تارنمای خبری الخلیج الجدید امروز (شنبه) در مطلبی با عنوان" چرا استراتژی ترور اسرائیل علیه ایران محکوم به شکست است؟ " به نقل از میدل ایست آی نوشت: تکرار ترورهای دانشمندان و نخبگان ایرانی، موجب افزایش خشم و نفرت عمومی مردم ایران از اسراییل (رژیم صهیونیستی) می شود.
این رسانه افزود: در حالی که تهران تصویری گمراه کننده از سیستم امنیتی و اطلاعاتی ایران به نمایش می گذارد، اسرائیل همچنان به ترور دانشمندان، مهندسان و مقامات ایرانی در بخش امنیت ملی این کشور ادامه می دهد.
حملات و ترورهای اخیر (صهیونیست ها در ایران) نشان از تصمیم یکجانبه اسرائیل علیه دانشمندان و سایتهای هستهای ایران و نیز کسانی که در زمینههای دیگری مانند برنامههای پهپاد و موشکی کار میکنند، دارد؛ همه اینها ممکن است بخشی از استراتژی "مرگ به هزار ضربه" باشد که نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل، سال گذشته به رئیس جمهور آمریکا "جو بایدن" ارائه کرد.
اسرائیل رسما مسئولیت حملات علیه اهداف ایرانی را بر عهده نمی گیرد و به نظر می رسد بیشتر تلاش دارد از طریق "پروپاگاندا" (تبلیغات سیاسی) در شبکه های رسانه های اجتماعی تصویری مبهم از عملیات اطلاعاتی مورد ادعای خود در خاک ایران ارائه دهد. با این وجود بعید است این عملیات بتواند منجر به اختلالات اساسی در برنامه ها و پروژه های سیستم دفاعی ایران شود.
ایران با بیش از ۱۰ کشور مرز زمینی یا آبی مشترک دارد و مرزهای مشترک آن با این کشورها، هزاران کیلومتر است و همین مساله باعث تسهیل نفوذ مزدوران حمایت شده خارجی به داخل این کشور می شود.
بنابر این گزارش، فرماندهی مرزبانی ایران - زیرمجموعه نیروی انتظامی کشور که وظیفه نظارت و حفاظت از مرزهای کشور را بر عهده دارد - به اندازه سازمان های اطلاعاتی کشور برای ورود به مسائل امنیت ملی مجهز و آموزش دیده نیست، به همین دلیل رهبر ایران اخیراً تصمیم به بازسازی تشکیلات نیروی انتظامی ایران گرفته تا این تشکیلات بتواند نقش اطلاعاتی قویتری ایفا کند.
شکنندگی
تعداد زیاد دست اندرکاران برنامه های دفاعی ایران، موجب شده تا دولت پروتکل های حفاظتی را برای همه دانشمندان، مهندسان و تکنسین های مرتبط با این حوزه اعمال نکند، بسیاری از این افراد هم در بخش های عمومی یا حوزه دانشگاهی کار می کنند و به همین دلیل برای ردیابی و هدف قراردادن این افراد، نیاز به هیچ برنامه ریزی پیچیده یا تجهیزات خاص نیست؛ اگر اطلاعات ایران برای همه این افراد، پروتکلهای حفاظتی اعمال می کرد، اسرائیل نمیتوانست به این راحتی حملات متعددی را در یک بازه زمانی کوتاه انجام دهد.
میدل ایست آی می نویسد، اگرچه اسرائیل شخصیتهای برجستهای مانند "محسن فخریزاده" و "حسن تهرانی مقدم"، دو چهره برجسته برنامه هستهای و موشکی ایران را ترور کرده و در ترور سردار قاسم سلیمانی نیز به آمریکا کمک کرد، با این وجود استراتژی دفاعی ایران مبتنی بر وجود افراد خاص نیست.
دانشگاه های بزرگ ایران مراکز توسعه ای بزرگ و غنی برای جمع آوری، سازماندهی و بایگانی دانش نخبگان علمی کشور ایجاد کرده اند، بنابراین کل این روند را نمی توان با ترور افراد یا خرابکاری در تاسیسات این کشور مختل کرد.
عواقب ادامه ترورها
بنابر این گزارش، با این تفاصیل، تنها دستاورد اسراییل از اقدامات تروریستی پراکنده (در ایران)، تقویت این نگاه در میان رهبران ایران است که استراتژی افزایش قدرت نظامی که اتخاذ کرده اند، سیاست درستی بوده و باید بیش از پیش تمرکز سیاسی و اقتصادی خود را حول این محور متمرکر کنند. علاوه بر این، تکرار ترورهای دانشمندان و نخبگان ایرانی، موجب افزایش خشم و نفرت عمومی مردم ایران از اسراییل می شود.
در طول چهار دهه گذشته، سازمانهای اطلاعاتی ایران با موفقیت تهدیدهای بیشماری علیه این کشور را خنثی کردهاند، اما ایران هنوز هم نقاط حیاتی آسیب پذیر دارد که زمینه مانور اطلاعاتی اسراییل را درطول مرزهای گسترده ایران –مثلا تحت پوشش «دهکدههای هوشمند» در جمهوری آذربایجان یا همکاریهای اقتصادی با کردستان عراق را فراهم می کند.
الگوی عملیات اسرائیل در داخل ایران نشان می دهد که تل آویو از پروتکل های احتیاطی گسترده بهره برداری کرده و در عین حال اهداف نسبتاً پرتی را دنبال کرده است تا از به جا گذاشتن ردپایی از خود و مواجهه با اطلاعات ایران جلوگیری کند.
ایران می تواند سایت های آسیب دیده خود را بازسازی کند، ولی دسترسی به اسناد طبقه بندی شده می تواند عواقب زیادی به همراه داشته باشد؛ اسرائیل با دستیابی به "آرشیو هسته ای" ایران در سال ۲۰۱۸، اطلاعات زیادی در مورد تاسیسات هسته ای ایران بدست آورد که با استفاده از آنها اقدام به خرابکاری در تاسیسات این کشور کرد.
با این حال، این ترورها و خرابکاری ها در بهترین حالت تنها در حد "خراشهایی" به ایران است و نمی توان از این اقدامات به عنوان "ضربات حیاتی" به برنامه های امنیتی و دفاعی ایران یاد کرد، برنامه هایی که مبانی اساسی امنیت ملی ایران را تشکیل می دهند، ایران هنوز گروه های تحقیقاتی، دانشمندان، تکنسین ها، خطوط تولید و زرادخانه های بسیاری دارد که در نهایت محرمانگی فعال هستند.
حملات موردی و تصادفی به افراد یا اماکن ممکن است هزینه هایی از لحاظ افکار عمومی یا هزینه مادی موقت، در پی داشته باشد، ولی قطعا نخواهند توانست سیستم جامع و پیچیده ایران را در درازمدت از مسیر خود منحرف کنند.