در هفتههای اخیر و بدنبال انتشار اخبار مختلفی در خصوص احتمال سفر "نانسی پلوسی" رییس مجلس نمایندگان آمریکا به چین تایپه، تنش بین آمریکا و چین بالا گرفته است تا جایی که مقامات چینی نسبت به انجام چنین سفری شدیدا هشدار دادند چون سیاست رسمی چین که در طول سالهای گذشته بارها اعلام شده، عدم ارتباط مقامات رسمی کشورها با تایوان به عنوان یک هویت مستقل سیاسی بوده است.
خبرگزاری رویترز گزارش داد که رئیس مجلس نمایندگان آمریکا که قرار بود تور آسیایی خود را در ماه آوریل (فروردین) انجام دهد، بالاخره امروز این سفر در راس یک هیات عالی رتبه پارلمانی به منطقه اقیانوس هند و اقیانوس آرام آغاز کرده است که ظاهرا شامل سنگاپور، مالزی، کره جنوبی و ژاپن می شود.
اگرچه در بیانیه دفتر خانم پلوسی در خصوص این سفر به جزیره تایوان متعلق به چین به عنوان مقصد سفر او اشاره ای نشده است اما آمده است: هدف اصلی این تور آسیایی بررسی مسایل امنیت منطقه ای، مشارکت اقتصادی و حاکمیت دمکراتیک در میان کشورهای منطقه است.
با این وجود نظامیان آمریکایی قبل از رسیدن پلوسی به تایوان یک رزمایش نظامی در نزدیکی این جزیره متعلق به چین برگزار کردند، تا جایی که "مایکل مک کال" سناتور جمهوریخواه ارشد کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا روز چهارشنبه تایید کرد که تایوان نقطه شروع برنامه ریزی شده برای این سفر است و پلوسی از وی و "گریگوری میکس" رئیس کمیته نیز دعوت کرده است تا او را در سفر به تایپه همراهی کنند.
در عین حال چین تایپه نیز طی چند روز اخیر به برگزاری یک رزمایش در تنگه تایوان اقدام کرده و پکن اعلام کرد به هیچ وجه از حق حاکمیت خود بر تایوان عدول نمی کند و حتی تسلیحاتی را هم که در این رزمایش مورد استفاده قرار می دهد، همگی واقعی هستند.
طبق گزارشات، آمریکا ناوهای جنگی اش را در دریای جنوبی چین مستقر کرده است؛ چون واشنگتن در حال تقویت بخش نظامی تایوان است و تلاش می کند چین را به سمت انجام اقدام نظامی به منظور تضعیف و بی ثبات کردن رقیب خود سوق دهد. بنابراین سفر خانم پلوسی به منطقه و حاشیه های مرتبط به آن می رود که به تدریج به یکی از مسائل اصلی شرق آسیا بدل شود.
وب سایت سوسیالیست جهانی(wsws) انگلیس دیروز در گزارشی در این خصوص به شرح آنچه در پس این تصمیم می گذرد، پرداخت و نوشت: ناو هواپیمابر "یو اس اس رونالد ریگان" و گروه ضربتی اش شامل یک ناوشکن و رزمناو به تازگی از سنگاپور به سوی دریای چین جنوبی و تایوان حرکت کردند. این انتقال که ارتباط آشکاری با سفر برنامه ریزی شده پلوسی به تایوان دارد، تنش سیاسی و نظامی آمریکا با چین را افزایش می دهد و خطر فاجعه بالقوه جنگ هسته ای را به همراه دارد.
به رغم هشدارهای مکرر پکن، پلوسی و هیات همراه وی تور آسیای شرقی شان را آغاز کردند و به عمد گزینه فرود در تایوان را باز نگه داشتند. طبق برنامه سفر پلوسی که در رسانه های آمریکایی انعکاس بیشتری دارد، کشورهای مقصد سفر او جملگی متحدان آمریکا در برابر چین تلقی می شوند و تایوان نیز به عنوان توقفگاه احتمالی پلوسی در نظر گرفته شده است.
