جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29 - ۱۸ رمضان ۱۴۴۵
۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۰:۴۸

ماجرای خیانت پرهزینه محمدرضا پهلوی به تاریخ ایران

واقعیت این است که موضوع جدایی بحرین از ایران با اراده شاه عملی شد و بوروکراسی نسبتاً سنگین حکومت پهلوی دوم نیز با کرختی تمام در برابر آن سکوت کرد و تنها واکنش آن تأیید بود!
کد خبر: ۴۲۰۳۷۸

طبق سند‌های قدیمی بحرین از قدیم الایام یعنی از دوره هخامنشیان جز جدا نشدنی خاک ایران بوده است.

بی‌تردید موضوع جدایی بحرین از ایران، از شاخص‌ترین وقایع سیاسی در دوران سلطنت پهلوی دوم به شمار می‌رود. با این همه به دلیل خفقان حاکم بر جامعه در دهه‌های ۴۰ و ۵۰، مخالفت قابل توجهی با آن به عمل نیامد!

شاید گمان کنید که در زمان جدایی بحرین از ایران، شاه ایران از این ماجرا ناراحت بوده است. اما دقیقا اشتباه می‌کنید! اسناد و روزنامه‌های آن زمان نشان می‌دهد که خاندان پهلوی نه تنها بابت از دست رفتن جزیره بحرین ناراحت نبوده بلکه استقلال استان چهاردهم ایران را تبریک نیز گفته و از آن استقبال کرده است!

در این فقره تنها مخالفت حزب موسوم به پان ایرانیست به رهبری محسن پزشکپور و در مجلس شورای ملی طرح شد که وزن و بازتاب چندانی نیافت! سیدمرتضی حسینی، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران این رویداد را به ترتیب پی آمده تحلیل کرده است:

واقعیت این است که موضوع جدایی بحرین از ایران با اراده شاه عملی شد و بوروکراسی نسبتاً سنگین حکومت پهلوی دوم نیز با کرختی تمام در برابر آن سکوت کرد و تنها واکنش آن تأیید بود! از این روی مخالفت احزابی، چون پان ایرانیست هم در برابر آن مهم و جدی تلقی نمی‌شد و فراموش شد!

خسرو معتضد، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در این باره آورده است:

«حزب پان ایرانیست - که ظاهراً یک حزب ملی‌گرا بود - تنها جریانی بود که در مجلس به این واگذاری ایراد گرفت و دولت هویدا را استیضاح کرد، اما، چون شاه می‌خواست این مسئله تمام شود، نهایتاً اقدام مثبتی دراین‌باره انجام نشد.  در گزارش‌های ساواک از حزب ایران‌نوین - که هویدا دبیرش بود - آمده است: یک نفر در حزب ایران نوین اعتراض کرده و از آقای هویدا پرسیده: چرا از حق مالکیت بحرین گذشتید؟ هویدا برای اینکه بگوید من بی‌طرف هستم و شاه این دستور را داده، در جواب آن فرد می‌گوید هر دختری به سن ازدواج می‌رسد، بحرین هم دختر ما بود که به سن ازدواج رسید و شوهرش دادیم، من شنیدم حامله هم شده!...  اردشیر زاهدی هم که در آن دوران خود را موافق جدایی بحرین نشان می‌داد، اخیراً در مصاحبه‌ای گفت من این کار را کردم، ولی پشیمانم! در نگاه طبیعی و عادی، پذیرش چنین چیزی برای هر ایرانی وطن‌پرست، دشوار به نظر می‌رسد.»

حزب پان ایرانیست به رهبری پزشکپور در ساحت سیاسی ایران، نه چندان خوشنام بود و نه دارای عِده و عُده فراوان! با این همه مخالفت بی‌اثر آنان با جدایی بحرین، تنها با کنایه و تهدید روبه‌رو شد! آنان در ماجرای استیضاح امیرعباس هویدا در مجلس شورای ملی به شکل تلویحی از سوی او تهدید شدند که دیگر به وکالت انتخاب نخواهند شد! تهدیدی که عملی شد و فراکسیون کوچک این حزب را در دوره بعد خانه‌نشین کرد! کار به جایی رسید که محسن پزشکپور، بالاجبار سخن خود را در این باره پس گرفت و آن را با اطلاع شاهنشاه از ماجرا لاپوشانی کرد!

حقیقت این است که پزشکپور و دوستانش، سعی داشتند تا دامنه انتقادات خویش را تنها در سطح حمله به هویدا نگه دارند و درباره عاملیت شاه در این فقره نَم پس ندهند! آن‌ها حتی از هویدا نیز خواسته بودند تا در گزارش خویش به مجلس، سخنی از موافقت پهلوی دوم با این مسئله به میان نیاورد که البته هویدا در این موضوع، عهدشکنی کرد! با این همه طرح بی‌سر و تَه ماجرا در مجلس نیز موجب نشد که آن‌ها از این چالش جان سالم به در برند و نهایتاً مورد غضب دستگاه‌های امنیتی قرار گرفتند!

منبع:جهان امروز

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار