دکتر «محمدرضا یوسفی» استاد دانشگاه مفید قم در دومین برنامه از نشستهای «عاشورا و امروز ما»، زمان ایراد خطبه سیدالشهدا در منا را یک یا دو سال قبل از مرگ معاویه عنوان و بیان میدارد: امام در این خطبه ابتدا با اشاره به هشدار قرآن به علمای مسیح و یهود، نخبگان را خطاب میکند که چرا نهی از منکر نکردند؟ او میخواهد بگوید درست است آیه درباره روحانیون مسیحیت و یهود است، اما اصل داستان قابل تکرار است و شما هم میتوانید مصداقش باشید؛ چون قرآن داستان تاریخی نیست.
به گفته او، امام منکرات را برشمرده و توضیح میدهد: گفتار گناهآلودی که بر زبان جاری میشود، گناهانی که نه از سوی مردم عادی، بلکه از سوی حاکمان است و میپرسد چرا شما در برابر آنها سکوت کردید؟ وقتی وعده های دروغ میدادند و شما میفهمیدید، چرا سکوت کردید و نهی نکردید؟ حرامخواریها و اختلاس و رشوه و... را میفهمیدید و سکوت کردید. امام در همان شروع خطبه اشاره میکند که اگر در جامعه فساد گسترده است، به خاطر سکوت شما علما است. این سکوت به هر دلیلی که باشد قابل توجیه نیست چه از ترس و چه از رغبت و طمع امتیازات. اما کوتاهی های علما و نخبگان، باعث میشود جامعه به ورطه سقوط به منکر بیافتد.
اگر علما مسئولیت خود را انجام ندهند...
این پژوهشگر دینی جامعه را تشکیل شده از سه گروه حاکمان، نخبگان و مردم خوانده و ادامه میدهد: برای نظارت بر حکومت و نقد عملکرد آن، مردم ابزاری ندارند و تنها میتوانند با حمایت از نخبگان، مانع از فساد حکومت شوند. از این رو، نخبگان باید مسئولیت خود را در این زمینه بشناسند. اما اگر تعامل میان مردم، نخبگان و حاکمان به درستی انجام نشود، نخبگان مسئولیت خود را انجام ندهند، مردم آنها را یاری نکنند و حکومت هم به دیدگاه نخبگان وقعی ننهد، انحطاط اجتماعی رخ میدهد.
یوسفی نهی از قول گناه، نهی از دروغهای حاکمان و نهی از منکراتی را که حاکمان به آن مبتلا هستند وظیفه علما برشمرده و میگوید: علما با سکوت نکردن، هم جامعه را به اسلام دعوت میکنند و هم مانع از ظلم میشوند. نخبگان باید بپرسند درآمد حکومتها از کجاست و کجا خرج میشود؟ آیا منبع درآمد حکومت ظالمانه است؟ محل هزینه و خرج آن چیست و کجاست؟
وی با اشاره به کلام امام حسین (ع) میافزاید: اگر علما مسئولیت خود را انجام ندهند، به مرور جایگاهشان را نزد حکومت و مردم از دست میدهند و حکومت برایشان اعتباری قائل نمیشود، حکومت ظلم تثبیت شده و همه امور به دست حکومت ظلم میافتد و جامعه به دو دسته مستضعفین غوطهور در فقر و بردگان تقسیم میشود. این دسته دوم یا مستعبدین مقهور فقیر نیستند اما آزاد هم نیستند، بلکه به بردگی گرفته شده اند و کرامت و آزادی بیان ندارند تا اظهارنظر و عقیده کنند و پوشش و گفتار و همه زندگیشان را باید تطابق دهند.
به گفته استاد دانشگاه مفید، جامعه خوب هم رفاه دارد و هم آزادی بیان و کرامت انسانها در آن حفظ میشود. اما در جامعه ای که حکومت ظلم در آن تثبیت شده، مردم مثل برده، اسیر دست حکومتند و قدرت دفاع از خود را ندارند.
