به گزارش ایران اکونومیست، روز جمعه تالار «علی الوردی» مرکز فرهنگی «البغدادی» در خیابان «متنبی» پایتخت عراق، میزبان یک رویداد مهم فرهنگی بود؛ رونمایی از کتاب «الجواهری فی ایران» (جواهری در ایران) روایتی هنرمندانه از زندگی حرفه ای شاعر بزرگ عراقی جهان اسلام «محمد مهدی الجواهری» به قلم دکتر «محمد علی آذرشب».
مراسم رونمایی از کتاب جواهری در ایران با حضور دهها تن از علاقمندان عراقی به همت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در بغداد و امضای کتاب از سوی دکتر محمد علی آذرشب انجام شد.
در این مراسم چند تن از ادیبان و شاعران عراقی درباره ضرورت ارتباط ادبی و فرهنگی ایران و عراق سخنرانی کردند و شعرهایی نیز خوانده شد.
«ابو یقین الصالحی» یکی از این شاعران عراقی بود که فرصت را غنیمت دانست تا این ارتباط ایران و عراق را از نمایی نزدیکتر ببیند و به امتزاج خون ایران و عراق با شهادت فرماندهان شهید پیروزی بر تروریسم یعنی شهیدان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس نیز بپردازد.
«عبدالهادی الصادق» یکی از اساتید حاضر در جایگاه سخنرانی و شاعران بزرگ عراقی در گفت و گو با خبرنگار ایران اکونومیست گفت: الجواهری یک رسالت انسانی را به جهان یادآوری می کند و این رسالت را محمد علی آذرشب به خوبی در کتاب خود تشریح کرده است.
به هر تقدیر، جواهری در ایران، آن گونه که آذرشب در مقدمه کتاب خود نوشته است، آغاز یک راه است و هدف از آن، «بیان ارتباط ادبی بین ایران و جهان اسلام و عرب در دایره تمدن واحد اسلامی».
آذرشب نوشته که قرار است بعد از این کتاب، کارهای سریالی دیگری هم انجام دهد از جمله نوشتارهایی با عناوین «احمد الصافی النجفی در ایران»، «المتنبی در ایران»، «البحتری و ایران»، «ابوتمام در ایران» و «ابن الرومی و ایران».
آذرشب در این کتاب توصیفی از مرحوم جواهری و رسالت او کرده است با این عبارات؛ «محمد مهدی الجواهری فرزند نجف است؛ شاعر بزرگ عراق و شاعر بزرگتر عرب. شعر و نثر او سرشار از آن چیزهایی است که در چارچوب هدف ارتباط و تماس تمدنی بین ایران و عراق قرار می گیرد؛ ارتباطی که در عصرهای گذشته، نقطه شروع نهضتی تمدنی در کوفه، بصره، بغداد، خراسان، اصفهان و نیشابور و ورای آنها در تاشکند و بخارا و سمرقند و هرات بود.»
معرفی الجواهری در این نوشتار نمی گنجد و در وصف جایگاه ادبی او به همین میزان بسنده می کنیم که الجواهری زعیم شعرای کلاسیک عرب است که سبک قصیده عمودی را تثبیت و ناقدان ادبی را ناگزیر کرد که او را بزرگترین شاعر عرب معاصر بخوانند و نیز شاعری معترض که قصایدش او را از عراق به سوریه کوچاند از آن جهت که رژیم پادشاهی وقت، این اشعار را مخالفت آشکار سیاسی دانست. بعد از یک سال و نیم به عراق بازگشت؛ مدتی زندانی و سپس آزاد شد. روابط خوب او با دولت وقت که حالا دیگر از پادشاهی به جمهوری تغییر کرده بود چندان نپایید و الجواهری این بار راهی بیروت و پراگ شد. بعد از کودتای ۱۹۶۳ در عراق دولت وقت به دلیل مخالفت وی با کودتا، تابعیت عراقی را از او سلب کرد. او به ایران نیز رفت و سال ۱۹۶۸ میلادی دوباره به عراق بازگشت و باز هم آرام نگرفت. به دمشق سفر کرد و سال ۱۹۹۷ در آنجا بدرود حیات گفت.