جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19 - ۹ شوال ۱۴۴۵
۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۳:۳۵

بنان، معیار آواز ایرانی است

مقام غلامحسین بنان در عالم هنر چنان است که بی‌راه نیست اگر او را چهره بی‌بدیل تاریخ موسیقی ایران توصیف کنیم؛ نامی که یادآور صدا و قطعاتی جاودان است.
کد خبر: ۴۲۲۸۵۲

به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه «اعتماد» در ادامه نوشت: بنان هم نزد متخصصان موسیقی و هم در میان مردم چهره‌ای محبوب بود و طرفداران و مخاطبان زیادی داشت. او در شمار اولین خواننده‌هایی است که با نت آشنا بودند و به آن اشراف داشتند. به او القاب زیادی داده و توصیف‌های گوناگونی از هنرش کرده‌اند اما توصیف میرعلی‌رضا میرعلی‌نقی شاید به نوعی جامع‌ترین توصیف‌ها هم باشد؛ او بنان را «معیار آواز ایرانی» می‌داند.

ویژگی‌های برسازنده اهمیت هنری بنان متعددند و شرح آنها در این مجال نمی‌گنجد و مهارت مثال‌زدنی‌اش در دکلماسیون صحیح و ادای بی‌نقص کلام تنها یکی از آنهاست. او ۱۰ اردیبهشت ۱۲۹۰‌ زاده شد و ۸ اسفند ۱۳۶۴ در زادگاهش تهران درگذشت.

در آستانه زادروز بنان سراغ میرعلیرضا میرعلی‌نقی، پژوهشگر و تاریخ‌نگار موسیقی معاصر ایرا ن رفتم و با او درباره اهمیت، تاثیر و جایگاه غلامحسین بنان در موسیقی آوازی ایران گفت‌وگو کردم.

پیش از هر چیز و برای آغاز کلام درباره اهمیت و البته تاثیر آقای بنان در موسیقی آوازی ایران بگویید.

اهمیت آقای بنان در موسیقی آوازی در این است که ایشان تنها خواننده‌ای است که پل رابط میان سنت قدیم و رهیافت‌های جدید آواز در دوران تجدد است؛ یعنی ایشان هم وارث سنتی است که با افرادی همچون سید حسین طاهرزاده و شیخ طاهر ضیاء‌الذاکرین مرتبط می‌شود و هم وارث دوران تجدد آواز است که به علی‌نقی وزیری و شاگردان ایشان نظیر استاد روح‌الله خالقی و استاد موسی معروفی در سبکی کاملا متفاوت مرتبط است. ایشان با بهره گرفتن از این تفاوت، آثار درخشانی را آفریده و هیچ خواننده‌ای به اندازه ایشان چنین توفیقی را نداشته است. در واقع اگر تاریخ آواز ایرانی را از لحاظ تنوع سبک و تاثیر در مردم، از طریق رسانه بررسی کنیم، باید آن را به قبل  و بعد  از  بنان تقسیم کنیم.

در ادامه سوال پیشین، ایشان جزو اولین خواننده‌هایی بودند که با نت یا همان خط بین‌المللی موسیقی آشنا و آگاه به آن بودند. در آن دوره این موضوع  چقدر  مهم  بود؟

بله؛ اما قبل از ایشان سرکار خانم روح‌انگیز بودند. خانم بتول عباسی ملقب به روح‌انگیز که خواننده اختصاصی مدرسه عالی موسیقی کلنل علی‌نقی خان وزیری بودند و طبق تعلیمات کلنل، همزمان، هم با خواندن و نوشتن زبان معمول فارسی آشنا شدند و هم خط نت را آموزش دیدند. از آن زمان صفحه سنگی گرامافون با تار آقای حسین سنجری موجود است. در آن زمان آشنایی با خط نت موضوع بسیار مهمی بود که هر خواننده‌ای هم به آن دسترسی نداشت. خانم روح‌انگیز، زنده‌یاد عبدالعلی وزیری و آقای بنان سه نفری بودند که  در آن  دوران با  خط نت آشنا  بودند.

