نگاهها به توافق هستهای ایران با قدرتهای جهانی در تلآویو هم مشابه هر موضوع دیگری در عرصه تصمیمگیری، اختلافبرانگیز بوده است. در میان مقامات صهیونیستی، یکی امضای برجام را اشتباه تاریخی دانسته (۱) و دیگری از انتخاب توافق به عنوان بهترینِ بدها می گوید. یکی خروج دونالد ترامپ از برجام را فاجعه میخواند و دیگری همین عنوان را به احیای برجام نسبت میدهد.
در این رابطه، بهترین تشریح همان چیزی است که المانیتور میگوید: «نگاه به برجام در اسرائیل به دو بخش تقسیم شده؛ گروهی که تصور میکنند احیای برجام در میان گزینههای بدِ موجود بهترین است و گروه دومی که آن را فاجعه میدانند.» (۲)
به هر صورت، وزنهی مخالفت با برجام در سیاست خارجی تلآویو سنگینی میکند. این یعنی بیشتر سیاستمداران صهیونیست برجام را توافق خوبی نمیدانند. در طول سالهای اخیر نتانیاهو، بنت و لاپید که در رأس قدرت رژیم صهیونیستی قرار گرفتهاند مخالف برجام بودهاند.
نگاه امنیتیها در تلآویو به توافق هستهای
المانیتور: نگاه به برجام در اسرائیل به دو بخش تقسیم شده؛ گروهی که تصور میکنند احیای برجام در میان گزینههای بدِ موجود بهترین است و گروه دومی که آن را فاجعه میدانند
نگاهی به موضعگیریهای آشکار میگوید بخش قابل توجهی از مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی با برجام موافقند (۳)؛ البته، لازم به توضیح است در این ارگانها هم موضع واحدی دیده نمیشود. تا آنجا که اورشلیم پست اختلافات موجود بر سر برجام را بیشترین اختلاف مقامات امنیتی این رژیم در دهه اخیر میداند.(۴)
در موساد اگرچه بارنیا و کوهن دو رئیس پیشین موساد مخالف برجامند اما بخشی از روسای سابق موساد خروج آمریکا از برجام را اشتباه و حتی فاجعه میدانند. بیشتر مقامات بازنشسته و قدیمی نظامی در اراضی اشغالی بارها موضع مثبت خود نسبت به برجام را اعلام کردهاند. در میان نفرات فعلی نظامی رژیم صهیونیستی هم چنین دیدگاهی دیده میشود.
اورشلیم پست در همین رابطه مینویسد:« فرمانده سابق ارتش اسرائیل، فرمانده سابق اطلاعات ارتش اسرائیل و رئیس سابق تجزیه و تحلیل اطلاعات اسرائیل، همگی گفته اند که مقابله با تهدید هسته ای ایران تا پایان ۲۰۲۵ ایده خوبی بود.» این دسته از ژنرالهای صهیونیستی اعتقاد دارند، توقف در برنامه اتمی ایران، حتی برای مدتی کوتاه به نفع تلآویو است.
مخالف مطلق برجام
در دستهی سیاستمداران، با وجود مخالفت قریب به اتفاق آنها با برجام، علت مخالفت و نوع مواجههی با آن پیچیدهتر است. به نوشته تحلیلگر اینترسپت گروه اول از سیاستمداران که برجستهترین آنها نتانیاهو است، طیفی هستند که مخالفت آنها با برجام ربطی به محتوای این توافق ندارد. به همین دلیل هم پیش از اینکه اصلا توافقی امضا شود و جزئیاتی تعیین شود، مخالفت این گروه شروع شده بود.(۵)
به عقیده آنها، هر توافقی که از طرف ایران قابل پذیرش باشد، فاجعهی سیاسی برای اسرائیل محسوب میشود؛ آنهم به این دلیل که برنامهی اتمی تنها بخشی از پازلی است که تکمیل آن تغییر در موازنه و رهبری منطقه به نفع ایران خواهد بود؛ مسئلهای که مشکل اصلی اسرائیل با توافق اتمی است.