صرف نظر از ادعای کاخ سفید مبنی بر اینکه صلاحیتی در مورد تصمیم پلوسی برای پرواز به تایوان با یک هواپیمای نظامی ندارد، "ژنرال مارک میلی" رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا پیشتر اعلام کرده بود که نیروهای مسلح این کشور آماده مداخله در برابر هرگونه واکنش چین هستند.
در این میان، خبرگزاری آسوشیتدپرس روز چهارشنبه گزارش داد که مقام های پنتاگون گفته اند تعامل نظامی آمریکا شامل ناوهای هواپیمابر، جت های جنگنده و عملیات نظارتی برای محافظت از پلوسی حین پرواز به تایوان و خارج از این جزیره و بر روی زمین است.
صرف نظر از اینکه پلوسی در این تور شرق آسیا به تایوان سفر می کند یا خیر، این اظهارات آتش افروزانه با اعلام قصد آمریکا برای اقدام نظامی علیه چین در تایوان یا اطراف این جزیره، به تنش ها دامن می زند. به همین دلیل شی جین پینگ رئیس جمهوری چین به شدت با سفر پلوسی به عنوان دومین نفر در صف ریاست جمهوری آمریکا به تایوان مخالفت کرده است.
به اعتقاد پکن، این سفر نقض سیاست چین واحد تلقی می شود که به موجب آن آمریکا از سال ۱۹۷۹میلادی تایوان را به عنوان یک کشور به رسمیت نشناخته است.
به گزارش خبرگزاری "شینهوا"ی چین، شی روز پنجشنبه به همین دلیل در یک تماس تلفنی دو ساعته با جو بایدن همتای آمریکایی اش گفت: "اگر با آتش بازی کنید، می سوزید. امیدوارم طرف آمریکایی این مساله را به وضوح درک کند. "
وی تاکید کرد موضع دولت و مردم چین در قبال موضوع تایوان ثابت بوده و اراده بیش از ۱.۴ میلیارد چینی برای محافظت از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی چین همیشگی و قاطعانه است. بنابر این افکار عمومی جهان را نمیتوان فریب داد و در صورت بازی با آتش، شعلههای آن دامنگیر خود آن افراد نیز خواهد شد.
اگرچه جو بایدن در این تماس تلفنی بر اصل "چین واحد" تاکید کرد، اما او پیشتر در دوم خرداد ماه امسال نیز در یک کنفرانس خبری مشترک با «فومیو کیشیدا» نخست وزیر ژاپن در توکیو، اظهارات متناقضی را برای تایوان بیان داشته بود و گفته بود که در صورت حمله چین به تایوان، مداخله نظامی خواهد کرد.
وی در ادامه با تظاهر به احترام اصل چین واحد مدعی شده بود: "ما با سیاست چین واحد موافقیم و آن را امضا کرده ایم. اما این مسئله که می توان تایوان با استفاده از زور گرفت، جایز نیست. "
یادآوری می شود، بعد از این تماس تلفنی، دیمیتری پسکوف سخنگوی دفتر رئیس جمهوری روسیه فورا حمایت مسکو را از پکن اعلام کرد. وی در جمع خبرنگاران تاکید کرد: "روسیه به حاکمیت و تمامیت ارضی چین احترام می گذارد، هیچ کشوری در جهان نباید این حق را داشته باشد که این موضوع را زیر سوال ببرد و این موضوع منجر به یک بحرانی جهانی خواهد شد. "
با وجود اینکه بایدن در گفت وگو با شی بار دیگر تاکید کرد که سیاست چین واحد آمریکا تغییر نکرده و نخواهد کرد و واشنگتن از «استقلال تایوان» حمایت نمیکند، اما موضع گیری های سیاسی به این موضوع در هیات حاکمه آمریکا از میان مقامات حزب رقیب بایدن و حتی هم حزبی های او همچنان نشان از تقویت نوعی ادبیات جنگ علیه چین است.
در واقع جنگطلبان آمریکایی از هیچ تلاشی برای تشویق پلوسی برای سفر به تایوان دریغ نمیکنند، چون طراحان نظامی این کشور تایوان را یک سکوی راهبردی مهم برای حمله به چین می دانند. این جزیره همچنین یک دارایی اقتصادی کلیدی است و تخمین زده می شود که ۹۲ درصد از تراشه های نیمه هادی پیشرفته جهان را تولید می کند.
این دسته از جنگ طالبان آمریکایی بی پروا در حال دامن زدن به رویارویی با چین هستند زیرا پکن را تهدید اصلی برای استیلای جهانی خود می دانند و همچنین ابزاری برای هدایت نارضایتی طبقه کارگر در میانه بحران اجتماعی و اقتصادی در داخل در برابر یک دشمن خارجی فرضی تلقی می کنند.
آنها تنگه تایوان را بهانه قرار داده و با ادعای اینکه این تنگه متعلق به چین واحد جزو آب های بین المللی است، می گویند که کشتی ها و هواپیماهای نظامی غیرچینی باید در این تنگه از جمله بخشی از آن که چین از آن به عنوان منطقه اقتصادی خود نام میبرد. تردد داشته باشند.
البته در ژوئیه ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸، یک کشتی چینی نیز در منطقه فراتر از ۱۲ مایلی آمریکا در نزدیکی جزایر آمریکایی هاوایی تمرین دریایی انجام داده و مورد انتقاد شدید آمریکا قرار گرفته بود. اما آنچه در باره تایوان در حال رخ دادن است ابعاد عمیق تری دارد و دو کشور چین و امریکا را به وضوح در مسیر رقابتی فزاینده ای هدایت می کند.
اکنون سوال اصلی این است که آیا این اقدامات آمریکا منجر به رویارویی آشکار میشود؟ استفاده از اصطلاح «آبهای بینالمللی» توسط مقامات امریکا وضعیت را پیچیدهتر و فرصتی را برای چین ایجاد کرده است تا حقوق این کشور و دیگران را در تنگه تایوان مخدوش کند.
تحلیلگران معتقدند با توجه به سیاست آمریکا مبنی بر فشار حداکثری به چین، این سفر به نوعی طرحی برای ایجاد یک چالش جدی برای چین است. این سفر در واقع آغازی بر یک طرح آمریکا در میان مدت یا دراز مدت است که براساس آن هویت مستقلی برای تایوان تعریف شده و در نهایت با کمک هم پیمانان آمریکا قرار است نوعی از رسمیت و عضویت در سازمان ملل متحد را برای تایوان تعریف کنند.
به اعتقاد کارشناسان، امریکا و سایر قدرتهای دریایی احتمالاً به اعمال آزادی دریانوردی و پرواز در تنگه تایوان ادامه خواهند داد تا نشان دهند که با مخالفتهای غیرقانونی چین موافقت نمیکنند.
اگر پکن به این ادعا که این اقدامات حقوق حاکمیت این کشور را نقض میکند، ادامه دهد شرایط به سمت تنش بیشتر خواهد رفت؛ بهویژه اگر پکن گامهای عملیاتی (مانند استفاده از تاکتیکهای منطقه خاکستری) برای اعمال موضع خود بردارد، احتمال وقوع یک حادثه در دریا یا هوا را افزایش میدهد و ممکن است به درگیری گستردهتری تبدیل شود که به نفع هیچکس نیست.
گزارش ها حاکی است که آمریکا در این بحران سازی اتحادیه اروپا را نیز با خود همراه کرده است، چرا که "ماری گابریل اینایشن فلایش" مدیر دبیرخانه امور اقتصادی در وزارت خارجه سوئیس دیروز در گفتوگو با روزنامه "نویه زورشر زایتونگ" کشورش در پاسخ به این سوال که آیا در صورت حمله چین به تایوان، سوئیس نیز در اعمال تحریم بر پکن با اتحادیه اروپایی همراهی خواهد کرد، گفت: من قویا اعتقاد دارم که ما چنین تحریمهایی را به مرحله اجرا در خواهیم آورد.
وی افزود: به هرحال، تحریمها در مورد چین بسیار شدیدتر از (تحریمهای علیه روسیه در جنگ اوکراین) خواهد بود زیرا روابط اقتصادی بسیار مهم هستند. بنابراین، بحث و بررسی بیشتری هم در داخل اتحادیه اروپا و آمریکا و هم در درون سوئیس نسبت به اعمال تحریم علیه روسیه خواهیم داشت. البته من امیدوار هستم که هرگز به چنین نقطهای نرسیم.
