محمدجواد ظریف که در دور اول سفرهای منطقهای خود بلافاصله بعد از مذاکرات ژنو 3 و حصول توافق هستهای نهایی با کشورهای 5+1 عازم کشورهای حاشیه خیلجفارس شده بود، از روز گذشته دور دوم سفرهای منطقهای خود به کشورهای منطقه را آغاز کرده است. مقصد سفرها اینبار اما کشورهای دوست و همراه با سیاستهای جمهوری اسلامی ایران چون سوریه، لبنان، عراق و اردن هستند و سوریه محور اصلی رایزنیهای دیپلماتیک.
تحرکات 3 مرحلهای دیپلماسی منطقهای دولت یازدهم
دور
جدید از سفرهای محمد ظریف را اما باید فاز سوم از تحرکات منطقهای دولتی
دانست که بارها کشورهای همسایه و منطقه را اولویت اصلی سیاست خارجی خود
معرفی کرده است.
فاز اول؛ دور کردن خطر جنگ از سر خاورمیانه
روحانی
در روزهایی مسیر پاستور را در پیش گرفت و عنوان رییس جمهوری ایران را
همراه خود دید که احتمالات درخصوص حمله نظامی آمریکا، انگلیس و فرانسه به
سوریه بر خاورمیانه سایه افکنده بود. روحانی اما زودتر از همتایان منطقه ای
خود ابتکار عمل را در دست گرفت و توانست خطر جنگ را از سر سوریه بحران زده
و خاورمیانه دور کند. روحانیِ رییس جمهور، در یک سوی ماجرای حل بحران
سوریه در تماسهای پی در پی با همتایان روسی و منطقهای خود و ظریف دیپلمات
در سویی دیگر در رایزنی با وزرای خارجه کشورهای همسایه از جمله ترکیه
توانستند ورق بازی در سوریه را عوض کنند. آمریکا و انگلیس که روزشمار حمله
به سوریه را آغاز کرده بودند یکباره عقب نشستند و فرانسه هم که خود را در
میدان تنها یافته بود همراه دو قدرت غربی دیگر شد تا اینگونه خطری بزرگ از
سر خاورمیانه رد شود. ظریف چندی بعد و به صراحت از نقش آفرینی دولت ایران
در جلوگیری از بروز جنگی که می توانست دامان ایران را نیز بگیرد سخن گفت.
فاز دوم؛ پشت کردن کشورهای حاشیه خلیج فارس به عربستان؟
دولت
مستقر گام دوم دیپلماسی منطقه را به فاصله ای کوتاه از حصول توافق هسته ای
با قدرت های جهانی و در جریان سفر به کشورهای حاشیه خلیج فارس برداشت. به
عقیده کارشناسان مهمترین هدف ظریف از سفر به کویت، عمان و قطر
اطمینانبخشی به کشورهای حوزه خلیج فارس در رابطه با پرونده هستهای و
توافق به دست آمده در ژنو در میانه شانتاژها و جوسازی دولت عربستان و
اسرائیل بود که تلاش داشتند ایران را به عنوان خطری منطقهای مطرح سازند.
سفر بهنگام ظریف عملا توانست آثار سوء تبلیغات این دو کشور مخالف ایران را
برطرف کرده و عربستان را به نحوی در منطقه منزوی کند.
ظریف در ضمن این سفر پیام مهم مقامات ایران به کشورهای منطقه مبنی بر تضمین دادن به صلح آمیز بودن برنامه هسته ای و ایجاد امنیت پایدار در منطقه را منتقل و تاکید کرد«توافق به دست آمده میان ایران و کشورهای 1+5 در بهبود امنیت و ثبات منطقه کمک می کند و برخلاف منافع کشورهای همسایه نمی باشد.»
اما این تنها مناسبات دولت روحانی با کشورهای حاشیه خلیج فارس در چند ماه اخیر نبوده است. در میانه تحرکات منطقه ای وزارتخارجه آسمان ایران هم میزبان پروازهای پی در پی مقامات کشورهای حاشیه خلیج فارس به ایران طی 4 ماه گذشته بود که در راس آنها سفر سلطان قابوس عمانی به ایران را می توان نام برد که پیشگام تغییر رویکرد دیپلماتیک نسبت به ایران بود.
اهمیت این سفر آنجا روشن شد که سلطان قابوس حاضر به حضور در جلسه شورای همکاری خلیج فارس که به دنبال تصویب قطعنامه ضدایرانی بود نشد تا اینگونه خشم بسیاری ازکشورهای عربی منطقه را سبب شود. چه آنکه غیبت عمان به عنوان کشوری مهم در مناسبات حوزه خلیج فارس، این پیام را به به اعضای شوارا مخابره کرد که عمان انتخاب کرده که از دستورات عربستان برای تایید قطعنامه های ضد ایرانی که توافق روسای جمهور ایران و آمریکا راز بین می برد تبعیت نکند تا اینگونه نقش کانال ارتباطی خود بین مقامات تهران - واشنگتن را به خوبی ایفا کند.
سفر وزیر خارجه امارات به ایران در بحبوحه اختلافات بین ایران و امارات بر سر جزایر سه گانه نیز وجهی مهم به تحرکات دیپلماتیک دولت در حوزه منطقه ای بخشید. اهمیت این سفر را شاید بتوان در افشاگری دبکا رسانه وابسته به رژیم اسرائیل از پشت پرده این سفر جستجو کرد. که صراحتا به نگرانی مقامات این رژیم از دوستی و آشتی بین ایران و امارات اشاره کرد. گویی آنکه عمان و امارات دو عضو شورای همکاری خلیج فارس راه مستقلی در قبال تهران بدون در نظر گرفتن خواسته های سعودی انتخاب کردند.
