دکتر محمد علیمحمدی در گفتوگویی با ایسنا، تاکید کرد: اگر ما واقعا دلمان میخواهد به کودکان و افرادی که بیماری خاص دارند، کمک کنیم و اگر خیلی به آنها علاقهمندیم میتوانیم برایشان یک NGO تشکیل بدهیم و در واقع توانمندسازی کنیم و به نوعی به شکل اساسی، سازمانی و نهادی کار کنیم، نه اینکه سوار بر موج تبلیغات شویم.
وی سپس گفت: اصولا با این هیجانزدگیهای مقطعی و دورهای که خیلی هم ته و عمق ندارند، موافق نیستم؛ چراکه ما آدمها گاهی اوقات زود هیجانزده میشویم و بدون برنامه کارهایی را انجام میدهیم و بعد آنها را رها میکنیم.
این جامعهشناس در ادامه یادآور شد: البته از دو زاویه میتوان به موضوع تراشیدن سر مجریان برای همدردی با کودک مریوانی نگاه کرد؛ یک زاویه به این برمیگردد که این موضوع یک موضوع خودجوش باطنی و درونی فرد است که بر اساس آموزههای ارزشی، اعتقادی و اجتماعی شکل میگیرد. این اقدام از این جنبه، همدلی و همگرایی و ابتکار است که خیلی اهمیت دارد و یک کار انسانی و قابل تقدیر است؛ ضمن اینکه اشاعهی آن در جامعه هم خوب است؛ یعنی در واقع به نوعی با این رفتار، اخلاق و وجدان جامعه به نوعی بیدار میشود؛ اما اگر بخواهیم از جنبهی دوم به این موضوع نگاه کنیم به این موضوع پی میبریم که مبادا این اقدام یک شویی باشد که نفر اول آن را به راه انداخته، محبوبیت پیدا کرده، به روی سایتها رفته است و حالا افراد دیگری بخواهند بدون اینکه اعتقاد درونی و ابتکاریشان و آموزههای عقیدتیشان را در نظر بگیرند، فقط صرف کسب محبوبیت، به دنبال این اقدام بروند؟
وی به گفتههایش اضافه کرد: البته با این صحبتها نمیخواهیم به کسی اتهامی وارد کنیم، ولی کسانی هستند که به دنبال این قضیه به دنبال موجسواری هستند که این اتفاق نه تنها خوب نیست، بلکه اصل اولیه، اساسی، واقعی و خالص را هم مخدوش میکند؛ بر این اساس به این قضیه میتوان از یک جنبهی دیگر هم نگاه کرد و آن هم این است که ما نباید اجازه بدهیم تا مسائل اساسی، انسانی، اخلاقی و اصولی ما خیلی با شعارزدگی و هیجانزدگی مقطعی آشکار شود و بعدها بدون هیچ نتیجهای دوباره موضوع بخوابد تا دوباره موجی دیگر برخیزد.
علیمحمدی در بخشی دیگر از سخنانش با بیان اینکه گاهی افراد در بعضی از محیطها دچار جوزدگی و هیجانزدگی میشوند، تصریح کرد: ما آدمها گاهی اوقات جوزده و هیجانزده میشویم که اتفاقا این واژهها از واژههای جامعهشناختی است که چطور برخی از افراد وقتی درون یک جمع قرار میگیرند با اتفاقات آن جمع جوزده میشوند و گاهی اخلاق منفی را زودتر به خود گرفته و تحت تأثیر جو قرار میگیرند که این مسائل نباید جزو فرهنگ ما بخصوص در عرصههای نخبگی، رسانگی و پاپلیک باشد؛ چرا که با این اقدام به نوعی همهی اتفاقات تبلیغاتی میشوند، به همین خاطر ما نباید از این موضوعات اصیل انسانی و اخلاقی شو بسازیم.
این جامعهشناس در پایان سخنانش، تراشیدن موی سر معلم کودک مریوانی را یک کار انسانی دانست و گفت: به نظر من کار معلم این کودک، یک کار کاملا انسانی بود، حتی میتوانیم بگوییم بعد از آن هم افرادی که این کار را کردند باز هم کارشان انسانی بود ولی به نظرم این قضیه، منحرف شد. جا دارد در اینجا بگویم حتی اگر نیت این افراد خیر هم باشد باید مراقبت کنیم تا موضوعات اینگونه مطرح نشوند و بعد از مدتی بروند و از بین بروند و سپس موضوع دیگری مجددا علم شود. به عنوان مثال اگر واقعا افراد، بیماران و کودکان سرطانی و یا بیماران خاص را دوست داریم، انقدر عرصه وجود دارد که به آنها کمک کنیم نه اینکه یک کاری مد شود و همه از آن بهرهبرداری کنند.