تجربه نشان داد که اجرای هدفمندی یارانه ها به روش پرداخت نقدی یکسان وهمگانی عادلانه و منطقی نیست .درعین حال بنظر ننی رسد جایگزین نمودن کالا با پول نقد هم معطوف به نتیجه و بدون آفت باشد.
کد خبر: ۵۰۴۷۹
اصولا درمورد مسایل داخلی اعم ازسیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی صفحه ای در نوت بوک یا تبلت سیاه نمیکنم بیشتر درحدبضاعت پیرامون روابط خارجی ایران ، تحولات مهم منطقه وجهان بویژه موضوعاتی که به نحوی به ایران هم مربوط میشود راقم سطوری میشوم.البته این ننوشتن به دلیل نداشتن دیدگاه درمورد مسایل داخلی نیست بلکه بواسطه رشته تحصیلی ،تجربه کاری ، اهمیت وعلاقه به روابط خارجی میپردازم البته مسایل داخلی وخارجی بایکدیگر مرتبط و تاثیر متقابل برهم دارند دیگر مثل گذشته یکی ادامه دیگری نیست. این بار درمورد مسیر نوشته های ناقابل ام قصد سنت شکنی وپرداختن به یک موضوع روز ومهم اقتصادی را دارم که آثار سیاسی ،اجتماعی وفرهنگی هم دارد و هرروز چندین بار راجع به آن سخن گفته و خبر ومطلب درج میشود .موضوع تلخ وشیرین هدفمندی یارانه ها ، تغییر شیوه اجرای آن و حذف دهکهای متمول از ردیف یارانه بگیرها ،جایگزین کردن تحویل کالاهای ضروری با پول نقد و..... به صحبتهای روز مسولین ومردم تبدیل شده است. اخیرا هم دولت معتدل ،تدبیری کرد تا معادل80هزارتومان کالا به اقشاری ازمردم در ماههای بهمن واسفند هدیه کند و صحبت ازاین است که درسال 1393 بجای پول چندقلم کالا به گروههای ضعیف جامعه داده شود تا امیدها را فزونی بخشد! ازاینکه امید مردم با اینگونه کارها افزایش نمی یابد وحسن روحانی وعده های مهمی در زمینه های مختلف به مردم داده و اگر انجام نشود آراء وی ریزش خواهد کرد و اینکه رویکرد یارانه ای دولت تدبیر وامید در دنیای رایانه ای کنونی قابل پذیرش نیست دراین مقال عبور می کنم وصرفا پیرامون مدل کالایی مساعدت به اقشاری ازمردم و جایگزینی احتمالی آن با یارانه نقدی نکاتی را یاد آور میشوم. اهداء یا اعطای چندقلم کالا به بخشی ازمردم یادآور مدل کوپنی دوران جنگ تحمیلی است که انصافا هم واجب بود وهم برغم برخی آفاتش ،نسبتا مناسب اجراشد .اما اینک نه دوران جنگ است نه دوران کمبود تکنولوژی . ارایه کالا به مردم کار بسیار دشوار یست که آفات زیادی هم می تواند درپی داشته باشد.درگیر کردن این همه منابع مالی ،انسانی واداری برای تحویل این کالاها مزید بر هزینه های فراونی که دارد موجد فساد های زیادی نیز در چرخه توزیع آنها میگردد.جاری شدن ماجرای خرید وفروش کالاها ، کم فروشی کردن ،نارضایتی بخشهای ازجامعه که کالا به آنها داده نشده ،تاخیر در تحویل کالا ، بحثهای مربوط به کمیت وکیفیت کالاها و ..... از جمله مشکلات این مدل محسوب می شود. ارایه یارانه نقدی هم که مشکلات خاص خودرادارد و درطول دوسال گذشته باثبات رسیده است ،عدم تحقق عدالت و کاهش ارزش پول ملی از عمده ترین معضلات پرداخت یارانه نقدی بوده است. به هرتقدیر دومدل پرداخت نقدی و غیرنقدی هردو منطقی و معطوف به هدف نیست راه سومی که عادلانه ،کم هزینه و بی آفت یا کم آفت ،عاقلانه ,کارشناسانه است تخصیص مبالغ یارانه به بخشهایی از هزینه هایی که اکثرا اقشار ضعیف جامعه آن را می پردازند یاتوان پرداخت آنها را ندارند. ازاین دریچه اگر به موضوع توجه کنیم درخواهیم یافت که اکثریت قاطع افرادی که از حمل ونقل عمومی ،بیمارستانها ومدارس دو لتی استفاده میکنند درردیف اقشار کم درآمد جامعه قرار می گیرند.همینطور همین قشر است که کمترین میزان مصرف انرژی را دارند. با توجه به نکات مذکوربهترین شیوه این است که دولت تدبیر وامید با تمهیداتی نسبت به رایگان شدن خدمات حمل ونقل درون شهری ،رایگان شدن واقعی مدارس دولتی و بهبود کیفیت آنها وعدم دریافت شهریه ازسوی اولیاء دانش آموزان ، تقویت بیمارستانهای دولتی و افزایش سهم بیمه های درمانی براساس برنامه ریزی دقیق اقدام نماید .ازسوی دیگر با استخراج آمار گروههایی از جامعه که کمترین مصرف انرژی را دارند نسبت به عدم دریافت یا ارایه تخفیف به آنها اقدام کند. با این شیوه هم ازافزایش نقدینگی درجامعه و تبعات منفی ناشی ازاین افزایش کاسته خواهدشد ،هم با اختصاص مبالغ نقدی یارانه ها به اهداف مورداشاره ،کیفیت خدمات آموزشی ،بهداشتی درمانی و حمل ونقل درون شهری بهبود یافته و آثار خوب اجتماعی برجای خواهدگذاشک و درنهایت اینکه هدف کاهش مصرف انرژی و هدرنرفتن سرمایه های ملی محقق خواهدشد.