به گزارش ایران اکونومیست، قریب به یک سال از ابلاغ «سند ملی حقوق کودک و نوجوانان» به دستگاهها می گذرد؛ در اهمیت این سند همین بس که در نخستین روزهای آغاز به کار دولت سیزدهم این سند توسط رئیس جمهوری ابلاغ شد. ماده ۱۳ این سند بالادستی صراحتا اعلام می کند که کلیه دستگاههای مرتبط با امور کودکان و نوجوانان بر حسب وظایف دستگاهی و سازمانی باید با اتخاذ تدابیر قانونی، تصمیمات و برنامهریزی راجع به آنان، مواد مندرج در این سند را اعمال کنند.
مطابق با بخش "د" بند ۲ ماده ۱۱ سند یاد شده، دستگاههای مرتبط نظیر آموزش و پرورش باید تدابیر لازم برای پیشگیری و مبارزه با جرائم جنسی علیه کودک یا نوجوان و ارائه آثار مستهجن به او را به منظور حمایت از امنیت کودک و نوجوان انجام دهند.
از سوی دیگر بخش "ه" همین بند از این ماده نیز بر تشدید مجازات افراد ترغیب کننده، آموزش دهنده یا به کارگیرنده کودکان و نوجوانان به انواع جرائم تاکید دارد که خود می تواند در بر گیرنده انواع جرائم اعم از جسمی و جنسی باشد.
همچنین بر اساس بند ۷ از ماده ۶ سند ملی حقوق کودک و نوجوان، کودکان در آستانه بلوغ، از حق آگاهی نسبت به احکام شرعی و فراگیری مهارتهای مرتبط با بهداشت جنسی در چارچوب موازین شرعی و اخلاقی، متناسب با جنسیت خود برخوردارند و نیز در عین حال خانواده و دولت وظیفه دارند با رعایت حریمهای جنسی و عفاف از هوشیارسازی زودهنگام غریزه جنسی آنان پیشگیری کنند.
این سند "کودک" را انسانی می داند که به سن بلوغ نرسیده باشد و نوجوان فرد بالغی ( به غیر از افزاد بالغ محجور) است که براساس قانون به رشد عقلی متناسب با حق و تکلیف ویژه خود نرسیده است. طبق تعریف ارائه شده در سند یاد شده، مرحلهای که علائم ثانویه جنسی در فرد ظاهر شود، رسیدن به "بلوغ" محسوب می شود.
بنابراین، سند مذکور صراحتا عدد واحدی را برای تعیین مرز کودکی و نوجوانی مشخص نکرده و تعیین آن به قانون واگذار شده که مطابق با قانون فعلی، سن بلوغ برای دختر ۹ سال و برای پسر ۱۵ سال تعریف شده است.
به اعتقاد تدوین کنندگان این سند، نباید کودکان زیر سن بلوغ تحت هوشیارسازی غریزه جنسی قرار گیرند، چراکه این کودکان درکی از مسائل جنسی ندارند و ممکن است دچار ترس و واهمه در روابط اجتماعی خود شوند، از این رو این آموزشها باید به والدین و نه خود کودکان داده شود تا والدین بدانند چگونه باید از کودک خود در برابر مخاطرات مراقبت کرده و آگاهانه برخی مراقبتهایی که کودک باید انجام دهد را به او بیاموزند.
توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که طی چند سال اخیر بارها کارشناسان نسبت به کاهش سن بلوغ و پدیده "نوجوان دبستانی" به مسئولین و خانواده ها هشدار دادهاند.
در این بین درحالی پیش از اعلام شده بود که ستاد ملی زن و خانواده، تدوین "برنامه عمل ملی" برای اجرای دقیق مواد این سند را آغاز کرده است که پس از گذشت یک سال و تا کنون، ستاد ملی زن و خانواده مصوبهای با این عنوان نداشته است.
با این وجود گرچه بخشهایی از سند مذکور برای عملیاتی شدن دقیق نیازمند تصویب قانون و آیین نامه است اما از حدود یک سال پیش تا کنون آنچه در این سند آورده شده بر دستگاههای مرتبط با امور کودکان و نوجوانان از جمله وزارت آموزش و پرورش «لازم الاجرا» است و دستگاههای مرتبط می توانند بخشهایی که نیاز به تصویب قانون یا آیین نامه ندارد را مستقیما پیگیری کنند.
