جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس، رویکرد متفاوتی در موضوع زنان داشته که هرچند در مواردی مورد انتقاد بوده اما در عین حال زنان کشور در دهه گذشته، موفقیتهای پرشماری نیز در عرصههای مختلف علمی، اجتماعی، هنری، اقتصادی و.. داشتهاند. با این وجود همچنان زنان مطالبات برآورده نشدهای دارند که کمتوجهی به آنها از یک سو سبب نارضایتی جامعه زنان و از سوی دیگر بهانه تخطئه نظام از سوی رسانههای مخالف و خارجنشینان میشود.
در این شرایط، نقد و بررسی وضعیت زنان ایرانی و آسیبشناسی مدیریت مسائل زنان، از نگاه خود آنها که در میدانهای واقعی و مبارزه با مشکلات حضور دارند، برداشتی منطقی به دست میدهد و از مسئولان سطوح مختلف نظام هم انتظار میرود به این مطالبات و راهحلها توجه کرده و آنها را در دستور کار خود قرار دهند.
دفتر پژوهش ایران اکونومیست در این راستا، به گفتوگو با نخبگان زن و زنان موفق پرداخته و به تبیین روایت واقعی از زنان ایران، بیان مطالبات آنان و تجارب آنها در رویارویی با مشکلات میپردازد.
پیش از این، گفتوگو با دکتر الهه کولایی عضو هیات علمی دانشگاه تهران، دکتر طاهره چنگیز رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و دکتر منصوره اتحادیه استاد بازنشسته گروه تاریخ دانشگاه تهران و مدیر نشر تاریخ ایران مننتشر شده و اکنون با دکتر «فاطمه مهاجرانی» ریاست اسبق دانشکده فنی و حرفهای دختران شریعتی گفتوگویی انجام دادیم.
ضرورت شناختن گروههای
ایران اکونومیست: مطالبات زنان ایرانی چگونه باید انجام شود و چه کسانی باید عهدهدار آن باشند؟
اگر مطالبه بخواهد فرم مطالبه نه اینکه مناقشه و خشونت داشته باشد، لازمه آن در ابتدا به رسمیت شناختن گروههایی است که مطالبه میکنند. اگر این به رسمیت شناختن درست شکل بگیرد و افراد پایگاه و جایگاه درستی داشته باشند، یقیناً امکان مطرح کردن نظرات و مطالباتشان به آسانی امکانپذیر خواهد بود.
مطالبات توسط همه افراد حق مطرح شدن در جامعه دارد اما معمولاً برای مطرح شدن این مطالبات برخی از گروههای مرجع هستند که میتوانند این مطالبات را به صورت عام مطرح کنند و به طور یقین وجود معاونتی با عنوان معاونت امور زنان و خانواده رئیسجمهور مهمترین نهادی است که میتواند مطالبات زنان را به صورت اعم در کل نظام جمهوری اسلامی مطرح کند.
وجود معاونتی با عنوان معاونت امور زنان و خانواده رئیس جمهور مهمترین نهادی است که میتواند مطالبات زنان را به صورت اعم در کل نظام جمهوری اسلامی مطرح کندایران اکونومیست _ مشکلات و دشواریهای اصلی زنان ایرانی در عرصههای مختلف، به ویژه حوزه فعالیت شما چه بوده و چگونه باید با آنها مواجهه شد؟
یکی از مهمترین دشواریهای زنان در حوزههای اجتماعی این است که چون مخرج کسر فعالیت زنان در جامعه پایین است همیشه تعداد مردهایی که مدیر بودهاند، بسیار بالا بوده است و تعداد زنانی که مدیر بودهاند هم خیلی کم بوده است. به همین دلیل اگر اشتباهی از طرف یک زن صورت بگیرد، بسیار به چشم میآید و دیده میشود. لذا جامعه اشتباه از زنان را کمتر برمیتابد در حالی که اگر همان عملکرد را یک آقا داشته باشد، به عنوان یک عملکرد ضعیف و ایراددار دیده نمیشود. پس مهمترین چالشی که زنان در جامعه دارند در حوزه نگاهی است که به عملکرد آنها وجود دارد. در خصوص نوع مواجهه شدن با این مشکلات دو نکته وجود دارد؛ یکی اینکه زنانی که میخواهند مدیر شوند باید بپذیرند که وارد فضایی میشوند که میبایست میزان وقت و انرژی زیادی صرف این کار کنند و دوم اینکه جامعه باید این فرصت به آنها بدهد. ما نباید فراموش کنیم که اگر میگوییم نصف جامعه زنان هستند و حداقل ۵۰ درصد از دانشگاهیان ما زن هستند، پس باید به این سمت حرکت کنیم که یک درصدی از مدیران و تصمیمگیران ما زنان باشند و این بستری است که جامعه میبایست فراهم کند.
