دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 16 - ۱۱ ربیع الاول ۱۴۴۶
۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۱

«راز درخت کاج»؛ از پرفروش‌ترین‌های ایثار و شهادت

مدیرکل اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: کتاب «راز درخت کاج» یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های حوزه ایثار و شهادت است که تاکنون به چاپ چهاردهم رسیده است.
«راز درخت کاج»؛ از پرفروش‌ترین‌های ایثار و شهادت
کد خبر: ۴۳۸۰۸۸

رحیم نریمانی در گفت و گو با خبرنگار ایران اکونومیست افزود: کتاب راز درخت کاج نتیجه گفت وگو با مادر شهیده زینب کمایی است، در این کتاب مادر این شهیده برای اثبات مظلومیت دخترش در جریان ترور منافقیان، بیماری و شرایط نامطلوب جسمی خود را از یاد برده و با انگیزه بالایی به سوالات نویسنده پاسخ می‌گوید.

وی افزود: این کتاب نوشته معصومه رامهرمزی، برگرفته از داستانی واقعی است که در ۱۴۷ صفحه از سال ۱۳۹۸ تاکنون چهارده بار ازسوی انتشارات شاهد چاپ مجدد و روانه باز نشر شده است.

مدیرکل اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: در کشور ما ۱۷ هزار زن شهیده ، آزاده و جانباز ترور وجود دارد که نشان می‌دهد زنان ما همدوش و همراه با مردان نه تنها در پشت جبهه بلکه در پیشخوان جبهه از کیان انقلاب اسلامی ونظام جمهوری اسلام دفاع کردند.

نریمانی خاطرنشان کرد: یکی از مظلومیت های کشور ما این است که در عین حال که ما قربانی ترور بودیم در دنیا با استفاده از قدرت و جنگ رسانه ای که دارند ما را به عنوان حامیان تروریسم بیان می‌کنند در حالی که تاریخ ما پر از مظلومیت و قربانیان ترور است.

در بخشی از این کتاب آمده است: اولین شب فروردین ماه ۱۳۶۱ نگران و بی قرا در خانه راه می رفتم چند ساعتی از وقت نماز مغرب و عشاء می گذشت اما هنوز خبری از زینب نبود، زینب ساعتی قبل از اذان برای خواندن نماز جماعت به مسجد خیابان فرودوسی رفته بود او معمولا نمازهایش را به جماعت در مسجد می خواند و همیشه بلافاصله بعد از تمام شدن نمار به خانه برمی گشت آن شب وقتی متوجه تاخیر زینب شدم پیش خودم فکر کردم شاید سخنرانی یا ختم قرآن به مناسبت اولین روز سال نو در مسجد برگزار شده و به همین دلیل زینب در مسجد در مسجد مانده است با گذشت چند ساعت نگران شدم و به مسجد رفتم اما هیچکس در مسجد نبود نماز تمام شده بود و همه نمازگزارها رفته بودند....

شهید ۱۴ ساله زینب (میترا) کمایی در سال ۱۳۴۶ در آبادان به دنیا آمد؛ پدرش به نام­ های ایرانی علاقه داشت و اسم او را «میترا» گذاشت؛ وقتی او بزرگ شد، از نامش ناراضی بود و به همین خاطر آن را به «زینب» تغییر داد.

خانواده کمایی با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و محاصره آبادان، به اصفهان رفتند اما برادر و خواهران زینب همچنان در آبادان مقاومت می کردند؛ زینب در سال ۱۳۵۹ به رغم آوارگی در شهر جدید و فرصت تحصیل سه ماهه، با موفقیت پایۀ سوم راهنمایی را گذراند.

زینب با آن که در «شاهین­ شهر» غریب بود اما فعالیت­های مذهبیِ خود را در آن شهر شروع کرد؛ علاوه بر فعالیت های متعدد فرهنگی، برنامه های خودسازی را نیز لحظه ­ای فراموش نمی­کرد. نمودار برنامۀ خودسازی یک هفته­ ای­ این دانش آموز، مؤید این مطلب است.

فعالیت های مذهبی زینب، مورد غضب منافقین قرار گرفته بود و این کوردلان در آخرین نماز مغرب اسفند­ ماه سال ۱۳۶۰ هنگام بازگشت از مسجد او را ربودند؛ سپس با گره زدن چادرش او را خفه کرده و به شهادت رساندند.

پیکر مطهر زینب، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای غرقِ به خون ۳۶۰ شهید عملیات «فتح المبین» در اصفهان تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
 

آخرین اخبار