کارآگاهان جنایی راز سه جنایت را با انجام تحقیقات تخصصی فاش کردند. در یکی از این جنایتها مردی چهار عضو خانوادهاش را کشت و سپس به زندگیاش پایان داد.
کد خبر: ۵۰۷۰۴
به گزارش ایران اکونومیست، در جنایتی دیگر مردی میانسال به دست دختری جوان به
قتل رسید و سومین پرونده با اعترافات متهمی که مرد نمایشگاهداری را به
قصد سرقت به قتل رسانده بود به نتیجه رسید.
اهالی خیابانی در
کرمانشاه ساعت هفت صبح روز پنجشنبه هفته گذشته در تماس با مرکز فوریتهای
پلیسی ۱۱۰ اعلام کردند از خانه یکی از همسایگان صدای شلیک گلوله به گوش
رسیده است.
شرق نوشت: ماموران دقایقی بعد خود را به محل حادثه رساندند و وقتی
کسی در را به رویشان باز نکرد با شکستن در وارد خانه شدند. آنها ناگهان خود
را در برابر پنج جسد دیدند و موضوع را به کارآگاهان جنایی اطلاع دادند.
افسران ویژه مبارزه با قتل بعد از حضور در محل جنایت متوجه شدند هر پنجنفر
با شلیک گلوله از پا درآمدهاند. سلاح در نزدیکی یکی از مقتولان بود و
شواهد نشان میداد گلوله از فاصله بسیار نزدیک به وی شلیک شده است. همین
مساله نشان میداد این فرد خودکشی کرده است.
کارآگاهان در جریان
تحقیقات پی بردند مقتولان مادر و چهار پسر او بودند و درواقع یکی از پسران
بعد از قتلعام اعضای خانوادهاش به زندگی خود پایان داده است. تجسسهای
پلیسی همچنین فاش کرد عامل این کشتار از مدتها قبل از مشکلات روحی و روانی
بهشدت رنج میبرد و مدتی بود با خانواده خود دچار اختلاف شده بود. به این
ترتیب انگیزه قتلعام خانوادگی نیز فاش و اجساد به پزشکیقانونی منتقل شد.
کارآگاهان جنایی شیراز نیز در پی اعترافات دختری جوان توانستند راز مرگ
مردی را که بهنظر میرسید در سانحه رانندگی کشته شده است، فاش کنند.
ماموران چندی قبل جنازه مردی ۴۵ ساله را که ظاهرا در پی تصادف با خودرو
کشته شده بود، یافتند و به پزشکیقانونی منتقل کردند. متخصصان بعد از بررسی
جسد اعلام کردند این مرد با ضربات چاقو به قتل رسیده است و مرگ وی ربطی به
تصادف ندارد.
کارآگاهان در گام بعدی هویت مقتول به نام حمید را فاش
و تحقیقات خود را روی زندگی خصوصی وی متمرکز کردند. آنها فهمیدند این مرد
با دو دختر جوان در ارتباط بوده و مرتب با آنها تماس میگرفته و تلفنی صحبت
میکرده است.
هر دو دختر بهعنوان مظنونان پرونده بازداشت شدند اما
یکی از آنها بر بیگناهیاش اصرار کرد و مدارکی را ارایه داد که ثابت
میکرد او در قتل نقش ندارد. دختر دوم که کوکب نام دارد بعد از چندروز
بازجوییهای تخصصی بالاخره به قتل اعتراف کرد و گفت: «من و حمید سه سال قبل
با هم آشنا شدیم و در این مدت با هم تلفنی در ارتباط بودیم تا اینکه حمید
به من زنگ زد و قرار ملاقات گذاشت. روز حادثه وقتی سر قرار رفتم فهمیدم او
قصد دارد به من تعرض کند بههمین دلیل برای دفاع از خودم با قفل فرمان
خودرو چند ضربه به کمر وی زدم و بعد هم با چاقو ضربات بعدی را وارد کردم و
وقتی مطمئن شدم حمید مرده است جسد را در خیابان انداختم و طوری صحنهسازی
کردم که بهنظر برسد او تصادف کرده است.» کوکب بعد از اعتراف به قتل روانه
بازداشتگاه شد و تحقیقات از وی همچنان ادامه دارد.
در همین حال
کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد قاتل مردی را که نمایشگاه خودرو داشت به مرجع
قضایی معرفی کردند. جنازه مقتول صبح روز ۱۹دی در حالیکه دست و پایش با
طناب بسته شده بود در یکی از خیابانهای شهر پیدا شد و کارآگاهان بعد از
انتقال جسد به پزشکیقانونی پی بردند این مرد خفه شده است. در حالیکه
تحقیقات پیرامون این جنایت آغاز شده بود خانواده مردی به نام نیما گمشدن
او را به پلیس اطلاع دادند و معلوم شد مقتول همان نیماست.
کارآگاهان
در جریان تلاش برای رازگشایی از این جنایت به بررسی فهرست مکالمات تلفنی
مقتول پرداختند و فهمیدند او روز حادثه با دونفر از دوستان خود به نامهای
علی و بابک در تماس بود. هر دو مرد بازداشت شدند و علی وقتی تحت بازجویی
قرار گرفت اسرار مرگ مرد نمایشگاهدار را فاش کرد. او گفت: «بابک روز حادثه
با من تماس گرفت و خواست به خانهاش بروم وقتی به آنجا رسیدم دیدم دست و
پای نیما را بسته است. از او درباره علت این کارش پرسیدم و ادعا کرد مسایل
ناموسی در میان است.
او گفت برای کاری حتما باید از خانه خارج شود
بههمین دلیل از من میخواهد تا زمان بازگشتش مراقب نیما باشم ابتدا خواستم
نیما را آزاد کنم و اجازه بدهم برود اما بابک مخالفت کرد. تا زمانی که من
در آن خانه بودم نیما زنده بود و احتمالا بابک بعد از رفتن من او را کشته
است.»
بابک وقتی دست خودش را رو شده دید به قتل اعتراف کرد و گفت:
«برای سرقت دو قطعه چک که خودم صادر کرده بودم این نقشه را طراحی کردم
چکها در اختیار نیما بود بههمین دلیل او را به خانهام کشاندم و بعد از
بستن دست و پایش کلید گاوصندوق مغازهاش را از او گرفتم و برای سرقت به
آنجا رفتم من علاوه بر چکها خودرو پژو۲۰۶ او را نیز دزدیدم و بعد از
بازگشت به خانه نیما را خفه و جسدش را در خیابان رها کردم.»
این متهم نیز در حال حاضر در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.