به گزارش ایران اکونومیست، علیرغم وجود مستندات و قوانین برای حمایت از کودکان و نوجوانان در برابر آسیبها، متاسفانه در روزهای اخیر خبر آزار جنسی چند دانش آموزدختر توسط یک معلم مرد به بهانه برگزاری کلاسهای تقویتی خارج از ساعت و محیط مدرسه در خراسان جنوبی خبرساز شد که مجددا ضرورت هوشیارسازی دانش آموزان نسبت به آموزش مهارتهای خودمراقبتی و نیز لزوم غربالگری سلامت روان معلمان به صورت دورهای برای جلوگیری از بروز اتفاقات مشابه را گوشزد میکند، مهارتهایی که عدم آشنایی با آنها میتواند عواقب جبرانناپذیری در بر داشته باشد.
ایران اکونومیست در گزارشهایی به بررسی این موضوع از ابعاد گونان اعم از لزوم آگاه سازی کودکان برای خودمراقبتی و ارائه آموزشهای لازم به والدین برای صحبت با کودکان متناسب با شرایط سنی آنها، ضرورت بهرهمندی از مشاوران و روانشناسان و آشنایی با خطوط مشاوره تلفنی، لزوم سنجش سلامت روان معلمان قبل از استخدام و حین تدریس، ... پرداخته است که در گزارش کنونی نیز ضمن پرداختن به اسناد موجود کشور برای حمایت و آموزش کودکان، عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور ابعاد دیگری از جمله شخصیت آزارگران کودکان و ایجاد رابطهای "امن" برای فرزندان و ... پرداخته که در ادامه میتوانید بخوانید:
دکتر آسیه اناری، عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور ضمن اشاره به حادثه تلخ آزار جنسی معلم مرد اهل فردوس خراسان جنوبی به چند دانشآموز دختر دبستانی، با بیان اینکه رساندن آزار جنسی از سوی فردی بالغ به کودک و نوجوان نشان از درگیری آن فرد با مسائل عمیق روانشناختی دارد و تشخیص نوع مساله روانشناختی نیازمند تجزیه و تحلیل دقیق است، به ایران اکونومیست گفت: ممکن است فرد آزارگر شخصیتی ضد اجتماعی و یا مرزی داشته باشد و یا از اختلال جامعه ستیزی و کنترل تکانه رنج ببرد.
وی ادامه داد: حتی در برخی موارد ممکن است فرد اختلالات عمیقتر روانشناختی نظیر اختلال سایکوتیک ( اختلال روان پریشی که طی آن فرد ارتباط خود را با واقعیت از دست میدهد) داشته باشد. در این نوع اختلال میزان همدلی و ارتباط آزارگر با قربانی بسیار کم است و از این رو آزارگر متوجه میزان آسیبی که مستقیما و غیر مستقیم به حال و آینده کودک یا نوجوان و خانوادههایشان وارد میکند نیست چراکه ارتباط او با واقعیت قطع شده است. این در حالیست که در آزارگران، میزان همدلی و برآورد آسیب رفتار آنها به دیگران، ضعیف است.
عضو کمیته تخصصی روانشناسی بالینی کودک و نوجوان سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور همچنین در بخش دیگر سخنان خود درباره اهمیت تربیت جنسی کودکان و نوجوانان، خاطر نشان کرد: مدارس و حتی مهدهای کودک از ۴ تا ۵ سالگی باید خود مراقبتی را به کودکان آموزش دهند. خود مراقبتی یعنی بدن فرد ارزشمند است، فرد باید از خود مراقبت کند و در غیر این صورت ممکن است مورد آزار قرار گیرد.
وی ادامه داد: خانوادهها میترسند اطلاعات زود هنگامی در این رابطه به فرزندان خود بدهند و از این رو کودکانشان را نسبت به خود مراقبتی ناآگاه نگه میدارند. کودکان باید بدانند مرزهای دفاعی بدن آنها و خط قرمزها چیست. آموزش این مراقبتها باید از حداقل ۳ تا ۴ سالگی شروع و در کودکی اولیه بین ۶ تا ۱۱ سالگی و قبل از پیش نوجوانی و نوجوانی کامل شود تا نوجوان بداند نسبت به چه درخواستهایی باید "نه" بگوید.