رژیم صهیونیستی، هژمونی ایران در جنوب غرب آسیا را خطری وجودی برای خود میداند؛ چیزی که ایران برای دستیابی به آن، به دو ابزار مهم مشروعیت و ثروت احتیاج دارد. به عقیده سیاستمداران اسرائیلی، هرگونه توافقی که بتواند -ولو اندکی- موجب تقویت این دو متغیر برای ایران شود باید شکست بخورد.
پیش از امضای برجام، نتانیاهو مدعی تلاش برای دستیابی به توافق بهتر بود. اما شرایطی برای توافق مطلوب ترسیم میکرد که نشان میداد او در واقع به دنبال عدم توافق است. (۶) او مدعی توافقی بود که برنامهی اتمی ایران را نه محدود، بلکه بطور کامل تخریب کرده و ایران را به تغییر در سیاستهای منطقهای خود وادار کند.
در بدو ورود بایدن به کاخ سفید، فارین پالیسی مخالفت نتانیاهو با اساس توافق را به خوبی توضیح داده بود: اینکه «نتانیاهو نمیخواهد هیچ امتیازی به ایران داده شود»
نتانیاهو میدانست پذیرش چنین توافقی تنها در حالتی ممکن است که دیگر چیزی به عنوان جمهوری اسلامی وجود نداشته باشد. (۷) در بدو ورود جو بایدن به کاخ سفید، فارین پالیسی مخالفت نتانیاهو با اساس توافق را به خوبی توضیح داده بود: اینکه «نتانیاهو نمیخواهد هیچ امتیازی به ایران داده شود.»
نتانیاهو میدانست هر توافقی حتما بخش قابل توجهی از برنامه اتمی ایران را محدود کرده و نظارتهای بیسابقهای بر ایران اعمال میکند. چیزهایی که حتما برای صهیونیستها مطلوب بود اما کنار گذاشته شدن قطعنامههای شورای امنیت، خروج ایران از انزوای سیاسی و گفتوگو با هیاتهای غربی به معنی مشروعیت بخشی به جمهوری اسلامی و افزایش اعتبار و نفوذ ایران است. یکی از مقامات پیشین صهیونیست برای مخالفت با برجام در همین رابطه میگوید: «تا پیش از توافق، ایران دست کم رژیمی تحت تحریم و منفور بود.» (۸)
از این دیدگاه، رفع تحریمها -هرچند ناقص- میتواند تا حدودی به بهبود وضعیت اقتصادی ایران کمک کند؛ تجارت آزادتر به معنی اقتصادی پویاتر و توان بیشتر برای افزایش قدرت نظامی ایران خواهد بود. نتانیاهو مطلع بود که خواست سیاسی آمریکا، مخالفتهای کنگره و ساختار تحریمها به ایران اجازه نمیدهد انتفاع کاملی از رفع تحریمها کسب کند.
با این حال، تغییر هر چند اندک در شرایط اقتصادی ایران، چیزی نیست که نتانیاهو با آن کنار بیاید. گفتههای او در کنگره آمریکا همین مسئله را توضیح میداد: «آیا ایران با برداشته شدن تحریمها و قویتر شدن اقتصادش کمتر تهاجمی خواهد بود؟ ایران با دستیابی به پول بیشتر، کمتر از تروریسم حمایت میکند؟» (۹)
اختلافات پررنگ آمریکا و رژیم صهیونیستی
مجموعهی این دلایل موجب شده بود، نتانیاهو هر آنچه درتوان داشت هزینه کند تا جلوی اجرای توافق را بگیرد؛ مسیری که در نهایت با همراهی ترامپ موجب خروج آمریکا از توافق شد. مخالفت نتانیاهو با اساس توافق، در تضاد جدی با دیدگاه باراک اوباما قرار داشت. اوباما معتقد بود هیچ کشوری در خاورمیانه توانایی به چالش کشیدن اساسی هژمونی ایالات متحده را ندارد، بنابراین با وجود کاهش اهمیت استراتژیک خاورمیانه، لازم است آمریکا بر شرق آسیا متمرکز شود به این دلیل که در آن منطقه قدرتی در آستانه رقابت هژمونیک با ایالات متحده در حال ظهور است.
