شنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - 2025 May 10 - ۱۱ ذی القعده ۱۴۴۶
برچسب ها
# اقتصاد
۲۱ آبان ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۱

بررسی چرايي قيام عاشورا؛ از احساس تکلیف تا احیای امر به معروف

رازعظمت امام حسين ع) به دليل نيت حق طلبانه وي وعملي است كه براي خدا صورت گرفته به همين دليل قرون واعصار نمي تواند برچهره آن گرد نسيان وفراموشي بنشاند و درطول تاريخ ماندگاربوده و خواهدبود
کد خبر: ۴۵۲۴۹

به گزارش ایران اکونومیست, قیام امام حسین (ع) و فلسفه عاشورا از آن دست مسائلی است که هر کس بنا بر زاویه دیدخویش و با ملاک و معیاری که خود آن را ارزش می پندارد درباره آن سخن گفته است. در این مقال برآنیم نگاهی بیاندازیم به فلسفه قیام امام حسین (ع) ا زدید افراد مختلف.

واقعیت این است که قیام حسین بن علی (ع) در شرایطی شکل می گیرد که جامعه مسلمانان از اسلام اصیل فاصله گرفته و نخبگان و خواص جامعه بدون توجهه به شرایط و اوضاع تلاشی برای بهبود اوضاع نمی کنند. دراین بین قیام امام با دلایل و هدفی خاص شکل گرفته وسعی در حفظ دین و بقای اسلام دارد.

پیرامون عاشورا و واقعه کربلا نظرات مختلفی وجود دارد، عده ای چون آیت الله صافی گلپایگانی در کتاب "شهید آگاه و پرتوی ازعظمت حسین" معتقدند امام خود را مامور و مکلف به قیام علیه حکومت جور می دانست و ایشان با علم به اینکه می دانستند در عاشورا چه می شود قیام کردند.

دکتر علی شریعتی درکتاب "حسین وارث آدم" هدف از قیام را شهادت وشهادت طلبی ابراز و معتقداست امام حسین (ع) تنها برای نشان دادن ارزش شهادت قیام کردند. این دلیل به هیچ روی نمی تواند درست باشد، زیرا در دین اسلام هیچ گاه برای نشان دادن ظلم و اثبات حق گفته نشده که فرد خود را به کشتن دهد گرچه ارزش شهادت محفوظ است اما دلیل قیام امام نمی تواند این باشد.

عده ای دیگر چون صالحی نجف آبادی درکتاب "شهیدجاوید" می گوید منطق امام تنها تشکیل حکومت بوده و ایشان برای تحقق این امر قیام کردند. این پاسخ بسیار دور ازذهن می نماید، زیرا امکان ندارد افق دید کسی چون امام حسین (ع) تنها تشکیل حکومت و صرف یک عمل مادی باشد.

اما استاد شهید مرتضی مطهری در "حماسه حسینی" می نویسند علت اصلی قیام امام حسین (ع) احیای امر به معروف ونهی از منکر است. وی معتقد است در کنار عامل دعوت کوفیان از امام و عدم بیعت با کسی چون یزید که چهره منفور جامعه اسلامی است، اصلاح و برپایی امر به معروف ونهی از منکر، امام را به قیام وادار کرد. به نظرمی رسد این پاسخ به واقعیت نزدیکتر است زیرا سیر وقایع موجود در تاریخ اسلام حاکی از آن است که امام حسین (ع) هنگامی تصمیم به قیام گرفتند که مشاهده کردند تبلیغ دین با خطر مواجهه خواهد شد،  زیرا آنچه به دین ضرر وارد می کند جلوگیری از تبلیغ آن است نه اجرای آن.

مبین این دلیل آن است که دردوران های قبل ائمه با اینکه به وضوح عدم اجرای کامل دین را درجامعه می دیدند، اما چون به هر طریق تبلیغ دین صورت می گرفت و مخاطره ای درخصوص آن نبود ضرورتی به قیام نیز حس نمی شد. اما در دوران حسین (ع) با وجود کسی چون یزید تبلیغ به معنی واقعی کلمه با خطر روبه رو شده و تنها قیام می توانست رسالت نهائی را عملی سازد.

امام حسین (ع) خود در وصیتشان به محمد بن حنفیه فرمودند " این وصیت حسین پسرعلی پسرابیطالب به برادرش محمدبن حنفیه، بدان که حسین گواهی می دهد هیچ معبودی جزخدای یگانه نیست، او شریکی ندارد، وآن که محمد بنده وفرستاده اوست. دین حق را آورده است از نزدحق واین که بهشت ودوزخ حق است وقیامت بی شک آمدنی است وخداوند برمی انگیزاند کسانی را که درقبورند و من بیرون نیامدم برای تفریح و زیاده خواهی ونه برای فساد ونه ظلم. خارج شدم برای اصلاح امت جدم رسول الله تا امر به معروف ونهی ازمنکر کنم وبه سیرت پدرم علی بن ابیطالب رفتارکنم. پس هرکس مرا قبول کند خداوند سزاوارتر است به حق  وهرکس ردم کند صبرمی کنم تاخدامیان من واین قوم به حق حکم کند و اوبهترین حکم کنندگان است.این وصیت من است به توای برادر بدان نزدمن مرگ از زندگی با ننگ وذلت دلپسندتر و محبوبتر است."

آخرین اخبار