این روانشناس بالینی کودک و نوجوان به اهمیت رابطه خوب والدین و فرزندان نیز اشاره کرد و این را هم گفت که رابطه میان والدین با فرزندان باید به قدری خوب باشد تا فرزندان بتوانند به راحتی درباره اتفاقات ناخوشایند با آنها صحبت کرده و آنها را در جریان قرار دهند.
این عضو هیئت رییسه انجمن روانشناسی بالینی کودک و نوجوان، معتقد است که رابطه فرزند با والدین باید به قدری امن باشد که کودک و نوجوان بتواند به راحتی درباره مسائل پیش آمده با والدین صحبت کند.
اناری درباره اثر مخرب واکنش تند والدین پس از فهمیدن اتفاقات رخ داده نیز توضیح داد: والد باید پذیرا باشد و از واکنشهای احساسی و هیجانی دوری کند. دعوا کردن بچهها پس از فهمیدن اتفاق رخ داده مساله را حل نمیکند بلکه والدین باید با فرزند خود همدلی کنند. والدین با عشق و محبت پذیرای بچهها باشند و وقتی به موضوعی اعتراف میکنند نباید فرزند خود را تنبیه کنند.
وی ایجاد فضای امن روانی برای فرزندان توسط والدین برای بیان اتفاقات تلخ و ناخوشایند را بسیار موثر داسنت و افزود که این فضای امن روانی به رابطه و دلبستگی مثبت بین والد و فرزند بستگی دارد و برای ایجاد این فضا والدین باید از واکنشهای تند و هیجانی و یا تنبیه و دعوای فرزند پرهیز کنند.
عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور همچنین به جایگاه مشاوره در مدارس نیز اشاره کرد و با بیان اینکه در حال حاضر سیستم مشاوره مدارس کارآمد نیست، اظهار کرد: مشاوران مدرسه باید تحت آموزشهای تخصصی کودک و نوجوان قرار گرفته باشند و مداخله در بحران و تربیت جنسی را بلد باشند. مشخصا در هر مدرسهای به ازای هر ۵۰ دانش آموز نیازمند دو روانشناس آشنا با دانش آموزان هستیم تا مشاوره در مدارس موثر و کارا باشد.
لزوم غربالگری روانشناختی معلمان به صورت دورهای
این عضو هیئت رئیسه انجمن روانشناسی بالینی کودک و نوجوان با بیان اینکه در جامعهای زندگی میکنیم که قشر شریف معلمان جایگاه والایی در میان مردم داشته و والدین اعتماد بسیاری به آنها دارند لذا حتی رخ دادن اتفاقاتی از این دست هر چند شایع نیست و جزو موارد نادر به شمار میرود، با اشاره به لزوم غربالگری روانشناختی معلمان مدارس نیز افزود: حتما هر نظامی باید بر اساس ارزشهای خود اقدام به استخدام افراد کند، با این حال اما سلامت روانی افراد برای استخدام نیز مهم است و افراد باید از نظر روانشناختی تایید صلاحیت شوند که غالبا به این امر توجهی نمیشود. از همه مهم تر آنکه افراد ممکن است با سلامت روان کامل وارد سیستمی شوند اما پس از مدتی درگیر مسائلی روانشناختی شوند، بنابراین به ارزیابی اولیه افراد نیز نمیتوان اعتماد کرد.
اناری تاکید کرد که سلامت روان معلمین در کشورهای دیگر به صورت دورهای بررسی میشود.
عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور با بیان اینکه بعضا ممکن است افراد از سلامت روان برخوردار بوده و اختلال روانشناختی نداشته باشند، تصریح کرد: ممکن است فشارهایی که از طرف سیستم اشتغال برروی افراد وارد میشود و آنها را با مسائل روانشناختی درگیر کند، از این رو در ابتدای استخدام و هم در طول دوره خدمت و حداقل هر پنج سال یک بار، باید افراد از نظر سلامت روان مورد ارزیابی قرار گیرند.