با این وجود، کارشناسان معتقدند که آمریکا به صورت دو حزبی تلاش میکند سیاستهای خود را به نوعی تعریف کند که پیشرفت چین را به چالش بکشد و در این راستا برای اعمال فشار بر پکن، از موقعیت تایوان نیز استفاده میکند. خواسته آمریکا این است که اگر نمیتواند پیشرفت چین را متوقف کند، دستکم توان رقابتپذیری آن را به عنوان قطب جدید در ساختار نظام بینالملل به تاخیر بیندازد.
برخی از تحلیگران معتقدند که آمریکا با سیاست "گاهی به میخ و گاهی به نعل" زدن، قصد دارد سرنوشتی شبیه اوکراین را برای تایوان رقم بزند و همانگونه که تاکنون سعی کرد در میان سیاستمداران اوکراین اختلاف بیاندازد، تلاش می کند در سیاست داخلی تایوان نیز دستکاری کند.
برخی از تحلیلگران نیز معتقدند که آمریکا با بازی از دو کارت اوکراین و تایوان قصد دارد دو رقیب قدر اقتصادی و نظامی روسیه و چین را از میدان رقابت های جهانی خود به در کند.
زمستان سال گذشته بود که "لوئید آستین" وزیر دفاع آمریکا ضمن اعلام حمایت کشورش از تایوان و در عین حال اوکراین، تاکید کرد «ایالات متحده به همکاریهای خود با تایوان به منظور افزایش توان دفاعی این کشور ادامه میدهد و در عین حال نگران اتفاقاتی است که در مرزهای روسیه با اوکراین رخ میدهد و آماده است آنچه را که برای دفاع از قلمرو مستقل خود نیاز دارد، به کی یف ارائه دهد.»
اگرچه رئیس پنتاگون ادعا کرد که آمریکا قصد ندارد نمونه آسیایی ناتو را علیه چین تشکیل دهد و به تقابل علاقه ای ندارد، اما بعدا در یک کنفرانس خبری در کالیفرنیا گفته بود:” نه، ما به دنبال نسخه آسیایی ناتو نیستیم و تلاشی برای ایجاد یک ائتلاف ضد چینی نداریم. ما از کشورها نمی خواهیم که بین آمریکا و چین انتخاب کنند. ”
شکی نیست که یکی از دلیلهای جنگ اوکراین، تا حدی، نیاز ایالات متحده به کشاندن اروپا بهزیر یوغ پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بوده است تا اروپا فرصت همکاری با آسیا، بهویژه با روسیه و چین، را نداشته باشد، این بار نیز قصد دارد با تشکیل "ناتو"ی آسیایی و یا کشاندن کشورهای آسیایی در یک ائتلاف جدید، راه آنها را از چین جدا کند.
برخی تحلیلگران ریشه این اقدامات اخیر آمریکا در منطقه را در سیاست قدیمی تر این کشور برای اجرای برنامه راهبردی به اصطلاح "گردش به سوی شرق آسیا" می دانند که در سال ۲۰۱۲ توسط باراک اوباما رئیس جمهوری وقت آن کشور طراحی شده بود.
امریکا با این برنامه توجهاش به خاورمیانه را کمتر و به شرق آسیا بیشتر می کند. عامل شتاببخش اصلی در این تغییر سیاست، بیم از خیز نیرومند جمهوری خلق چین است. امروز نیز سیاستمداران آمریکایی به چین هشدار می دهند که اگر اقدامی در مورد تایوان انجام دهد، با پاسخ نظامی ایالات متحده روبرو خواهد شد.
آنچه اعلام “گردش بهسوی شرق آسیا” در پی داشت، افزایش تعامل با کشورهای در حال توسعه در منطقه در کنار افزایش تحریکگری آنها بود. اکنون دولت بایدن این تحریکگری را دوچندان کرده و راهی را دنبال میکند که از سوی برخی ناظران پیگیری برای پدید آوردن "ناتوی آسیایی" تفسیر میشود. درست شبیه تشکیل ناتو در سال ۱۹۴۹ (۱۳۲۸) که گسترش غیرمسئولانه و ستیزهجویانه آن به اروپای شرقی امروز سبب درگیری کنونی میان روسیه و اوکراین شد.
بااینحال، بهنظر میرسد آمریکا امروزه با توجه به رشد اقتصادی چین در راستای بخشی از سیاست خارجی خصمانه و نظامیگرایانهاش، مسیر جدیدی را پی می گیرد، از جمله در سال ۲۰۱۷ ( ۱۳۹۶) در واکنش به چین به گفت وگوهای چهار جانبه امنیتی یا کواد (به اختصار چهارجانبه) را که پیش از این در سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۷) فروکش کرده بود جانی دوباره بخشید.
کواد که متشکل از عضویت کشورهای استرالیا، هند، ژاپن، و ایالات متحده است، سازمانی نظامی بوده که اغلب از آن با نام "ناتوی کوچکتر" در آسیا یاد میشود. کشورهای عضو به طور منظم با هم تمرینهای نظامی برگزار میکنند و رهبران نظامی کشورهای عضو برای هماهنگی با یکدیگر در قالب به اصطلاح گفت وگوهای کواد دیدار دارند و حتی کشوری مانند برزیل و رژیم اسرائیل را نیز از خارج از منطقه به عنوان عضو ناظر پذیرفته اند.
در راستای این گسترش، امریکا بهقصد ساختن پایگاهی نظامی در ویتنام بارها دولت این کشور را زیر فشار گذاشته است. با اینکه دولت ویتنام چنین طرحهایی را رد کرده است اما با وجود این، درباره این موضوع آنقدر در نشریات “غربی” قلمفرسایی شده است که بسیاری به اشتباه فکر میکنند ویتنام در برابر این فشارها سر تسلیم فرود آورده است.
یکی دیگر از رویدادهای مهم که باید از آن یاد کرد اعلام توافقنامه آکوس ( AUKUS ) در سپتامبر ۲۰۲۱ / شهریور- مهر ماه ۱۴۰۰ است.
این توافقنامه نظامی بین استرالیا، بریتانیا، و ایالات متحده گامی بلند و بشدت اثرگذار برای نظامی کردن منطقه است. بر اساس این توافقنامه، ایالات متحده و انگلیس، بهرغم نگرانیهای جهانی در مورد گسترش جنگافزارهای هستهای به استرالیا کمک خواهند کرد تا ناوگانی از زیردریاییهای هستهای بسازد.
این سه کشور همچنین توافق کردند که در زمینه فناوریهای دیگری مانند جنگپردازیهای اَبَرصوتی، ضد اَبَرصوتی و اینترنتی با یکدیگر همکاری کنند.
همه این اقدامها در کنار هم ناظران را نگران کرده است که توافقنامههای کواد و آکوس پیشنمونه ناتوی جدید آسیایی است و این اقدامها نظامیسازی کردن رقابت اقتصادی و دیپلماتیک میان چین و امریکا تلقی میشود، درست همانگونه که ناتو رقابت میان ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی را نظامیسازی کرد.
بدون شک تشکیل “ناتوی آسیایی” و هرگونه رویارویی نظامی میان چین و آمریکا ولو بر سر جزیره تایوان به ضرر کشورهای ضعیف منطقه و جهان خواهد بود، همانگونه که نمی تواند تاثیر جنگ اوکراین بر همه کشورها را نایده گرفت، نه تنها هر دو کشور قدرت هستهای بهشمار میروند، بلکه هر دو کشور قدرتهای اقتصادی نیز هستند. پیامدهای چنین درگیریای بسرعت در سراسر جهان گسترش خواهد یافت و نظامیسازی فزاینده آمریکا یکی از خطرناکترین و نغیرمسئولانهترین فراگردهای جهان امروز است.
در هر صورت ظاهر تحولات اخیر نشان می دهد که آمریکا همانگونه که در بحران اوکراین دخالت کرد، به خوبی می داند که در تایوان نیز حزب «دموکراتیک پیشرو» بحث استقلالطلبی و راهبرد حضور در جبهه غرب به رهبری آمریکا را دنبال میکند و حزب ملیگرا که اکنون قدرت را در دست ندارد، قائل به این سیاست نیست.