دولت اوباما معتقد بود انزوای بیشتر ایران نه ممکن است و نه مفید و اینکار با وجود مخالفت اروپا و چین به هزینه بسیار زیاد ایالات متحده برای حفظ ابرقدرتی منجر می شود؛ اما نتانیاهو همچنان به سازش ناپذیری آمریکا با ایران نیاز داشت، در نتیجه، مخالفت با برجام شدت یافت.
البته، لازم به توضیح است آنچه در مورد علت مخالفت طیف نتانیاهو با برجام گفته شد، قابل تعمیم به دیگر مخالفان برجام هم هست. با این وجود، طیف دوم از همان ابتدا پذیرفت که نمیتواند بدون درگیری با آمریکا جلوی اصل توافق اتمی مقاومت کند. بنابراین ترجیح داد انرژی خود را صرف اصلاح جزئیات آن کند. هاآرتص در همین رابطه نوشته تفاوت لاپید با نتانیاهو این است که لاپید پذیرفته نمیتواند جلوی امضای توافق را بگیرد. (۱۰)
نشنال اینترست: پذیرش لاپید در مورد اینکه نمیتوان جلوی توافق را گرفت و نباید از اختلافات داخلی آمریکا استفاده کرد موجب شده تا برای تغییر و اصلاح در مفاد توافق تلاش کند
مخالفان نتانیاهو هم با برجام مخالفند
روابط استراتژیک با امریکا، اصلیترین علتی است که موضع دومین دسته از سیاستمداران مخالف برجام را تشکیل میدهد. به گزارش اورشلیم پست، رویکرد نتانیاهو در قبال برجام، نه تنها موجب تغییری در توافق نشد که روابط آمریکا و اسرائیل را با مشکلاتی مواجه کرد که هنوز هم نتایج آن احساس میشود. (۱۱)
از این گذشته نظرسنجیها در آمریکا نشان میدهد کنشگری نتانیاهو در مورد برجام به خصوص با سخنرانی در کنگره که با دعوت جمهوری خواهان و مخالفت اوباما انجام شده بود، باعث شکاف بین احزاب در آمریکا شده و موضوع اسرائیل را به یک مسئله سیاست داخلی در انتخابات آمریکا تبدیل کرده است. در نتیجه لازم است حمایت دو حزبی آمریکا از اسرائیل به حالت اولیه بازگردد.(۱۲)
تمامی سیاستمداران صهیونیستی، برنامه اتمی ایران را تهدید وجودی میدانند و به دنبال نابودی آن هستند (۱۳) اما نه به هر طریقی. لاپید در همین رابطه گفته است: «ما با توافق اتمی مخالفت می کنیم اما بدون آسیب رساندن به روابط با آمریکا. در آن زمان آمریکایی ها دیگر به حرف ما گوش نمیدادند پس رفتند و و توافقنامه بدی امضا کردند.»(۱۴)
به گزارش نشنال اینترست، پذیرش لاپید در مورد اینکه نمیتوان جلوی توافق را گرفت و نباید از اختلافات داخلی آمریکا استفاده کرد موجب شده تا صرفا برای تغییر و اصلاح در مفاد توافق تلاش کند.(۱۵)
علاوه بر مواردی که پیشتر در دلایل مخالفت نتانیاهو با برجام ذکر شده، مواردی در جزئیات برجام وجود دارد که انتقادات مقامات صهیونیستی را بیشتر میکند. مهمترین نگرانی تلآویو بندهای موسوم به غروب آفتاب است. برای تلآویو مهم است که یا این بندها اصلاح شود و یا تفاهمی جداگانه با آمریکا تضمین کند که بعد از پایان محدودیتهای ایران طبق برجام، توسعه اتمی ایران با ابزارهای دیگر غیر ممکن میشود.
از این گذشته، رژیم صهیونیستی به دنبال آن است تا با همکاری آمریکا جلوی توسعه نظامی و نفوذ منطقهای ایران که با وجود آزاد شدن اموال بلوکه شده سرعت میگیرد بایستد. از آنجا که هنوز تغییراتی در این موارد ایجاد نشده، انتقادات لاپید به برجام همچنان ادامه دارد.