در آستانه برگزاری کنفرانس بینالمللی «رسانه، ارتباطات و حکمرانی سایبری»، اداره پژوهش ایران اکونومیست و دبیرخانه این کنفرانس، در مجموعه نشستهایی با استفاده از نظرات کارشناسان و استادان، بخشی از مباحثی که قرار است در جریان این همایش همراه با ارائه مقالات مورد واکاوی قرار گیرد، مورد بررسی قرار میدهد.
اولین مورد از این نشستها با موضوع «مبانی نظری حکمرانی سایبری» با حضور دکتر «حسن خجسته» عضو هیات علمی دانشگاه صدا و سیما، مدیر پیشین رادیو و رییس شورای علمی کنفرانس رسانه، ارتباطات و حکمرانی سایبری و دکتر «معصومه نصیری» دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو در استودیوی ایران اکونومیست برگزار شد که در آن ضمن بررسی چالشهای فراروی حکمرانی سایبری، راهکارهای بهبود نسبی آن مورد واکاوی قرار گرفت.
مطالب مهم مطرح شده در این میزگرد پیش روی شماست:
سند حکمرانی سایبری
ایران اکونومیست: ایده برگزاری این کنفرانس از کجا آمد و اساسا تدوین سند حکمرانی سایبری چه ضرورتی برای کشور ما دارد؟
نصیری: این نخستین کنفرانس حکمرانی سایبری است، اعضای شورای علمی این کنفرانس طی جلساتی به این نتیجه رسیدند که مبانی حکمرانی سایبری در جمهوری اسلامی تفاوت مبنایی و معنایی با دیگر کشورهای جهان دارد و آن چیزی که تحت عنوان حکمرانی سایبری در دنیا پیادهسازی میشود، به طور کامل قابلیت اجرا شدن در ایران را ندارد. البته میشود در برخی موارد از تجربه دیگر کشورها الهام گرفت. ضرورت توسعه و تعمیق بحث حکمرانی سایبری مبتنی بر مولفهها و المانهای بومی، کارشناسان را برآن داشت تا در این حوزه ورود کنند. زیرا در دنیای امروز، اهرمی که تعیین کننده میزان نفوذ کشورهاست و مرزهای قدرت را مشخص میکند، فضای سایبری است.
فضای سایبری پنجمین حوزه رقابت جهانی پس از رقابت سرزمینی، رقابت دریایی، هوایی و فضایی است. ایران ناچار است همه ادبیات ارتباطاتی خود را از منظر حوزه رقابت جهانی بنگرد تا در این عرصه گامهای درستی بردارد
بنابراین کشورهایی که بتوانند در این حوزه حرفی برای گفتن داشتهباشند، خود را در این عرصه اثبات کرده یا حتی برنامههایی در این راستا تدوین کردهباشند، در آینده نقش و قدرت بیشتری خواهند داشت. این کنفرانس و برنامههایی که برای آن در نظر گرفته شده، تلاش دارند برای ایران امکان حکمرانی در فضای سایبری و در عرصه بینالمللی فراهم شود.
بسیاری بر این باورند که به دلایلی مانند اینکه ایران مدیریت این ابزار را در اختیار ندارد، رسانهها به ویژه فضای سایبری از خارج مرزهای ایران مدیریت میشود و همچنین جمهوریاسلامی مبنای ایدئولوژیک برای حوزه رسانه دارد، ممکن است امکان حکمرانی در حوزه سایبری برای کشورمان وجود نداشتهباشد، این همان موضوعی است که به پژوهشگران گفتهشده در مقالات خود در این کنفرانس به آن بپردازند و راهکارهایی را ارائه دهند.
هدف رسیدن به یک راهکار مفید، موثر و موفق است. اگر در نهایت سند حکمرانی ما از تاثیرگذاری لازم برخوردار نبوده یا جامع نباشد، ممکن است کشور را چند گام به عقب نیز بازگرداند یا حتی در فعالانی که دغدغه این فضا را دارند، ایجاد دلسردی و سرخوردگی کند. امیدواریم این نشست، اتفاقات خوبی را در این عرصه رقم بزند.
خجسته: جهان امروز تحولاتی آنی و سریع و مبتنی بر سود و منفعت کشورها دارد، بنابراین قدم اول در حکمرانی ایجاد فهم دقیق و حقیقی درباره فضای سایبر است. فضای سایبری پنجمین حوزه رقابت جهانی پس از رقابت سرزمینی، رقابت دریایی، هوایی و فضایی است. ایران ناچار است همه ادبیات ارتباطاتی خود را از منظر حوزه رقابت جهانی بنگرد تا در این عرصه گامهای درستی بردارد.