فاز سوم؛ دیپلماسی ظریف فراتر از نشست ژنو2
محمد
جواد ظریف اما در حالی روز گذشته سفر جدید منطقه ای خود به لبنان، عراق،
سوریه و اردن را آغاز کرده است، که رایزنی با کشورهای دخیل در حل بحران
سوریه و حاضر نشست ژنو 2، پیگیری قتل ماجد الماجد تروریستی که عامل حادثه
تروریستی در برابر سفارت جمهوری اسلامی ایران در لبنان بود و تلطیف فضای
حاکم بر لبنان برای تشکیل دولت جدید از مهمترین محورهای مطرح شده پیرامون
این سفر است.
هر چند دیروز کری و لاوروف در منفرانس خبری مشترک با حضور اخضر ابراهیمی نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه در پاریس بر دعوت از ایران و عربستان تاکید کردند اما با توجه به شروطی که امریکا برای حضور تهران در ژنو 2 مطرح کرده بود اما دیپلماسی منطقه ای دولت روحانی در فازی متفاوت نقش افرینی خود را آغاز کرده و به نظر میرسد سفر محمدجواد ظریف در آستانه مذاکرات ژنو2 در راستای تاثیرگذاری بر این نشست و بازی دیلپماتیک ایران برای همراه کردن کشورهای منطقه با مواضع ایران درخصوص سوریه است.
آنگونه که به نظر می رسد ظریف استراتژی رایزنی همزمان با مخالفان و موافقان دولت بشار اسد را دستور کار رایزنی های دیپلماتیک خود قرار داده است تا اینگونه فضای منطقه درباره سوریه را مطلوب نظام جمهوری اسلامی شکل دهد. استراتژی که در یک سوی او رایزنی با مقامات ترکیه و قطر به عنوان مخالفان و سوی دیگر آن مشورت با کشورهایی چون اردن و عراق به عنوان کشورهای دوست دولت بشار اسد را باید دید.
وزیر خارجه ایران پیشتر در رایزنی با داوود اوغلو وزیر خارجه ترکیه توانسته بود موافقت این کشور در حل بحران سوریه را با خود همراه کند، در سفر اول خود به قطر نیز تلاش هایی را برای کاستن فشارها از سوی دوحه دنبال کرد. چه آنکه دولت دوحه از حامیان سرسخت مخالفان اسد به حساب می رود و تاکنون از هیچ گونه کمک مالی و نظامی دریغ نکرده است.
اهمیت دیگر رایزنیهای ظریف در منطقه در آستانه نشست ژنو 2 را باید در غیبت عربستان در این نشست جستجو کرد. کشوری که طی سالهای اخیر بیشترین خصومت را با دولت بشار اسد داشته است و تلاشهای زیادی را نیز برای کشاندن کشورهای غربی به جنگ علیه این کشور انجام داد اما در نهایت مقهور دیپلماسی دولت جدید ایران شد. امری که به نظر می رسد اینبار نیز در حال رخ دادن است و ایران با وجود عدم دعوت به این نشست، به خوبی در حال بهره برداری از فضای کلی منطقه به نفع سوریه است.
در همین راستا ظریف طی سفر اخیر خود ضمن دیدار با مسئولان عراقی و اردنی دیداری نیز با بشار اسد خواهد داشت تا اینگونه دیپلماسی خود در بحران سوریه را پیگیری کند.
این اقدامات در حالی صورت می گیرد که روسیه و اخضر الابراهیمی نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در امور سوریه همچنان در تلاش برای فراهم سازی فضا برای حضور ایران در نشست ژنو2 است.
ایران همچنان در کنار حزب الله
سفر
دیروز ظریف به لبنان فارغ از بررسی روابط بین دو کشور و ابعاد حادثه
تروریستی اخیر در مقابل سفارت ایران و قتل ماجد الماجد،گویی از جهتی دیگر
حائز اهمیت است. اهمیتی که باید آن را در تلاشهای جمهوری اسلامی در بسط
بیش از پیش قدرت و نفوذ خود در لبنان، سواحل دریای مدیترانه و مرزهای
اسرائیل دانست.
چنانچه به نظر میرسد حسن روحانی و تیم دیپلماسی او تلاش دارند به کشورهای غربی یادآوری کنند که ایران در کاهش تنشهای منطقهای و بینالمللی نقشی به سزایی دارد و میتواند تاثیری مستقیم بر معادلات و بازیهای منطقهای بگذارد. به همین دلیل به نظر میرسد که ظریف در کنار ماموریتهای خود به لبنان تلاش برای تلطیف فضا در جهت تشکیل دولت جدیدی در لبنان نزدیک به حزب الله را نیز در دستور کار خود دارد تا اینگونه به تقویت جایگاه حزب الله به عنوان یک هم پیمان مهم منطقه ای در داخل لبنان نیز کمک کند.
به عقیده کارشناسان و تحلیلگران حوزه خاورمیانه، تهران همچنین تلاش دارد با این کار ضمن نشان دادن حسن نیت خود به همسایگان عرب خود به ویژه عربستان سعودی این پیام را بدهد که اهل تعامل است و این مساله را در لبنان به روشنی می توان دید. پرونده ای که نسبت به پرونده های دیگر منطقه ای که ایران با طرف های عربی بر سر آنها اختلاف نظر دارد آسان تر و سهل الوصول تر است. به عبارت دیگر ایران قصد دارد حسن نیت خود را به اعراب از لبنان نشان دهد.