یک نکته جالب در شهرت بنان این است که او، هم در میان قشر متخصص موسیقی طرفدار دارد و هم در میان مردم عامه؛ منظورم این است که طرفداران او صرفا موسیقی‌شناس یا صرفا مخاطب عام نیستند. به نظر شما این تنوع مخاطبان به چه ویژگی‌هایی در او برمی‌گردد؟

بله؛ آقای بنان هم در قشر فرهیخته طرفداران پر و پا قرص داشت و هم در میان مردم؛ منتها مردم عامه خیر؛ چرا که آقای بنان از هیچ جهتی خواننده عامه نبوده و نیست و بهتر است به جای اصطلاح مردم عامه، از عنوان افراد غیرمتخصص یا طبقات میانی موسیقی استفاده کنیم. ایشان هم با آوازهای سنگین خود و با برنامه گل‌ها بین طبقه برگزیدگان و متخصصان موسیقی جایگاه خیلی والایی داشتند و هم با ترانه‌های زیبایی که خواندند از قبیل الهه ناز، دگر چه می‌خواهی، دخترک فال‌بین، بخت بیدار و تعداد زیادی ترانه دیگر که با همکاری سه آهنگساز بسیار خوب آن زمان اکبر محسنی، مهدی مفتاح و نصرالله زرین‌پنجه ساخته شده است در میان مردم فرهیخته و قشر میانی جامعه هم طرفدار داشت. این به این دلیل بود که ایشان به معنی مطلق توانا بود؛ توانا در اجرای هر عاملی که به نوعی به شیوه‌های بیان در موسیقی مربوط می‌شود از سونوریته خوب گرفته تا شنوایی موسیقایی فوق‌العاده، هوش خیلی قوی و ضرب‌شناسی، شعرشناسی، کاربرد به جای ادوات تحریر و فرهنگ و فرهیختگی و شخصیت اجتماعی بسیار متین ایشان که خیلی عامل موثری بود. این گستردگی مخاطب ایشان در آن سال‌های فعالیت خود وجود داشت اما در سال‌های بعد از فوت ایشان خیلی بیشتر شد یعنی انگار یک انرژی از آقای بنان آزاد شد که به شهرت ایشان بسیار کمک کرد و برای کسانی که آن دوره‌ها را دیده‌اند و شاهد هستند که شهرت آقای بنان بعد از مرگ ایشان بیشتر شده است،  می‌تواند  خیلی جالب  باشد.

ویژگی شیوه آوازی آقای بنان را از زبان شما بشنویم و اینکه چرا کار ایشان منحصر به‌فرد است و چرا خوانندگان حال حاضر نمی‌توانند به این نقطه برسند؟

ایشان در آوازهایی که می‌خواند اگر پیرو سنت بود، کارش ترکیبی بود از سید حسین طاهرزاده و ادیب خوانساری که آقای بنان عشق مفرطی به هر دوی اینها داشت به ویژه به مرحوم ادیب و اگر در شکل تجددیافته آن بود دقیقا همان خط ملودیک استادانی مثل وزیری، خالقی، صبا و موسی معروفی را اجرا می‌کرد و نمی‌شود گفت که شیوه ایشان بوده است، ولی در قسمت‌هایی که به تکنیک آواز مربوط می‌شود مثلا در تحریرها، بخشی از آن مثل یادگیری شیوه‌های بلاغت شعری در موسیقی مثل بیان خبری، سوالی، استفهامی و... اکتسابی بوده است اما در استعداد ذاتی آقای بنان هم شکی نیست و می‌بینیم که بسیاری از آوازها را به زیباترین شکل ممکن خوانده‌اند. حالا اینکه به چه دلیل خوانندگان حال حاضر نمی‌توانند به این نقطه برسند، یکی به این خاطر است که اساسا هدف خوانندگان حاضر از موسیقی و به ویژه آواز با هدف خوانندگان گذشته که شاخص آنها مرحوم استاد بنان بود در کل متفاوت و حتی مخالف است یعنی در دو مسیر کاملا متضاد قرار دارند و دوم اینکه پرسش‌های این دوستان امروزی از هنر و آواز و خواست ایشان و به ویژه زیبایی‌شناسی اینها چه در موسیقی و چه در شعر به هیچ عنوان ربط و تناسبی با خواست‌ها و خواهش‌های زیبایی‌شناسانه بنان و هم‌نسلان ایشان ندارد و زمانی که قصد متفاوت  باشد  طبیعتا  راه  هم  متفاوت  خواهد  بود.

حالا که صحبت از قیاس آمد اگرچه قیاس مع‌الفارق است ولی در میان خوانندگان معاصر کدام خوانندگان را  هم‌تراز با بنان می‌توان دید؟

اگر بنا بر قیاس باشد که من با قیاس موافق نیستم، در واقع هیچ کدام؛ نه از خواننده‌های معاصر زنده نه آنهایی که فوت کرده‌اند، هیچ‌کس هم‌تراز با بنان نیست یعنی واقعا نظیر بنان را نه قبل و نه بعد از آن داشتیم ایشان کاملا منحصر به فرد است.