واشنگتن می داند که در واقع در تایوان نیز شکافهایی در این رابطه وجود دارد و دو حزب اصلی در این کشور ضمن قائل بودن به تعامل با چین، خواهان رویارویی نیستند؛ اما در هر حال آمریکا تلاش میکند از این فرصت استفاده کند تا بتواند چین را هر چه بیشتر تحت فشار قرار دهد.
هرمز جعفری، کارشناس مرکز مطالعات ریاست جمهوری در این خصوص معتقد است که آمریکایی ها همچنین می دانند اگر سیاست «چین واحد» به خوبی عملی شود، به طور خاص، قدرت مانور دریایی برای آمریکا و متحدانش در آن بخش از دنیا بسیار تضعیف میشود. این منطقه برای آمریکا اهمیت راهبردی دارد و این بخش از دنیا، براساس معادلات قدرت در حیطه قدرت نظامی، اقتصادی و حتی جمعیتی، به قرن پیش رو شکل میدهد و ساختار آن را تعیین میکند.
به اعتقاد وی، آمریکا میداند اگر در مسئله تایوان و سیاست فشار بر چین در شرق آسیا عقبنشینی کند، متحدانش در این منطقه نسبت به جدیت آمریکا مردد میشوند و سیاستهای خود را تعدیل میکنند. در این شرایط، آمریکا نگران است متحدان تاریخیاش به مرور به سمت چین گرایش پیدا کنند و نفوذ آمریکا در آن منطقه ضربه بخورد. به همین دلیل تلاش میکنند از طرق مختلف بر چین اعمال فشار کنند. ضمن اینکه میدانند اگر از حدی و مرزی عبور کنند، ممکن است درگیری نظامی شکل بگیرد و چین از خطوط قرمز خود کوتاه نخواهد آمد.
این کارشناس مسائل آمریکا یادآور شد: آمریکا متوجه این مسئله هم هست که موقعیت چین مانند روسیه نیست. چین کشوری است که ۱۷ تریلیون دلار تولید ناخالص ملی دارد و دارای اقتصاد بزرگی است. قدرت اقتصادی، جمعیت و دیپلماتیک بیشتری در مقایسه با روسیه دارد و نمیتوان به سادگی با آن برخورد کرد. تحریمهایی که علیه روسیه اعمال شده، نمیتواند به سادگی در برابر چین اجرا شود. بنابراین آنچه آمریکا در رابطه با تایوان و آبراه تنگه آن دنبال میکند، بیشتر اعمال فشار و بازی با کارتها است.
وی با بیان اینکه به لحاظ تاریخی بیتردید تایوان جزئی از چین است، احتمال بهرهگیری آمریکا از مناقشات مرزی و ایجاد درگیری نیابتی را رد کرد و گفت: به نظر نمیرسد هیچ یک از طرفین به سمت گزینه جنگ بروند، چرا که همه طرفها متوجه هزینههای وحشتناک این درگیری هستند. برای کشورهای منطقه، هزینههای درگیری احتمالی با کشوری که ابرقدرت جهانی است که توان اتمی هم دارد، پیشاپیش روشن است. بنابراین این تنشها مدیریت میشود، اما تلاش میکنند تا جایی که ممکن است قدرت چین را محدود کنند و اجازه نفوذ بیشتر ندهند.
در کنار این تحلیل، برخی تحلیلگران معتقدند که خود چین نز بر مبنای راهبرد کلان سیاست خارجی سعی میکند حوزههای تنش را در حدی نگه دارد که از کنترل خارج نشود. در خصوص تایوان نیز چینیها قائل به بحث درگیری نظامی نیستند و در کنار نشان دادن مواضع انتقادی خود و بعضا تهدیدات کلامی، تحرکات خود را به گونهای پیش میبرند که ضمن رسیدن به اهداف، از رویارویی نظامی جلوگیری کنند.
با این وجود اگرچه برخی از تحلیلگران احتمال بروز درگیری نظامی میان چین و آمریکا بر سر تایوان و تنگه آن را قطعی می دانند، اما همچنان باید منتظر باشیم و ببینیم اقدام بعدی هر یک از دو کشور چه خواهد بود.