استاد اقتصاد و مسئول مطالعات بینالمللی استاکتون کالج نیوجرسی آمریکا با تشریح ۱۳ برنامه اقتصادی، در کوتاه، میان و بلندمدت به تشریح چالشها و راهکارها در اقتصاد ایران پرداخت.
کد خبر: ۴۲۸۷۰
به گزارش افکارنیوز،
رضا قرشی دکترای اقتصاد بینالملل از دانشگاه فورد هام نیویورک است. وی
در حال حاضر استاد اقتصاد و مسئول مطالعات بین المللی استاکتون کالج
نیوجرسی است. عمده تحقیقات وی در دو زمینه نقش تجارت بین الملل در توسعه
اقتصادی و رابطه دولت و اقتصاد در کشورهای در حال توسعه متمرکز است که در
هر دو زمینه نیز مقالاتی به فارسی و انگلیسی نوشته است.
وی با باور
به ۱۳ برنامه اقتصادی در کوتاه، میان و بلندمدت، معتقد است که مهمترین مشکل
اقتصادی ایران سیاست زدگی است که تاکنون نیز درآمد بالای نفت و پرداخت
آشکار و نهان یارانه، توان پایین ارزش افزایی اقتصادی را پوشانده است.
راهکار پیشنهادی وی در این خصوص، تغییر این رابطه و کاهش نقش دولت در تولید
و به جای آن افزایش نقشهایی نظارتی و توزیعی آن است.
او معتقد است،
تورم و نوسانات ارزی عمده مشکلات و چالشهای اقتصادی ایران در کوتاه مدت
هستند. وی ریشه اصلی تورم بالا را افزایش حجم نقدینگی می داند و برای کاهش
یا حداقل نیفزودن به آن از ۳ باید داخلی و ۲ دو باید خارجی نام می برد که
نهایت باید از آنها در مسیر کاهش نقدینگی و بازگشت به نظام ارز شناور واقعی
بهره برد.
راهکارهای پیشنهادی این اقتصاددان را در میان مدت و نیز در بلندمدت در گفت وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس در ادامه بخوانید.
* مهمترین مشکل اقتصاد ایران، سیاست زدگی است
فارس: به نظر شما مهمترین مشکل اقتصادی ایران چیست؟
قرشی:
به عنوان یک مقدمه کلی باید بگویم که مشکل اصلی اقتصاد ایران «سیاست
زدگی» آن است. به این معنا که معمولاً دولتها سیاست خود (اعم از داخلی یا
خارجی) را در خدمت اهداف اقتصادی خود تنظیم میکنند. در ایران، به ویژه در ۸
سال گذشته این رابطه به عکس بوده است. رکن اصلی سیاست خارجی جمهوری
اسلامی ضدیت آن با «غرب» (آمریکا و اعوان و انصارش) بوده است. بر فرض درست
بودن این سیاست (بدون ورود به بحث درستی یا نادرستی آن) تردیدی نیست که این
سیاست هزینه سنگینی برای اقتصاد داشته است که بارزترین نمونه آن تحریمها
است. در زمینه داخلی سایه «سنگین» دولت و نهادهای شبه دولتی را باید
مثال زد. این نقش زیاده از حد جدید نیست و به قبل از انقلاب بر می گردد.
خروج گردانندگان بنگاههای اقتصادی از کشور در پی تحولات سال ۵۷ و جنگ
تحمیلی سنگینی این سایه را بیش از پیش کرد. حضور پر رنگ دولت و شبه
دولتیها به خودی خود منفی نیست، اما اگر تصمیمات بر پایه اولویتهای
سیاسی گرفته شود و مدیریت نه بر اتکا به توان و تخصص اقتصادی که بر پایه
ضوابط (و روابط) سیاسی واگذار شود آنگاه به مشکل «سیاست زدگی» بر می خوریم.
آنچه ایران را قادر ساخته که این وضع را ادامه دهد درآمد بالای نفت است که
با پرداخت آشکار و نهان یارانه، توان پایین ارزش افزایی اقتصادی ناشی از
سیاست زدگی را پوشانده است.
* دولت نقش خود را در تولید کاهش دهد
* ضرورت افزایش نقش نظارتی و توزیعی دولت
فارس: راهکار شما برای رفع آن چیست؟
قرشی:
اگر مشکلات اقتصادی ایران ناشی از «سیاست زدگی» است، حل آنهم باید
تغییر این رابطه، اولویت اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی را در خدمت پیشبرد
اقتصادی قرار دادن است. کلا نقش تولیدی و دخالت مستقیم در امر تولید باید
کاهش یابد و نقش نظارتی (گذارندن قوانین شفاف و معقول و پایبندی به اجرای
آنها) و توزیعی (تعدیل شکاف فقیر و غنی از طریق گسترش چتر مالیاتی و ارائه
خدمت عام المنفعه) افزایش یابد.