بعضی‌ها بنان را توانمندترین و بزرگ‌ترین اجراکننده سبک وزیری- خالقی می‌دانند؛ اساسا ویژگی این سبک چیست؟ اصلا آیا چنین عنوانی سبک وزیری - خالقی در مورد ایشان درست است؟

عنوان سبک وزیری - خالقی برای سبک آواز آقای بنان درست است ولی کافی نیست چرا که آقای بنان هم به این سبک و هم به سبک سنتی مسلط بود و بر اساس استعداد ذاتی منحصر به فردش، هر وقت می‌خواست به هر کدام از این دو فضا وارد می‌شد. ویژگی آن چیزی که به عنوان سبک موسیقی وزیری- خالقی از آن نام می‌بریم، موسیقی عصر تجدد است که می‌توان با چند مشخصه آن را کادربندی کرد: یکی فاصله گرفتن آگاهانه از ردیف‌هاست نه به معنی دوری از ردیف و پشت سر گذاشتن آن، بلکه به معنی فاصله گرفتن آگاهانه و عدم پیروی کورکورانه از الگوهای ردیفی و خلق نغمات جدید بر اساس کاراکتر نغمات ایرانی، بدون انجام کارهای نامأنوس و نامطبوع. ویژگی دیگر این مکتب این است که موسیقی را از حالت بداهه‌نوازی محض به موسیقی پیش‌نوشته و ارکسترال تبدیل کرد طوری‌که در ارکسترال هر ‌سازی نقش خاص خود را داشت و تغییر رویکرد به شعر هم در  آن  مطرح  بود.

در برخی نوشتارها بنان را تاثیرپذیرفته از اساتیدی همچون سید حسین طاهرزاده، قمرالملوک وزیری و ادیب خوانساری می‌دانند. نظر شما در این رابطه چیست؟

اینکه بگویم بنان تاثیرپذیرفته از اساتید بزرگی است که قمرالملوک وزیری هم جزو آنها باشد درست نیست؛ اول اینکه قمر به هیچ‌وجه استاد نبود و در خوانندگان خانم اصلا استاد نداریم. خوانندگان خوب و حتی خواننده بزرگی مثل قمر داریم ولی هیچ خواننده خانمی در تاریخ موسیقی ما به مرحله استادی و تاثیرگذاری در حد سبک و خلاقیت نرسیده و ذکر این عنوان در اینجا نابجاست. من فکر می‌کنم که بنان در وجه کمتر، از طاهرزاده و در وجه خیلی بیشتر یعنی وجه غالب از ادیب تاثیر گرفته و خود ایشان هم این را می‌گفت و به این مساله اذعان داشت. اساسا به سبک و شیوه آوازی ادیب خوانساری عشق بسیار مفرطی داشت ولی ایشان اصلا مقلد صرف نبود و همیشه ضمن درهم‌آمیزی تاثیراتی که از خوانندگان مختلف گرفته بود، ابتکارات و تاثیرگذاری خودش را هم داشت. البته این موارد بیشتر با شنیدن  نمونه‌ها  میسر است  نه  با  این  کلی‌گویی‌ها.

درباره همکاری‌های بنان با دیگر هنرمندان بگویید؛ شمار زیادی از آثار فاخر ایشان با مرتضی محجوبی رقم خورد، درست است؟ به جز آقای محجوبی چه افراد دیگری با اتمسفر موسیقایی بنان بیشتر هم‌نوا بودند؟

بله، همین طور است؛ شمار زیادی از آثار فاخر ایشان با مرتضی محجوبی رقم خورده اول به این علت که عنصر قوی مثل استاد روح‌الله خالقی از لحاظ هنری در میان بوده و دوم اینکه وجود برنامه گل‌ها و مدیریت مرحوم داوود پیرنیا در این اتفاق که بنان با محجوبی هم‌نوا شود خیلی موثر بوده و علاوه بر این، یک کاراکتر فرهنگی‌- طبقاتی بود که هم در ساز محجوبی وجود داشت هم در آواز آقای بنان و آن، حالت اشرافی‌گری آنها بوده است البته اشرافی‌گری در اینجا ماهیت مالی و اقتصادی ندارد بلکه خصلت فرهنگی است. رویکرد فرهنگی بنان و محجوبی تا حد زیادی مثل هم بود اما به نظر من بهترین هم‌نواز بنان حتی قبل از استاد محجوبی، مرحوم استاد لطف‌الله مجد است یعنی آواز بنان با تار مجد و پس از آن با ویولن استاد ابوالحسن صبا بسیار همخوان است و تا جایی که می‌دانم خودشان هم سال‌های سال شاگرد ویولن  استاد  صبا  بودند.

