کوروش شعبانی، نایبرئیس انجمن مس در این راستا عنوان کرد: متاسفانه در سالهای اخیر قیمت گذاری دستوری برای فروش مس در بورس کالای ایران که بر مبنای دلار نیمایی است سبب شده است در برخی مقاطع زمانی حدود 30 تا 35 درصد درآمد تولیدکننده این حوزه نصیب دلالها شود، با نگاهی به چند روز اخیر دلار نیمایی 24900 تومان و دلار آزاد 31300 تومانی، شکاف قیمتی 25 تا 27 درصدی را نشان می دهد که هزینه ها و درآمد تولید کننده را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. این در شرایطی است که تولیدکننده در صنعت لیچینگ در همین سال جاری به واسطه هزینه های نامتعارف افزایش حقوق و دستمزد و همچنین افزایش قیمت اسید در راس هزینه ها و توامان افزایش دیگر هزینه های تولید به مرز تعدیل نیرو و عدم صرفه اقتصادی ادامه تولید رسیده است.
نایب رئیس انجمن مس ایران خاطرنشان کرد: تصمیمات دستوری که به تولیدکنندگان حوزه معدن و بالاخص مس تحمیل شده منجر به کاهش تولید و در برخی موارد تعطیلی واحدهای کوچک تولیدی می شود؛ علاوه بر تاکیدات بر اشتغالزایی و تولید، حمایتی از جانب دولت برای تداوم تولید دیده نمی شود.
شعبانی یادآور شد: تولیدکنندگان در بازار آزاد مواد اولیه و ماشینآلات خود را تأمین میکنند و ارز بهصورت لحظهای تغییر میکند که سبب شده هزینههای تولید بالایی را متقبل شوند در مقابل برای فروش با نرخ بسیار پایینی نسبت به ارز آزاد که بر آن اساس هزینه می کند فروش دستوری دارند. نتیجه این رفتار با تولیدکننده، ضرر و زیان بالا به بخش خصوصی است.
وی با هشدار تعطیلی واحدهای کوچک و متوسط در آینده ای نه چندان دور پیشنهاد داد: از قیمتهای دستوری فاصله بگیریم و اجازه دهیم با توجه به عرضه و تقاضا و هزینه های تولید کننده، قیمتها واقعی شود و با عدم ضرردهی تولیدکنندگان، اشتغال و تولید در این حوزه را تضمین نماییم.
بر اساس برآوردها فاصله دلار بازار آزاد با دلار نیمایی به حدود هفت هزار تومان رسیده است، برآوردی که معنایش جز رانت برای عده ای نمیتواند باشد. ذیل این مطلب متوسط نرخ نیما در شش ماه اخیر آمده است که بر طبق آن میانگین این شاخص در بازه ۶ ماهه 244,433 ریال بوده است. به عبارتی طی شش ماه گذشته درآمد تولید کننده با تحمیل نرخ دلار نیمایی تقریبا ثابت مانده در مقابل هزینه های تولید حداقل حدود 30 تا 40 درصد افزایش پیدا کرده است. این عدم همخوانی هزینه و درآمد حاصلی جز تعطیلی معادن کوچک که اکثرا با سرمایه خصوصی فعال هستند، نخواهد داشت و در نهایت تولید کننده را ناگزیر به تعدیل نیرو خواهد کرد و به تبع آن شاهد کاهش تولید خواهیم بود و در زمانی نه چندان دور تعطیلی معادن و صنایع معدنی که سهم قابل توجهی در ارزآوری، اشتغال و تولید کشور دارند، رخ خواهد داد.