به گزارش شرق، متهم که زمان قتل 16ساله بود پیش از این در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و به قصاص محکوم شده بود.
این
پرونده یکسال قبل تشکیل شد و ماموران باخبر شدند مرد جوانی به نام کیان
در جنوب تهران با ضربه چاقو به قتل رسیده است. حضور پلیس در محل و انجام
تحقیقات اولیه نشان داد کیان توسط پسر نوجوانی به نام علیرضا مورد حمله
قرار گرفته و با ضرب چاقوی او نیز به قتل رسیده است.
با توجه به
بررسیهای انجامگرفته علیرضا شناسایی و بازداشت شد. متهم در ابتدا منکر
قتل شد اما با توجه به مدارک موجود در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت:
من کیان را نمیشناختم و ارتباطی هم با او نداشتم. دوستیام با کیوان
برادر کوچک کیان بود ما خیلی با هم دوست بودیم کیوان برایم از آزارهای
برادرش میگفت و توضیح میداد چون برادرش بزرگتر است مرتب او را دعوا
میکند و کتک میزند با این حال من کاری به آنها نداشتم روز حادثه هم با
کیوان تماس گرفتم و قرار شد با هم برای فروش چاقو به عبدلآباد برویم.
من
و کیوان با هم در خیابان بودیم که کیان ما را دید و درگیر شد. کیوان فرار
کرد اما کیان موفق شد من را گیر بیندازد و کتکم بزند من هم چاقویی را که در
جیبم داشتم بیرون آوردم و اصلا هم متوجه نشدم ضربه چطور وارد شد فقط
میخواستم از خودم دفاع کنم و کیان را بترسانم تا دست از سرم بردارد وقتی
که او از من فاصله گرفت فرار کردم.
متهم در پاسخ به این سوال که چرا
چاقو همراه خودش داشت، گفت: برای اینکه آن را بفروشم و پولی داشته باشم
آن را در جیبم گذاشتم. من هیچوقت چاقو حمل نمیکردم. کیفرخواست علیه متهم
با تکمیل تحقیقات و با توجه به مدارک موجود در پرونده صادر و پرونده برای
رسیدگی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
با
تشکیل جلسه رسیدگی بعد از اینکه نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و
درخواست صدور حکم مجازات برای متهم کرد اولیایدم در جایگاه حاضر شدند و
تقاضای صدور حکم قصاص کردند. رییس وقت دادگاه علیرضا را برای دفاع از خود
به جایگاه دعوت کرد. علیرضا گفت: من قصد کشتن کیان را نداشتم و اصلا هم
نفهمیدم ضربه چطور وارد بدن او شد. درگیری به من ربطی نداشت.
کیان و
برادرش کیوان که با من دوست بود، با هم دعوا داشتند وقتی کیان برای زدن
کیوان رفت من خواستم آنها را جدا کنم و دعوا تمام شود و اصلا نفهمیدم که
ضربه چطور وارد شد. کیان من را گیر انداخت و من نتوانستم مثل کیوان فرار
کنم. بعد از متهم، وکیلمدافع متهم در جایگاه حاضر شد. او به شرح زندگی
علیرضا پرداخت و گفت: علیرضا نوجوانی است که بهدلیل نداشتن پدر در فقر
شدید به سر میبرد و تحت پوشش کمیته امداد امامخمینی(ره) قرار دارد.
او
نوجوانی بسیار آرام و درسخوان بود و اکنون هم در کانون اصلاحوتربیت درسش
را ادامه میدهد و با معدلی بالا امتحاناتش را پشتسر میگذارد. روز حادثه
نیز علیرضا نه درگیریای با کیان داشته و نه حتی او را میشناخته و نه
انگیزهای برای درگیری داشته است، چاقو را هم مطابق آنچه خودش اقرار کرده
برای فروش همراه خود برده بود. باید این نکته را در نظر گرفت که او
خانوادهای بسیار فقیر داشته و فروش چاقو برای بهدستآوردن پول امری عادی
است.
وی درباره ضربهای که به بدن مقتول برخورد کرده است نیز گفت:
موکل من متوجه نشده که ضربه چطور وارد بدن مقتول شده و قصد و نیتی برای
این کار نداشته و با توجه به سن کمی که داشته و عدمقدرت درک و تشخیص درست
دست به این کار زده است.
هیات قضات بعد از دفاعیات متهم و
وکیلمدافع او وارد شور شدند و علیرضا را به قصاص محکوم کردند رای صادره
مورد اعتراض متهم و وکلایش قرار گرفت و پرونده به شعبه 9 دیوانعالی کشور
فرستاده شد، هیات قضات بررسیکننده این شعبه بعد از بررسی دقیق پرونده
اعلام کردند از آنجایی که مطابق ماده 91 قانون جدید مجازات اسلامی نوجوانان
زیر 18سال باید مورد بررسی رشد عقلی قرار گیرند، بنابراین حکم قصاص نقض و
درخواست بررسی متهم بهلحاظ رشد عقلی در زمان ارتکاب جرم میشود.
علیرضا
با توجه به نقض حکم باید یکبار دیگر برای محاکمه آماده شود و در
صورتیکه پزشکیقانونی رشد عقلی او را در زمان ارتکاب قتل تایید نکند، پسر
نوجوان از قصاص نجات خواهد یافت.