظاری که ما داشتیم از جریانهای محافظت از این مراکز و آن سازمان هایی که قرا است وظیفه محافظت داشته باشند یعنی پلیس یا هر تشکیلاتی که قرار است محافظت کنند شاید نتوانستند آن مقداری که ما توقع داشتیم، اقدام کند.
: به عنوان آخرین پرسش سوالی که مطرح است به هرحال کشورهای غربی همیشه داعیه این را داشتند که مهد آزادی هستند و آزادی بیان در این کشورها به وفور وجود دارد. پرسشی که مطرح هست این است که تا چه اندازه مراکز و نهادهای اسلامی که به هرحال وظیفه شان تبلیغ مفاهیم اسلامی هست و ارائه تصویر درست از اسلام هست در این کشورها آزادی دارند؟ و در مقایسه با مراکز فرهنگی مربوط به کشورهای دیگر یا ادیان دیگر. آیا مشخصاً شما در موضوعات خاصی با محدودیتی مواجه هستید یا نه آزادی تمام کمال برای فعالیت دارید؟
سید هاشم موسوی: من با توجه به این که تقریبا نزدیک 30 سال درگیر کار و فعالیت فرهنگی در عرصه بین الملل هستم و در کشورهای مختلفی زندگی کردم و در کار فرهنگی مسئولیتی داشتم شاید پاسخ من یک مقداری دقیقتر از بعضی از کسانی باشد که در این زمینه بخواهند مطلبی مطرح کنند. به صورت کلی عرض میکنم اینطور نیست که ما اینجا هر کاری که دلمان بخواهد، بتوانیم انجام بدهیم. البته طبیعی است قوانین خاص هر کشوری را باید رعایت کرد. ما هم رعایت می کنیم. اما واقعا با توجه به آن شعار قانونگرایی و شعار آزادی بیان و شعار قانون مداری که این کشورها سر می دهند در بعضی از موارد ما حقیقتاً با این موضوع سخت می توانیم، کنار بیاییم.
برای این که آزادی بیان تا زمانی آزادی بیان است که بتواند بخشی از خواستههای گروه خاصی را جواب بدهد اما همین آزادی بیان وقتی متوجه گروه خاص دیگری می شود، دیگر آزادی بیان نیست. دیگر شما حق ندارید راجع به آن مطلب حرف بزنید. فلذا ما هم دچار محدودیت هایی هستیم. خوب ما دلمان می خواهد راجع به خیلی از موارد حرف بزنیم. طبیعتاً یا نمیتوانیم حرف بزنیم یا اگر حرف بزنیم با یک محدودیت بسیار بسیار زیاد این حرفها را بزنیم.