ایران اکونومیست _ نقدهای اصلی شما به سیاستهای جمهوری اسلامی در حوزه مسائل زنان چیست و چه پیشنهادهایی برای اصلاح آنها دارید؟
مهمترین نکته در این خصوص به رسمیت شناختنهاست؛ یعنی به طور مثال ما باید حجاب عرفی را به رسمیت بشناسیم و یا بسیاری از موضوعهای دیگر زنان و تفاوتها را به رسمیت بشناسیم و کمک کنیم آدمها بدون اینکه بخواهند درگیر سانسور خودشان شوند عملکرد واقعی خود را داشته باشند. بسیاری از اوقات شاهد این هستیم که آنقدر افراد درگیر ظواهر موجود میشوند که اصل کار را فراموش میکنند؛ در حالی که اگر به اندازه کافی روی ارزیابی عملکرد به صورت واقعی توجه کنیم به خروجیهای مهمتری خواهیم رسید.
باید بسترهای قانونی حضور زنان در جامعه مهیا شود
ایران اکونومیست _ زنان ایرانی همچون شما در چهار دهه اخیر موفقیتهای زیادی داشتهاند؛ منشاء این موفقیتها چه بوده و چگونه باید آنها را تقویت و در جامعه نهادینه کرد؟
در اینکه نظام جمهوری اسلامی فضا را برای زنانی که علاقمند به فعالیت بودند باز کرد، هیچ تردیدی نیست اما تصمیمهایی که گرفته میشود به شدت شکننده هستند. برای نمونه در دولت روحانی تصمیم گرفته شد که زنان بتوانند ۳۰ درصد از پستهای مدیریتی را برعهده بگیرند اما این تصمیم با رای دیوان عدالت اداری بازگشت.
با وجود همه حمایتهایی که از زنان میشود و خانوادهها هم بسیار حامی هستند، شکنندهبودن قوانین به عنوان مهمترین مشکل خودنمایی میکندچنین اتفاقی به این معناست که ما تاب و تحمل این را نداریم که زنان بتوانند فرصتهایی که کسب میکنند را نگه دارند. پس با وجود همه حمایتهایی که از زنان میشود و خانوادهها هم بسیار حامی هستند، شکنندهبودن قوانین به عنوان مهمترین مشکل خودنمایی میکند. پس زنان به دلیل اینکه مانند مردان، شبکههای اجتماعی قوی ندارند از گردونههای مدیریتی خارج میشوند.
برای تقویت توفیقات زنان در جامعه باید به آموزشها و تواننمندسازیهایی که در حوزههای مختلف صورت میگیرد، توجه بیشتری شود. دیگر اینکه باید بسترهای قانونی حضور زنان در جامعه مهیا شود؛ یعنی وقتی تصمیم گرفته می شود ۳۰ درصد از پستهای مدیریتی را برعهده زنان باشد، می بایست بسترهای قانونی برای اجرای آن در جامعه مهیا شود. پس ما باید بپذیریم که مطالبات زنان مطالبات جامعه است و وقتی حال جامعه خوب میشود که حال زنان جامعه بهتر شده باشد و درک این موضوع یقیناً در حل مسائلی که در جامعه شاهد آن هستیم، بسیار موثر است.