اما خواننده‌ای با این مختصات آوازی و با این ویژگی‌های منحصر به فرد در دهه چهل و تقریبا دو دهه پیش از مرگ، از صحنه‌های اجرای موسیقی کناره‌گیری کرد. چرا این اتفاق افتاد؟

کناره‌گیری جناب بنان از صحنه موسیقی، آواز و کار در رسانه جمعی دو علت داشت؛ یکی به هم خوردن برنامه گل‌ها بعد از عزل مرحوم داوود پیرنیا و مرگ موسیقیدانان درجه اولی که با ایشان کار می‌کردند نظیر استاد مرتضی محجوبی، استاد روح‌الله خالقی و استاد موسی معروفی و بعد از آن، شروع ابتذالی که بنان از آن رنج می‌کشید به همین دلیل بنان در سال ۴۵ در اوج توانایی کناره‌گیری کرد.

در یکی از یادداشت‌های خودتان خوانده بودم که «آقای بنان حوصله لازم برای معلمی آواز نداشت» البته خیلی وقت‌ها هم گفته می‌شود لزوما یک خواننده خوب، مدرس نیست و البته برعکس این گزاره نیز صادق است. اصلا در ایشان تمایلی به تربیت  شاگرد  بود؟ 
در ایشان تمایلی به تربیت شاگرد به معنای مدرسه‌ای و معلمی صِرف به شکلی که با شاگردان، از نقطه صفر کار کند، نبود. ایشان هیچگاه معلم صِرف نبود بلکه مایل بود که شاگرد، اصول و مبانی درست آواز را نزد استاد دیگری آموخته باشد و بعد نزد ایشان، ظرایف، دقایق و زیبایی‌های هنری را کار کند چرا که اصل هنر و آواز در آنجاست. به هر روی ایشان یک خواننده بزرگ ارکسترال و خواننده بسیار توانای مجلسی بود که عمرشان را وقف اجرا و ضبط‌های عالی کرده بود و اساسا تدریس، برای ایشان امری جنبی بود، برخلاف بعضی استادان دیگر که تدریس برای‌شان اول و آخر زندگی بود، آقای بنان این‌طور نبود. ایشان تمایلی به تربیت شاگرد نداشت در عین حال دست رد به سینه هیچ فرد با استعداد و مشتاقی نمی‌زد. هرکسی به سهم خودش توانست از ایشان بهره‌هایی ببرد از جمله مرحوم احمد ابراهیمی و مرحوم کاوه دیلمی که به‌طور مستقیم شاگرد ایشان بودند و مرحوم محمودی خوانساری که به‌طور غیرمستقیم شاگرد ایشان بود. البته افراد دیگری هم بودند که به‌طور غیرمستقیم از جناب  بنان  بزرگ  تاثیر گرفتند.

اگرچه آثار آقای بنان هر کدام ویژگی خود را دارند ولی به نظر شما آثار شاخص ایشان کدام‌ها هستند؟ مثلا برخی آثارشان مثل ‌ای ایران، بهار دلنشین، دیلمان یا  کاروان یا الهه ناز  بین  مردم بیشتر شناخته‌شده‌اند.