نخبگانی که کوتاهی کردند برای شیعیان چه به بار آوردند؟
یوسفی لحن امام در خطبه منا را بسیار تند ارزیابی کرده و در توضیح علت این لحن تند خطاب به علما و نخبگان بیان میدارد: در آن مقطع، یک طرف نخبگان هستند که کوتاهی کردهاند و یک طرف هم حکومت که هر روز قدرتش بیشتر شده و همه از آن حساب میبرند.
این استاد دانشگاه تنها رقیب حکومت معاویه را اهل بیت دانسته و در تشریح اقدامات حکومت برای افزایش قدرت و حذف رقیب میگوید: معاویه فشار بر اهل بیت را بیشتر کرد، منابع مالی آنها را جمع کرد تا قدرت تبلیغ نداشته باشند. به حاکم کوفه و بصره دستور داد با هرکس علنا از علی (ع) دفاع کند برخورد کند و به تدریج هیچ فرد مشهوری که شیعه علی باشد و آزاد باشد پیدا نمیشد. در گام بعدی هویت اجتماعی شیعیان را پایین آورد و شیعه علی را جزو قشر ضعیف جامعه کرد. در دادگاه ها شهادت شیعه را قبول نمیکرد و اعتبار اجتماعی را از شیعیان سلب کرد. دستور داد شیعه علوی را بکشید حتی اگر حدس میزنید که فردی شیعه علی است.
وی ادامه میدهد: با این حال معاویه مانده بود با تاریخ چه کند؟ علی را چطور از تاریخ حذف کند؟ دستور میدهد در هیچ مجلسی حق ندارند از علی حرف بزنند. تمام کتابها و روایات باید از علی خالی شود. سپس دستور مشابهسازی داد، تا روایاتی در فضیلت خلفا، بویژه عثمان و سپس درباره خودش بسازند، آنها تاریخسازی کردند، برای اهل بیت مشابهسازی کردند و برای خلفا و معاویه فضیلتتراشی کردند.
اسلام اموی در سکوت نخبگان و علما قدرت گرفت
این استاد دانشگاه با اشاره به محورهای اعتراضات سیدالشهدا (ع) به علما بیان میدارد: امام گفتند شما همه تاریخ رسول الله را میدانید و میتوانستید اجازه ندهید تاریخ را تحریف کنند. . اگر پیشگام نیستید، چرا وقتی کسی مثل ابوذر اعتراض کرد، حمایت نکردید؟ اینجا سیدالشهدا تاکید دارند همه انسانها تکالیف برابری ندارند، یک عده مسئولیت بالاتری دارند و خداوند بر اساس آن مسئولیت بالاتر مواخذهشان میکند.
به گفته دکتر یوسفی، خداوند از عالمان دین و متخصصان حوزه های مختلف میپرسد وقتی ظلم، دروغ، فساد و کار غیرکارشناسی و غلط را دیدید، چه کردید؟ اگر امرور نخبگان سرشان را پایین بیندازند تا در دانشگاه پروژهای بگیرند و کار علمیشان را بکنند، خداوند آنها را مواخذه خواهد کرد. همه ما بر حسب میزان آگاهی و تخص مان مسئولیت داریم. امام میگوید فکر نکنید شما با مردم عادی یکسان هستید.
برجسته کردن اختلافات جزئی و سکوت در برابر انحراف از مسلمات، خطای علما از نگاه سیدالشهدا است.
وی میافزاید: ایراد بعدی نخبگان بزرگ کردن اختلافات بر سر جزئیات و رها کردن مسلمات است. چون حرمت ظلم، ضرورت ایستادن در برابر قول اثم و حرامخواریها و اینکه باید صدای فقرایی شد که در شهرها رها شده اند، جزو مسلمات دین است. اما علما بر سر این مسلمات غیراختلافی نایستادند و به علاوه در برابر تحریف تاریخ و مداحان حکومت ساکت بودند.
دکتر یوسفی در پاسخ به سوال یکی از حاضران، امربه معروف و نهی از منکر را دارای چهار سطح مردم به حاکمان، مردم به مردم، حکومت به مردم و حکومت به حکومت خوانده و بیان میدارد: اگر سطح اول نهی از منکر که اقدام مردم نسبت به حاکمان است دچار خلل شود، سه سطح دیگر منحرف میشود.