بحث فروش پایاننامه نه امر جدیدی است و نه خلافی استثنایی. در میان تخلفهای ریز و درشتی که امروزه دور و بر ما را گرفته است این اقدام از سوی فروشندگانش یک فعالیت اقتصادی است و از سوی خریداران رسیدن به یک مدرک که به طریقهای دیگری به افراد زیادی داده شده و میشود و هیچ کس هم نمیرنجد، بنا بر این خبری که از قول یکی از مسئولین وزارت علوم مبنی بر مقابله با فروشندگان پایاننامه و جرمانگاری آن در رسانهها انعکاس یافته در حد یک طنز و شوخی میتواند قلمداد شود. البته این قلم نمیخواهد بر خرید و فروش پایاننامه مهر تأیید بگذارد، بلکه بر این باور است که خانه از پایبست ویران است، شعارهای این چنینی تنها نمکی بر زخم است نه چیز دیگر. برای رفع ابهام توضیحی لازم است. چندی پیش یکی از دانشجویان برای نوشتن پایاننامه به جستجوی منابع پرداخت و در میان کارهای انجام شده چند پایاننامه دفاع شده را یافت و وقتی برای مطالعه آنها وارد عمل شد ملاحظه کرد که یکی از آنها عینا پایاننامهای است که در چند سال قبلتر در دانشگاهی دفاع شده بود و وقتی آن را به من نشان داد دیدم که آن بیانصاف حتی صفحه تقدیر و تشکر آن را هم بازنویسی نکرده است! خوب این جا چه باید کرد؟ پای فروشنده و خریداری در میان نیست، اما دزدی آشکاری صورت گرفته است...
آقای مسئول محترم وزارت علوم! چرا برای از بین بردن ریشهها به سرشاخههای ریز پرداختهاید با این که میدانید برخورد با این پدیده نه ممکن است و نه مفید؟ گذشته از این که دانشورزی در جامعه امروز ما چندان هم جدی نیست. کافی است اندکی به خود و اطراف خود بنگریم! اما اگر روزی بخواهید با پدیده خرید و فروش پایاننامه و در سطح کلانتر دزدی و رونویسی جلوگیری کنید باید اول به استاد و بعد به دانشجو بپردازید نه فروشنده یا کارساز پایاننامه. شما و ما میدانیم که برای انجام پایاننامه در مقطع ارشد حد اقل دو استاد راهنما و مشاور در مسیر شکلگیری و دو استاد داور در پایان کار، پایاننامه را ارزیابی میکنند و در رساله دکتری بر این تعداد افزوده میشود و همه اینان در قبال مأموریت خود حق الزحمهای گاه گزاف میگیرند، اینان چه کاره اند؟ مگر اساتید و گروه علمی مراکز از آغاز تأیید عنوان و تهیه طرحنامه تا فرجام کار نباید بر کار دانشجو نظارت کنند؟ آیا به جای برخورد با فروشنده، اگر یک بار استادی که با کوتاهی در انجام وظیفه خود اجازه دفاع داد از کار برکنار شود و دوره دانشجو نیز باطل اعلام شود کسی به چنین کاری روی میکند؟ شما میدانید که برای این کار نه نیاز به وضع قانون است و نه بیان تهدید، چون وظیفه اولیه استاد و دانشجو پایبندی به چنین اخلاقی است. فاجعه در دانشگاه است نه بازار!
افسوس که دیگر چیزی در جای خود نیست و اگر قرار باشد جلوی چنین کاری گرفته شود، پای خیلیها به میان میآید؛ پس بگذارید آرامش باشد!!!