آثار شاخص ایشان را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد: دوره اول، دوره‌ای است که توسط موسسه فرهنگی هنری ماهور منتشر شده و کار بسیار ارزشمندی است به نام «آثار استاد بنان روی صفحه‌های گرامافون.»  این آثار مربوط به سال ۱۳۲۰ بوده و شاخصه‌های هنری و توانایی‌های صوتی ایشان را نشان می‌دهد. این دوره که صفحات سنگی است، تا چندی پیش نایاب بود ولی در حال حاضر در دسترس قرار گرفته است. دوره دوم کار ایشان که دوره بسیار مهمی است، دوره رادیو و برنامه گل‌ها است که از سال ۳۴ شروع شده و تا سال ۴۵-۴۴ ادامه دارد. در این دوره حدود ۳۰۰ برنامه از ایشان در رادیو ضبط ‌شد و بیشتر شامل آوازها و ساخته‌های سنگین بود، ساخته‌هایی که از درک عامه دور بودند و بیشتر مورد عشق و علاقه متخصصان موسیقی و دوستداران اعتلای موسیقی ایرانی بود که می‌توانم از هر کدام یک نمونه بیان کنم به‌طور مثال، دلتنگ با آهنگسازی استاد علی‌نقی وزیری، آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا با آهنگسازی استاد روح‌الله خالقی، مرغ حق با آهنگسازی استاد موسی خان معروفی و تنظیم استاد خالقی، دیدی ‌ای مه با آهنگسازی استاد حسین یاحقی و تنظیم استاد خالقی و مهم‌تر از همه، کاروان ساخته استاد مرتضی خان محجوبی با تنظیم استاد خالقی و استاد جواد معروفی. دوره سوم آثار ایشان، بعد از تصادف با اتومبیل و نابینایی یکی از چشم‌های‌شان است که باعث تغییر و تحولات روحی در ایشان شد. در این دوره که از سال ۱۳۳۷ آغاز می‌شود، در کنار ضبط برنامه سنگین گل‌ها، شروع به خواندن ترانه‌هایی می‌کنند که دوست داشتند با آنها به ذوق عمومی و طبقه متوسط در حال گسترش، نزدیک شوند. خاطرنشان می‌کنم که این طبقه از طبقات متوسط فرهنگی بود نه از طبقه فرودست و عوام، گرچه به زعم آقای بنان این تصنیف‌ها شامل موسیقی‌های سبک‌تری نسبت به موسیقی‌های آوازی سنگین یا گل‌ها هست ولی الان که نگاه می‌کنیم این آثار که به قول ایشان پوپولیستی و مردم‌گرا بودند، آثاری سنگین و فاخر هستند به ویژه آن دسته از آثاری که با همکاری سه استاد هم‌نسل، دوست، آشنا، معاشران و رفقای آقای بنان در یک قالب بود که بدون ترتیب می‌گویم و قبلا نیز گفته‌ام اکبر محسنی، نصرالله زرین‌پنجه و مهدی مفتاح. البته از آثار دیگران هم در اجراها استفاده کرده‌اند ولی این سه نفر شاخص‌تر هستند که خوشبختانه تمام آنها به سعی و همت مرحومه خانم پریدخت بنان، همسر استاد و همت موسسه فرهنگی و هنری ماهور منتشر شده و بعد از سال‌ها و بلکه دهه‌ها در دسترس مردم قرار ‌گرفته است. اگر دوره چهارمی برای آثار ایشان در نظر بگیریم، شامل ضبط‌های خصوصی و خانگی است که به همت هنرمند عزیز، باذوق و عنصر فداکار موسیقی آقای علی رستمیان در موسسه فرهنگی هنری چهارباغ، در قالب ۹ سی‌دی منتشر شده که  در دسترس  همه  قرار  دارد.

شما درباره آقای بنان پژوهش‌ها و مطالعات زیادی داشته‌اید و طبعا دامنه دانش و آگاهی شما فراتر از فضای محدود ماست. با این حال می‌خواهم در بخش پایانی فارغ از آنچه پرسیده شده، ناگفته‌هایی درباره این هنرمند  فقید را بیان کنید.

بنان معیار آواز ایرانی است. البته آواز ایرانی دو معمار بزرگ دارد. یکی سیدحسین طاهرزاده و دیگری اکبر گلپایگانی است. اما معیارها چند نفرند که در کنار این دو استاد بزرگ هستند که ۶۰ -۵۰ سال باهم فاصله سنی دارند. بزرگ‌ترین آنها عبارتند از: ادیب، تاج، ظلی، قوامی، بنان و شهیدی که زنده‌یاد بنان یکی از هنرمندان بزرگی است که به عنوان متر و معیار هنری می‌توان از اجراهای ایشان نکات بسیاری آموخت بویژه در برخورد با شعر و نحوه استفاده از تحریرها، سکوت‌ها و زیبایی‌شناسی خاصی که در پرورش ملودی همراه با شعر است. مهم‌ترین نکته‌ای که در حال حاضر می‌توانم بگویم این است که نوآموزان و جوانانی که برای یادگیری موسیقی ایرانی در بخش آوازی می‌آیند، هیچگاه گفتمان مسلط یک دوره را که در این ۴۰ -۳۰ سال اخیر بوده ملاک و معیار مطلق قرار ندهند بلکه آن را هم به عنوان یکی از شاخصه‌ها در کنار شاخصه‌های دیگر در نظر بگیرند و به سبک آوازی استاد بنان به عنوان یک معیار عالی برای آموزش توجه ویژه‌ای داشته باشند.

 

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار