به گزارش ایران اکونومیست متن محسن سوهانی به شرح زیر است:
«در سوگ فرزانه ی فروتن فرهنگ مدار …
حوالی غروب جمعه پاییزی ۲۲ مهرماه، تماس سعید اسلامزاده به سوگم نشاند. خبر تلخ بود و بهت آور: «دکتر امیرحسن ندایی پر کشید.»
از نخستین بار که ایام نوجوانی با صدا و سیمایش در نقدهای سینمایی تلویزیون آشنا شدم، تا این اواخر که با «نقدآورد» رادیونمایش (برنامهی تخصصی تحلیل میان رشتهای سینما از منظر علوم انسانی) همراهمان بود، خاطرش را جز به نیکی و آموزگاری نمیشناسم.
دانشمند بود و عمیق، فرزانه بود و فروتن، پربار بود و افتاده.
آخرین خاطرهمان در استودیو هشت ارگ کهنسال رادیو، شیرین و ماندگار رقم خورد: ماجرای پیانوی بینوای وزارت اطلاعات!
زبان بسته را از هم گسسته، له و لورده، انداخته بودند گوشهای. پیانوی رویال دو پدالهای که در مکاتبه با شرکت سازندهاش پتروف روشن شد، نمونهای خاص است که بیش از شصت سال از عمرش میگذرد و از طرف دولت وقت چکسلواکی به ایران اهدا شده است. یک روز، بعد از ضبط برنامه به پیشنهاد دکتر ندایی نازنین بر بالینش رفتیم. چون طبیبی دلسوز و نگران، کلاویههایش را نواخت و مژده داد که از پس آن همه جور هنوز زنده است … از طنز ماجرا آنکه علی آقا، نیروی قدیمی خدمات در حین جابهجایی پایه ها درآمد که: {عه، بدبخت شدیم، این جا نوشته وزارت اطلاعات!}. مرد سادهدل دوست داشتنی نمیدانست منظور وزارت اطلاعات و جهانگردی آن روزگار است که نقشی معادل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز ایفا می کرد و رادیو را هم تحت مدیریت داشت.
به هر ضرب و زور که بود سامانش دادیم.
حالا پیانوی پرقدمت «استودیوهشت» رادیو دوباره جان گرفته و خوش میدرخشد. دورش حصاری کشیدیم و شناسنامهای با چند خط شرح حال تا بماند برای آیندگان.
هر روز که قدم به حیاط ارگ کهنسال رادیو میگذارم، به آینده و روند نام های کوچک و بزرگ میاندیشم و رسم روزگار. دیر یا زود ما هم خواهیم رفت. نه فقط از ارگ که از دنیای دون.
میراث فرهنگی اما ماندگار است؛ همان طور که یاد و خاطر دکتر امیرحسن ندایی در قلب دوستدارانش.»