فضای مجازی مثل بدن انسان نیاز به تخصصهای گوناگون دارد
ایران اکونومیست: حکمرانی فضای سایبر با کدام دانشها و مبانی فکری گره خورده و با توجه به تنوع این موارد و دیدگاههای گوناگون، چگونه میتوان به مبانی منسجم و البته مقبول برای آن دست یافت؟
خجسته: فضای مجازی بستر یک زندگی کامل است. فضای مجازی کنونی با ارتباطات گذشته یک تفاوت عمده و بنیادی دارد. ارتباطات گذشته دو یا سه لایه تخصصی داشت که شامل گروه فنی، گروه تولید و گروه پشتیبانی بودند، اما فضای مجازی چیزی شبیه بدن است که هر جایش متخصص دارد، مثل قلب و چشم و قرنیه و... همان طور که برای بخشهای مختلف بدن متخصصان و پزشکان متفاوت و تخصصی وجود دارد، فضای مجازی نیز به متخصصان متنوعی نیاز دارد. فضای مجازی از حوزههای بسیار تخصصی، پیچیده و درهم تنیدهای تشکیل شده که نیازمند وجود متخصصانی متنوع و آشنا با جزئیات است.
اگر فقط دو تخصص سختافزار و نرمافزار را در این حوزه در نظر بگیرید، بازهم این دو حوزه شامل شاخههای فراوان میشود. اینک باید درباره فلسفه فضای مجازی سخن گفت. امیدواریم این همایش و کنفرانسهای دیگری که در پی آن برگزار خواهد شد به فهم فضای جدید کمک کند.
در کشور ما عنصر ایدئولوژی وجود دارد که این عنصر در حوزه تولیدات رسانه و فعالیتهای ما در فضای مجازی تاثیر میگذارد و نمیتوانیم از آن عدول کنیم و از این جهت حتی با کشورهای مسلمان تفاوت داریم
در این فضا قواعدی وجود دارد که چه ما باشیم و چه نباشیم این فضا قواعد خود را خواهد ساخت و آنها را به کاربران تحمیل میکند. البته این قواعد را کاربران نمیسازند، بلکه شرکتهای بزرگ سازنده این قواعد هستند.
ایران اکونومیست: دکتر خجسته به دو نوع نگاه متفاوت رقابتی و ارتباطی درباره فضای مجازی اشاره کردند و شما تاکید داشتید که رویکرد ایران در حوزه سایبری با جهان تفاوت دارد، دلیل این تفاوت چیست؟
نصیری: در کشور ما عنصر ایدئولوژی وجود دارد که این عنصر در حوزه تولیدات رسانه و فعالیتهای ما در فضای مجازی تاثیر میگذارد و نمیتوانیم از آن عدول کنیم و از این جهت حتی با کشورهای مسلمان تفاوت داریم.
در کشورهای اسلامی دیگر چنین مسالهای وجود ندارد. در ایران اما ایدئولوژی و دکترینی وجود دارد که حفظ آن برای کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. به عنوان مثال، زمانی که از حکمرانی سایبری سخن میگوییم میتوان نمونههای آن را در اینستاگرام مشاهده کرد که چگونه نام افرادی چون «نادر طالبزاده»، سردار شهید «قاسم سلیمانی»، شهید «محسن فخریزاده» و حتی عباراتی چون «شهید» و «روزه» حذف میشوند.
زمانی که به عنوان نمونه، به حذف واژه روزه اعتراض می شود، دلیل آن را آسیب بدنی روزه عنوان میکنند، اما در مقابل واژه خودکشی در اینستاگرام حذف نمیشود. حال برخی بر این باورند که میتوان از این بحث ایدئولوژی عبور کرد تا چنین مشکلاتی رخ ندهد؛ موضوعی که مورد بحث جدی کارشناسان ما قرار دارد این است که بدانیم در حوزه کودک، خانواده، سیاسی و اقتصادی چه چیزهایی را مهم میدانیم. اگر بتوانیم این موضوع و زاویه خود را با آن را تنظیم کنیم، میتوان برای حکمرانی بر فضای مجازی به صورت جدی وارد عمل شد.
هیچ کدام از شرکتهای مهم اینترنتی تن به حضور در ایران نمیدهند
در حال حاضر کشور ترکیه میتواند حکمرانی سایبری خود را در اینستاگرام، توییتر و فیسبوک در داخل مرزهایش اعمال کند و فضای مجازی را نسبت به حکمرانی سایبری خود پاسخگو کند. به این منظور باید هر یک از این شرکتها در داخل کشور دفتری داشتهباشند تا طبق قوانین سایبری آن کشور خدمات ارایه دهند و به قوانین آن احترام بگذارند. اتحادیه اروپا با قاطعیت در حال ورود به این حوزه است و اگر این شرکتها در این اتحادیه دفتر نداشته باشند، به آنها اجازه فعالیت داده نمیشود، زیرا در زمینه سلامت افکار عمومی به شدت جدی است.
نکته اینجاست که هیچ کدام از این شرکتها تن به حضور در ایران نمیدهند. دلیل نخست شاید این باشد که این شرکتها در نظر دارند حکمرانی سایبری خود را در حوزه تغییرات سبک زندگی، نگرشی و باوری در ایران اعمال کنند. دلیل بعدی این که در صورت دایر کردن دفتر در ایران، به دلیل مباحث ایدئولوژیکی که بر کشور حاکم است، آنان باید درباره چرایی حذف واژههای یادشده پاسخگو باشند.
برای حکمرانی باید زیرساخت، پلتفرم و ابزار متعلق به خودمان باشد
ایران اکونومیست: برای حکمرانی فضای سایبری، چگونه میتوان به یک مبانی منسجم دست یافت که البته آن مبانی مقبول جامعه نیز باشد؟
خجسته: همان طور که پیشتر اشاره شد، در جهان امروز عناصر قدرت جابجا شده است و در حال حاضر اطلاعات و دادهها مهمترین عناصر قدرت هستند. اگر بخواهیم حکمرانی مقبول و معقولی داشتهباشیم، باید به چند چیز توجه کرد. نخست اینکه زیرساختها متعلق به خودمان باشد. همچنین باید پلتفرم، محتوا و ابزارهای مناسب در اختیار داشتهباشیم. اینک دو پلتفرم اصلی اندروید و IOS در جهان وجود دارد که هیچ نوع گوشی خارج از این دو پلتفرم وجود ندارد. این به آن معناست که روی زیرساختهایی که متعلق به کشور ما نیست باید فعالیت کنیم. افزون بر آن در استفاده از فضای مجازی سه گروه وجود دارد که منافع آنها نیز چندان با یکدیگر سازگار نیست.
در این حکمرانی سه «من» وجود دارد: نخستین دسته کاربران معمولی هستند که خواسته آنها آزادی کامل در فضای مجازی است، دسته دوم والدین، مدیران سازمانها، حاکمیت و رهبری جامعه است که تمایل دارند این فضا به نحوی مدیریت شود. کاربر قدرتمند دسته سه (من سوم) شرکتهایی هستند که بر بستر اینترنت خدمات میدهند و آنها نیز تمایل دارند این بستر به طور کامل به روی آنها باز باشد، زیرا منفعت آنها در آزادی فضای مجازی است. جریان تصمیمگیری اما اسیر کاربران معمولی و شرکتهای خدمات اینترنتی است. بنابراین حکمرانی فضای سایبری نیازمند دانش تخصصی است؛ دانشی شامل مدیریت راهبردی، ژئوپلیتیک، ارتباطات مدرن و جامعه شبکهای.
حکمرانی فضای سایبری نیازمند دانش تخصصی است؛ دانشی شامل مدیریت راهبردی، ژئوپلیتیک، ارتباطات مدرن و جامعه شبکهای
نصیری: فضای سایبری در حال حاضر به دست مهندسانی افتاده که تکلیف آنها مشخص است اما در اصل باید این فضا در دست جامعه شناسان باشد تا مبتنی بر قواعد انسانی یا دستکم نزدیک به آن حرکت کند.
ایران اکونومیست: به نظر میرسد در فضای سایبری امروز علاوه بر نقش آفرینی مهندسان، جامعه شناسان نیز تاثیرگذارند.
خجسته: در ایران متاسفانه فضای مجازی بیشتر جنبه فنی دارد. به عنوان مثال این فضا در اختیار مخابرات قرار دارد، در حالی که فضای جدید در اصل باید اجتماعی- فنی باشد و حتی کلمه فنی در اولویت قرار نگیرد. در ایران اما اینک این فضا در دست متخصصان فنی قرار دارد که رویکرد آنان نیز بیشتر بر پایه سود و توسعه ارتباطات است. به عبارتی به این فضا به صورت سخت افزاری نگاه می کنند.
در حکمرانی فضای سایبر، مهمترین دانش، علوم شناختی است
نصیری: به نظر میرسد این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است که چه مولفههایی را برای اعمال حکمرانی سایبری در نظر بگیریم. فضای سایبر فضایی چندوجهی است که بسیاری از موارد و علوم در آن تاثیرگذار هستند. در حال حاضر موضوع اصلی تاثیر فضای سایبر، شناخت است. بنابراین در این بخش موضوع علوم شناختی اهمیت زیادی دارد. در حال حاضر فضای سایبر وارد حوزه شناختی ما شده و حوزه مصرفگرایی کاربران را نیز تنظیم میکند. با این وجود لایه اصلی که برای همه اهمیت دارد، حوزه شناخت و چگونگی تغییر فکر افکار عمومی است.
با سرمایهگذاری در علوم شناختی به عنوان مثال فردی همچون ترامپ نمیتواند با انتشار اخبار جعلی مسیر انتخابات را تغییر دهد و به این ترتیب نمیتواند حکمرانی خود را در فضای مجازی اعمال کند. بنابراین علوم شناختی و اعمال نفوذهایی که میتوان در این بخش داشت، مهمترین حوزه فضای سایبری محسوب میشود. با این وجود، حوزه اقتصادی هم ممکن است قواعد را در این حوزه تحت تاثیر قرار دهد.
اعتماد عمومی در پذیرش مدلهای مختلف حکمرانی موثر است
ایران اکونومیست: چگونه میتوان میان این موارد انسجامی ایجاد کرد تا مبانی نظری بر پایه آن تحقق یابد؟
نصیری: زمانی که اتحادیه اروپا درباره حکمرانی سخن میگوید، دیگر هیچ گونه بهانهای درباره آن وجود ندارد و افکار عمومی این کشورها آن گونه که مردم در ایران برای یک تغییر کوچک واکنش نشان می دهند، رفتار نمیکنند. دلیل این است که در این کشورها اعتماد عمومی از اهمیت بالایی برخوردار است. اعتماد عمومی در پذیرش مدلهای مختلف حکمرانی، میزان نفوذ قانون و قانونمداری جامعه موثر است. به عنوان مثال، توییتر در ایران فیلتر است اما همه مسئولان در آن فعال هستند. این تناقض در نهایت برای افکار عمومی و در اعمال حکمرانی چه معنایی خواهد داشت؟
یک نمونه از حکمرانی، استفاده از فیلترینگ هوشمند و قاعدهمند است. زمانی که به هر علتی این حکمرانی اجرا و استفاده از یک پلتفرم ممنوع میشود، اما خود مسوولان در آن فعالیت دارند، برای افکار عمومی به این معناست که این محدودیت فقط برای مردم عادی است. اینها همه قطعات یک پازل هستند که میتوانند حوزه قانعسازی افکار عمومی و همراهی با قوانینی که در آینده تدوین میشود را تحت تاثیر قرار دهند. در کشورهای دیگر اگر ممنوعیتی در حوزه سایبری اعمال شود، رعایت آن نخست از ردههای بالا و مسوولان کشوری آغاز میشود. در ایران اما توییتر برای مردم عادی فیلتر میشود اما مسوولان و رسانه ها به آن دسترسی دارند.
نگاه جامعه به حکمرانی سایبری نگاهی پدرانه نیست
متاسفانه در حال حاضر نگاه به حکمرانی اینترنت نگاهی پدرانه نیست و بیشتر دید جبری و الزام درباره این حاکمیت وجود دارد. البته حکمرانیها برخی بایدها و نبایدها را به دنبال خواهند داشت اما این طرز نگاه باید در حوزه افکار عمومی تنظیم شود.
ایران اکونومیست: ویژگی مهم اینترنت آزادی اشتراکگذاری اطلاعات و دادههاست. به عبارتی هر فرد میتواند علایق خود را در این فضا دنبال کند و مطالب منتشرشده در حوزه علاقه یا تخصص خود را در کشورهای دیگر مشاهده کند یا برخی اطلاعات را با آنها به اشتراک بگذارد. از طرفی در مباحث اندیشمندان اسلامی مانند شهید مطهری و شهید بهشتی نیز تاکید بر آزادی بیان وجود دارد. موضوع حکمرانی طبعا در بخشهایی محدودیت ایجاد خواهد کرد. به نظر شما معیاری که به مسئولان حق میدهد آزادی را در این فضا محدود کنند، چیست؟
خجسته: به طور معمول سیاستهای کلی تدوین خواهد شد و سپس بر مبنای آن سیاستها اقدامات لازم صورت میگیرد. به عنوان مثال، نخست برای محافظت از کودکان در فضای مجازی قوانینی تعیین میشود و سپس طبق این معیارها اقدامات لازم صورت میگیرد. در این فضا باید محافظت معنوی از کودکان صورت گیرد تا در این فضا به ابتذال کشیده نشوند.
توییتر در ایران فیلتر است اما همه مسوولان در آن فعال هستند. این تناقض در نهایت برای افکار عمومی و در اعمال حکمرانی چه معنایی خواهد داشت؟
البته حکمرانی کار سادهای نیست، اما اگر اصل را بر حکمرانی خانواده بگذاریم و آنها را قانع کنیم که این به نفع فرزندان آنهاست، میتوان بخشی از مشکلات را مرتفع کرد. فضای مجازی در گذشته به صورت کامل از دنیای واقعی مجزا بود، اما در دنیای امروز این دو فضا به شدت به یکدیگر وابسته و در هم تنیده شدند. به عبارتی علاوه بر موضوع کودک و خانواده، معاملاتی در این فضاها صورت میگیرد که داد و ستد های اقتصادی و تجاری است. فقط حوزه خانواده و کودکان مهم نیست، در این عرصه باید حوزه اقتصادی و تجاری را نیز در نظر گرفته و بدانیم با این حکمرانی چه تاثیری روی آنها خواهیم داشت.
از طرف دیگر، در حکمرانی باید به یک نوع اخلاق ارتباطی جدید نیز فکر کرد. به عنوان مثال، در گذشته اعلام میشد که برخی از رسانهها زرد هستند، سپس مخاطب انتخاب میکرد که از آن رسانه یا خبرنگار اطلاعاتی را دریافت کند یا خیر، اما در فضای سایبری چنین دیدگاهی وجود ندارد.بنابراین باید مسیر فعالیتهای اقتصادی، مسیر ارتباطات اجتماعی و محتوا را تسهیل کنیم اما از کسانی که توان مراقبت از خود را ندارند، مراقبت کنیم. باید با مردم صحبت کرد تا از لایههای واقعی این فضا آگاهی پیدا کنیم.
فضای مجازی احساس آزادی ایجاد کرده، اما بسیار ایدئولوژیک است
فضای مجازی ظرفیت عجیبی به نام احساس آزادی ایجاد کرده، در حالی که این فضا بسیار ایدئولوژیک است. اگر هشتگی در اینستا بگذاریم، زمانی فرد دیگری از آن استفاده میکند یا وایرال خواهد شد که با ایدئولوژی شما سازگار باشد. در هر گروهی وارد شوید، به دلیل ایدئولوژی محدودیتهایی خواهید داشت که باید آنها را رعایت کنید، این همان ایدئولوژی است. بنابراین فضای مجازی و رسانه در دنیا محیطی ایدئولوژیک است. در نهایت باید گفت فضای سایبر یکی از رشتههای بسیار پیچیده است که یک بخش از آن بسیار فنی و یک بخش آن بسیار نظری است که هیچ کدام از این رشتهها به تنهایی نمیتواند آن را هدایت کنند، بلکه این دو حوزه در یک همکاری با یکدیگر میتوانند یک حکمرانی ایجاد کند.
ایران اکونومیست: چگونه میتوان به یک معیار جامع در حکمرانی سایبری رسید؟
نصیری: گروههایی که در رسیدن به این معیار دخیلند، ممکن است تفاوت دیدگاه و ضرورت با یکدیگر داشته باشند. در بسیاری مواقع، کسانی که باید این حکمرانی را ایجاد میکردند، دیدگاه پذیرش بدون چون و چرای قواعد جهانی را داشتند و نگاه دیگر این بود که فقط باید به نسخههای داخلی توجه کرد و نسخههای خارجی را نادیده گرفت. تداخل بین دو نگاه همواره زمینه مشکلات زیرساختی را فراهم کرده است. معتقدم ساختارها نمیتوانند چندان کمککننده باشند اما ایجاد ساختار پویایی مبتنی بر ضرورت برنامهریزی برای این فضا و پیدا کردن راهی که بیشتر کارشناسان و استادان این حوزه بر آن توافق دارند، میتواند راهکاری برای رسیدن به هدف باشد. بنابراین، نباید موانعی برای شکلگیری ساختار وجود داشتهباشد. به عبارت دیگر تغییر دولتها و نگرشها نباید مانع از حرکت در این مسیر شود و ایدئولوژی یک دولت نباید تاثیری بر این موضوع مهم داشته باشد. ضروری است که این ساختار بتواند دیدی فرادستی، فراجناحی و فرا جریانی داشته باشد و به این ترتیب میتوان به نقطه اشتراک رسید.