• دلیل اصلی تورم بالای کنونی؛ افزایش حجم نقدینگی در ۸ سال گذشته
• مهمترین چالشهای اقتصادی ایرن در کوتاه مدت؛ تورم و نوسانات ارزی
• کاهش یا حداقل نیفزودن به نقدینگی حیاتی است
• لزوم حذف یا کاهش یارانه های نقدی محدود به دو دهک پایین یا جایگزینی یارانه غیرنقدی
• ضرورت افزایش بهره به سپرده های بانکی و تشویق گشودن سپرده های ارزی
• لزوم تحقق ۳ باید داخلی و ۲ باید خارجی
• کاهش نقدینگی و بازگشت به نظام ارز شناور واقعی، قدمهای لازم در کوتاه مدت
فارس: پیشنهاد شما برای حل مشکلات اقتصادی ایران در کوتاه، میان و بلندمدت چیست؟
قرشی:
مشکلات اقتصادی ایران را از نظر راه حل می توان به سه گروه کوتاه، میان، و
بلند مدت تقسیم کرد. در کوتاه مدت تورم و نوسانات ارزی عمده اند. افزایش
حجم نقدینگی در ۸ سال گذشته، از ۶۹ به ۴۶۵ هزار میلیارد تومان دلیل اصلی
تورم بسیار بالای کنونی است. کاهش آن، یا حداقل نیفزودن به نقدینگی حیاتی
است. کاهش و حتی حذف یارانههای نقدی و محدود کردنشان به دو دهک پایینی و
یا بهتر، جایگزین کردنشان با یارانه غیرنقدی برای اقشار تحت فشار و افزایش
بهره به سپردههای بانکیو تشویق گشودن سپردههای ارزی رئوس سیاست داخلی
در این زمینه است. تلاش برای لغو تحریمها، حداقل بخش مالی آن و دستیابی به
پولهای بلوکه شده در بانکهای خارجی و بازگشت به سوئیفت بعد خارجی این
سیاستهاست. استفاده از این ارزها در بازار ارز به منظور کاهش نقدینگی و
بازگشت به نظام ارز شناور واقعی قدمهای لازم دیگر در کوتاه مدت است.
• ضرورت افزایش میزان و کیفیت تولید و بالا بردن بهره وری در میان مدت
• لزوم گزینش سیاست های حمایتی هوشمند و تقویت تولیدات کشاورزی و صنعتی که توان رقابت با دیگران را دارند
در
میان مدت مسأله اصلی افزایش میزان و کیفیت تولید و بالا بردن بهره وری
است. درآمد نفت از همان ابتدا اقتصاد ایران را دچار "مرض هلندی"کرده است.
اقتصاد رانتی است و هر آنکه رابطه اش با دولت به، سهمش بیشتر. بدون یارانه
مستقیم و غیر مستقیم (به ویژه انرژی ارزان) اکثر تولیدکنندگان توان رقابت
ندارند. سیاستهای غلط ارزی و تأکید بر بالا نگه داشتن ارزش ریال هم مشکل
رقابتی را بیشتر کرده است. گزینش سیاست های حمایتی هوشمند و تقویت تولیدات
کشاورزی و صنعتی که توان رقابت با دیگران نه تنها در داخل بلکه کشورهای
همجوار و سایر بازارها را دارد و سپردن قیمت ارز به دست بازار(ارزشناور)
وجوه ساده سیاست دولت است.
• از مهمترین مزیتهای اقتصادی ایران ، موقعیت سوق الجیشی آن است
• شهرکهای صنعتی در حواشی کویر برپا و محصولات آنها صادر شود
• قشم ، بندرعباس و چابهار به درواز ارتباط جهان با کشورهای حوزه دریای خزر و آسیای میان تبدیل شوند
• قشم و بندرعباس به سادگی می توانند جایگزین دبی شوند
فارس:
در شرایطی که ایران به دلیل تحریمها با مشکلات اقتصادی همچون کاهش فروش
نفت روبرو است چه جایگزینها و راهکارهایی را به آن توصیه می کنید؟
قرشی:
قریب به ۱۵۰ سال سابقه تلاش برای صنعتی شدن و بیش از صد سال درآمد نفت
ایران را در مقایسه با کشورهای همجوار از نظر زیر بنایی (نظیر راه و راه
آهن و ارتباطات) در موقعیت برتر قرار داده است. فاکتور مهم اما موقعیت سوق
الجیشی آن است که بین دریای خزر و خلیج فارس، و بهترین راه ارتباط با
کشوهای حوزه دریای خزرو آسیای مرکزی (به شمول افغانستان) است. شهرکهای
صنعتی می توانند در حواشی کویر بر پا شوند و محصولاتشان به این کشورها
صادر شود. قشم و بندر عباس و چابهار می توانند دروازه ارتباط جهان با این
کشورها باشند. سیاست غلط نه تنها تا به حال مانع شده بلکه امارات متحده
(دبی)را جزو سه شریک عمده تجارت خارجی ایران کرده است. امارات نه چیزی
برای صادر کردن به ایران دارد و نه بازارش چنان برای واردات از ایران
گنجایش دارد. دبی "بندر آزاد" ایران است که از صدقه سر آن درآمد هنگفتی
دارد و دیناری که پس نمی دهد هیچ، چیزی هم طلبکار است. موقعیت جغرافیایی
ایران، در صورت اتخاذ سیاستهای درست می تواند به سادگی قشم و بندر عباس را
جایگزین دبی کند.
• لزوم فراهم آوردن زمینه های سیاسی و اجتماعی تولید با بهره وری بالاست
• مهمترین مشکل اقتصادی ایران در میان مدت، فرار مغزهاست
فارس: به چالشها و راهکارها در میان مدت اشاره می کردید؟
قرشی:
بله. مهمترین ضرورت در میان مدت، فراهم آوردن زمینههای سیاسی و اجتماعی
تولید با بهره وری بالاست. اقتصاددانان می دانند که در تحلیل نهایی مهم
ترین منبع تولیدی نیروی انسانی است. به ژاپن و انگلیس بنگرید که بدون در
دست داشتن منابع طبیعی سرشار به لطف نیروی انسانی کار آمدشان سالهای سال
است که در زمره قدرتهای اقتصادی برترند. آنها را مقایسه کنید با مثلا
کنگو که علی رغم منابع سرشار در فقر به سر می برد.
در مراحل بالایی
رشد اقتصادی و در دوران «جهانی شدن» این سرمایه (پولی یا تولیدی) و منابع
طبیعی نیست که تعیین کننده است بلکه ابتکار و دانش مدیریت و خلاصه
انترپرنور است که تفاوت ایجاد می کند. اینکه ایران در موارد متعدد به عنوان
کشوری با بالاترین میزان «فرار مغزها» معرفی شده است و اینکه ایرانیان
جلای وطن کرده در اقصی نقاط جهان، از جمله آمریکا، نسبتاً موفق بوده اند
مشکل اصلی میان مدت اقتصاد ایران است. این را مقایسه کنید با این واقعیت
که کثیری از آمریکائیان برنده جوایز نوبل در کشور دیگری به دنیا آمده و بعد
به آمریکا نقل مکان کرده اند.وظیفه دولت چاره اندیشیدن برای این مشکل است.
هر کس "هنری" دارد "هر کجا که رود قدر بیند". تردیدی نیست که در صورت
فراهم بودن حداقل از نیازهای اقتصادی سیاسی و اجتماعی این «مغزها» ترجیح می
دهند که در کشور خود بمانند. مسأله را فقط "پول" بیشتر دانستن ساده انگاری
بزرگی است. رعایت شئونات انسانی نظیر آزادی بیان و انتخاب، رعایت حریم
خصوصی افراد، مدارای با «غیر» (مذهبی ، قومی، جنسی،..)، احترام به دیگر
اندیشی و برابری همه شهروندان در برابر قانون، نه فقط فی النفسه خوب است
بلکه برای پیشرفت اقتصادی لازم است. تصادفی نیست که اکثر کشورهای با اقتصاد
پیشرفته «دموکراسی» هستند و این حقوق را کما بیش رعایت میکنند. به عبارت
دیگر بین حوزههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باید نوعی همخوانی باشد و اگر
نه مشکل پیش می آید. اگر کشور (مثلا چین) پیشرفت اقتصادی کرد اما در
زمینههای دیگر (در این مورد سیاسی) قدم بر نداشت تنش ایجاد می شود.
• مهمترین چالش اقتصادی ایران در بلندمدت: فرا رفتن از تولید کالا و خدمات و پرداختن به تولید تکنولوژی (اختراع و اکتشاف)
• نقش دولت در حمایت درست و فراهم کردن امکانات مادی برای محققان
فارس : و اما مهمترین چالش اقتصادی ایران در بلند مدت؟
قرشی:
چالش بلند مدت اقتصاد فرا رفتن از تولید کالا و خدمات و پرداختن به تولید
تکنولوژی (اخترأع و اکتشاف) است. نقش دولت در اینجا حساس تر است. حمایت
درست و فراهم آوردن امکانات مادی برای محققان در موسسات آموزشی و تحقیقی
درایت و ظرافت ویژه می طلبد. انکشاف این مقوله را برای وقت دیگر بگذریم.
nouveau maillot PSG http://maillotpsgpascher.oursland.org/